×
×

در بزرگداشت هنرمندان موسیقی درگذشته مطرح شد

  • کد نوشته: 66848
  • 22 دی 1393
  • ۰
  • حاتم عسگری درباره‌ی شاگرد مرحومش – رحمان مرادی – گفت: از دست دادن شاگرد، مانند از دست دادن فرزند، دشوار است. مراسم بزرگداشت هنرمندان موسیقی درگذشته، شب شنبه، ۲۰ دی‌ماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. در این مراسم، حاتم عسگری – پیشکسوت حوزه‌ی موسیقی – با بیان این‌که با وجود داشتن کسالت و نداشتن حال […]

    در بزرگداشت هنرمندان موسیقی درگذشته مطرح شد
  • حاتم عسگری

    حاتم عسگری

    حاتم عسگری درباره‌ی شاگرد مرحومش – رحمان مرادی – گفت: از دست دادن شاگرد، مانند از دست دادن فرزند، دشوار است.

    مراسم بزرگداشت هنرمندان موسیقی درگذشته، شب شنبه، ۲۰ دی‌ماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

    در این مراسم، حاتم عسگری – پیشکسوت حوزه‌ی موسیقی – با بیان این‌که با وجود داشتن کسالت و نداشتن حال جسمی مناسب در این مراسم شرکت کردم، اظهار کرد: من با پدر «رحمان مرادی» سال‌ها دوست بودم و حالا هم دوست هستم. آشنایی من با رحمان مرادی از طریق پدرش بود. به این ترتیب که فرمان مرادی – پدر رحمان – با من تماس گرفت و من گفت، رحمان می‌خواهد بیاید و من را ببیند. من نیز با کمال میل قبول کردم.

    او ادامه داد: وقتی رحمان نزد من آمد که درس بگیرد، متوجه شدم دست و پنجه‌ی روان، سلیس، منظم و مرتبی دارد. فهمیدم که این جوان مستعد است و با او شروع به تمرین کردم و هفته‌ای یک‌بار با او جلسه‌ داشتم.

    این هنرمند گفت: برای یک پدر مشکل است که فرزندش را از دست بدهد، برای استاد هم همین‌طور است. باید در نظر داشت که پدر، پسر خود را انتخاب نمی‌کند، ولی شاگرد را استادش انتخاب می‌کند. من بویژه از زمانی که دانشگاه را ترک کردم، هنرجویانم را خودم انتخاب می‌کردم و رحمان مرادی کسی بود که من انتخابش کردم.

    او افزود: خیلی تلخ است که انسان فرزندی را از دست بدهد. من هم این درد را کشیده‌ام و می‌دانم. به یاد دارم که چندی پیش، فرمان مرادی از من پرسید که کی می‌توانی این درد را فراموش کنی؟ من پاسخ دادم، هیچ‌وقت، چون از وقتی فرزندم فوت کرد، یک شب آرام نخوابیدم. کسی تا فراق را نبیند نمی‌فهمد فراق چیست.

    عسگری اظهار کرد: کسانی که زود به استادی می‌رسند و زود دکتر می‌شوند، از دنیا هم زود می‌روند … ابوعلی‌ سینا نیز چنین بود. اگر ابوعلی سینا زنده مانده بود، به مدارج بالایی می‌رسید و کارهای بزرگی می‌کرد. اگر رحمان مرادی هم مانده بود، خدمت زیادی به موسیقی می‌کرد.

    این مراسم با اجرای زنده‌ی گروه‌های موسیقی همراه بود.

    به گزارش ایسنا، داود فیاضی و سپهر لاجوردی یک قطعه موسیقی را اجرا کردند. داود فیاضی نیز در سخنانی در خطاب به فرمان مرادی اظهار کرد: ما همه هم‌دردیم. رحمان مرادی شخصیت اجتماعی، فرهنگی و هنری والایی داشت که همه‌ی ما برای از دست دادن او غمگین هستیم.

    همچنین در بخش دیگری از این مراسم، یک قطعه موسیقی از رحمان مرادی پخش شد.

    فرمان مرادی نیز در سخنانی از همه‌ی چهره‌هایی که به خانواده‌اش تسکین داده‌اند، تشکر کرد.

    در بخش دیگری از این مراسم، شعرهایی از علیرضا قزوه، مرحوم شهریار، باباطاهر و … توسط یک نوجوان خوانده شد.

    در ادامه هم دکتر انسیه تبریزی سخنانی درباره‌ی بهداشت نوازنده‌ها گفت و اظهار کرد: مراقبت از حنجره برای کاربران صوتی، اهمیت ویژه‌ای دارد. علائم بیماری حنجره خشونت یا گرفتگی صدا،‌ تنگی نفس، اشکال در فرو بردن صدا و داشتن تنفسی صدادار است. عوامل تولید خشونت صدا در ابتدای بیماری قابل تشخیص است.

    این پزشک توضیح داد: از دلایل شایع زخم حنجره می‌توان به استفاده‌ی نادرست از حنجره، آواز خواندن هنگام سرماخوردگی و قرار گرفتن نادرست حالت گردن اشاره کرد.

    در این مراسم، چند کتاب نیز معرفی شد. از جمله‌ی این کتاب‌ها می‌توان به «آسمان آبی است باز» اثر یلدا یزدانی و «لیلی نوشت‌های مجنونانه» اثر شقایق خانعلی اشاره کرد. همچنین شقایق خانعلی که در این مراسم حضور داشت، یکی از اشعار خود را برای حاضران خواند.

    در ادامه‌ی این مراسم، قطعه‌ای از آثار مرحوم «حسن یوسف زمانی» – پیشکسوت موسیقی – پخش شد.

    همچنین نادر گلچین – پیشکسوت حوزه‌ی موسیقی – که در این مراسم حضور داشت، در سخنانی درباره یوسف زمانی اظهار کرد: غمگینم از این‌که در زمان فوت حسن یوسف‌ زمانی در ایران نبودم.

    او بیان کرد: من اغلب بیمار هستم و از دیشب تا زمان آمدنم به اینجا هم حال مساعدی نداشتم؛ ولی وظیفه داشتم تحمل کنم و در این مراسم حضور یابم.

    این هنرمند همچنین به بیان خاطراتش با حسن و حسین یوسف‌زمانی پرداخت و گفت: من سال ۱۳۳۸ از رشت به تهران آمدم و در خانه‌ی کسی مهمان شدم که به موسیقی علاقه‌مند بود. در خانه‌ی او برای اولین‌بار صدای تار فرهاد ارژنگی و صوت خاطره پروانه من را جذب کرد. صاحب‌خانه من را به دانشکده‌ی هنرهای زیبا برد و من را با ارکسترهای کوچک آنجا آشنا کرد. آن زمان، دو برادر من را جذب کردند و همه‌ی آهنگ‌های من را پذیرفتند؛ آن دو، حسن و حسین یوسف‌زمانی بودند.

    همچنین تعدادی از مخاطبان از نادر گلچین که در میان سخنانش از طرف حضار تشویق می‌شد، درخواست کردند که شعری بخواند؛ ولی او گفت: نمی‌توانم، خوب نیستم، بگذارید همان‌گونه که صدایم را شنیده‌اید، آن را به خاطر داشته باشید.

    در ادامه‌ی این مراسم که بیش از چهار ساعت طول کشید، کلیپی از یکی از سخنرانی‌های مرحوم «محمدرضا لطفی» – پیشکسوت حوزه‌ی موسیقی – پخش شد که در آن از مسوولان خواسته بود تکلیف موسیقی را در ایران روشن کنند.

    همچنین به یاد لطفی چند قطعه‌ی موسیقی اجرا شد. قرار بود مهران مهرنیا و هاشم احمدوند – از هنرجویان لطفی – نیز قطعه‌ای را اجرا کنند؛ اما این کار را نکردند و در این‌باره توضیح دادند: ما انتظار نداشتیم که اجرای برنامه برای مرحوم لطفی این‌قدر دیر انجام شود و برنامه‌ها این‌قدر خسته‌کننده شود. ما نیز برنامه‌ی خود را اجرا نمی‌کنیم، چون فکر می‌کنیم حاضران خسته شده‌اند.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *