پرویز براتی: سالها پیش فروغ فرخزاد زندگی جذامیان «آسایشگاه باباداغی تبریز»را در یک جمله خلاصه کرد: «خانه سیاه است.» مستند فروغ، بهشدت تکاندهنده و تراژیک بود. حضور جذامیها در فیلم بهعنوان طردشدگان جامعه و بهتصویرکشیدن روزگار آنها، از ویژگیهای این مستند بهشمار میرفت. تلاش فروغ برای نزدیک شدن به این بیماران و سهیم کردن خود در وحشت و انزوای آنان بود. نیمقرن از آن زمان گذشته و حالا هنرمندی از تبار کُرد، میخواهد با آوازش چشمها را دوباره متوجه این قشر پردردورنج جامعه کند. در سکانسی از «خانه سیاه است» با تکگویی ابراهیم گلستان، میشنویم: «دنیا زشتی کم ندارد، زشتیهای دنیا بیشتر بود، اگر آدمی بر آنها دیده میبست. اما آدمی چارهساز است.» آدمی چارهساز است: فیلمساز با دوربینش، نیکوکار با سرمایه مادیاش و هنرمند با هنرش، چارهسازی میکند. خانه جذامیان شاید سیاه و سرد باشد؛ اما با صدای شهرام ناظری، «زمستان» جذامیان گرم میشود. این هنرمند که شهریور امسال برای همدردی با کودکان حادثه آتشسوزی «شینآباد» روی صحنه رفته بود، ساعت ۲۰ روزهای ۲۴ و ۲۵دی قصد دارد با برپایی کنسرتی خیریه در برج میلاد تهران، مرهمی بر زخم دیرین جذامیان مهاباد بگذارد. بلیتهای این کنسرت از طریق درگاه اینترنتی www.84200.ir قابل تهیه است.
هنرمندان، سخنگویان اجتماع و دردهای اجتماع خویش هستند. در ایران برای قشرهای محروم و بهخصوص بیماران جذامی کمتر کار شده است. بهشخصه بر این باورم که باید از موقعیت خود و اطمینانی که جامعه از من و دیگر هنرمندان ملی دارند، برای امور خیریه و کمک به مردم نیازمند و بهخصوص بیماران نیازمند بهره ببرم. از مدتها قبل به این فکر بودم که بخشی از کنسرتهای خیریهام را به بیماران جذامی اختصاص دهم سرانجام فرصتی فراهم شد تا برای اولینبار کنسرتی خیریه برای جذامیان مهاباد بگذارم. این کنسرت ماه جاری در تهران و بهمنماه هم در مهاباد برپا میشود.
جذامیان مهاباد کمتر موردتوجه واقع شدهاند. جذامیان مشهد بهیمن مجاورت بارگاه امامرضا(ع) از رسیدگی بهتری برخوردار بودهاند ولی اصولا برای مناطق کُرد رسیدگی درستی نشده است و طی سالیانی که گذشته خصوصا طبقه جذامیان مهاباد در شرایط بدی قرار داشتهاند. در عین حال از آنجا که من خود یک کُرد هستم، فکر کردم میتوانم برای این بیماران فعالیت بیشتری کنم. سابقه توجه به آنها در خانواده ما بوده. خواهر کوچکم، شیرین، سالها در این زمینه فعالیت میکرد. در خاطر دارم سالهایی که او به جذامیان سر میزد، اخبار مربوط به آنها را برایم میآورد و از وضعیت نامناسب زندگی آنان برایم صحبت میکرد. ناگفته نماند طی این سالها، آقای محمد میرعبدالباقی و دکتر فرهنگمهر در جریان کمک به بیماران جذامی بودهاند. هماکنون جمالالدین خالدی، نماینده انجمن جذامیان مهاباد که مدیر مدرسه هم هست، اطلاعات مربوط به وضعیت و حالوهوای جذامیان این منطقه را به ما منتقل میکند. همانطور که اشاره کردم، این کنسرتها ابتدا در تهران و بعد از آن در مهاباد برگزار خواهد شد. قرار شد افراد محلی این هیات در کنسرت تهران حضور داشته باشند تا عواید حاصل از کنسرت یا دیگر کمکها از طریق این انجمن به جذامیان مهاباد اهدا شود.
جذامیان طی سالهای گذشته در وضعیت بسیار بدی قرار داشتهاند. میخواهم با قطعاتی که در این کنسرت میخوانم اندکی روشنایی و نور امید به زندگی این عزیزان تابیده شود. الان فرصت عمل است تا این بیماری ریشهکن شود. میدانیم ۵۶سال پیش «رائول فولبریو»ی فرانسوی آخرین یکشنبه ماه ژانویه هرسال را، روز جهانی کمک به بیماران جذامی نامید. در آن زمان در سراسر جهان، تقریبا ۱۵میلیوننفر به این بیماری مبتلا بودند. سازمان بهداشت جهانی هم ۲۸ژانویه (هشتمبهمنماه) را «روز جهانی مبارزه با جذام» نامگذاری کرده است. در سایه مبارزه پیگیر جهانی با این بیماری، امروزه آمار جذامیان جهان به دومیلیوننفر کاهش یافته. اما در ایران بهدلیل عدمرسیدگی، تعداد این بیماران رو به فزونی گذاشته است. باید تلاش بیشتری برای ریشهکنکردن این بیماری صورت گیرد تا روزی جذام در ایران ریشهکن شود.
باید برای کمک به ریشهکنکردن این بیماری تلاش کرد. این هدف بسیار مهمی است و چه خوب که بتوانیم اطلاعاتی در این زمینه به مردم بدهیم؛ اینکه آمار جذامیها در دنیا کاهش پیدا کرده اما در ایران بهدلیل عدمرسیدگی مناسب، تعداد این بیماران رو به فزونی گذاشته. درواقع این کنسرتها برای یادآوری و توجه بیشتر به وضعیت این بیماران برپا میشود.
قطعه «زمستان» را با شعری از مهدی اخوانثالث اجرا خواهم کرد. این قطعه میتواند تمثیلی از سردبودن اجاق و زندگی جذامیان ایران و یادآوری این سردی به اجتماع و دولت باشد. همچنین شماری از قطعات بهیادماندنی سالهای قبل را اجرا خواهم کرد. بخشی از کنسرت هم به موسیقی پرشور کُردی اختصاص دارد.
نور امید را باید دیگران ایجاد کنند. کار من بهعنوان یک هنرمند، حالتی سمبلیک دارد. میخواهم یکبار دیگر این موضوع گوشزد شود که افراد محرومی در این منطقه زندگی میکنند. درواقع این کار، یک الگو و نشانه برای دیگران است. برخی از آثار من هم نسبت به این موضوع خیلی بیربط نیستند؛ مثل همین آهنگ «زمستان» یا آهنگ «آتش در نیستان». در حقیقت این آهنگها میتواند با حالوهوای کنسرت مربوط به جذامیان مرتبط باشد.
شاید انجمنها و افراد نیکوکار یا مراکز ذیصلاح دولتی بخواهند اقدامی در این موضوع انساندوستانه انجام دهند. درواقع نهادهای غیرمردمی و انجیاوها در کنار مراکز ذیصلاح دولتی میتوانند وارد موارد اینچنینی شوند و بهنظرم تجربه برپایی کنسرت «شینآباد»، الگوی خوبی در این زمینه بود.
عواید حاصل از کنسرت بیماران سرطانی سنندج در اختیار انجمن حمایت از بیماران سرطانی استان کردستان در شهر سنندج قرار گرفت. همچنین، طی صورتجلسهای که در تاریخ ۱۲آذر امسال در حضور شماری از خانوادههای دختران آسیبدیده مدرسه «شینآباد»، دکتر رسول خضری، نماینده مردم پیرانشهر و شماری از خیرین و نیکاندیشان در محل روزنامه «شرق» تنظیم شد، مبلغی بالغ بر ۵۲۰میلیونریال، معادل ۵۲میلیونتومان جمعآوری شد که این مبلغ زیرنظر افراد مذکور، مستقیما به حساب خانوادههای شینآبادی واریز شد. اینجا وظیفه خود میدانم که از آقایان جمشید مشایخی، رضا کیانیان، کانون فرهنگی- هنری نور و شرکت کار و اندیشه تشکر کنم.
قرار است عواید حاصل از این کنسرت هم با حضور نماینده انجمن جذامیان مهاباد تحویل این بیماران شود.
دیدگاهتان را بنویسید