×
×

باید به سلیقه مخاطبین احترام گذاشت

  • کد نوشته: 73145
  • 10 فروردین 1394
  • ۱۰ دیدگاه
  • ۸۳۴۶۱۹۵۶۴۰۲۰۲۵۶۳۶۹۵۶فریدون شهبازیان (آهنگساز): خود موسیقی فی النفسه پاک‌ترین و ناب‌ترین هنر جهان است و لفظ «مبتذل» به هیچ عنوان برای آن قابل قبول نیست، زیرا موسیقی هنری ناب و بالنده است که هر کسی نمی‌تواند به آن دست پیدا کند اما در کنار این هنر عوامل دیگری هستند که به بد بودن…

    باید به سلیقه مخاطبین احترام گذاشت
  • ۸۳۴۶۱۹۵۶۴۰۲۰۲۵۶۳۶۹۵۶فریدون شهبازیان (آهنگساز): موسیقی هنری است که تراوش ذهن انسان هنرمند است و در آن چند عامل اصلی چون آهنگ، شعر و خواننده وجود دارند. این عوامل کنار هم تشکیل یک اثر موسیقی را می‌دهند، خود موسیقی فی النفسه پاک‌ترین و ناب‌ترین هنر جهان است و لفظ «مبتذل» به هیچ عنوان برای آن قابل قبول نیست، زیرا موسیقی هنری ناب و بالنده است که هر کسی نمی‌تواند به آن دست پیدا کند اما در کنار این هنر عوامل دیگری هستند که به بد بودن، بی‌هویت بودن و یا آن ابتذالی که بعضی‌ها می‌گویند، کمک می‌کنند که این دو عامل عبارتند از شعر و ریتم.

    ۱۳۹۴۰۱۰۸۰۰۰۳۷۴_PhotoAآهنگی که آهنگساز در موسیقی پدید می‌آورد، می‌تواند با شعر و ریتم و با تاثیرات مختلفی عرضه شود، یعنی می‌توان یک موسیقی و ملودی و تم زیبا را در کنار شعر و ریتم تبدیل به یک اثر شادی آور و یا غم انگیز کرد وگرنه نفس موسیقی پاک و بی‌آلایش است و ما آن را آزار می‌دهیم و این هنر مظلوم را با شعر و ریتم به صورت فعلی درآوردیم، آنچه که موسیقی را بی‌هویت و بی‌ارزش و یا به اصطلاح مبتذل می‌کند، خود موسیقی نیست بلکه ریتم، شعر و شخص خواننده باعث می‌شوند که بگوییم موسیقی راه غلطی رفته است و به بی‌هویتی کشیده شده است.

    ما در دهه ۶۰ و اوایل انقلاب خیلی به موسیقی ظلم کردیم و راه‌های بسیاری را بر آن بستیم. موسیقی یک هنر پویا و بالنده است که باید در جامعه ریشه دهد و نمی‌توان آن را متوقف کرد، در صورتی که ما سعی کردیم انواع موسیقی را از هم مجزا کرده و به عده‌ای مجوز داده و به عده‌ای ندهیم.

    در دهه ۷۰ این روند کمی باز‌تر شد و در این سال‌ها موسیقی جوانان رایج شد و انواع موسیقی‌های دیگر کمتر تولید شد در حالی که ما باید سعی کنیم انواع موسیقی‌ها را رشد داده و انتخاب را به دست مردم بسپاریم تا وضع ناراحت کننده فعلی که ورطه بسیار ناراحت کننده‌ای است بهبود پیدا کند ضمن آنکه باید تمام امور مربوط به موسیقی را به دست اهل آن بسپاریم. موسیقی ما در حال حاضر در پیله‌ای گیر کرده که خلاصی از آن سخت است، خوشبختانه ما موسیقیدان برجسته کم نداریم که باید در این راستا کمک کنند، مردم نیز باید بدانند که آثاری که هنرمندان به خاطر آن‌ها پدید می‌آورند، به حمایت آن‌ها نیاز دارند و بنابراین باید از خرید آثار کپی خودداری کنند تا لااقل پولی که پرداخت می‌کنند در اختیار هنرمندان قرار گیرد.

    باید همیشه به بهترین و برترین‌های هر جامعه افتخار کرد و به ویژه دولتمردان به بهترین وجه ممکن از آن‌ها حمایت کنند که اگر این اتفاق در مورد هنرمندان عرصه موسیقی بیفتد، می‌توانیم در جهان موسیقی سر به آسمان رسانیم و موسیقی ایرانی را که از نظر موسیقی دستگاهی و ردیفی و موسیقی محلی و مقامی در دنیا نظیر ندارد را به بهترین شکل ممکن معرفی کرده و به جهانیان بشناسانیم که البته رسیدن به این هدف نیاز به همکاری مشترک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و به ویژه صداوسیما دارد تا به این هدف برسیم.

    دوستداران موسیقی سنتی و پاپ، باید این حقیقت را بپذیرند که در عرصه موسیقی ایران هیچ کس جای دیگری را تنگ نکرده است، البته‌گاه به این سبب که آثار موسیقی سنتی و اصیل کمتر تولید می‌شود، برخی نگران می‌شوند که موسیقی پاپ خطری برای موسیقی اصیل ایرانی است، در حالی که برگزاری متعدد کنسرت‌های موسیقی اصیل ایرانی در داخل و خارج از کشور و نیز اجرای خوانندگان صاحب نام عرصه موسیقی سنتی، گواه این مدعاست که هیچ سازی جای سازهای اصیل ایرانی را نمی‌گیرد، البته این بدان معنا نیست که من موسیقی پاپ را نفی می‌کنم و با آن مخالفم اما با الهام گرفتن از گوشه‌ها، نوا‌ها و دستگاه‌های موسیقی اصیل ایرانی، می‌توان در تولید آثار موسیقی پاپ، موسیقی سنتی را نیز به مخاطب تقدیم کرد.

    این روز‌ها، کمتر کسی به تنگنا‌ها و محدودیت‌های موسیقی سنتی، پاپ و جاز می‌اندیشد،  به باور من، هنرمندان عرصه موسیقی سنتی و پاپ -به ویژه در صحنه رقابت، تاب و توان تحمل یکدیگر را ندارند.

    هنوز فضایی بر جامعه موسیقی حاکم نشده است که آهنگسازان در کنار یکدیگر به نقد و بررسی آثار خود بپردازند. از این رو بیشتر آن‌ها، صرفا به این می‌اندیشند که پاسخگوی مخاطبان خود باشند. از طرفی وجود تعارض و سیاست‌های دوگانه وزارت ارشاد و صدا و سیما، سبب شده است این دو دستگاه آثار تولیدی مراکز و نهادهای تحت پوشش خود را، به رسمیت نشناسند. بی‌شک ادامه این روند نیز جز بلاتکلیفی بسیاری از هنرمندان عرصه موسیقی پیامد دیگری به همراه نخواهد داشت.

    موسیقی تزریقی نیست و هرگز نمی‌توان فردی را به شنیدن نوع خاصی از موسیقی، مجبور یا ترغیب کرد. به گمان من زمانی که بیشتر مردم و دوستداران موسیقی نوع خاصی از این هنر، -چه پاپ و چه سنتی- را می‌پسندند و از آن استقبال می‌کنند، باید به سلیقه آنان احترام گذاشت. اما این احترام هیچ‌گاه به معنای تایید این نوع خاص از موسیقی نیست.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *