×
×

گفتگوی خواندنی با «لوریس چکناواریان»:

  • کد نوشته: 81222
  • موسیقی ایرانیان
  • پنجشنبه, ۱۸ام تیر ۱۳۹۴
  • ۱ دیدگاه
  • یک گفتگوی شهری با آهنگساز مشهور ایرانی که می‌گوید شهرها و کشورهای زیادی را دیده،‌ اما ماندن در تهران را انتخاب کرده است. فهیمه حسن‌میری: خیلی‌ها می‌گویند تهران،‌ شهر بی‌هویتی شده که باید از آن فرار کرد. باید رفت شهرهای کوچکتر یا بزرگتر، باید رفت اطراف تهران یا اصلا مهاجرت کرد و در کشور دیگری ساکن […]

    گفتگوی خواندنی با «لوریس چکناواریان»:
  • لوریس چکناواریان

    لوریس چکناواریان

    یک گفتگوی شهری با آهنگساز مشهور ایرانی که می‌گوید شهرها و کشورهای زیادی را دیده،‌ اما ماندن در تهران را انتخاب کرده است.

    فهیمه حسن‌میری: خیلی‌ها می‌گویند تهران،‌ شهر بی‌هویتی شده که باید از آن فرار کرد. باید رفت شهرهای کوچکتر یا بزرگتر، باید رفت اطراف تهران یا اصلا مهاجرت کرد و در کشور دیگری ساکن شد. اما عده‌ای هستند که هنوز این شهر را با تمام مشکلات و سختی‌هایش دوست دارند و حاضر نیستند رهایش کنند. لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر ایرانی، یکی از این افراد است. او می‌گوید نه‌تنها حاضر نیست شهرش را عوض کند، بلکه محله‌ای را که در آن زندگی می‌کند هم تغییر نخواهد داد و تهران و خیابان محل سکونتش را از هر جای دیگری بیشتر دوست دارد.

    با لوریس چکناواریان، در عمارت تاریخی سرای کاظمی در خیابان امامزاده یحیی حرف زدیم، ساختمانی زیبا که این آهنگساز می‌گفت جان می‌دهد برای برگزاری کنسرت موسیقی.

    آقای چکناواریان، در سفرهایی که به کشورهای مختلف داشته‌اید، پیش آمده تصمیم بگیرید یکی از آن کشورها را برای زندگی انتخاب کنید؟

    نه اصلا، با این که به کشورهای زیادی سفر کرده‌ام ولی همچنان ترجیح می‌دهم در همین جا زندگی کنم. لندن و نیویورک شهرهای جالبی هستند اما با این حال، به زندگی در آنها فکر نمی‌کنم. من همین کشور، شهر و محله‌ای را که در آن زندگی می‌کنم دوست دارم.

    کدام محله؟

    خیابان سی‌تیر. من از بچگی در این محله ساکنم. عاشق این محله، کوچه‌ها،‌ خیابان‌ها و خانه‌هایش هستم مخصوصا به خانه قوام‌السلطنه، کلیسای ارامنه، پارک شهر و … بسیار علاقمندم.

    آلودگی هوا، ترافیک و مشکلات دیگری که پایتخت‌نشین‌ها با آن مواجهند شما را به فکر زندگی در شهر دیگری از ایران نینداخته؟

    نه احساس می‌کنم این منطقه از تهران که در آن زندگی می‌کنم، هنوز شخصیت دارد و دارای هویت است. واقعا از قدم زدن دراین کوچه‌ و خیابان‌ها لذت می‌برم و تا جایی که بشود،‌ مسیرم را در این کوچه‌ و خیابان‌ها پیاده طی می‌کنم.

    یعنی هیچ‌چیز شما را از تهران دور نمی‌کند؟

    تهران شهر فوق العاده‌ای است. با این که برای تحصیل و کار به شهرها و کشورهای دیگر رفته‌ام اما تهران هنوز انتخاب من برای زندگی است. تنها چیزی که ممکن است باعث شود من از این شهر فرار کنم موتورسوارها هستند. اگر بشود موتورسوارهای این شهر را کنترل کرد با بقیه مشکلات می‌شود کنار آمد.

    نظرتان درباره شهرهای دیگر ایران چیست؟

    من اهل بروجردم و طبیعتا بروجرد را خیلی دوست دارم. از اصفهان هم خیلی خوشم می‌آید و جالب است که بگویم چند هفته پیش برای اولین بار به شهر مشهد رفتم و عاشق این شهر و مخصوصا حرم امام رضا (ع) شدم. شهر مشهد آنقدر برایم دوست‌داشتنی بود که می‌خواهم دوباره برگردم و مدتی را در آنجا بمانم.

    در گشت و گذارهایتان،‌ تهران قدیم را با تهران جدید مقایسه می‌کنید؟

    بله. لاله زار مرکز فرهنگ ایران بود؛ تمام سینماها آنجا بود و هنرمندان و بازیگران در آنجا تجمع می‌کردند، اما حالا چه بر سر این خیابان آمده است؟ به نظرم لازم است سازمان میراث فرهنگی و شهرداری از این میراث و مناطق مشابه آن نگهداری کنند. با نگهداری درست این مناطق حتی می‌توان به آنها کاربری مجدد داد و مخصوصا فکر می‌کنم اجرای موسیقی زنده در بناهای تاریخی برای مخاطبان بسیار اثرگذار و جالب است. اما متاسفانه می‌بینیم که در برخی موارد، آثار فرهنگی ارزشمند ما رو به خرابی و نابودی است. تمام باغ‌هایی که من در دوران کودکی در آنها بازی می‌کردم به خیابان‌های ۶ متری تبدیل شده و نمی‌دانم اگر زلزله‌ای بیاید مردم چطور قرار است از خطر نجات پیدا کنند.

    نظرتان درباره برج میلاد و برج آزادی چیست؟

    برج میلاد، برج خوب و زیبایی است. بارها برای کنسرت به برج میلاد رفته‌ام و به نظرم امکانات خوبی دارد. سوم مرداد هم قرار است تراژدی خسرو و شیرین را در برج میلاد اجرا کنم؛ با این حال، برج آزادی را نماد تهران می‌دانم.

    آهنگی اختصاصی برای تهران ساخته‌‌اید؟

    اتفاقا چند بار ساخت آهنگ درباره تهران را سفارش داده‌اند ولی فکر می‌کنم نوشتن موسیقی درباره تهران کار بسیار سختی است. تهران الان یک شهر زنده است، شهری است که هر ثانیه در آن اتفاقات عجیبی می‌افتد، شهری است که در هر گوشه آن همزمان اتفاقات تلخ و شیرین رخ می‌دهد و باید اثری جامعه درباره این شهر نوشته شود؛ اثری که از تولد تا مرگ را در بر داشته باشد.

    در ساخت موسیقی، از تهران و اتفاقاتش الهام می‌گیرید؟

    بسیار. پارک‌های زیبایی هست که در آنها می‌توان از طبیعت و دنیای اطرافمان الهام بگیریم. برای من پارک شهر در تهران منبع الهام موسیقی است و ایده‌های زیادی در آنجا به ذهنم خطور کرده است. شاید یکی از دلایل مهم آن حس نوستالژی است که من نسبت به این پارک دارم و برایم یادآور روزهای تلخ و شیرین کودکی است.

    https://musiceiranian.ir/?p=81222
       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *