×
×

فقط دعوتم کنید!

  • کد نوشته: 51811
  • 07 فروردین 1393
  • ۰
  • سال ۲۰۰۴ بود که «خوان مارتین» برای اولین‌بار به ایران آمد و در شیراز و تهران روی صحنه رفت. نوازنده برتر گیتار فلامنکو، پنج‌سال بعد از آن دوباره به تهران آمد و در جشنواره موسیقی فجر روی صحنه رفت؛ هر چند برای بیشتر مخاطبان موسیقی فلامنکو، خاطره سفر سال ۲۰۰۴ او به ایران، بیشتر در یادها مانده و سفر پنج‌سال پیش او چندان مورد توجه قرار نگرفته است. شاید یک دلیل آن، شرایطی بوده که باعث شد کنسرت اسفند ۸۸ این نوازنده با استقبال سرد مخاطبان روبه‌رو شود.
    +اجرای ایران برای من تجربه‌ای بزرگ بود

    فقط دعوتم کنید!
  • zabihiii-(3)پرویز براتی – نیما توسلی: 

    سال ۲۰۰۴ بود که «خوان مارتین» برای اولین‌بار به ایران آمد و در شیراز و تهران روی صحنه رفت. نوازنده برتر گیتار فلامنکو، پنج‌سال بعد از آن دوباره به تهران آمد و در جشنواره موسیقی فجر روی صحنه رفت؛ هر چند برای بیشتر مخاطبان موسیقی فلامنکو، خاطره سفر سال ۲۰۰۴ او به ایران، بیشتر در یادها مانده و سفر پنج‌سال پیش او چندان مورد توجه قرار نگرفته است. شاید یک دلیل آن، شرایطی بوده که باعث شد کنسرت اسفند ۸۸ این نوازنده با استقبال سرد مخاطبان روبه‌رو شود. با همه اینها در همان سفر آخر قطعه‌ای به‌نام «تهران فلامنکو بلوز» اجرا و آن را به حاضران تقدیم کرد. دو بار سفر به ایران، باعث شده این نوازنده و مدرس باسابقه موسیقی فلامنکو، شناختی کافی از موسیقی ایران کسب کند. موسیقی فلامنکو که «مارتین» در آن تخصص دارد، در واقع موسیقی کولی‌های جنوب اسپانیاست. فلامنکو سبکی از آواز، موسیقی و حرکات موزون اسپانیایی است. این نوع موسیقی تحت‌تاثیر سبک‌ها و فرهنگ‌های مختلف به شکل امروزی درآمده و می‌توان گفت بیشترین تاثیر خود را از کولی‌های اسپانیا گرفته است. در شکل‌گیری و تکامل این سبک نمی‌توان از تاثیرگذاری موسیقی مورها و مسلمانان شمال آفریقا و حتی موسیقی عربی و لاتین چشم‌پوشی کرد. فلامنکو در حقیقت از سه قسمت حرکات موزون فلامنکو، آواز فلامنکو و گیتار فلامنکو تشکیل شده است. خاستگاه این نوع موسیقی ایالت اندلس است ولی مبدل به سمبل موسیقی اسپانیایی و حتی به‌طور کلی فرهنگ اسپانیایی شده است. خوان مارتین، متولد ۱۹۴۸ در «مالاگا»ست. از نظر بسیاری از منتقدان، او بیشتر مدرس بی‌نظیر گیتار فلامنکو است تا نوازنده‌ای بزرگ. شاید همین امر سبب شد تا کارلوس سائورا، فیلمساز شهیر اسپانیا در ساخت دو فیلم برجسته راجع به موسیقی «فلامنکو»، اشاره‌ای به خوان مارتین نکند! اینها البته نافی ارزش کار این هنرمند نیست. کتاب‌های آموزشی او خصوصا کتاب «هنر فلامنکو» بارها در کشورهای مختلف از جمله ایران تجدید چاپ شده و متد خاص او در تدریس گیتار فلامنکو، برای بسیاری از علاقه‌مندان و حتی مدرسان این رشته مرجع محسوب می‌شود. خوان مارتین بعد از درخواست گفت‌وگو از جانب ما، با این گفت‌وگو موافقت کرد. واسطه ما با او، هلن مارتین، مدیر برنامه‌ها و همسر این نوازنده بود. هلن مارتین در کنسرت‌های خوان مارتین به ایران آمده و او هم، همچون همسرش سفر به ایران را «تجربه‌ای بزرگ» می‌داند.
    در ایران در زمینه آموزش گیتار کلاسیک و فلامنکو چند کتاب مفید موردتوجه مدرسان و استادان باسابقه قرار گرفته؛ از جمله کتاب «هنر فلامنکو»ی شما. در این کتاب چند نکته بسیار اساسی و حساس در زمینه موسیقی فلامنکو به شکلی ساده بیان شده. خودتان چه پیشنهادی به دانشجویان و هنرآموزان ایرانی برای تکمیل آموزش این نوع موسیقی دارید؟
    برای نوآموزان جوان و پیر، تمرین و صبر و توجه به جزییات را هم در زمینه فن ساخت و هم ریتم و موسیقی توصیه می‌کنم. تمام این موارد البته در کتاب‌ها و دی‌وی‌دی‌هایم آمده و به گمانم مهم‌ترین اصل در یادگیری موسیقی فلامنکو همین‌هاست.
    برخی منتقدان عقیده دارند وجه آموزشی کار شما از وجه نوازندگی‌تان مهم‌تر است. به‌طور مشخص در دو فیلم مهم کارلوس سائورا، فیلمساز تاثیرگذار اسپانیایی راجع به موسیقی «فلامنکو»، نامی از شما برده نشده است. چه واکنشی به این نقد‌ها دارید؟
    من طی چند دهه گذشته راه خود را رفته‌ام و البته به نقدهای منتقدان احترام می‌گذارم اما شخصا انرژی‌ام را از بی‌شمار هوادار در سراسر جهان می‌گیرم. سائورا، فیلمساز بزرگی است. او در مورد هنرمندان بزرگی فیلم ساخته. می‌دانید که قصد دارد فیلمی هم در مورد پیکاسو بسازد. این تلاش‌ها برای من ارزشمند است اما تاثیری بر کارم ندارد و از اینکه در دو فیلم او، از من نشانی نیست، ناامید نیستم.
    چهار سال پیش، شما برای آخرین بار به ایران سفر کردید و در نخستین روز جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر در تهران روی صحنه رفتید. به همین دلیل فکر می‌کنیم اطلاعات خوبی از فرهنگ و تمدن ایرانی دارید. این امکان وجود دارد درباره خاطراتتان از ایران بگویید و همچنین اگر ممکن است می‌خواهیم بدانیم آیا قصد دارید مجددا برای پروژه‌های مرتبط با موسیقی به ایران سفر کنید؟
    درست است. من به ایران آمدم و اجرایی به‌صورت کنسرت سولو در سالن وزارت کشور تهران داشتم که برای من تجربه‌ای بزرگ بود. درعین‌حال از اصفهان بازدید کردم و در شیراز هم اجرا داشتم که البته باید این را هم بگویم که نخستین اجرای من در آرامگاه حافظ در سال ۲۰۰۴ بود. اوقات فوق‌العاده‌ای را پشت سر گذاشتیم؛ مخصوصا وقتی در فرودگاه شیراز خیل طرفدارانم را دیدم و در سه‌روز بلیت‌های سه کنسرت در آرامگاه حافظ فروخته شد. دوست خوبم دکتر افشین فروردین مرا به پرسپولیس برد، به آرامگاه شاعر بزرگ شما حافظ رفتم، از کاخ‌ها و موزه‌های شیراز و خیلی جاهای دیگر دیدن کردم. بعد از آن به تهران بازگشتم و در کاخ نیاوران کنسرتی برگزار کردم، اما این تجربه آنقدر مورد توجه قرار گرفت که به کاخ بزرگ‌تری رفتیم و من طی سه روز برای سه‌هزارنفر سه‌ کنسرت زنده در محیط باز اجرا کردم و در هر اجرا هم سولیست بودم. راستش را بخواهید در اروپا و آمریکا این موضوع بی‌سابقه است که یک سولیست جدی در زمینه فلامنکو و گیتار کلاسیک چنین تجربه‌ای داشته باشد. شما می‌پرسید دوست دارم باز برای یک کار مربوط به موسیقی یا اجرای کنسرت به ایران بیایم و من می‌گویم البته! این فوق‌العاده خواهد بود که دوباره آن تجربه را از سر بگذرانم. فقط دعوتم کنید.
    نظرتان راجع‌به موسیقی سنتی ایران چیست؟
    موسیقی سنتی پارسی، برای من خیلی جذاب و جالب است. فکر می‌کنم یکی از دلایلی که مردم ایران موسیقی فلامنکو را دوست دارند باید همین باشد؛ اینکه مقیاس‌ها و احساسات مشخصی وجود دارد که در بین همه مشترک است. زمان سفر به ایران، یک کلاس استادی در موزه موسیقی تهران داشتم و بسیاری از سازهای فرهنگ بومی شما را از نزدیک مشاهده کردم. در عین حال با تعدادی از موسیقیدان‌ها و آهنگسازهای فوق‌العاده کشورتان ملاقات داشتم.
    هیچ‌وقت به این اندیشیده‌اید که اجرای مشترکی با موسیقیدان‌ها و خواننده‌های ایرانی داشته باشید؟
    خب، راستش ما صحبت‌هایی هم داشتیم که با گروه‌هایی مانند رومی یا محمدرضا علیقلی همکاری کنیم. حتی سی‌دی «نجوای زمینی» آنها به من داده شده بود تا همکاری داشته باشیم، اما بعد از آخرین حضورم در جشنواره فجر و انتشار سی‌دی من با برچسب علی شجاعی به‌عنوان ارکستر رویال فیلارمونیک آواز عاشقانه، به هیچ چیزی هنوز جامه عمل پوشانده نشده؛ هرچند هنوز به آن صحبت‌ها پایبندم. بنابراین این موضوع هنوز به‌عنوان یک احتمال جالب و دوست‌داشتنی مطرح است.
    جایگاه موسیقی ایران را در سبک موسیقی جهانی چگونه می‌بینید؟
    موسیقی جهانی در واقع روشی است برای ارایه موسیقی به تعداد بیشتری از مخاطبان و کمک به مردم برای کشف چیزهای جدید؛ اما من شخصا ترجیح می‌دهم آن را از همان مبدأ و کشوری که موسیقی از آن می‌آید گوش بدهم نه اینکه به صورت بسته‌بندی‌شده دریافت کنم.
    در آخر، حتما می‌دانید که قدرت‌های گروه ۱+۵ و ایران در سالی که گذشت، توانستند به توافق تاریخی در ارتباط با برنامه هسته‌ای در گفت‌و‌گوهای ژنو برسند. به‌عنوان موسیقیدانی خارجی، جو کنونی فرهنگی ایران را بعد از این اتفاق چگونه می‌بینید؟
    با توجه به گفت‌و‌گوهای ژنو، اگر این موضوع کمک کند تا موسیقیدانان خارجی آسان‌تر در ایران اجرای موسیقی داشته باشند، آن را مثبت ارزیابی می‌کنم؛ خصوصا از این نظر که من در گذشته مشکلاتی در این زمینه داشتم. اگر این موضوع به معنای پروتکل و کاغذبازی کمتر باشد، خوب است. در هر حال با بهترین آرزوها در سال جدید ایرانیان، امیدوارم به‌زودی بتوانم مجددا شما را در تهران ببینم.
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *