امشب جشن یلدا است. یک شب کهن ایرانی که پر از شادمانی و موسیقی است و اقوام ایران با همان رپرتوار گسترده موسیقایی، هر یک به شیوه خود به استقبال بلندترین شب سال میروند.
به گزارش خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، هرچند از موسیقی مختص این شب مکتوبات و سند تاریخی باقی نمانده اما از آنجایی که شب یلدا نیز یک دور هم بودن شاد تلقی می شود، طبیعتاً موسیقی شاد و نشاط آوری را به همراه دارد.
در گذشته در شب یلدا در روستاها و شهرهای کوچک مردم کنار هم جمع میشدند و فردی از افراد خانواده که انسان معتقد و قابل احترامی بود شاهنامه را به صورت آهنگین میخواند و از موسیقی آوازی بهره میبرد.
اما در این میان از آیینهای موسیقایی نام برده میشود که مردم هر شهر در گوشه و کنار با اجرای آن یلدای خود را به صبح میرسانند.
***
مردم نهاوند شب چله را گرامی داشته و جامه رنگارنگ میپوشند و این ترانه را میخوانند:
اول چاره چاره هم عیده هم بهاره
***
در ملایر شب یلدا را «چلهزری» مینامند. آنها روی بام خانه تختی میگذارند و گروه نوازندهای با سازهای کمانچه و ضرب مینوازند.
مردم دور تخت حلقه میزنند و این ترانه را میخوانند:
چلهزری، چلهزری امسال و سال دگری عروس کیه، عروس کیه چلهزری میباشه چو ماه تابان رخش چهرهپری میباشه چلهزری جان چلهزری جان عزیزم، ماه تابان مبارکه، مبارک شب چله مبارک
***
در آذربایجان نیز در بزرگداشت شب یلدا در گذشته شعری میخوانند که ترجمه پارسیاش چنین است:
ای چله چله برادر اسبت را تازیانه بزن برادر آمدم یکبار هم سخن نگفتی تا دلم وا شود ای برادر
***
مردم دماوند نیز در شب یلدا دور هم جمع میشدند و کهنسالان این ترانه را میخوانند:
زمستان را به سر کردم به خواری که گفتم پیش میآید بهاری بهار آمد به صحرا و در دشت جوانی هم بهاری بود و بگذشت جوانی همچو مهمان عزیزی سر شب آمد و شبگیر بگذشت
***
اما در خراسان واژه یلدا بکار برده نمیشود؛ در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسناد شفاهی و مکتوب وجود دارد شبچله یا چلهنشینی بکار رفته و در این شب طولانی آیینهای و مراسمهای خاصی وجود دارد.
یکی از سنتهای مهم، برگزاری مراسم سرحمومی در شب چله بوده است. سرحمومی مراسمی است که داماد در حمام عمومی مردانه و عروس در حمام زنانه طی مراسم با شکوهی به حمام میبردند و با رقص و پایکوبی و چوببازی مراسم حنابندان را بعد از شستن و کیسه کشی داماد انجام میدادند و در مراسم حنا آواز میخواندند:
امشب حنا میبندیم… بر دست و پا میبندیم
پینوشت: بخشی از این گزارش برگرفته از کتاب «جشنها و آیینهای ایرانی» ترجمه و تالیف دکتر محمودرضا افتخارزاده است.
دیدگاهتان را بنویسید