اسفندماه سال ۹۲، «محمد معتمدی» کنسرتی با نام «عبور» را با آهنگسازی علی قمصری در تالار وحدت برگزار کرد. بعد از اجرای کنسرت قرار بود تا آلبوم تصویری اثر منتشر شود و ناشر پاییز سال گذشته آلبوم را برای دریافت مجوز به ارشاد میفرستد. حالا اما بعد از گذشت ۶ ماه، هنوز مجوز این اثر صادر نشده است. این اتفاق با واکنش «محمد معتمدی» -خواننده- روبهرو شد و در نامهای به اهالی رسانه، دغدغههای خود در این زمینه را بیان کرد؛ نامهای که با برداشتهای متفاوتی همراه شد.
این خواننده از دلایل خود برای نگارش آن نامه میگوید و تأکید میکند که دغدغهای فراتر از دریافت مجوز برای آن اثر داشته است.
- * آقای معتمدی همانطور که خودتان اشاره کردید، صدور مجوز آلبوم «عبور» مدتهاست که با تأخیر همراه شده و این در مورد چنین موسیقیهایی کمتر سابقه داشته. این در حالی است که بههرحال در این مدت آثار بسیاری با همین مشکل مواجه شدهاند. به نظرتان اصلاً مقولهی مجوزها در حال حاضر به چه شکل است و آیا تغییری نسبت به گذشته کرده یا نه؟
ببینید، نکتهای که در این میان باید به آن توجه داشت این است که همهی مسایل دست دولت و دولتمردان نیست. در واقع گرههای متعددی در موسیقی ما وجود دارد که نمیتوان انتظار داشت تمامی آنها به دست مدیرکل دفتر موسیقی یا معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باز شود. در ایران مسألهی «موسیقی» همواره با مجموعهای از شرایط و ناهمواریها روبهرو بوده که هنوز راهحل مشخصی برای آن شکل نگرفته است. بخش مهمی از مشکلاتی که هماکنون جامعهی موسیقی با آن روبهروست، ناشی از سوءبرداشتها از این هنر و شاید در نگاه کلیتر فرهنگ و فعالان آن است.
- * و در این میان راهحل شما این بود که به عنوان یک موزیسین باید به این شرایط واکنش نشان دهید؟
من در نامهای که نوشتم، به هیچ عنوان قصد اعتراض نداشتم؛ بلکه به عنوان یک هنرمند که عضوی از یک جامعهی ۷۰ میلیونی است، احساس کردم «دردی» وجود دارد که میشود آن را با کمی تدبیر، عقل و خردگرایی برطرف کرد؛ چون رفع این مشکل در نهایت منجر به اصلاح فرهنگ عمومی جامعه خواهد شد. در واقع، آن نامه نباید وسیلهای برای بیان دغدغهای شخصی تلقی شود. اتفاقاً من در تمام سالهای فعالیتم هیچ مشکلی با دفتر موسیقی ارشاد و حراست این مجموعه نداشتهام. حتی اگر مسألهای پیش آمده -که خوشبختانه تاکنون این اتفاق رخ نداده- آنها تلاش کردند تا مرتفعاش کنند و اگر احیاناً تذکری داشتهاند، ما پذیرفتهایم. به نظر من مسأله چیزی عمیقتر از آن است که برخی دوستان برداشت کردند.
در این میان برخی رسانهها نیز مطالبی از قول خودشان و بر اساس خیالپردازیهایشان نوشتند که من تمامی آنها را رد میکنم؛ چون هیچ پشتوانهای ندارد. آقای «پیروز ارجمند» از زمان انتصاب به عنوان مدیر دفتر موسیقی، تلاش میکنند تا مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد را رفع کنند. اگرچه ممکن است نقدهایی به عملکرد او وجود داشته باشد، اما نمیتوان منکر تلاشهایش در این زمینه شد. ضمن آنکه بار دیگر تأکید میکنم بسیاری از موارد و مشکلات حوزهی موسیقی زاییدهی عملکرد دفتر موسیقی نیست، ناشی از سوءبرداشتها از مقولهی موسیقی در طول سالیان و حتی قرنهای متمادی است. نگرشهای متفاوتی در جامعهی ما نسبت به موسیقی وجود دارد که همچنان به یک نظر واحد نرسیده است.
- * فکر میکنید این اتفاق میتواند رخ دهد؟
شاید بشود گفت مشکل اساسی ما این است که همچنان بعد از این همه مدت، اهالی موسیقی و کسانی که دغدغههای موسیقایی دارند، نتوانستهاند با نگرانها و دلواپسان عرصهی فرهنگ، دیالوگ داشته باشند و دیدگاه و دغدغههای خود را بیان کنند تا به راهحل مشخصی برسیم. شما مشاهده میکنید مسألهای بغرنج و پیچیده مثل انرژی اتمی که در دو طرف آن دو دغدغهی سیاسی متفاوت با منافع مختلف وجود داشتند، وقتی پای یک میز با یکدیگر به مذاکره نشستند، سرانجام به تفاهم رسیدند و نتیجهای مشخص گرفته شد که به نفع هر دو گروه بود. این اتفاق اما هیچگاه در مورد موسیقی رخ نداده است. یعنی این امکان وجود نداشته که هنرمندان عرصهی موسیقی با اقشار مذهبی، ائمهی جمعه و همچنین شورای تأمین استانها و غیره صحبت و هر کدام نظرات و دیدگاههای خودشان را بیان کنند.
شاید اگر اهالی موسیقی دلیل لغو بسیاری از برنامههای موسیقایی را بدانند، دیگر خودشان اقدام به برگزاری کنسرت نکنند؛ نه اینکه کنسرتی برگزار کرده و هزینههای زیادی صرف شده و در نهایت برنامه لغو شود. من معتقدم اگر این دیالوگ برقرار شود، بسیاری از مشکلات به راحتی حل خواهد شد. علاوه بر آن اهالی موسیقی با کسانی که برای صدور مجوز و لغو کنسرتها تصمیم میگیرند، حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. من خودم سالهاست منتظر برقراری این دیالوگ هستم تا به برخی از دوستان ثابت کنم، برخی تصمیماتی که در لغو کنسرتها و برنامههای موسیقایی میگیرند، به هیچ وجه به نفع فرهنگ عمومی جامعه نیست.
- * خب اما این دیالوگ هیچگاه برقرار نشده و متأسفم بگویم گویا اهالی موسیقی ارادهی کافی برای ایجاد این ارتباط را ندارند.
اراده از طرف اهالی موسیقی وجود دارد، اما تشکلی جامع که بتواند در چنین زمینههایی وارد عمل شود، در عرصهی موسیقی وجود ندارد. هر تشکلی که تاکنون در زمینهی موسیقی به وجود آمده به اندازهای که باید، برای کل جامعهی موسیقی خیرخواهی یا لااقل فایده نداشته است. بسیاری از گردهماییهای اهالی موسیقی تنها به شکل نمادین است و کاربرد و نتیجهی مشخصی ندارد. از آن طرف موزیسینها با وجود آنکه دردهای مشترک بسیاری دارند، اما مسایل شخصی میانشان و همچنین رقابتهایی که با یکدیگر احساس میکنند، سبب شده تا نتوانند در کنار هم برای رسیدن به هدفی مشخص قرار گیرند. در شرایطی که فتاوای رهبر معظم انقلاب و همچنین امام خمینی ( ره) وجود دارد که موافق موسیقیِ خوب هستند، نباید تا این اندازه جامعهی موسیقی با مشکل روبهرو باشد.
- * شما به این مسأله اشاره کردید که نمیتوان تمام انتظار را از دفتر موسیقی داشت؛ اما بههرحال این دفتر هم قولهایی داد که تاکنون عملی نشده است. مثلاً قرار بود مجوز آلبومهای موسیقی سنتی در کمتر از یک هفته داده شود یا اساتید بزرگ، دیگر ناگزیر به دریافت مجوز نباشند.
ما بیش از ۱۸ تیم در لیگ برتر فوتبالمان داریم که مربیان تمامی آنها به هوادارنشان قول قهرمانی میدهند. (خنده) مگر تمام قولهایی که رییسجمهورهای مختلف میدهند، بعدها محقق میشود؟ «قول» بر اساس چشماندازهای فردی داده میشود و در بسیاری مواقع واقعیت چیز دیگری است. همانطور که گفتم هنوز دیدگاه درست و واقعبینانهای نسبت به موسیقی وجود ندارد و حتی ماهیت و هستیشناسی موسیقی برای اقشار جامعه مشخص نیست و این در حالی است که مهمترین عامل فرهنگی هر جامعه موسیقی است. موسیقی است که انسانها را هدایت میکند تا به کدام سمت و سو بروند و گاهی حتی شیوهی زندگی انسانها را هم تعیین میکند. به نظر من موسیقی مهمترین عامل فرهنگی در هر جامعه است که میتواند تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدتی داشته باشد.
- * با همهی اینها فکر میکنید تکلیف «عبور» چه خواهد شد؟
به نظر دوستان، این آلبوم دارای مشکلاتی در محتواست که نیازمند برطرف شدن است تا مجوز آن داده شود. ما نیز قصد مقابله نداریم و این مسائل را لحاظ خواهیم کرد؛ اما من با استدلال و دلیلهایی منطقی میتوانم به دوستان ثابت کنم مواردی که بیان میکنند، هیچکدام مشکلی برای دریافت مجوز ندارند. با همهی اینها ما تابع قوانین هستیم. حتی اگر به من اعلام کنند که «ممنوعالفعالیت» هستم، بدون اعتراض و بیآنکه مانند برخی دوستان بگویم که در کشوری دیگر مثلاً «لسآنجلس» فعالیت میکنم، مسأله را خواهم پذیرفت و عکاسی و فیلمسازیام را میکنم.
لازم است بار دیگر تأکید کنم که آن نامه تنها برای «عبور» نبود، درد دل یک موزیسین بود که دغدغهی فرهنگ دارد و معتقد است که این مسائل به فرهنگ عمومی جامعه خسارت وارد میکند. این اثر دیر یا زود منتشر میشود؛ اما من بر این اعتقاد هستم که هر کدام از ما دارای یک مسئولیت اجتماعی و فردی هستیم و باید به اتفاقات جامعهمان واکنش نشان دهیم. من نه میخواستم حرکت انقلابی انجام دهم و نه میخواستم گلیم خودم را در این آشفتهبازار بیرون بکشم. حال دیگر قضاوت با کسانی است که نامه را میخوانند.
البته یک روز بعد از این نامه، آقای کیاسری -نمایندهی مجلس- نیز واکنش نشان داد و به روند صدور مجوزها اعتراض کردند. مسألهی حراست و مجوز در ایران مسألهای پیچیده و غیرعلنی است اما من مطمئن هستم دوستان تصمیمگیرنده صدای ما را میشنوند. در این میان خوب است به این مسأله توجه داشته باشند که ما آدمهای غریبهای نیستیم و صلاح کشور را میخواهیم. ما پیش از آنکه یک هنرمند یا موزیسین باشیم، عضوی از همین جامعه هستیم و دلمان برای آن میتپد.
دیدگاهتان را بنویسید