سجاد پورقناد:
در اولین روزهای روی کارآمدن دولت جدید بود که خبر بازگشایی «خانه سینما» منتشر شد؛ مرکزی که قبل از روی کارآمدن دولت جدید، قول بازگشاییاش داده شده بود.
در میان وعدههای دولت جدید، تنها خبری که وجود نداشت، قول سامانگرفتن ارکستر سمفونیک تهران بود، چراکه هنوز نام موسیقی بهسختی به لبان دولتمردان میآید، چه برسد به نامی غریب که «ارکستر سمفونیک تهران» باشد! ارکستر سمفونیک هر کشور، نماد بضاعت هنری و توان ملی یک ملت در زمینه موسیقی بینالمللی است. ارزش نهادی مثل خانه سینما، به هیچوجه قابل قیاس با ارکستر سمفونیک پایتخت یک کشور نیست، چراکه خانه سینما یک نهاد نیمهخصوصی صنفی است و عدم وجود آن نمیتواند صدماتی جدی به هنر سینما وارد کند، در حالی که ارکستر سمفونیک پایتخت در جایگاه اصلی هنر موسیقی کشور است و فقدان آن، آبروی موسیقایی یک کشور را لکهدار میکند. بههمین دلیل از دولت جدید این انتظار میرفت که مشکلات هنری کشور را اولویتبندی کرده و ابتدا به حل مشکلات اساسی مهمتر میپرداخت. در سالهای اخیر، خبرهای مربوط به حاشیههای ارکستر سمفونیک تهران، در خبرگزاریهای کشورمان دیده میشد؛ ارکستری ۷۰ساله که آبرو و مهمترین سرمایه موسیقی کلاسیک ایران بود و کمکم از صحنه موسیقی ایران حذف شد. امروز شاید بزرگترین کاستیای که گریبان دولت جدید را در زمینه فرهنگ گرفته است، مشکل ارکستر سمفونیک تهران باشد و عجیب اینجاست که با گذشت چند ماه از استقرار دولت جدید، هنوز حداقل به سازوکار سابق برای بازگشایی این ارکستر، رجوع نشده است تا ارکستر تمرینهای خود را از سر بگیرد. در این مطلب قصد داریم معضلاتی که این ارکستر را رو به نابودی کشاند، مرور کنیم و به چگونگی بهوجودآمدن وضعیت موجود بپردازیم.
تغییر پیدرپی رهبران
ارکستر سمفونیک تهران در ۱۲سال گذشته، چندین بار با تغییر رهبر مواجه بود. در دهه۸۰ که رهبری دایم و مدیریت هنری ارکستر به دست فریدون ناصری بود، این هنرمند به دلیل کهولت سن قدرت رهبری ارکستر را از دست داد، ولی رهبری دایم ارکستر را به کسی واگذار نکرد. در این سالها رهبرانی بهصورت رهبر میهمان حتی بهصورت طولانیمدت با ارکستر کار کردند، ولی نبود انسجام و برنامهریزی طولانیمدت، ارکستر را در حالتی ساکن از نظر تکنیک و رپرتوار نگه داشت. پس از درگذشت فریدون ناصری، ارکستر مدتی به رهبری دایم «علی رهبری» مشغول بهکار شد که پیشرفت چشمگیری در فعالیتهای این ارکستر دیده شد. با روی کارآمدن دولت محمود احمدینژاد، علی رهبری کنار گذاشته و نادر مشایخی جایگزین او شد. نادر مشایخی و ایرج صهبایی پیش از این مدتی ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کرده بودند و حتی شایع شده بود که قرار است رهبر دایم ارکستر سمفونیک تهران باشند ولی بدون هیچ اطلاعیه رسمی از طرف ارشاد، کنار گذاشته شدند؛ نادر مشایخی مانند دوره قبل رهبریاش که ارکستر سمفونیک را به خارج از کشور برد، اینبار نیز در یک اقدام عجیب، با وجود ضعف بسیار بالای ارکستر در هماهنگی و تکنیک اجرایی، ارکستر را به آلمان برد. مشایخی بعد از چند اجرای ضعیف با ارکستر سمفونیک تهران، کنار گذاشته شد و پس از آن رهبری ارکستر به منوچهر صهبایی رسید. منوچهر صهبایی با برگزاری تمرینهای هدفمند و منظم، وضعیت ارکستر سمفونیک را بهبودی بیشتری بخشید ولی اجراهای پیدرپی برنامههای سفارشی و کمارزش ارکستر سمفونیک تهران، مخل تمرینات منظم بود. سال ۱۳۸۸ و پس از وقایع انتخابات طی یک برنامهریزی نامناسب و دستپاچه، ارکستر سمفونیک به اروپا سفر کرد که در این سفر، اختلالاتی در برنامه ارکستر سمفونیک بهوجود آمد و حرف و حدیثها درباره این ارکستر بالا گرفت. کمتر از یکسالونیم از سفر این ارکستر به اروپا، منوچهر صهبایی نیز کنار گذاشته شد و رهبران میهمان سکان رهبری ارکستر را در دست گرفتند. عدم برنامهریزی درازمدت برای ارکستر از طرف رهبران میهمان، ضربات قابلتوجهی به ارکستر وارد کرد و ارکستری که میرفت به جایگاه تکنیکی و اعتباری خود در گذشته برگردد، دچار افت کیفی بالایی شد.
ارکستر سمفونیک تهران در ۱۲سال گذشته، چندین بار با تغییر رهبر مواجه بود. در دهه۸۰ که رهبری دایم و مدیریت هنری ارکستر به دست فریدون ناصری بود، این هنرمند به دلیل کهولت سن قدرت رهبری ارکستر را از دست داد، ولی رهبری دایم ارکستر را به کسی واگذار نکرد. در این سالها رهبرانی بهصورت رهبر میهمان حتی بهصورت طولانیمدت با ارکستر کار کردند، ولی نبود انسجام و برنامهریزی طولانیمدت، ارکستر را در حالتی ساکن از نظر تکنیک و رپرتوار نگه داشت. پس از درگذشت فریدون ناصری، ارکستر مدتی به رهبری دایم «علی رهبری» مشغول بهکار شد که پیشرفت چشمگیری در فعالیتهای این ارکستر دیده شد. با روی کارآمدن دولت محمود احمدینژاد، علی رهبری کنار گذاشته و نادر مشایخی جایگزین او شد. نادر مشایخی و ایرج صهبایی پیش از این مدتی ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کرده بودند و حتی شایع شده بود که قرار است رهبر دایم ارکستر سمفونیک تهران باشند ولی بدون هیچ اطلاعیه رسمی از طرف ارشاد، کنار گذاشته شدند؛ نادر مشایخی مانند دوره قبل رهبریاش که ارکستر سمفونیک را به خارج از کشور برد، اینبار نیز در یک اقدام عجیب، با وجود ضعف بسیار بالای ارکستر در هماهنگی و تکنیک اجرایی، ارکستر را به آلمان برد. مشایخی بعد از چند اجرای ضعیف با ارکستر سمفونیک تهران، کنار گذاشته شد و پس از آن رهبری ارکستر به منوچهر صهبایی رسید. منوچهر صهبایی با برگزاری تمرینهای هدفمند و منظم، وضعیت ارکستر سمفونیک را بهبودی بیشتری بخشید ولی اجراهای پیدرپی برنامههای سفارشی و کمارزش ارکستر سمفونیک تهران، مخل تمرینات منظم بود. سال ۱۳۸۸ و پس از وقایع انتخابات طی یک برنامهریزی نامناسب و دستپاچه، ارکستر سمفونیک به اروپا سفر کرد که در این سفر، اختلالاتی در برنامه ارکستر سمفونیک بهوجود آمد و حرف و حدیثها درباره این ارکستر بالا گرفت. کمتر از یکسالونیم از سفر این ارکستر به اروپا، منوچهر صهبایی نیز کنار گذاشته شد و رهبران میهمان سکان رهبری ارکستر را در دست گرفتند. عدم برنامهریزی درازمدت برای ارکستر از طرف رهبران میهمان، ضربات قابلتوجهی به ارکستر وارد کرد و ارکستری که میرفت به جایگاه تکنیکی و اعتباری خود در گذشته برگردد، دچار افت کیفی بالایی شد.
کنسرتهای سفارشی
ارکستر سمفونیک تهران از همان سالهای اولیه انقلاب مجبور به اجرای قطعات سفارشی دولت شد که حاوی شعارهای انقلابی روز بود اما همواره رهبران این ارکستر نمیگذاشتند که ارکستر از برنامه کلاسیک خود دور شود و همیشه (بهجز در جشنواره فجر) رپرتوار استاندارد ارکسترهای جهان را در برنامهها میگنجاندند. این رویه تا سالها ادامه داشت تا اینکه در دولت محمد خاتمی برنامههای کاملا سفارشی وارد رپرتوار ارکستر سمفونیک تهران شدند؛ برنامههایی که از نظر آهنگسازی در سطح پایینی بودند و فقط در مناسبتهایی به اجرا گذاشته میشدند. در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، این برنامهها به برنامه اصلی ارکستر سمفونیک تبدیل شد و دیگر کمتر رپرتوار استاندارد ارکستر سمفونیکهای دنیا مورد استفاده قرار گرفت.
ارکستر سمفونیک تهران از همان سالهای اولیه انقلاب مجبور به اجرای قطعات سفارشی دولت شد که حاوی شعارهای انقلابی روز بود اما همواره رهبران این ارکستر نمیگذاشتند که ارکستر از برنامه کلاسیک خود دور شود و همیشه (بهجز در جشنواره فجر) رپرتوار استاندارد ارکسترهای جهان را در برنامهها میگنجاندند. این رویه تا سالها ادامه داشت تا اینکه در دولت محمد خاتمی برنامههای کاملا سفارشی وارد رپرتوار ارکستر سمفونیک تهران شدند؛ برنامههایی که از نظر آهنگسازی در سطح پایینی بودند و فقط در مناسبتهایی به اجرا گذاشته میشدند. در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، این برنامهها به برنامه اصلی ارکستر سمفونیک تبدیل شد و دیگر کمتر رپرتوار استاندارد ارکستر سمفونیکهای دنیا مورد استفاده قرار گرفت.
قرارداد نوازندگان
سازمان ارکستر سمفونیک تهران از زمان بهوجودآمدن بنیاد رودکی اولین تزلزل جدی خود را تجربه کرد. بنیاد رودکی در سال ۱۳۸۲ بهصورتی نهادی خصوصی آغاز بهکار کرد و بخشی از وظایف وزارت ارشاد را در قبال این ارکستر برعهده گرفت. این دودستگی در اداره ارکستر و تغییر وضعیت قراردادهای نوازندگان، مدیریت ارکستر را دچار سردرگمی کرد. در دو سال اخیر وضعیت قرارداد نوازندگان از روش سابق به دستمزد برای هر برنامه تغییر کرد، بهصورتی که حدود ۱۰درصد از نوازندگان ارکستر حقوق ثابت دریافت میکردند و بقیه نوازندگان، بعد از هر کنسرت دستمزد دریافت میکردند. این روش تمرین ارکستر را محدود به چند روز تمرین پیش از کنسرت کرد که مهمترین دلیل از همپاشیدن ارکستر سمفونیک، پیادهشدن این برنامه نابخردانه بود. هرچند مقامات دولتی، هیچگاه خبر رسمی تعطیلی ارکستر سمفونیک تهران را تایید نکردند و سعی کردند با برگزاری سالی یک کنسرت در جشنواره فجر، ارکستر را زنده نشان دهند، ولی امروز اهالی موسیقی و مردم بهخوبی میدانند که دیگر ارکستر سمفونیک تهران وجود ندارد.
سازمان ارکستر سمفونیک تهران از زمان بهوجودآمدن بنیاد رودکی اولین تزلزل جدی خود را تجربه کرد. بنیاد رودکی در سال ۱۳۸۲ بهصورتی نهادی خصوصی آغاز بهکار کرد و بخشی از وظایف وزارت ارشاد را در قبال این ارکستر برعهده گرفت. این دودستگی در اداره ارکستر و تغییر وضعیت قراردادهای نوازندگان، مدیریت ارکستر را دچار سردرگمی کرد. در دو سال اخیر وضعیت قرارداد نوازندگان از روش سابق به دستمزد برای هر برنامه تغییر کرد، بهصورتی که حدود ۱۰درصد از نوازندگان ارکستر حقوق ثابت دریافت میکردند و بقیه نوازندگان، بعد از هر کنسرت دستمزد دریافت میکردند. این روش تمرین ارکستر را محدود به چند روز تمرین پیش از کنسرت کرد که مهمترین دلیل از همپاشیدن ارکستر سمفونیک، پیادهشدن این برنامه نابخردانه بود. هرچند مقامات دولتی، هیچگاه خبر رسمی تعطیلی ارکستر سمفونیک تهران را تایید نکردند و سعی کردند با برگزاری سالی یک کنسرت در جشنواره فجر، ارکستر را زنده نشان دهند، ولی امروز اهالی موسیقی و مردم بهخوبی میدانند که دیگر ارکستر سمفونیک تهران وجود ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید