آهنگساز آلبوم «سِفر عُسرت» معتقد است: اگر شهرام ناطري در اين مجموعه حضور نداشت، امروز نميتوانستم ادعا كنم كه اين آلبوم از رديف موسيقي ايراني نشات گرفته است.
فرخزاد لايق ادامه داد: خصلت تجربهگرايي بسيار قوي استاد ناظري در موسيقي و همچنين تجربهي لحنهاي متفاوت در طول تاريخ موسيقي و به طور خاص لحنهاي حماسي كه كمتر در موسيقي ايراني ديده شده است،از مهمترين دلايل انتخاب ايشان بود.
به گزارش خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در نشست خبري كه صبح امروز-8 آذرماه – در محل استوديو بل برگزار شده بود، فرخزاد لايق – آهنگساز آلبوم «سِفر عُسرت» بيان كرد: با هيچ معياري آهنگساز و نوازندهاي حرفهيي نيستم، چون مقدمات آكادميك آهنگسازي را فرا نگرفتهام و گاه يكي دو سالي ميگذرد و دست به ساز نزدهام؛ لذا آهنگسازي اين اثر را كاملا به صورت تجربي آغاز كردم.
او ادامه داد: طي سه سال ايدههايم را در استوديو ضبط كردم و در ادامه و در تعامل با شهرام ناظري و تاييد ايشان به مدت دو سال نيز ادامهي ضبط اثر انجام شد،اما از آن جا كه كار تجربي بود،مراحل ضبط و انتشار آن بيشتر از انتظار به طول كشيد.
او با اشاره به علاقهي شهرام ناظري براي انتشار همزمان اين آلبوم در ايران و خارج از كشور توضيح داد: ايشان تاكيد زيادي براي اين اتفاق داشتند و دنبال پيدا كردن يك ناشر بينالمللي موجه در خارج از كشور بودند، به همين دليل هم انتشار اثر بيشتر از حد ممكن به تعويق افتاد و نهايتا دوسال پيش از آن كه در ايران منتشر شود، در خارج از كشور عرضه و متاسفانه در اين مدت به صورت غيرمجاز در ايران تكثير شد.
لايق با اشاره به تجربيبودن اين اثر عنوان كرد: خصلت تجربهگرايي به گونهاي بود كه تمام اين سالها من را وادار كرد تا بارها كار را ضبط كنم، پاك كنم و دست به تجربه جديدي بزنم. شايد آلبومي كه امروز پيشروي شماست تنها 30 درصد از آن چيزي باشد كه در گام نخست شروع كردم. براي اين آلبوم روي ثانيه به ثانيهاش فكر شده و هيچ چيز اين اثر بر مبناي تصادف نيست، بلكه كل آلبوم تاكيد بر انديشيدن دارد.
او سپس به قطعهي «سِفر عُسرت» بر اساس شعري از زندهياد اخوان ثالث به عنوان قطعهي آغازگر اين آالبوم پرداخت و افزود: در اين قطعه اگرچه با نوآوريهايي روبهرو بودم، اما نهايتا در پارادايم چاوش قرار گرفتم و به تدريج در حين حركت آن را شكستم .در اين مسير تاثيرگيري از آهنگسازان مينيماليسم غربي بيشتر و بيشتر شد و تبعا در طول آهنگسازي اين اثر تحت تاثير عميق موسيقي مدرن اروپايي بودم و مدام به اين نكته فكر ميكردم كه آيا موسيقي ما پتانسيل لازم را دارد كه در نشاتگيري از رديف موسيقي ايراني به حجم انديشهي انسان معاصر دست پيدا كند؟
او اضافه كرد: در طول ضبط و ساخت اين اثر به اين نكته ميانديشدم كه اگر تحت تاثير موسيقي مدرن آكادميك قرار بگيريم آيا ميتوانيم توامان بر موسيقي خودمان نيز همان نگاه درست را داشته باشيم؟ و آيا موسيقي ما ميتواند سير ساختن حجمها و فضاي حسي و ادبيات تغزلي را آنطور كه از آن انتظار ميرود برآورده كند؟ آيا ميتوان خشم، حيرت، حسرت را از موسيقي ايراني بيرون كشيد در حالي كه در رديف عمدتا درگير يك خط از احساسات هستيم كه از غم فراق تا شوق وصال كشيده شده است؟
لايق با اشاره به خلاءهاي موجود در موجود رديف آوازي ايران بيان كرد: موسيقي رديفي ما در ايجاد حجم، فقير است و حتي در مقايسه با موسيقي فولك و نواحي همواره به عنوان يك موسيقي روشنفكرانه عمل كرده كه در رابطه با ادبيات تغزلي شكل گرفته است. در موسيقي رديفي احساسات مجالي براي بروز ندارد و اگر تجربهي آشنايي من با موسيقي مدرن غربي نبود، همچنان در حال دست و پازدن در رديف ميرزا عبدالله بودم. من در آن فضا اسير شدم و به زحمت فكر ميكردم كه چطور ميتوانم از پارادايم چاوش گامي رو به جلو بردارم، اما آشنايي با موسيقي كلاسيك قرن 19 و 20 اروپا ،كلا ذهنيتم را دگرگون كرد.
او در همين رابطه توضيح داد: موسيقي مدرن اروپا به دنبال تجربههاي متفاوتي است و بهرهگيري از موسيقي شرقي را عيب نميدانم، اما اين آزادي در رنگ، فرم و ريتم اگر در موسيقي ايراني هم اتفاق بيافتد بيشك ميتواند منشاء تجربياتي باشد كه تا به حال صورت نگرفته است.
اين آهنگساز خاطرنشان كرد: مدرنيسمي كه در يكصد سال اخير با ورود موزيسينهاي غربي در ايران آغاز شد، آن طور كه انتظار آن را داشتيم ثمري نداد، در حالي كه امروز هنرمنداني همچون عليزاده و كلهر از آن جا كه موسيقي ايراني را هضم كردهاند و با عمق و دانش نسبت به آن با موسيقي غربي ارتباط برقرار ميكنند، در حال انجام اتفاقات جدي در اين عرصه هستند. اين اتفاق پيش از اين با گروه چاوش به دليل جنبشهاي اجتماعي خاص آن دوران اتفاق افتاد، اما به مرور انرژي جنبشي آن رويداد كند شد و اين پارادايم گام بيشتري به جلو برنداشت. لذا بايد مجددا اين جداره ترك بردارد و ما وارد حوزههاي جدي شويم. بايد اعتراف كنم كه در اين تجربه بر شانهي غولهايي ايستادهام كه كوچكترين آنها نيز محسوب نميشوم.
لايق در بخش ديگري از سخنان خود دربارهي تعاملش با شهرام ناظري به عنوان خوانندهي اين اثر و تاثيرات او در روند شكلگيري اين آلبوم گفت: قطعا در بخش آوازي اگر اين همدلي مشترك با استاد وجود نداشت به اين شكل دست پيدا نميكرديم. اگر ايشان نبودند امروز نميتوانستم ادعا كنم كه اين آلبوم از رديف موسيقي ايراني نشات گرفته است. وقتي ايشان از قلهي فرديت به خاك تجربه مينشيند و اين جسارت را براي حضور در كنار فردي همچون من نشان ميدهند ،قطعا به چنين نتيجهاي منجر ميشود.
او اضافه كرد: نكتهي بسيار مثبت شخصيت شهرام ناظري در اين است كه در اوج شهرت و محبوبيت در تاريخ موسيقي، اين آمادگي را براي تجربهكردن دارد و اين حضور از سوي ايشان براي من كاملا امري غيرمنتظره بود. چه بسا در بسياري از مواقع كه خودم را در كنار گروه كاملا تنها احساس ميكردم، ايشان نظرات من را ميپذيرفتند و حتي يك قدم جلوتر ميگذاشتم.
اين آهنگساز و نوازنده تصريح كرد: گزينهي اول من براي بخش آوازي ايشان بودند و اين نكته به دليل خصلت تجربهگرايي بسيار قوي ايشان در موسيقي و همچنين تجربهي لحنهاي متفاوت در طول تاريخ است. استاد ناظري به طور خاص لحنهاي حماسي را كه كمتر در موسيقي ايراني ديده شده است تجربه كرده و جاي خوشحالي دارد كه در نهايت اين اتفاق به بار نشست.
او همچنين دربارهي دلايل انتخاب عنوان «سِِفر عُسرت» براي اين آلبوم توضيح داد: اين نام به نوعي غيرمنتظره است، زيرا يك اثر هنري ناب در گام نخست بايد دست به آشناييزدايي بزند و اين احساس به وجود بيايد كه فضاي اثر مرتب شما را تكان ميدهد. ما در برخورد با اثر هنري بايد با چيزي روبهرو شويم كه مدام وادارمان به فكر كند، لذا استفاده از زبان آركائيك عملا دست به آشناييزدايي ميزند و واژهي «سفر» يك كلمهي كاملا آركائيك است كه اين سوال را برايمان ايجاد ميكند كه در اينجا چه اتفاقي برايمان ميافتد. «عسرت» نيز سرماي دروني واژهها را به جانمان مياندازد و بار ادبي اين تركيب معناي اسطورهاي را برايمان يادآوري ميكند. به طوري كه انگار اين روايت اسطورهاي چيزي فراتر از تاريخ است.
لايق همچنين دربارهي انتشار غيرمجاز اين آلبوم طي دو سال گذشته و تاثير آن بر استقبال مجدد اين اثر گفت: قطعا موضوع مالي آخرين اولويت براي گروه محسوب ميشد، اما جاي خوشحالي دارد كه با وجود انتشار غيرمجاز اين اثر، طي دو سال گذشته مورد استقبال خوبي قرار گرفت، به طوري كه در انتظار موج سوم مخاطبان خود هستيم. در انتشار بينالمللي اين اثر عمدتا اقبال از سوي خواص بود و حتي چند نقد جدي نيز بر روي آلبوم انجام شد، اما از آن جا كه اسم استاد ناظري روي كار بود بعد از انتشار آن مجددا مورد اقبال عمومي قرار گرفت و برخلاف وجود تبليغات و در اوج بيخبري اين آلبوم در سال گذشته يكي از پرفروشترين كارها محسوب شد. لذا معتقديم كه چنين آثاري كه چندان مولف نيستند و با عادات شنيداري ما نيز نزديكي ندارند، بايد به تدريج شناخته شوند.
او همچنين در پاسخ به برنامههاي ديگر خود بعد از انتشار اين آلبوم و احتمال تغييراتي در آلبوم «سِفر عَُسرت» گفت: براي من اين تجربه گذشته و تمام شده است، لذا احساس نميكنم كه قرار است اين كار ادامه پيدا كند. به همين دليل هم كار دومم كه در مراحل پاياني خود است، يك كوارتت زهي با فضايي كاملا متفاوت است. پيش از انتشار آلبوم «سفر عسرت» نميدانستم ارزش اين آلبوم چقدر است. امروز هم نميدانم در چه جايگاهي ايستادهام، اما هر دوي اين كارها برايم تجربههاي بسيار متفاوتي است.
دیدگاهتان را بنویسید