شعرخوانی تصویری «احمد شاملو» منتظر دریافتِ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است تا به انتشار درآید.
این در حالی است که پیش از این آلبومهای متفاوتی از این شاعرِ نامی به انتشار درآمده که از جملهی آن میتوان به اثرِِ «غریبانه» اشاره کرد که از مجموعهی شبِ شعرهای شاملو است. محتوای این آلبوم مربوط به شب شعری است که در آبانماه ۱۳۵۱ برگزار شده بود ؛ اثر به همان شکل و بدون انتخاب هیچ موسیقیای منتشر شد؛ به طوریکه صدای تشویقها و صحبتهای مردم و صحبت شاعر با حاضران را میشنیدند؛ با این وجود به نظر میرسد؛ با این وجود انتشارِ اثری تصویری که شاملو در میانِ هوادارانش به شعرخوانی پرداخته، میتواند برای علاقهمندان این شاعر بزرگ، خبر خوشحالکنندهای باشد. در صورتِ کسبِ مجوز شرکت «آوا خورشید» این اثر را به انتشار درخواهد آورد.
صدای خاصِ شاملو را باید یکی از مهمترین مشخصاتِ این شاعرِ برجسته دانست؛ شاید به همین خاطر است که تاکنون آلبومهای گوناگونی با صدایِ این شاعر به انتشار درآمده است که از جملهی آن میتوان به «رباعیات خیام» اشاره کرد که در آن شاملو، اشعارِ این شاعر را خوانده و محمدرضا شجریان نیز آواز آن را اجرا کرده است؛ آلبوم «مسافر کوچولو» نیز دیگر نمونهی این آثار است؛ علاوه بر آن «آیدا سرکسیان» اثرِ «آفتابهای همیشه» را با اشعاری از او منتشر کرد. «آیدا» مخاطبِ عاشقانه ترین سروده های شاملو است و صدای او در مقام شعرخوان لطفِ دیگری داشت.
احمد شاملو، دربارهی موسیقی همواره نظراتِ خاص خودش را داشت؛ نظریاتی که گاه به جنجالهای بزرگ نیز انجامید و مخالفتهای سرسختانهای را نیز شکل داد؛ برای مثال او دربارهی موسیقی شرقی گفته است:«موسیقی شرقی برای من دیگر به حساب نمیآید، برای اینکه موسیقی شرقی دوایر فوقالعاده بسته و غیرقابل نفوذی شده، متحجر شده. حالا در آینده چی بشه، به هر حال امروز به مذاق من خوش نمیآد. خلاقیتی وجود ندارد، فقط شده تکنیک نوازندگی. این یکی بهتر از دیگری مینوازد، ولی هر دو دقیقاً یک چیز را. پایههائی است که هیچ ستون روشنی ندارد، یک چیز بسته.»
اما شاید جالب باشد، بدانید بزرگترین و شناختهشدهترین شاعرِ معاصر ایرانی، همواره این حسرت بزرگ را در زندگی داشت که چرا موسیقی را به شکلی پررنگتری تعقیب نکرده است. زمانی که شاملو کودک بود و در مشهد زندگی میکردند؛ در همسایگیشان، یک خانواده ارتشی بودند و دو دخترِ آن خانواده پیانو مینواختند و شاملو به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفته است؛ خودش در این خصوص گفته است:« به دلایل متعددی نتوانستم موسیقی را تعقیب کنم. اولاً ما در کودکی در جاهایی بودیم که امکاناتش بسیار محدود بود. من پنج سالم بود که رفتیم خاش. خاش یک باغ دولتی بود، یک یونجهزار دولتی مال قشون انگلیسها. خب، آن موقع شاید برای من زیاد جلبکننده نبود؛ ولی بعدها این یک خاطره و تجربه زندهای برای من بود. در آنچنان محیطی من فکر نمیکردم که آن چیزی که مرا به خود کشیده، چیزی است به اسم موسیقی که میتوان آن را تحصیل کرد. وضع مالی خانواده هم که افتضاح بود. به این دلیل نتوانستم بروم دنبال موسیقی و بعد دیگر دیر شد من یک سازی یاد بگیرم. یکی دو سالی فقط کمپوزیسیون خواندم برای اینکه شنونده آگاهتری باشم از موضع مصرفکننده موسیقی، نه به عنوان خلقکننده. به هرحال هنوز آن حسرت را دارم ولی موسیقیشنوی خوبی هستم.»
دیدگاهتان را بنویسید