موسیقی ایرانیان – حمیده موسوی: یکی از مدعوین به مراسم تجلیل «بیژن کامکار» در اصفهان؛ «داود آزاد» آهنگساز، نوازنده و خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی بود که در آن مراسم و طبق صحبتهایی که ارائه کرد، بسیار از حضور در آن محفل خشنود بوده و تخصیص چنین روز و چنین مناسبتی به بیژن کامکار را محترم و شایسته دانست. کمتر کسی ست که از داود آزاد و پیشینه هنریاش نداند. پس وصف توانایی او در نوازندگی، آواز و آهنگسازی کار بنده حقیر نیست و پرداختن به آن شاید تکرار مکررات باشد. تنها اشاره میکنم به خصیصههایی که بیشک اگر سوای فعالیتهای هنری اوست اما درمسیر هنریاش بیتأثیر و بیارتباط نبوده… سرزندگی، حضور ذهن و وَعیِ داود آزاد و حوصلهاش در پاسخ گویی به سؤالها در بین میهمانانی که ذوق بودن در کنار وی را داشتند موضوعی بود که اشاره به آن را بیمورد و خالی از لطف ندانستم. برخوردها و پاسخهای محکم او در قبال هر سؤال شنونده را مجاب میکرد و در مقابل انتقادها را بیهیچ رنجیدگی یا موضع گرفتن میشنید و نظر میداد. صراحت در عین احترام به نظرات دیگران، بخوبی در صحبتهایش عیان بود، طنین صدای داود آزاد در هنگام صحبت گرم بود و خوش آهنگ، همانند آوازش. برخلاف برخی عزیزانی که هنگام صحبت و شنیدن صدایشان باور نمیکنی که شخص متکلم خواننده فلان اثر بوده است و میپنداری که مثلاٌ اگر نخواند مگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟! (این را به عنوان یک مخاطب و شنونده پروپا قرص موسیقی و علاقمند آواز عرض میکنم، نه یک منتقد موسیقی و یا خواننده که در این حیطه نمیگنجم اصلا… هر چند بنده حقیر هم با این اوضاع، شاید بدم نیاید یک دهن آواز بخوانم!) بگذریم… مجال گفتگو و انجام مصاحبه با داود آزاد در این چند روز مهیا نمیشد. فرصت اندک بود و برنامهها فشرده… در نهایت، زمان برگشت او به تهران و در فرودگاه پافشاری کردم تا بلکه لحظاتی را در اختیارم بگذارد، بالاخره در خصوص فعالیتها و برنامههای پیش روی داود آزاد در قالب آلبوم و کنسرت و مواردی دیگر از موسیقی با او به گفتگو نشستیم که ماحصل را در ادامه میخوانید.
- ابتدا از آخرین سفر کاری تان به خارج از کشور و اجراهایی که برگزار کردید، برای مخاطبین توضیح دهید.
در مورد اجراها باید بگویم که آخرین سفرم به خارج از کشور از تیرماه تا اواسط مرداد بود که در جمهوری چک و شهر پراگ کنسرت داشتیم و بعد از آن در لندن باز به اجرا پرداختیم و به ضبط قطعاتی با نوازندگان خارجی مشغول بودیم که جزئیات بیشتر و جامعتر نتیجه کار را بعدها خواهم گفت.
- آثاری که صحبت کردید، در قالب یک آلبوم منتشر خواهد شد؟
خیر. در چند آلبوم منتشر میکنیم چرا که قطعات زیادی را ضبط کردهایم. بیشتر از ۲۰ قطعه است که در یک آلبوم نمیگنجد.
- چرا با نوازندگان خارجی؟ در ایران آیا نوازندهای مناسب برای این آلبومها نبوده؟
بی شک نوازندههای خوبی در ایران داریم. اما این قطعاتی که اشاره کردم در ژانر موسیقی خاصی ارائه شدهاند که اجرا و ضبطشان نیازمند حضور نوازندههای خارجی بوده. یعنی مثلاٌ نوازنده موسیقی بلوز را ما شاید در ایران داشته باشیم اما من اگر بتوانم نوازنده اصلی آن را به کمک بطلبم چه ایرادی دارد؟ نوازنده بلوزی که فرهنگ و کارش به این فضا نزدیکتر است. مثل این است که ما برای نوازندگی تار بخواهیم از عربستان کمک بگیریم (خنده) خب منطقی نیست.
- در ایران هم مشغول ضبط و تولید آلبوم هستید؟
بله اینجا نیز مجموعههایی را در دست انتشار دارم. چند آلبوم در ژانرهای مختلف. یک آلبوم هم تقریباٌ آماده شده.
- در ارتباط با آخرین آلبوم منتشر شده یعنی «تو همه، ما هیچ» برخی بر این باور بودند که فضای کار بیش از حد قدیمی ست. نظر جنابعالی چیست و آیا هدف خاصی داشتهاید در این مورد؟
بله هدفم رجوع به این فرم و این سیستم از سازبندی که در قدیم رواج داشته، بوده و در واقع یک یادآوری و احیایی دوباره از این فضا بوده است. میخواستم اشاره کنم که ما این فرم را هم در موسیقی همچنان داریم … ما رِنگ هم داریم، چهار مضراب هم داریم… الان کسی دیگر رِنگ نمینوازد… هیچ جا نمیبینید چهار مضراب بنوازند یا خیلی به ندرت اتفاق میافتد. هدفم این بود که بگویم اینها هم جزئی از موسیقی ماست وباید از آنها محافظت کنیم. نوآوری به این معنی نیست که این فضاها و فرمها را فراموش کنیم و نابود سازیم. نوآوری جای خود و این نوع موسیقی و ارزش آن هم جای خود. به همین دلیل جای خالی آن را در آثار تولیدی امروز حس کردم. اینقدر اینجای خالی مشهود بود که برخی دوستان و مخاطبان اظهار نظر میکردند که از بین این همه کار مشابه و فضاهای نزدیک به هم، این آلبوم نادر و پرداختن به آن اتفاقی نو به حساب میآید.
-
این کارهای مشابهی که میفرمایید منظورتان کارهای تلفیقی و نگرشهای نوین در اجراهای آثار جدید است که در آثار شما هم بوده؟
به طور کلی گفتم. فضای این روزهای موسیقی هرچه باشد چه تلفیقی چه غیر تلفیقی، به گونهای شده که از آن فضاهای اصیل و پرداختن به یک سری فاکتورهای مربوط به آن دور شده است و این تغییر در اکثر قریب به اتفاقِ آثار دیده میشود. برای همین عرض میکنم این اثر نسبت به دیگر کارها متفاوتتر است.
- خب از آنجا که در زمینه موسیقی تلفیقی نیز آثاری ارائه کردهاید نظرتان در این مورد چیست؟ خیلیها موسیقی تلفیقی را هم نقد کردهاند و میگویند این حرکتها جنبه و هدف تجاری دارد. برای جهانی شدن یک اثر لزوما نباید تلفیقهای این چنینی را انجام داد و این اتفاق و نشاندن سازهایی ناهمگون در کنار یکدیگر همخوانی نداشته و جالب نیست.
من با این حرف مخالفم. در آلبوم «باخ» من چه هدف تجاریای را میتوانستم دنبال کنم؟ باخ مغز موسیقایی پیچیدهای بوده، به گونهای که خود موزیسینهای کلاسیک هم آنرا بغرنج و سنگین میدانند. خیلی از دوستان گفتند اصلا این کار را در ایران منتشر نکن چون استقبال نخواهد شد. اما در کمال ناباوری جزو پر فروشترین آلبومها شد. موسیقی تلفیقی جایگاه خود را دارد و در دنیا دارد مطرح میشود. و اکنون بسیاری از کشورها دارند این کار را انجام میدهند. قابلیت موسیقیشان را در واقع از این طریق میخواهند نشان دهند. موسیقی ایرانی هم به دلیل دارا بودن فرم بداهه نوازی این توانایی را دارد که با هر نوع موسیقیای تلفیق و آمیخته شود. فقط همه اینها برمی گردد به کسی که دست به تلفیق میزند. برمی گردد به این موضوع که آن شخص چقدر در این زمینه آگاهی و دانش دارد. اینها همه مهم است و هر کسی نمیتواند ادعای پرداختن به موسیقی تلفیقی کند. شناخت لازم است و خب وجود چنین موسیقیهایی هم لازم است. خود من آثاری در این زمینه داشتهام و در آثار جدیدم نیز خواهم داشت که اگر اجازه بدهید بعدها در موردش صحبت خواهم کرد.
- چرا جزئیات اکثر فعالیت هایی که دارید را میخواهید بعدترها توضیح دهید!؟
خب به این زودی نمیشود یک سری خبرها را اعلام کرد چون متأسفانه برخی میآیند از ایدههای دیگران به نام خود استفاده میکنند. اینگونه بگویم که عنوان دیگری به این حرکت ندهم. صحیح نیست در واقع. برای همین ما ترجیح میدهیم آثار و ایدهها کاملاٌ ثبت شده و آماده انتشار گردد تا در موردشان صحبتهای علنی کرده و در اختیار رسانهها قرار دهیم.
- این گونه نقدها در ارتباط با موسیقی تلفیقی در چه چیزی ریشه دارد؟ آیا بر میگردد به تعصب ما نسبت به موسیقیمان یا موضوع دیگری ست؟
نه همان تعصب صحیح است. کمی دیدگاه و نگرشها بسته است و تک بعدی به قضایا مینگریم. خود من هم پیش از این نمیپذیرفتم و همینگونه برخورد میکردم. اصلاٌ برایم قابل قبول نبود که در موسیقی سنتی به این شکل دست ببرم. نظرم این بود که موسیقی ایرانی نباید با هیچ موسیقی دیگری قاطی شود. حتماٌ باید مثلاٌ بیگجه خانی باشد و از این قبیل. اما در سفرهایم به کشورهای مختلف و اجراهای گوناگون و بیشمارم در خارج از ایران، نشست و برخاست با موزیسینهای خارجی و فرهنگهای مختلف، دیدگاهم تغییر یافت. در واقع از دریچهای دیگر به موضوع نگریستم.
- اینکه منتقدین موسیقی تلفیقی در ایران میگویند برخی سازها با یکدیگر همخوانی و سنخیت ندارند و نباید در کنار هم قرار بگیرند، نظر شما درباره این موضوع چیست؟
اینها همه سلیقه و عادت گوش است. اگر بتوان از عادت و یک سو نگری خلاصی یافت این برداشتها هم از بین میرود. بله بیشک هستند سازهایی که کنار هم بودنشان جالب نیست. حتی همین تار و سه تار. با اینکه از یک خانوادهاند اما به نظر من در کنار هم ترکیب جالبی ندارند. تار در کنار چند تار، یا سه تار در کنار کمانچه و یا چند سه تار دیگر و… مجموعه زیباتر و قابل قبول تری تشکیل خواهد داد. این هم نظر و سلیقه من است. ببینید من قبلاٌ هم گفتهام. برای من هر سازی وسیلهای ست برای بیان احساسات. یعنی سازها برای من وسیلهاند نه هدف. وقتی یک اثر هدفمند باشد و اندیشه و آگاهی پشتوانه آن باشد میتواند چند ساز مختلف را در خود جای دهد. کجای این حرکت تجاری ست؟ اتفاقاٌ کسانی که دست به چنین تلفیقها و تولیید آثاری میزنند مخاطب خاص را جذب میکنند و آثارشان عامه پسند نیست غالباٌ. اهداف تجاری برای جذب شمار بیشتری از مخاطبان است.
در ارتباط با سازهای ابداعی و نوآوری در ترکیب و ساختمان برخی سازها نظرتان چیست؟ برخی بر این باورند که در صورتی کسی به ساخت سازهای ابداعی میپردازد که قابلیت، توانایی و حیطه صدادهی سازهای خود را قبول نداشته یا به آن واقف نیست. برخی هم میپرسند چه لزوم و نیازی به ابداع چنین سازهایی هست؟ در این زمینه دیدگاه شما چیست؟
من اصلاٌ چنین اعتقادی را ندارم. سازهای ایرانی همه قابلیت و قدرت بالایی دارند. مشکل و ایراد کار، جایی دیگر است. نه در سازهای ایرانی. ما استفاده از سازها را به درستی نمیدانیم و از تواناییهای آن نمیدانیم چگونه استفاده کنیم. ایراد در آهنگسازی هاست نه در سازها. مشکل کار در خلق ملودی ست. اینروزها ملودی خلق نمیشود در واقع. یک سری پاساژها و هارمونیهای بسیار ساده را کنار هم میچینیم و آن را به اسم یک قطعهٔ موسیقایی منتشر میکنیم و ادعا میکنیم موسیقی ساختهایم. ملودیای که با یکی دو بار شنیدن در ذهن باقی بماند و ماندگار شود و خیلی سلیس و روان در ذهن و قریحه مخاطب متبلور گردد را این روزها کمتر میبینیم. ایراد پس در سازها نیست. اینگونه میشود که خسته میشویم و به جای اینکه روی این مسائل تمرکز کنیم و قدرت خود را بالا ببریم میرویم سراغ ساختن سازها و آلات موسیقی ابداعی. من نمیدانم چرا کشورهای غربی این کارها را با سازهای خود نمیکنند؟ یا مثلاٌ هندیها چرا سازهای ابداعی نمیسازند. مثلاٌ بگویند خب ما دیگر از سیتار خسته شدهایم، بیاییم معادل و مقابل آن سازی دیگر ابداع کنیم. این قدر سازهایشان برایشان حرمت و قداست و محتوا دارند که نمیگویند این ساز ناقص است و یک ساز کاملتر بسازیم. در واقع سازهای ما هیچ کدام نقصی ندارند در نوع خود و پشتوانهشان تاریخی عظیم و غنی ست که به مرور و با گذشت زمانی طولانی خود را انطباق دادهاند با نوع موسیقی ایرانی. به این راحتی نمیتوان سازی ابداعی را دو روزه جایگزین آنها کرد.
-
شما پس از سالها و برای اولین بار برای هنرمندی دیگر خواندید و نواختید. یعنی آهنگسازی به عهده کسی دیگر بود. پس از آن هم پیشنهادی از سوی شخص یا گروهی دیگر داشتهاید که در قالب یک آلبوم ارائه شود؟
بله پیشنهاد داشتهام اما خیلی راغب به همکاری نبودهام. فعلاٌ کار خاصی را ندیدهام که بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم.
- خب برگردیم به اصفهان! نظرتان در ارتباط با مراسم تجلیل از استاد کامکار چیست؟
خیلی خوب بود و به جا. تجلیل از پیشکسوتان همیشه حرکتی زیبا و قابل تقدیر بوده و هست. هنرسرای خورشید و دست اندرکاران مجموعه خیلی زحمت کشیدند و سنگ تمام گذاشتند. همه چیز عالی و برنامهها متنوع بود. موسیقی فقط به یک سمت و سو نبود و به عنوان یک بزرگداشت من پسندیدم و لذت بردم.
- ظاهراٌ یک شب هم منزل دوستی دعوت شده بودید که استاد جمشید محبی نیز در آن جمع حضور داشتند. چطور بود این فضا و از تازه شدن این دیدار چه احساسی دارید؟
بسیار لذت بخش بود. در یکی از روستاهای اطراف اصفهان بودیم. من شاید حدود ۲۰ سالی میشد که استاد محبی را ملاقات نکرده بودم. شب خوب و به یاد ماندنیای بود. سازی نواختیم و به یاد گذشته گپ زدیم….
- استاد محبی در کدام آثارتان همکاری داشتهاند؟
در سه اثر «نور جان یا همان نوربخش جان»، «در بهار امید» و «به یاد هرمزی»
- در خصوص کنسرت چه برنامههایی پیش رو دارید؟
در ایران پیگیر یک سری برنامهها هستیم. در همین حد بگویم که کنسرت کرمان اواخر شهریور ماه یکی از آن برنامه هاست. خارج از ایران هم کنسرتی را قرار است اوایل مهر در کشمیر هندوستان داشته باشیم. فکر میکنم در کشمیر کنسرت ایرانی نبوده تا به حال. فکر میکنم… در جاهای دیگر هندوستان بوده اما کشمیر نه…
دیدگاهتان را بنویسید