نیوشا مزیدآبادی: محسن شریفیان، موسیقیدان بوشهری چندی پیش آلبوم «دینگو مارو» را در ایام ماه رمضان که به نوعی کسادی بازار موسیقی محسوب میشود، منتشر کرد. این نوازنده و خواننده گروه لیان که در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی با ارائه موسیقی بومی جنوب کشور موفقیتهای فراوانی را از آن خود کرده، تلاش کرده در «دینگو مارو» با مطالعه موسیقی و فرهنگ کهن جنوب کشور، تلفیقی از موسیقی و برخی تفکرات فرهنگی مردم هرمزگان و بوشهر را به زبان موسیقی بیان کند. آلبوم «دینگو مارو» که حاصل همکاری محسن شریفیان و بهنام شهرکی است بهانهیی شد تا گفتوگویی با این نوازنده و آهنگساز جنوبی داشته باشیم. صدور مجوز انتشار این آلبوم نزدیک به سه سال طول کشید و پرسشهای زیادی را حول محتوای این آلبوم برانگیخت اما اینکه دلیل این وقفه سه ساله چه بوده و تا چه اندازه دفتر موسیقی وزارت ارشاد – که از آغاز فعالیت خود قصد داشته مجوزهای آلبومها را به سرعت منتشر کند- در این تاخیر دخیل بوده بحثی است که محسن شریفیان در ادامه این گفتوگو به آن پرداخته است.
- شما عنوان دینگو مارو را برای این آلبوم انتخاب کردهاید. دینگو مارو یکی از زارهای موسیقی بوشهر است اما در این آلبوم شما تلاش کردهاید موسیقی جنوب ایران را با موسیقی دیگر کشورها تلفیق کنید. دلیل انتخاب این عنوان برای آلبومی که در اصل ریتمیک و تلفیقی است، چیست؟
«دینگو مارو» اسم یکی از قطعات این آلبوم است اما ما در کل بخشهای مختلفی از موسیقی جنوب ایران (به ویژه بوشهر) را در این آلبوم تلفیق کردهایم. همان طور که اشاره کردید «زار» یکی از مراسم مورد توجه در شهرهای حاشیه خلیج فارس است و من هم قصد داشتم با انتخاب عنوان «دینگو مارو» – که از انواع اسم زار در جنوب ایران است- جامعه ایرانی را متوجه برخی خردهفرهنگها و فرمهای موسیقی جنوب کنم. البته پیش از این هم من کتابی درباره همین مراسم تحت عنوان «اهل زمین موسیقی و اوهام در جزیره خارک» نوشتهام و این موسیقی و آیین راشرح دادهام. علاوه بر این نمونههای مختلفی از موسیقی زار را با گروههای مختلف تست کردهام مثلا با گروه دارکوب به سرپرستی همایون نصیری در آلبوم «لیوا» یا در آلبوم «پار و پیرار» کار مشترک من با حبیب مفتاح بوشهری و… اما اینبار قصد داشتم که «دینگو مارو» را شاخصتر کنم تا مردم به آن حساستر بشوند.
- با توجه به اینکه موسیقی جنوب ایران ویژگیهای خاص خود را دارد، چطور توانستهاید این موسیقی را با موسیقیهایی مثل فلامنکو تلفیق کنید؟ و آیا فکر نمیکنید این تلفیق به ذات اصلی موسیقی بومی بوشهر آسیب وارد میکند؟
ما به هر حال سعی کردهایم فرمهای مختلفی را که در منطقه جنوب وجود دارد با ریتمها و فرمهای موسیقی دیگر کشورها تلفیق کنیم تا بتوانیم از این طریق یک گفتوگوی فرهنگی و موسیقایی با دیگر ملل دنیا داشته باشیم. نکته مهم این است که تلفیق از دیرباز در موسیقی جنوب ایران وجود داشته و همین باعث شده که این نوع موسیقی به شکل امروزیاش درآید. اگر به این موسیقی دقت کنید به سادگی رگههایی از موسیقی عرب، هند و آفریقا را در آن میبینید. علاوه بر اینها موسیقیهای کردی و لری نیز نمونهیی از موسیقی و فرهنگهای مختلف ایران است که وارد موسیقی بوشهر شدهاند. بنابراین تلفیق در موسیقی جنوب ایران اتفاق تازهیی نیست. گروه ما (لیان) هم سعی کرده با توجه به اندوختههایش و نیز اجراهای خارج از ایران و همکاری با هنرمندان مختلف، گونه دیگری از تلفیق را در موسیقی این منطقه به وجود آورد. هرچند که این کار با مخالفتهایی هم روبهرو شده اما کسانی که مخالفت میکنند باید بدانند اگر چنانچه موسیقی بومی ما نمیتوانست با موسیقیهای دیگر تلفیق شود، زنده و پویا نمیماند. من هم در یک برههیی احساس کردم که باید دست به این تغییر بزنم. نمیخواهم بگویم که کار ما صد در صد درست و کامل است اما باید بگذاریم زمان بگذرد و ببینیم در نهایت چه بازخوردی خواهد داشت.
- آلبوم «دینگو مارو» بعد از سه سال انتظار منتشر شد. این آلبوم چه مشکلاتی داشت که تا این حد انتشار آن به تعویق افتاد؟
بخشی از مشکلات ما برای اخذ مجوز مربوط به قوانین دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشد و بخشی دیگر مربوط به شرکتی که قرار بود کار را منتشر کند. ما در طول این مدت مدام سعی کردیم مسوولان فرهنگی و هنری دفتر موسیقی را متقاعد کنیم که جامعه ما به موسیقیهای مختلفی احتیاج دارد. از طرف دیگر هم شرکت «ترانه شرقی» که تولید این آلبوم را برعهده گرفته بود، خواسته یا ناخواسته انتشار این کار را به تعویق انداخته بود. چنان که اگر رجوع کنید، میبینید که تیزر آلبوم
«دینگو مارو» در سایت و همین گونه تبلیغ آن در تقویم دو سال قبل «ترانه شرقی» وجود داشت اما متاسفانه این شرکت نیز به انحای مختلف در کار ما تاخیر به وجود آورد. به هر حال ما مجبور شدیم انتشار این کار را به شرکت دیگری واگذار کنیم چون نمیتوانستیم شیوهیی را که شرکت «ترانه شرقی» در پیش گرفته بود، بپذیرم! این موضوع باعث آسیب دیدن گروههای مختلف شده بود چنان که دیدیم چه مسائلی برای گروه آریان به وجود آمد. به هر حال ما تصمیم گرفتیم تولید این آلبوم را به شرکت «ایران گام» واگذار کنیم و با آقای حسین خانی وارد مذاکره شدیم که ایشان نهایت همکاری را داشتند اما چون میخواستیم این آلبوم را به همراه چند قطعه تصویری منتشر کنیم باز درگیر مجوزها شدیم که در نهایت این قطعات متاسفانه مجوزهای لازم را نگرفت و به همین دلیل انتشار این آلبوم توسط «ایران گام» هم به طول انجامید.
- شما اشاره کوتاهی به مشکلاتی کردید که از طرف دفتر موسیقی وجود داشت و باعث شد انتشار آن به تعویق بیفتد. میتوانید بیشتر توضیح دهید که این مشکلات مشخصا چه بود؟
بخشی از این مسائل به دورههای مدیریتی گذشته برمیگردد که خوشبختانه در این دوره حل شدهاند اما ما اینبار در آلبوم «دینگو مارو» قصد داشتیم کار تازهیی ارائه دهیم. ما در طول پروسه مجوز گرفتن به این نتیجه رسیدیم که نسل جوان ما احتیاج دارند موسیقیهای بومی سرزمینشان را در قالب موسیقیهای دیگر نیز بشناسند. من به شخصه این مساله را در بوشهر لمس کردهام چراکه جوانان بوشهری به بعضی رقصهای غربی علاقه نشان میدهند و سعی میکنند، آموزش ببینند. بنابراین به این فکر افتادم که موسیقی بومیمان را طوری پیاده کنم که نیاز جوانان به تغییر و… با هویت موسیقایی و بومی خودشان برطرف شود. من این هدف را دنبال کردم و تمام کسانی که در این زمینه به من ایده داده بودند در «دینگو مارو» با من همکاری کردند و در نهایت «دینگو مارو» آلبوم متفاوتی شد که با حرکات تعدادی از جوانان پارکور همراه بود. اما متاسفانه این موضوع مورد توجه مرکز موسیقی قرار نگرفت. البته فکر میکنم تا حدودی هم مسوولان حق داشتند چون باید اول فیلمی میساختند که پارکور را به مردم و البته مسوولان توضیح میدادند و بعد ما این اثر را منتشر میکردیم و میگفتیم که پارکور هم نوعی ورزش است و مسابقات خاص خود را دارد و… به هر حال ما به این تصمیم مسوولان احترام گذاشتیم. اما باید بپذیریم که هم صدا و سیما و هم وزارت ارشاد در حوزه فرهنگ نهتنها ابتکاری به خرج نمیدهند بلکه جلوی ابتکار و نوآوری دیگران را نیز میگیرند. ما همیشه منتظر میمانیم تا ببینیم دیگر رسانهها و کانالهای پرمخاطب چه کار میکنند و بعد ما برای جلب رضایت داخلی به سراغ ایدههای آنها برویم. این به نظر من اصلا خوشایند نیست چون در ایران ایدههای زیادی وجود دارد و جوانان زیادی هستند که خیلی خوب کار میکنند. مسوولان باید قبل از آنکه به ما دیکته کنند چه کار کنیم، بگذارند خودمان وارد عمل شویم و بخشی از مدیریت فرهنگی کشورمان را بر عهده بگیریم.
- اما با این حال کنسرتهای شما در تهران هیچوقت با مشکل مجوز روبهرو نبود. چطور ممکن است که آلبومی از شما که در آن هم به موسیقی جنوب پرداختهاید با مشکل مجوز روبهرو شود؟
آلبوم «دینگو مارو» یک موسیقی تلفیقی (فیوژن) است و ما سعی کردهایم موسیقی جنوب ایران را با موسیقیهای دیگر نقاط دنیا تلفیق کنیم و به شکل تازهیی دست یابیم تا بتوانیم طیف گستردهیی از مخاطبان را به این موسیقی علاقهمند کنیم. گاهی اوقات لازم است که ما موسیقیمان را با موسیقیهای دیگر ترکیب کنیم تا ببینیم چه ظرفیتهایی داریم. بنابراین در «دینگو مارو» سعی کردیم با رعایت برخی ویژگیها و اصالتهای موسیقی جنوب ایران در سطح موسیقیهای جهانی به موسیقی بوشهر بپردازیم. از طرف دیگر ما همواره سعی میکنیم اصالتهای موسیقی خودمان را در کنسرتها و اجراهای زنده حفظ کنیم اما این آلبوم فرق میکند. همین تفاوتها باعث شد که مرکز موسیقی این آلبوم را مورد بررسی بیشتری قرار دهد. به هر حال الان که این آلبوم منتشر شده و در بازار موسیقی موجود است اما ذکر یک نکته الزامی است. مرکز موسیقی وزارت ارشاد که مدعی است روند گرفتن مجوز آثار موسیقایی کوتاهتر شده با تاخیر و بینتیجه ماندن کار تصویری این آلبوم نشان داد که هنوز هم وضع به منوال گذشته است. امیدوارم روزی فرا رسد که مرکز موسیقی وزارت ارشاد به هنرمندان سبکهای مختلفِ موسیقی اجازه دهد موسیقیشان را در داخل کشور و درون مرزهای خودشان تولید و به مخاطبان عرضه کنند.
- متاسفانه در سالهای اخیر به موسیقی نواحی در ایران کمتر توجه نشان داده میشود. چنان که در جشنواره بینالمللی موسیقی فجر که مهمترین تریبون اجرای موسیقی در سال است نیز اجرای موسیقی نواحی نداشتیم. شما به عنوان هنرمندی که در این سالها با اجراهای خود سعی کردهاید حداقل نوای موسیقی جنوب ایران را زنده نگه دارید فکر میکنید این نگاه مسوولان به موسیقی نواحی تا چه اندازه به آن لطمه وارد میکند؟
این مساله از زوایای مختلفی قابل بررسی است. یک بخش آن به حمایتهای دولت از موسیقیهای بومی ایران برمیگردد که به هر حال موسیقی ملی ما است و ریشه و به نوعی شناسنامه و تاج موسیقی ایرانی به شمار میرود. موسیقی نواحی تاریخ و گستردگی جغرافیای ایران را نشان میدهد و به اقوام مختلف و زوایا و فرهنگ زندگی آنها میپردازد. وقتی به این نوع موسیقی و اقوام مختلف توجهی نمیشود، در اصل به زبان و ادبیات گوناگونی که در ایران وجود دارد، بیمهری کردهایم و همین مساله باعث میشود آسیبهای جدی به اصالتهایمان وارد شود. راستش من به عنوان عضوی از موسیقی نواحی نمیدانم که دلیل این بیمهریها چیست. تنها دلیلی که اخیرا توسط مسوولان فرهنگی مطرح میشود، استقبال کم مخاطبان از این نوع موسیقی است. من نمیخواهم موسیقی گروه لیان را با دیگر سبکها و گروههای موسیقی (به خصوص گروههای موسیقی نواحی) مقایسه کنم. چرا که ما ۲۰ سال به طور مداوم تلاش کردهایم تا مخاطبان امروزیمان را به دست آوریم اما معتقدیم اگر مرکز موسیقی و دستاندرکاران جشنواره بینالمللی موسیقی فجر در انتخاب گروهها برای اجرا دقت و گروههایی را انتخاب کنندکه صحنه دیده هستند و تبلیغات مناسب داشته باشند، قطعا آنها هم میتوانند مخاطبان خاص خود را جذب کنند. موسیقیای مثل موسیقی آذری طرفداران زیادی دارد. موسیقیهای کردی، لری، سیستانی و… قابلیتهای بسیاری دارند و اگر مردم این نواها را بشناسند خیلی زود به آنها جذب میشوند. از طرف دیگر برای معرفی این موسیقیها به مردم گروهها هم باید به نکاتی مثل پرفورمنس و اجرای درست اهمیت دهند. من قبول دارم که در این زمینه ضعفهایی داریم اما از آنجا که پرفورمنس کنسرتهای بومی در ایران بحث تازهیی است، نوازندههای موسیقی نواحی باید صحنه را ببینند و یاد بگیرند چطور اجرا کنند تا مخاطبان خاص خود را جذب کنند. تمام این مسائل راهحل دارد اما اینکه این موزیسینها را به واسطه اینکه مخاطب ندارند، مورد بیمهری قرار دهیم، اصلا درست نیست. من حتی فکر میکنم بد نیست اجرای موسیقی نواحی در جشنواره بینالمللی موسیقی فجر مجانی باشد تا مردم به صورت رایگان این اجراها را ببینند، با این موسیقی آشنا و کمکم به مخاطبان آن تبدیل شوند البته درکنار جشنواره موسیقی فجر، رسانه ملی نیز باید به این اجراها کمک کند. متاسفانه رسانه ملی ما در زمان برگزاری جشنواره موسیقی فجر هیچ مانوری روی این جشنواره نمیدهد در صورتی که برای جشنواره فیلم، تئاتر و… سروصداهای زیادی میکنند.
- مدتی پیش آقای پیروز ارجمند، مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد به صحبتهای شما در حاشیه روز نی انبان واکنشهایی نشان دادند و گفتند: «محسن شریفیان بهتر است به جای آنکه کارهایی بکند که دور از شأن یک هنرمند است، فقط آهنگسازی کند.» شما تا به حال به این مساله واکنش نشان ندادید. دلیل این سکوت چه بود؟
همان طورکه اشاره کردید من آن زمان چارهیی جز سکوت نداشتم چون توقع داشتم درآن زمان خاص رییس دفتر موسیقی در مقابل مخالفان موسیقی کنار ما باشد نه روبهروی ما. چنان که وقتی این اتهامات را مطرح کردند حدود دو روز بعد مخالفان در بوشهر علیه موسیقیای که در هفته بوشهر اجرا شده بود، پس از نماز جمعه اعتراض کردند و اخبارش نیز در همه جا منتشر شد. ما هیچوقت نخواستیم حاشیهسازی کنیم بلکه فقط واقعیتها را گفتیم. به هرحال موسیقی درایران دچارمشکل است و این مربوط به دولت قبل یا این دولت نیست. اما در این باره این آقای ارجمند است که باید توضیح دهند که من چه کار غیرحرفهیی و دور از شأنی انجام دادم یا چه حاشیهسازیای کردم که ایشان آن حرفها را مطرح کردند؟
- یعنی اشاره ایشان بیشتر به حرفهای شما بود؟
من با آقای ارجمند از قبل آشنا بودم اما او تازه سکان دفتر موسیقی را عهدهدار شده بود و گفتههای من را به خودش گرفت در حالی که من به گروههای خودسر اشاره کرده بودم که همین الان هم وجود دارند و کنسرتها را کنسل میکنند و نه مرکز موسیقی! در این باره هم فقط به آقای مرادخانی، معاونت محترم وزیر گلایه کردم چون نمیخواستم که حرفی به مطبوعات کشیده شود و موضوع را داخلی پیگیری کردم. واقعا اینکه یک نوازنده بومی بعد از این همه سال فعالیت و سختیهایی که در این راه کشیده این طوری توسط یک متولی فرهنگی متهم شود جای تعجب داشت! متاسفانه بعد از یک سال و اندی که از روی کار آمدن دولت جدید میگذرد هنوز تکلیف کنسرت گروه لیان در شهرخودش مشخص نیست. به نظر من دولت فعلی با خودش رودربایستی و تعارف دارد و نمیخواهد تاخیر بیش از حد در مورد برخی مسائل و نیز اشتباهاتش را بپذیرد.
- یکی دیگر از مشکلاتی که در سالهای گذشته با آن روبهرو بودید، اجرای «خیام خوانی» در کنسرت هایتان بود که البته در همین آلبوم هم وجود دارد. ماجرا چیست؟ چرا مدام به اجرای خیامخوانی ایراد میگیرند؟
در مورد «خیامخوانی»، از نظر مسوولان صرفا اشعار خیام مشکل دارد و آنها معتقدند که برخی از این اشعار با جامعه اسلامی منافات دارد. بنابراین در اصل مشکل اساسی با خیام بوده، نه ما! به هر حال خیام یکی از شناختهترین شاعران مادر دنیاست علاوه بر این مردم بوشهر از دیرباز اشعار خیام را پذیرفتهاند و خیام خوانی» را به عنوان یک قالب، ژانر منحصر و مستقل موسیقی اشاعه دادهاند. چنان که یکی از معروفترین فرمها در بندر بوشهر همین «خیامخوانی» است و اگر از هر کسی- خصوصا افراد کهنسال- سوال کنید غیرممکن است شعری از خیام بلد نباشد. ما هم پیشتر آلبومی را با عنوان«خیامی»توسط موسسه فرهنگی- هنری ماهور منتشرکردیم بنابراین فکر میکنم این اعمال نظرهای یکطرفه بیانصافی باشد.
- شما سالهای زیادی است که با گروه لیان در زمینه موسیقی جنوب فعالیت میکنید اما این موسیقی هم با وجود ویژگیها و تواناییهایی که دارد ممکن است به ورطه تکرار بیفتد. برای اینکه دچار تکرار نشوید و مخاطبانتان را از دست ندهید چه چارهیی اندیشیدهاید؟
باید دید توانمندیهای موسیقی بومی تا چه اندازه است و من به عنوان یک نوازنده یا آهنگساز تا چه اندازه میتوانم در این موسیقی تغییر ایجاد کنم. در هر صورت این موسیقی سابقه و هدفی دارد اما ما همواره سعی کردهایم مخاطبانمان را راضی نگهداریم. چنان که الان ۲۰ سال است که کار میکنیم و هر بار هم اجراهایمان با استقبال مخاطبان روبهرو بوده است اما مشکل اصلی ما این است که فقط باید در تهران (تالار وحدت) اجرا داشته باشیم و همین امر موجب میشود که ما مدام رپرتوارو اجراهای خود را تغییر دهیم که ممکن است به موسیقی بوشهر آسیب برساند. در هر صورت ما در تمام این سالها سعی کردهایم از طراحی لباس گرفته تا تغییر در آنسامبل و نوازندهها و… در کار تنوع ایجاد کنیم تا از تکرار دور بمانیم و مخاطبان خود را حفظ کنیم. ما هنوز کنسرتهایمان را در شهرهای مختلف ایران مثل اصفهان، هرمزگان و… برگزار نکردهایم اما همین که هنوز هم گروه ما به عنوان یک گروه محلی که وابسته به جایی نیست، فعالیت میکند، میتواند حایز اهمیت باشد و خدا را شکر میکنم.
- جالب است که گروه لیان به عنوان یک گروه موسیقی نواحی توانسته این همه سال با تمام مشکلاتی که پیش رو داشته خود را حفظ کند و به فعالیت ادامه دهد. این در صورتی است که بسیاری از گروههای نواحی و حتی پاپ در سالهای اخیر منحل شدهاند. شما فکر میکنید دلیل این ماندگاری چیست؟
این مساله تنها یک دلیل دارد و آن هم عشق و علاقهیی است که اعضای گروه به فرهنگ و موسیقیشان دارند. علاوه براین حمایت مردم از کارها و اجراهای ما نیز ما را به ادامه مسیرتشویق میکند. مخاطبان ما باعث دلگرمی ما میشوند. همین دلگرمیهاست که باعث میشود ما بیشتر تلاش کنیم و برای پویایی گروهمان بیشتر وقت بگذاریم.
- انتشار این آلبوم به عنوان یک آلبوم ریتمیک در ماه رمضان شاید چندان درست نبود. تا به امروز استقبال مردم از این آلبوم چطور بوده است؟
این تصمیمی بود که شرکت «ایران گام» گرفت. من هم فکر میکردم انتشار این آلبوم با توجه به ویژگیهای ریتمیکی که دارد همزمان با ماه رمضان مناسب نباشد چون غالب مردم ما اعتقادات مذهبی خاص خودشان را دارند طوری که در برخی فرهنگها در این ماه مراسم عروسی هم برگزار نمیشود! اما خوشبختانه آمار فروش نشان میدهد که از این آلبوم خیلی خوب استقبال شده و امیدوارم بعد از ماه رمضان بتوانیم فعالیتهای دیگری برای تبلیغ این آلبوم داشته باشیم و مردم را با این اثر بیشتر آشنا کنیم.
- برنامهیی برای اجرای جدید ندارید؟
ما سه کنسرت در اروپا داریم اما با مشکل ویزا مواجه شدیم و اگر این مشکلات حل شود به زودی در یونان، دانمارک و سوئد برنامهیی خواهیم داشت. اما متاسفانه هنوز نتوانستیم مشکل ویزا را طوری حل کنیم که بتوانیم در یک مسافرت هر سه کنسرتمان را داشته باشیم. سختگیریها و موانع روادید برای ایرانیها یکی از معضلهای اصلی عرضه جهانی موسیقی و هنر ایران است.
دیدگاهتان را بنویسید