موسیقی ایرانیان – عاطفه بزرگنیا: شاید نخستین بار که نام ارکستر بزرگ سازهای بادی «آرس نوا» (Ars Nova) به گوش اهالی موسیقی خصوصا علاقهمندان به موسیقی کلاسیک و اینسترومنتال (بیکلام) رسید، کمتر کسی فکر میکرد عدهای جوان عموما زیر ۳۰ سال بتوانند موسیقی جاز و لاتین دنیا را در سطح کلاس جهانی برای مخاطب ایرانی اجرا کنند؛ اما اولین کنسرت این گروه در سال ۱۳۹۱ در تالار وحدت، در واقع اعلام حضور قدرتمندی بود که نگاه بسیاری را در عرصه موسیقی کشور به خود معطوف کرد. این کنسرت که با هنرنمایی مجموعهای از بهترین نوازندههای سازهای بادی در ایران به روی صحنه رفته بود، موجی از خاطرات سالهای گذشته خصوصا دهه ۶۰ خورشیدی را برای حاضران در سالن زنده کرده بود؛ خاطراتی که با موسیقی متن کارتونها و فیلمهایی مثل هاچ زنبور عسل، فوتبالیستها، کارآگاه گجت و اوشین، البته با تنظیم جز و لاتین، پیوند خورده بود و حالا با اجرای زنده ارکستر آرس نوا بار دیگر جان میگرفت تا یاد ایام کودکی، اشکی و لبخندی بر چهره بزرگسالی مردم بنشاند.
چنین شد که نام آرمین قیطاسی پایهگذار و رهبر ارکستر بزرگ آرس نوا نام آشنایی برای اهالی موسیقی شد. این گرچه شروع کار آرس نوا بود، اما شروع کار آرمین نبود.
آرمین قیطاسی متولد ۱۳۶۱ تهران و هنرآموخته هنرستان موسیقی است. فلوت ساز اصلی آرمین در هنرستان بود که محمدعلی لقا به استادی هرچه تمام آن را به او تعلیم داد. پس از اخذ دیپلم وارد دوره عالی هنرستان موسیقی شد و با بالاترین نمره در رشته نوازندگی در مقطع لیسانس فارغالتحصیل شد.
نوازندگی در ارکستر ملی، ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر ملل و ارکستر سمفونیک جوانان (در سمت فلوت ۱) تنها گوشهای از سوابق درخشان وی در عرصه نوازندگی است. تندیس طلایی سه دوره جشنواره موسیقی فجر در رشته نوازندگی (انفرادی و گروهی) نیز جزئی از افتخارات آرمین قیطاسی است.
در کنار نوازندگی، به سبب علاقهاش به آهنگسازی و تنظیم، مدتی را صرف همکاری با خوانندههای پاپ کرد تا سرانجام به خواسته دیرینش یعنی تشکیل یک ارکستر بزرگ (Big Band) متشکل از سازهای بادی جامه عمل پوشاند و چنین شد که «آرس نوا» با هدف اجرای موسیقی جاز، لاتین و پاپ با بالاترین سطح کیفیت نوازندگی، تنظیم و ارکستراسیون، به بازار موسیقی ایران پا گذاشت. اجراهای بعدی این گروه با استقبال گرم مردم و صاحبنظران روبهرو شد و نام آرس نوا برای علاقهمندان به موسیقی کلاسیک، جاز و لاتین ایرانی تبدیل به نامی آشنا شد. خبر اجرای این گروه در جشنواره موسیقی فجر و نیز کنسرت ارکستر آرس نوا طی ماههای آتی سببساز این گفتوگو شد. آنچه میخوانید ماحصل گفتوگوی ماست با آرمین قیطاسی آهنگساز، نوازنده، تنظیم کننده و رهبر ارکستر آرس نوا:
کمی از شروع کار موسیقی برایمان بگو و فعالیتهای پیش از آرس نوا.
بچه که بودم، برادر بزرگترم پیانو میزد. یادم هست وقتی معلمش برای درس دادن به خانه میآمد، من از پشت در حرفهایش را گوش میکردم و وقتی اتاق خالی میشد میرفتم پشت پیانو و تمرین میکردم و همان قطعات را میزدم. تا اینکه وارد هنرستان موسیقی شدم و استاد محمدعلی لقا ساز فلوت را برایم انتخاب کردند. هارمونی را پیش استاد سعید شریفیان یاد گرفتم و معلم آهنگسازی و ارکستراسیونم استاد تقی ضرابی بودند. در واقع ایشان برای اولین بار قلم تنظیم را به دستم دادند. من عاشق تنظیم کردن هستم. پارتهای پیانو را برمیداشتم و تنظیم میکردم. همزمان سعی کردم شناخت کاملی از موسیقی ملل و سازهایشان کسب کنم. بعد هم افتادم در جریان موسیقی پاپ و اسیر پاپ شدم و طی دورهای با بسیاری از خوانندههای موسیقی پاپ همکاری کردم.
همکاری با پاپخوانها را رضایت بخش ندیدی؟
نه. هم به علت ناچیز بودن دستمزدها و هم اخلاق ناخوشایند بعضی از خوانندههای پاپ و نگاه بازاری تهیهکنندگان آنها، دیگر در خودم نمیدیدم به این همکاریها ادامه بدهم. خیلی از نوازندهها و تنظیمکنندههای خوب کشور به علت نیاز مالی با خوانندهها کار میکنند. اما من تصمیم گرفتم به درامد کم قناعت کنم و عطای این همکاری را به لقایش ببخشم. از اینجا بود که به فکر تشکیل یک ارکستر بزرگ بادی افتادم.
حالا چرا سازهای بادی؟
از سال ۱۳۰۴ که هنرستان موسیقی در ایران آغاز به کار کرد و مبداء موسیقی آکادمیک ما محسوب میشود، تا به امروز ما در ایران یک big band سازهای بادی نداشتیم و این میتوانست امتیاز مثبتی باشد برای ما. علاوه بر این، سازهای بادی در ایران آنچنان که باید شناسانده نشده چون همه افراد یا گروهها یا به سراغ سازهای سنتی میروند یا سازهای زهی. همچنین دوست داشتم در کشوری که خواننده محوری رایج است، به همراهی این بچهها خوراک تهیه کنیم برای علاقهمندان به موسیقی بیکلام ملل جهان، خصوصا سبکهای جاز و لاتین.
نام ارکستر آرس نوا به طریقی پیوند خورده با موسیقی کارتونها و فیلمهای قدیمی. چطور شد که اجرای این نوع قطعات را برای کنسرتهای گروه انتخاب کردی؟
من به عنوان رهبر گروهی که تازه پا به عرصه گذاشته و از هیچ نوع حمایت خصوصی و دولتی برخوردار نیست، آن هم در این آشفته بازار موسیقی پاپ، میبایست به طریقی مخاطب را به سالن بکشانم. موسیقی انیمیشنها و برخی فیلمهای دهه ۶۰ برای خیلی از ایرانیها خاطرهانگیز و نوستالژیک است. مثلا خانمی که همسن مادرم هستند را در سالن میبینم که با شنیدن موسیقی سریال «اوشین» اشک میریزد. ما با ابزار موسیقی آمدیم نوستالژی دهه ۶۰ مردم را زنده کردیم و به این طریق به سالن کشاندیم تا خودمان را بشناسانیم تا کمکم به جایی برسیم که مردم فقط به خاطر موسیقی ما به سالن بیایند.
به این ترتیب برای کنسرتهای آینده شاهد تغییراتی در ترکیب قطعات خواهیم بود؟
قطعا. در حال حاضر ۳۵-۴۰ قطعه جدید در حال تنظیم در موسیقی جاز و لاتین آماده کردیم که در کنسرت آتی اجرا خواهند شد. آمادهکردن این قطعات، کار بسیار سختی است، چه به لحاظ محتوای تنظیم قطعه و چه تمرینهای گروه با این تعداد نفرات.
باوجود اینکه به کار آهنگسازی تسلط کامل داری، اما میبینیم که فعالیتهایت را بیشتر روی تنظیم و ارکستراسیون و اجرا متمرکز کردی. چرا ؟
طی این سالها گرایش موسیقی در کشور ما و نوع آثار تولیدی چیزی نبود که نظر مرا جلب کند و دوست نداشتم وارد جریان تولید این تکرار مکررات بشوم؛ اما بالاخره این سکوت چندساله را شکستم و در حال حاضر تولید ۳ آلبوم متفاوت را در برنامه کاریام دارم.
چه خوب! معرفی کن این سه تا آلبوم خوشبخت را!
آلبوم اول با خوانندگی آقای مهدی محمدی و آهنگسازی خودم در ژانر پاپ کلاسیک ارکسترال تهیه و تولید شده است. آقای محمدی از معدود خوانندگان ایرانی هستند که تحصیلات آکادمیک آواز دارند. این آلبوم ۲ قطعه نوستالژیک آذری و اسپانیایی دارد و بقیه قطعات باکلام هستند.
آلبوم دوم اینسترومنتال با اجرای جاز، لاتین و پاپ است؛ نمیخواستم از شعار مخالفت با خواننده محوری فاصله بگیرم و همچنین هدف این بود که تکنیک و موسیقی ملل جهان را ارائه کنیم. قطعات این آلبوم با محوریت ساز پرکاشن و با سولونوازی آقای محمد شعبانی تهیه شده که آهنگسازی ۴ قطعه را من برعهده دارم و حمزه یگانه و عادل و…. هم آهنگسازی و تنظیم دو قطعه دیگر را انجام دادند. در این کار آرین قیطاسی، رضا آذرنجات، حسین شریفی، عادل روحنواز، علی پورنگهبان، محمد شعبانی و خودم نوازندگی میکنیم.
آلبوم سوم در سبک پاپ سنتی و با خوانندگی کاوه کیارستمی تهیه شده و آهنگسازی و تنظیم را من و چند نفر از دوستانم از جمله سعید شیخان و میثم مروستی بر عهده داریم با مدیریت اجرایی خودم. تهیه کنندگان این آلبوم یعنی آقایان مهرداد جهان تاب و امیرحسین زلقی سهم بزرگی در تولید این اثر دارند که لازم میدانم اینجا از ایشان تشکر کنم.
با توجه به اینکه دوتا از این آلبومها شامل قطعات باکلام هستند، مایلم بدانم با چه ترانهسرایانی در این کارها همکاری داشتید؟
در این دو آلبوم، برخلاف اغلب آثار تولید شده در موسیقی ایرانی که ابتدا شعر انتخاب میشود و آهنگ روی آن ساخته میشود، ما آمدیم اول آهنگها را ساختیم و بعد کارها را برای دو نفر از ترانه سرایان خیلی معروف فرستادیم تا روی آن شعر بگذارند، اما متاسفانه موفق به این کار نشدند. بعد از آن، کارها را به دو شاعر ناشناس دادیم که خوشبختانه اشعار بسیار زیبایی برای قطعات سرودند.
اگر شاعر مورد نظرتان نتواند برای یک آهنگ شعر بسازد، این موضوع شاعر بودن آن شخص را زیر سوال نمیبرد، چون به هر حال شعر مثل چشمهای است که از جان شاعر میجوشد. این اتفاقی نیست که با تلاش و به اصطلاح زور زدن به نتیجه برسد.
بله. این نظر کاملا صحیح است به شرطی که شاعر و ترانهسرا در همان گام نخست، زمانی که هنوز کاری انجام نشده، بحث مالی را وسط نکشد و طلب دستمزدهای آنچنانی نداشته باشد. ظاهرا برای بعضی از شعرا بیزنس در درجه اول اهمیت قرار دارد.
سه آلبوم یادشده کی وارد بازار موسیقی خواهند شد؟
آلبوم بدون کلامی که با همکاری آقای شعبانی در دست تولید است مراحل پایانی را طی میکند و به زودی رونمایی خواهد شد. دو آلبوم پاپ فعلا کار می برند.
ارکستر آرس نوا همیشه یکی از برنامههای خودش را استعدادیابی و پرورش استعدادهای نو در زمینه تکنوازی اعلام کرده؛ هدف از این برنامه چیست و تا به امروز در این خصوص چه اقداماتی صورت گرفته است؟
هدف از این برنامه تشویق کودکان و نوجوانان و خانوادههایشان در انتخاب سازهایی است که در ایران با فقر نوازنده روبهرو هستند. در این خصوص تلاشهای بسیاری داشتیم که نتیجهاش را در کنسرت آتی میبینید. در برنامه آینده آرس نوا ۳ سولیست کودک با ما همراه خواهند بود.
آیا برگزاری مسترکلاسهایی برای بچهها که پیشتر قولش را داده بودید در همین راستاست؟
قرار بود دفتر موسیقی ارشاد برای اجرای کنسرت در شهرستانها از ما حمایت کند و من پیشنهاد کرده بودم در ازای این حمایت، در هر یک از شهرستانهایی که در آن کنسرت برگزار میکنیم برای بچههای آنجا مسترکلاس برگزار کنیم؛ اما متاسفانه حمایت نشدیم.
چرا آرس نوا به عنوان یکی از قویترین گروههای موسیقی کشور و مقامدار چند دوره جشنواره موسیقی فجر تاکنون برای شرکت در مسابقات خارج از کشور اعزام نشده است؟
این را باید از مسئولان انجمن موسیقی و دفتر موسیقی ارشاد بپرسید. در دولت پیشین ظاهرا این دو نهاد چندان علاقهمند به حمایت از گروههای مقامدار جشنواره فجر نبودند. حتی جالب اینجاست که سال گذشته وقتی میخواستیم برای شرکت در جشنواره فجر اقدام کنیم به ما گفتند شما نمیتوانید شرکت کنید چون تا به حال چندبار صاحب مقام اول شدید! البته لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که مسئولان دفتر موسیقی همیشه در گرفتن مجوزها با ما همکاری کردند و از این بابت سپاسگزارشان هستیم. ولی حرف من این است که گروههایی از این دست و با این سطح از کیفیت کار که بهترین نوازندههای کشور را در اختیار دارند، چرا نباید با حمایت دولت به پلههای بالاتر ترقی گام بگذارند و در فستیوالهای بینالمللی شرکت کنند؟ شرکت در مسابقات خارجی و کسب مقام در این مسابقات در واقع افتخاری است که در وهله اول نصیب ایران و ایرانی خواهد شد. نام ایران، فرهنگ و هنر ایران است که در دنیا خواهد درخشید و این اتفاقی است که با بودجهای اندک میسر میشود اگر مسئولان محترم بخواهند. همچنین جا دارد اینجا از آقای حسین سیفی، مدیریت بنیاد رودکی و کارکنان محترم این بنیاد تشکر کنم که طی این سالها نهایت همکاری را با ما داشتند.
در زمینه برگزاری کنسرتها چطور؟ گروهی مثل آرس نوا با این کلاس کاری آیا همچنان نیازمند حمایت دولتی یا خصوصی است؟
ما تا حدی میتوانیم با فروش بلیت کنسرتها هزینههایمان را پوشش دهیم اما هزینهها واقعا سرسامآور است و برای رزرو سالن از همان ابتدای کار باید مبالغ بالایی واریز شود. خوشبختانه تالار وحدت طی این سالها خیلی از ما حمایت کردند و به لحاظ فنی و کلاس کار هم تالار وحدت مناسبترین گزینه برای اجرای کنسرت است ولی باز هم نیاز به اسپانسر خصوصی داریم. متاسفانه اسپانسرها بیشتر به دنبال خوانندهها میروند و هنوز فرهنگ حمایت از گروههای موسیقی اینسترومنتال در ایران جا نیفتاده است.
فرض کنید من صاحب یک برند خصوصی هستم که قصد دارم برای تبلیغ برند خودم از یک گروه موسیقی حمایت مالی کنم. چطور میتوانید مرا مجاب کنید که اسپانسر شما شوم؟
به شما میگویم موسیقی من با کار بقیه که تکرار مکرراتی بیش نیست فرق دارد. من دارم موسیقی دنیا را با بالاترین کیفیت و سبک و سیاق نوازندگی اجرا میکنم. من دارم موسیقی نوستالژیکی را اجرا میکنم که سالن را پر میکند و با خوانندههایی کار میکنم که تحصیل کرده این کار هستند. در واقع شما در آفرینش و اجرای آثاری سهیم میشوید که ماندگار است. مثلا همین اسپانسری که الان دارد برای تولید آلبوم پاپ با ما همکاری میکند، ایشان دارد برای یک آلبوم ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان هزینه میکند، چون برایش مهم است که حرکت نویی در موسیقی انجام شود. ما با این موسیقی در واقع سطح سلیقه شنیداری مردم را بالا میبریم.
فکر میکنی چطور میشود سلیقه شنیداری جامعه را ارتقا داد و نقش موسیقی پاپ ایران در سالهای اخیر را در این زمینه چطور ارزیابی میکنی؟
بسیاری از آهنگسازان و تنظیمکنندهها، حتی شاعران، از لحاظ فنی ضعیفاند و این باعث میشود هنگام تولید اثر از روی دست یکدیگر نگاه کنند. این تولیدات موسیقی است که سطح سلیقه را بالا میبرد. یعنی آهنگساز و تنظیمکننده هستند که باید کار خوب تولید کنند، اما چون در جامعه ما نگاه بیزینسی است، این اتفاق نمیافتد. سالهاست که موزیسینهای پاپ ما دارند از روی دست هم کپی میزنند. به خاطر همین است که طی چند دهه اخیر همیشه یک عده آمدهاند و چند صباحی کار کردند، بعد هم تاریخ مصرفشان تمام شد و مثل برگ خزان ریختند و دوباره یک سری جدید آمدند به عرصه و این تسلسل ادامه دارد.
خوانندهها چطور؟ چون این فضای بیزینسی که از آن حرف میزنی بیشتر حول محور خوانندهها دور میزند.
پیشنهاد میکنم خوانندهها تحصیلات آکادمیک کوتاه یا بلندی در زمینه کاری خودشان داشته باشند و نواختن یک ساز را یاد بگیرند. خیلی از خوانندههای ما تقریبا هیچ چیز از موسیقی نمیدانند. گاهی وقتها حسرت میخورم وقتی میبینم خواننده خارجی میآید ساز سولو مینوازد، آهنگ میسازد، تنظیم میکند، آنوقت اینجا …
بگذریم. از کارهای جدید آرس نوا که برای کنسرت بعدی آماده کردی بگو.
قطعات کنسرت جدید را بر اساس پیشنهادهای مردم در نظرسنجیای که در کنسرت قبلی انجام شده انتخاب کردیم. علاوه بر موسیقی «پلنگ صورتی» و «جیمبو»، در این برنامه قطعات Skyfall (از آخرین فیلم جیمزباند) و Godfather (موسیقی فیلم پدرخوانده۱) اجرا خواهد شد که هردو قطعه دارای وکال هستند. همچنین چند قطعه جدید از موسیقی لاتین و یک سورپرایز ویژه داریم که با همخوانی حاضران در سالن اجرا میشود.
آیا خبر پخش تصاویری از کنسرت آرس نوا از تلویزیون ایران صحت دارد؟
بله. مفتخرم که بگویم آرس نوا اولین گروهی است که در اردیبهشتماه امسال فیلمی از اجرای زنده ارکستر (از فاصله خیلی نزدیک) طی دو نوبت از اخبار صدا و سیما پخش شد و طلسم نشانندادن ساز در تلویزیون را شکست!
با توجه به اینکه شما دارنده مقام نخست ۳ دوره جشنواره موسیقی فجر هستید، قائدتا مشمول امتیازات نخبگان هستید. آیا این امتیازات تاثیری در پیشرفت کاریتان ایفا میکند؟
بعد از سه دوره کسب مقام اول در جشنواره فجر، از طرف بنیاد ملی نخبگان جوان با ما تماس گرفتند و از من و برادرم آرین (نوازنده آبوا) مدارکی خواستند برای ثبت بهعنوان نخبه برگزیده. اما متاسفانه مدتی بعد، به جای ما، اسم افراد دیگری که سابقهشان معلوم نیست از فهرست بیرون آمد.
دیدگاهتان را بنویسید