×
×

یاد بگیریم همدل باشیم

  • کد نوشته: 75885
  • 16 اردیبهشت 1394
  • ۰
  • مدیر دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت ارشاد از تعامل با خانه موسیقی می‌گوید و معتقدست اگر اهالی موسیقی با هم همدل باشند و منافع جمع را به منافع شخصی ترجیح دهند بسیاری از مشکلات مرتفع می‌شود. پیروز ارجمند مدیر دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ساخت سالن‌های تخصصی اجرای کنسرت در […]

    یاد بگیریم همدل باشیم
  • پیروز ارجمند

    پیروز ارجمند

    مدیر دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت ارشاد از تعامل با خانه موسیقی می‌گوید و معتقدست اگر اهالی موسیقی با هم همدل باشند و منافع جمع را به منافع شخصی ترجیح دهند بسیاری از مشکلات مرتفع می‌شود.

    پیروز ارجمند مدیر دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ساخت سالن‌های تخصصی اجرای کنسرت در سراسر کشور و اینکه دولت بودجه‌ای برای این موضوع ندارد صحبت کرد و گفت بخش خصوصی باید در این زمینه فعال شود.

    وی در بخش دیگر صحبت‌هایش به رابطه دفتر موسیقی و خانه موسیقی اشاره و تاکید کرد که این نهاد صنفی اگر انتقادی به عملکرد دفتر موسیقی دارد باید به طور مصداقی پیشنهادهای خود را ارائه دهد ولی این کار را نکرده است.

    ارجمند درباره انتقادهای تند برادران پورناظری از خودش گفت و اینکه او با آنها اختلافی ندارد و همواره خود را خدمتگزار همه هنرمندان عرصه موسیقی می داند.

    مشروح این گفتگو را می‌خوانید.

    *یکی از مباحثی که شاید در نگاه اول موضوع ساده ای به نظر بیاید اما باید با تامل بیشتری به آن نگاه کرد، ماجرای سالن های تخصصی اجرای موسیقی است که به عقیده من پیرامون این موضوع در فقر کامل به سر می بریم. حال با توجه به اینکه هر مدیری بعد از شروع دوره مدیریتی خود موکدا از ساخت تالارهای مخصوص کنسرت و امثالهم حرف‌هایی یا بهتر بگویم وعده هایی را به میان می آورد، آیا می توان در این حوزه مهم به داشتن چشم انداز روشنی در دوره مدیریتی شما امیدوار بود؟

    –  یکی از کارهایی که ما از همین ابتدا انجام دادیم این بود که وضعیت موجود را بررسی کردیم. اتفاقا من در همین راستا به تمام استان های کشور کارشناسانی را اعزام کردم و بر این اساس تمام سالن هایی را که قابلیت تغییر وضعیت کاربری داشتند شناسایی کرده و از آنها بازدیدهای متعددی را انجام دادم.

    در همین راستا برخی از اجراهایی که در ورزشگاه‌ها برگزار می شد به تالارهایی انتقال دادیم که مراسم در آنها برگزار می شود.

    * که برای این موضوع هم حاشیه ایجاد شد.

    – بله حاشیه ایجاد شد، اما تامین امنیت مردم در مرحله اول و شرایط سالنی که مردم با خانواده هایشان به آنجا می روند شرایطی که مبتنی بر فرهنگ ایرانی باشد بسیار مهم است. من ترجیح می دهم مردم یک صدا را با کیفیت بدتر بشنوند اما وقتی می شنوند در کنار خانواده های خود امنیت کامل داشته باشند. تالارهایی را که ظرفیت کمتری به نسبت ورزشگاه‌ها دارند هم وارد چرخه برگزاری کنسرت کردیم تا راه چاره ای برای موضوع تالارهای اجرای کنسرت پیدا کنیم  چون این راه چاره یک شبه به دست نمی آید. بخش خصوصی تا زمانی که احساس نکند در این صنعت امنیت وجود دارد هیچ سرمایه گذاری را انجام نمی دهد و ما هم در وزارت ارشاد هیچ سرمایه ای برای این موضوع نداریم.

    * پس بالاخره چه کاری انجام شد یا می شود؟

    – کار دیگری که در معاونت اداری وزارت ارشاد انجام شد این بود که پروژه هایی که پیشرفت فیزیکی آنها بالای ۵۰ درصد بود دوباره شروع به کار کردند. ضمن اینکه ما مجموعه ها و پروژه هایی که در قالب مجتمع های فرهنگی هنری کشور فعالیت می کنند که اتفاقا پروژه های خوبی بوده و پیشرفت های فیزیکی خوبی هم داشته اند به اتمام می رسانیم.

    بخشی از این اعتبارات را باید وزارتخانه تامین کند بخشی هم باید خود استان ها تامین کنند. سفر آقای کاراندیش به تمامی استان ها نیز که مانند من همیشه در حال سفر کردن به استان هاست نیز در راستای همین هدف است. البته خود من هم در سفرهایی که به استان ها و شهرهای مختلف دارم دیدارهایی با سرمایه گذاران عرصه های ساختمان سازی، انبوه سازی و مجتمع سازی داشته ام که در همین راستا ۵ سالن را مدنظر قرار دادیم که برخی از این سالن ها تغییر کاربری داشت. با شهرداری ها هم صحبت کردیم که در رابطه با موانع و تصویب مواردی که پیرامون این زمینه باید در شوراهای اسلامی شهرها صورت بگیرد اقداماتی انجام شود.

    به هر ترتیب ما در معاونت هنری برای چنین کاری حتی یک ریال هم بودجه نداشتیم یعنی می توانم بگویم ما دست خالی و بدون حتی یک ریال بودجه عمرانی، در این زمینه کار را شروع کردیم، اما هم اکنون که با شما صحبت می کنم بخش خصوصی میلیاردها تومان هزینه کرده و این فقط به خاطر سیاست‌های تشویقی معاونت هنری و دفتر موسیقی وزارت ارشاد بود که با ایجاد پل ارتباطی میان استاندارها و سرمایه گذاران تلاش کرد تسهیلاتی را در اختیار بخش خصوص قرار دهد. اما مطمئن باشید بخش خصوصی تا زمانی که پیرامون این موضوع امنیت نداشته باشد کاری انجام نمی دهد و ما نیز به دلیل شرایط اقتصادی نامناسبی که در کشور وجود دارد نمی توانیم فعلا وعده های آنچنانی بدهیم که سالن های عظیم خواهیم ساخت.

    *آقای ارجمند بخش های پایانی صحبتم را نمی خواهم با طرح موارد انتقادی از دفتر موسیقی وزارت ارشاد که کم هم نبوده، تمام کنم اما مایل هستم از روزهایی بگویم که خانه موسیقی در روزهای اول مدیریتان در دفتر موسیقی وزارت ارشاد همراهی بسیار خوبی با شما داشتند اما به نظر می آید فاصله ای میان این همراهی و همدلی به وجود آمده و دوستانی که در خانه موسیقی هستند از سیاست‌های دولت تدبیر و امید در حوزه موسیقی ناامید شده اند، آیا شماهم بر این باور هستید؟

    – من در وهله اول حرف شما را تایید می کنم، اما به نظر من این سوال را باید خود دوستان در خانه موسیقی پاسخ بدهند. به نظر من دوستانم در خانه موسیقی اگر انتقادی از ما دارند باید در قالب حرف رسمی و مصداق وارد شوند زیرا من با حرف کلی چندان موافق نیستم. اگر من با آمار و ارقام از عملکرد دفتر موسیقی وزارت ارشاد در سال ۹۳ دفاع می کنم پس نیاز بر این است که خانه موسیقی هم با در نظر گرفتن وضعیت موجود و نه آرمان خواهانه و نه با در نظر گرفتن تمامی مشکلات و عوامل بازدارنده ما را نقد کند.

    برخی از موضوعات میراث دفتر موسیقی قبل است و برای بهبود آن مدتی وقت لازم است. با تبیین این وضعیت انتظارم این است که عزیزان در خانه موسیقی با این فضا وارد مباحث انتقادی شوند که اتفاقا من به عنوان مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد از آن استقبال می کنم. من حتی بر این باورم که خانه موسیقی با توجه به اینکه بدنه تخصصی خوبی دارد می تواند در بسیاری از جهات کمک دهنده ما باشد کما اینکه در همین مدت نیز من ۵ دیدار رسمی در مکان خانه موسیقی داشتم که بخواهم به این رویکرد نزدیک شوم. ولی می توانم بگویم در تمامی این جلسات و در تمامی ساعاتی که من در کنار اعضای محترم خانه موسیقی بودم حتی یک پیشنهاد مصداقی هم نگرفتم. من حتی وقتی گزارش عملکردی از دفتر موسیقی به دوستان ارائه دادم از آنها خواستم به صورت مصداقی با توجه به این گزارش پیشنهادات خود را ارائه دهند. البته در اینجا باید به نکته ای اشاره کنم که هم اکنون تعدادی از هنرمندانی که در هیات مدیره خانه موسیقی هستند در شورای کیفی ما نیز حضور دارند یعنی همان تاثیرگذارترین افراد در خانه موسیقی عضو شورای کیفی ما هستند. بنابراین مگر می شود گفت که خانه موسیقی نقشی ندارد؟

    نکته دوم اینکه خانه موسیقی باید پیشنهاد و راهکار بدهد. ما برخی وقت ها در تئوری خیلی سریع حرف می زنیم ولی تا یک روز شما در این اتاق ننشینید نمی فهمید که وضعیت موسیقی در کجا قرار دارد. آنچه که از بیرون از اینجا دیده می شود بسیار آرمان خواهانه است ولی وقتی وارد اینجا می شوید قضیه فرق می کند.

    * این ماجرای از بیرون دیدن و به قول شما آرمان خواهانه نگاه کردن و یک روز در اتاق شما نشستن به چه شکلی است که شما تا این حد به آن تاکید دارید؟

    – بودجه سال ۹۳ ما معادل بودجه سال ۷۶ بود یعنی هزینه کرد دفتر موسیقی وزارت ارشاد و بودجه ای که دریافت کردیم معادل چند کنسرت ساده موسیقی بود و من ناگزیرم با این میزان بودجه موسیقی کشور را مدیریت کنم. آیا دوستان خانه موسیقی می توانند این کار را انجام دهند؟ ما با جیب خالی پز عالی نداشتیم ولی حداقل نگذاشتیم کارهای روتین روی زمین بماند. ضمن اینکه راضی کردن ارباب رجوع در یک صنف چند هزار نفری کار آسانی نیست. من باید این دفتر را با این حجم وسیع کارها باید با ۲۰۰ نفر مدیریت می کردم اما من هم اکنون با ۲۰ نفر این کار را انجام می دهم و در این بین به عوامل بازدارنده، انتظارات زیاد، فشارها و رویکردهای مختلف توجه کنید و آن زمان است که اگر خانه موسیقی به این شرایط واقعی نگاه نکند، به این نقطه ای که هستند می رسند.

    پیروز ارجمند مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

    البته یکی از گله مندی هایی که دوستان خانه موسیقی داشتند این بود که ما در راستای اهداف خانه موسیقی حرکت نکردیم. به هر حال خانه موسیقی اهدافی دارد که برای ما قابل احترام است و ما هم هر کاری در توان داشته باشیم برای این عزیزان انجام می دهیم. ما همیشه آمادگی داریم که خانه موسیقی به عنوان یک نهاد صنفی در کنارمان باشد. حتی من پیشنهاد دادم که تعیین درجه کیفی آلبوم های موسیقی را خانه موسیقی انجام دهد. ما از صمیم قلب دوست داریم خانه موسیقی به ما کمک بدهد، ولی دوست دارم اگر دوستان انتقادی دارند مصداقی حرف بزنند زیرا باز هم تاکید می کنم با کلی گویی اصلا موافق نیستم و فکر می کنم بیش از اینکه آنها گله مند باشند من باید گله مند باشم.

    *چطور به چنین فضایی رسیدید؟

    – متاسفانه سم پاشی های زیادی علیه دفتر موسیقی انجام می شود. مطمئن باشید من از تمام عملکرد مالی اداری خودم در فتر موسیقی دفاع می کنم. من در سال گذشته تحت فشار زیادی از طرف کسانی که آرزو داشتند پیروز ارجمند از اینجا برود، بودم. زیرا من دست دلال ها را از دفتر موسیقی کوتاه کردم و البته خوشحالم اینجا به گونه ای حرکت نمی کنیم که خیلی از هنرمندان مجبور باشند برای پیشبرد کارشان دست به خلافی بزنند که خودشان هم دوست ندارند. من افتخار می کنم که در یک محیط سالم و سلامت کارکردیم. همکاران من هم بسیار همکاران خوبی هستند. من معتقدم به دوره ای بر می گردیم که  دوره خوبی در دفتر موسیقی بود.

    *آقای ارجمند خوشحال کننده ترین خبر یا اتفاقی که در سال ۹۳ با آن مواجه شدید، چه بود؟

    – تشکیل ارکستر سمفونیک تهران به رهبری استاد علی رهبری. بعد از مدت ها تلاشی که برای راه اندازی آن داشتیم به معنا و مفهوم واقعی کلمه خوشحال کننده ترین اتفاقی بود که در سال ۹۳ با آن مواجه شدم و امیدوارم چشم انداز بسیار خوبی در فعالیت های این مجموعه موسیقایی وجود داشته باشد.

    * و بدترین اتفاق …

    – بدترین اتفاقی که در طول سال ۹۳ با آن مواجه بودم بی انصافی های رسانه ای در حقم بود و هر روز اخبار نادرستی را می گرفتم که واقعا ناراحتم می کرد. به هر حال من با توکل به خدای بزرگ انرژی خوبی دارم و همواره تلاش کردم خدمتگزاری موثر در دفتر موسیقی باشم. خدا را شکر می کنم که در این مدت با هنرمندانی مواجه شدم که بارها اعلام کردند که وقتی از کنار خیابان شهریار عبور می کنند دوست دارند سری هم به دفتر ما بزنند و خوشبختانه ما هر روز شاهد حضور چندین نمونه از هنرمندانی هستیم که به ما افتخار میزبانی خود را می دانند؛ از هنرمندی که به عنوان یک خواننده رپ که در مشهد زندگی می کند تا هنرمندی که کارهای او در عرصه موسیقی برای همه ملت ایران افتخار است.

    *در سال ۹۳ چه کسانی با شما قهر کردند و چه کسانی پیوند صلح و آشتی بستند.

    – من که خودم در سال ۹۳ با کسی قهر نکردم ولی نمی دانم برادران پورناظری بر چه اساس از من دلخور بودند. وقتی با این مطالب چه در آن نامه سهراب پورناظری و چه در اظهارات تهمورس پورناظری در جشن سالانه موسیقی مواجه شدم فقط یک لبخند زدم. کسانی که این واکنش را از من دیدند بسیار متعجب شدند که من در پاسخ به آنها گفتم: «شاید تقصیر من است که در کلاس دانشگاه به سهراب پورناظری یاد ندادم صبرش را بیشتر کند و درباره هر ماجرایی که به واقعیت آن پی نبرده حرفی نزند.»

    البته تهمورس عزیز هم خیلی جوانانه و خام برخورد کرد. بد نبود او هم کمی تامل کند. یعنی بهتر است همه ما کمی صبر داشته باشیم چرا که تعلیمات دینی هم به ما می گوید صبر کنیم.  بنابراین بهتر است هر حرفی را می شنویم تا زمانی که به یک قطعیت نرسیدیم و برای ما مسجل نشده درباره آن قضاوتی نداشته باشیم. من فکر می کنم دلخوری برادران پورناظری حاصل یک حرف و حدیثی است که مدتی هم من زیاد آن را می شنوم که لفظ «پیروز جان» این روزها در دهان خیلی ها گفته می شود و کسانی که در عمرم نه آنها را دیده ام و نه می شناسمشان و البته برخی ادعا می کنند که من با آنها شام خوردم از آن استفاده می‌کنند. من هم می توانستم از برادران پورناظری گله مند باشم اما هیچ گله مندی از آنها ندارم. آنها دوستان خوب من هستند که سال ۹۳ را به عنوان پرکارترین سال موسیقایی خود پشت سر گذاشتند که بخش زیادی از پرکاری هم برگزاری کنسرت های شهرستانی بود که شاید این هنرمندان در جریان نباشند که در بسیاری از موارد با ممانعت رو به رو شد اما من در برخی موارد حتی خودم شخصا سفر می کردم و موانع را بر می داشتم. می خواهم از اینجا به آنها بگویم من وظیفه ام را انجام دادم ولی آنها هم مانند یک هنرمند منصف باشند.

    *من چند اسم را برای شما نام می برم اگر تمایل در یک یا چند جمله آنها را توصیف کنید.

    – حتما.

    * علی جنتی …

    – واقعا نمی توانم تنها یک یا دو کلمه را برای او به کار ببرم. این مرد بزرگوار انسانی است که به عنوان یک مدیر، تقوای کاری و ایمان قوی دارد که پشتوانه این ایمان و تقوا صلابتی می شود که ویژگی علی جنتی است و نکته دیگر درباره آقای جنتی دلسوزی است که من واقعا این موضوع را از نزدیک متوجه شدم.

    * علی مرادخانی.

    – مدیر توانا، سیاستمدار و خوش خلق.

    * و علی ترابی.

    – همکار سخت.

    *اگر دوست دارید در پایان از آرزوهای دست یافتنی و دست نیافتنی خود بگویید.

    – دست یافتنی ترین آرزوی من این است که موسیقیدانان همدل و دوست باشند. اگر همدلی به وجود بیاد و همه به منافع همدیگر فکر کنند، همه مسائل ما حل می شود. البته شاید این آرزوی دست یافتنی، دست نیافتنی ترین آرزو هم باشد. فکر می کنم هیچ چیزی نیست که در موسیقی کشور قابل حل نباشد چون باور دارم صنف موسیقی شریف است. این مجموعه، صنفی است که برای مردم کار می کند، انسان های پاک و مردمانی خوب دارد ولی اختلافات داخل خودشان و اینکه همدل نیستند باعث می شود که مسیر ما هم کند شود، گویی همه پیاده برای رسیدن به مقصد تلاش می کنیم در حالیکه می توانیم همگی سوار یک اتوبوس شویم و با سرعت به مقصد برسیم. نمونه عینی این موضوع هم دوست چندین ساله من حمیدرضا نوربخش خواننده توانا و مدیر عامل خانه موسیقی است که باید امروز در کنار هم باشیم. من که دست همدلی خود را به این دوستان دادم و هنوز هم پای حرفم هستم. برادران پورناظری هم دوستان من بوده و هستند و قرار نیست چیزی بین ما عوض شود.

    * تمایل دارید بیشتر در این مورد توضیح دهید؟

    – روزی که به دفتر موسیقی وزارت ارشاد آمدم با هیچ کس مشکل نداشتم و هرکس هم به من توهین می کرد سعی می کردم عدالت را رعایت کنم و همراه همه هنرمندان باشم. صدای من روی هیچ هنرمندی بلند نشده و تمام تلاشم این بوده که تمامی هنرمندان امنیت و آرامش داشته باشند چرا که وظیفه ما امنیت شغلی است. سال گذشته برای مسکن هنرمندان نیز تلاش هایی کردم تا هر هنرمندی سرپناه خوبی داشته باشه و زندگی او در حدی باشد که به کسی محتاج نباشد و کرامت هنرمند حفط شود. اگر کرامت هنرمند حفظ نشود ما باید جوابگو باشیم. هر نوع سیاستگذاری‌ای که اینجا انجام می دهم منافع مردم، نظام و هنرمند را می بینیم زیرا خودم را مدیری می دانم که برخاسته از مردم، هنرمندان و دولت است.

    من سال گذشته تمام فعالیت‌های هنری خود را کنار گذاشتم و تمام زندگی‌ام را وقف این کار کردم که به لطف خدا توانایی های از دست رفته من به دست آمد. من در این مدت این توانایی را پیدا کردم که صبر کنم، من در این مدت تلاش کردم حافظه خودم را که خیلی اوقات کم شده بود تقویت کنم. من مسیر خوبی را شروع کردم و این بزرگترین موهبتی بود که خدا به من داد که بتوانم خدماتی را ارائه دهم که اگر روزی از اینجا رفتم بگویم که بالاخره تلاش خودم را انجام دادم.

    گفتگو از علیرضا سعیدی

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *