×
×

یادداشتی از حال و هوای این روزها، فعالیت‌های خیرخواهانه و کنسرت‌های آسرایی

  • کد نوشته: 78684
  • 20 خرداد 1394
  • ۰
  • فریدون آسرایی از حال و هوای این روزها، فعالیت‌های خیرخواهانه و کنسرت‌هایش سخن گفت. این خواننده‌ی پاپ در دل‌نوشته‌ای که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «در اینجا رسم نیست کسی حرف‌های دلش را بی‌پرده بازگو کند. همه در کلیشه گرفتار آمده‌ایم. حرف‌ها در حد حال و احوال و کجا می‌روی و چه می‌کنی […]

    یادداشتی از حال و هوای این روزها، فعالیت‌های خیرخواهانه و کنسرت‌های آسرایی
  • فریدون آسرایی

    فریدون آسرایی

    فریدون آسرایی از حال و هوای این روزها، فعالیت‌های خیرخواهانه و کنسرت‌هایش سخن گفت.

    این خواننده‌ی پاپ در دل‌نوشته‌ای که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «در اینجا رسم نیست کسی حرف‌های دلش را بی‌پرده بازگو کند. همه در کلیشه گرفتار آمده‌ایم. حرف‌ها در حد حال و احوال و کجا می‌روی و چه می‌کنی خلاصه شده است اما مگر می‌شود این همه گفتنی را در پستوی جان نهان کرد؟! این روزها حسابی سرگرمم. مشغولم و از این همه گرفتاری خوشحال. حتی درخواست‌های کاری و مصاحبه هم بیشتر از هر زمان دیگری است. شهرهای دور و نزدیک را پشت سر می‌گذارم و هر روز بیشتر عاشق مردمان سرزمینم می‌شوم؛ هم‌وطنانم در بوشهر،‌ اصفهان، شیراز، عسلویه، رشت، کرمانشاه، کرمان و شهرهایی که به زودی در آنجا برنامه خواهم داشت.

    در راور کرمان دیدم و لمس کردم آنچه شاید هرگز شنیده‌اش را باور نمی‌کردم. شهری با گران‌ترین فرش دنیا اما آمار منفی تعصب‌بار از خودکشی و طلاق و اعتیاد گرفته تا بزهکاری و جرایمی که گفتنی نیست. جالب آن‌که همزمان با بعضی دوستان که در کشورهای اروپایی سلفی می‌گرفتند، من کنار کودکانی به معنای واقعی محروم عکس گرفتم و اشک ریختم. از این رو که ما خود زاده‌ی محرومیتیم، شاید گرسنگی و بی‌نوایی را نچشیده‌ایم اما آن را با تمام وجود احساس کرده‌ایم.

    من به زندان رفتم و بدون چشم‌داشت مالی با گروهی کامل طی روزهای ۲۴ و ۲۵ اسفندماه برای آن‌ها که پشت میله‌های آهنی تار دلتنگی را به پود غم می‌تنند، خواندم.

    انسان وقتی در جایگاهی قرار می‌گیرد که دیده می‌شود، فرصتی طلایی برایش فراهم شده تا به مردمش خدمت کند. من سعی کردم این فرصت را از دست ندهم. ابایی هم از گفتنش ندارم. چه مقرضان ریا بنامندش و یا خودستایی، من هنر را راهی یافته‌ام برای رسیدن به خدا. خدای من نه در آسمان‌ها که در قطره‌ی اشک کودکی است که آغوش پدر را بعد از هشت سال حبس هدیه می‌گیرد. خدای من لبخند زیبای مادری است که فرزندش را دوباره بازمی‌ستاند.

    من مفتخرم سفیر ویژه سازمانی باشم که متولی حمایت و صیانت از خانواده زندانیان است. سازمانی که دغدغه اصلی‌اش رسیدگی به خانواده زندانیان است. به اعتقاد من این وظیفه همه افراد جامعه است به خصوص هنرمندان و ستارگان ورزش که چهره‌ای شناخته‌شده‌تر دارند و رفتار و عملکردشان می‌تواند الگوی اقشار دیگر اجتماع باشد. هرگز مردم را فراموش نکنید به خصوص آن‌ها که به هر دلیل گرفتارند.

    این روزهای به اصطلاح سوت و کف و تشویق به سرعت می‌گذرد و آنچه از ما در ذهن‌ها می‌ماند نه فقط هنر خواندن و نقش‌آفرینی که بیشتر هنر مردم‌داری و همدردی با هم نوعان است. ذره‌ای ناچیز این احساس شرف دارد به تمام ثروت دنیا.

    کنسرت ۲۱ خرداد تهران در سالن میلاد را از دست ندهید. ۲۳ و ۲۴ خرداد در یزد و احتمالا ۲۵ خرداد در سیرجان برنامه کنسرت خواهم داشت. همچنین کنسرتی در مجموعه انقلاب کرج خواهم داشت که عواید حاصل از آن صرف احداث زمین فوتبالی در آسارا خواهد شد که سال‌ها پیش توسط مرحوم پدرم برای احداث ورزشگاه هدیه شده بود.»

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *