×
×

یادداشت از سید عباس صالحی
روایت موسیقیدان کروات از یک‌‌ماه سفر با موتور به ایران

  • کد نوشته: 438836
  • موسیقی ایرانیان
  • دوشنبه, ۱۸ام دی ۱۴۰۲
  • ۰
  • سید عباس صالحی وزیر ارشاد دولت روحانی میگوید: هرویه روپچیچ، سفرنامه‌ای از حضور در ایران نوشته است که با نام : در سرزمین مردمان نجیب منتشر کرده است و در کرواسی به سرعت در صدر آثار پرفروش قرار گرفته است.
    روایت موسیقیدان کروات از یک‌‌ماه سفر با موتور به ایران
  • سید عباس صالحی وزیر ارشاد دولت روحانی میگوید: هرویه روپچیچ، سفرنامه‌ای از حضور در  ایران نوشته است که با نام : در سرزمین مردمان نجیب منتشر کرده است و در کرواسی به سرعت در صدر آثار پرفروش قرار گرفته است.

    سید عباس صالحی در کانال شخصی خود نوشت:  هرویه روپچیچ، سفرنامه‌ای از حضور در  ایران نوشته است که با نام : در سرزمین مردمان نجیب منتشر کرده است و در کرواسی به سرعت در صدر آثار پرفروش قرار گرفت و اخیرا توسط جناب آقای سید میثم میرهادی ترجمه و از سوی موسسه جام جم منتشر گردیده است. جهانگردان زیادی به ایران آمده و رفته‌اند و برخی سفرنامه‌هایی از ایام حضورشان نوشته‌اند ،  اما این سفرنامه چند ویژگی متمایز را دارد که اجتماع این موارد باهم را یا نداریم یا کمتر داریم:

    اول ،سفر  او با موتور انجام شده است و  طبعا علاوه بر ویژگی ماجراجویانه سفر، تفاوت جدی با سفرهای هوایی، ریلی و ماشینی از زاویه دید و مشاهدات و ارتباطات دارد.

    دوم ، سفر او با موتور یک ماه در ایران طول می‌کشد و او از غرب ایران به شرق و از شمال ایران به جنوب سفر کرده است.. خط سیر سفر او تبریز ، خلخال ،قزوین،تهران، گرگان، مشهد، سبزوار، طبس، یزد، شیراز، بوشهر، اصفهان، درود، سنندج، تبریز بوده است او در این سفر طولانی توانسته است بخش اعظم جغرافیای طبیعی و انسانی ایران را مشاهده کند.

    سوم. هرویه روپچیچ یکی از موسیقدانان برجسته کرواسی است، با صدالبوم منتشر شده و موسس گروه محبوب کوبیسم در آن کشور ‌. از این رو یک مسافر عادی و معمولی نیست که در کهنسالی برای اوقات فراغت به سفر آمده باشد ، بلکه با نگرش ظریف و هنرمندانه خویش انسان، طبیعت و جامعه ایرانی را می‌بیند و روایت می‌کند.

    چهارم. او در این سفر تنها نیست بلکه به همراه همسرش مامایو آنیتا این سفر را انجام می‌دهد و در نتیجه روایتی با دوچشم است.. همسر او هم شاهد این روایت است و هم شریک این روایت.

    چه این که برخی از فرصت‌های ارتباطی که در این سفر دیده می‌شود رهاورد اعتماد خانواده ایرانی به این زوج است که ماجراجویانه و با موتور به جای جای ایران سرک می‌کشند . و در نهایت نویسنده اثر، یک جهانگرد است. او از قله‌های هیمالیا تا آمریکا و آفریقا و ..را دیده است. از این رو وقتی با دلدادگی و دلباختگی از ایران و ایرانی یاد می‌کند، نمی‌توان او را  یک توریست جوزده دید که چند اتفاق  و دیدار اورا دگرگون کرده است.

      ایران و ایرانی را تحقیر نکنیم 

    هرویه روپچیچ، یک سفر کوتاه و یک سفر بلند یک ماهه با موتور به ایران دارد. در روایت او از این دو سفر ، از زاویه روایت «دیگری» می‌توان ایران و ایرانی را دید و به تماشا نشست و بخشی از غبار (و شاید آوار) خودکم‌بینی و تحقیر ایرانی را زدود و داشته‌های خود را دید و آن را هم ( در کنار نداشته‌ها) باور کرد. همان‌گونه که اشاره کردم او یک مسافر ذوق زده نیست بلکه جهانگردی است که کشورهای زیادی را دیده است ، با مردمان فراوانی معاشرت داشته و خوب و بد انسان و جهان را چشیده است، با این احوال عصاره دیده‌ها و شنیده‌های خویش را در در عنوان کتاب خویش می‌گنجاند: در سرزمین مردمان نجیب که اشاره‌‌ای به معنای آریایی واژه ایران دارد.

    او در جای جای سفرنامه خود ، دلباختگی به طبیعت و مردم ایران را نشان می‌دهد. در مقدمه خود بر ترجمه فارسی کتاب ابراز می‌کند: سؤالی که معمولا بعد از خوانده شدن کتابم می‌شنوم، این است :«واقعا این مهمان‌نوازی  ایرانی ‌ها که  در کتاب تان توصیف کردید، وجود دارد یا این که شما در مورد آن اغراق کرده‌اید؟ » و من همیشه پاسخ می‌دهم، همه آن‌چه را که در کتاب آمده است، به همان شکل تجربه کرده‌ام و خوشبختانه برای این ادعای خود شاهدی هم دارم، همسرم. ..این حجم از شگفتی را (با تأسف و تاثر) باید به حساب این واقعیت گذاشت که تصور غربی‌ها از ایران تصوری منفی است…این تصویر منفی بعضاً به خود شما ایرانی‌ها هم منتقل می‌شود.

    براساس تجربه شخصی خودم ، به عنوان مسافری که به کشورهای بسیاری سفر کرده است ،باید یک‌بار دیگر بگویم که هیچوقت و در هیچ کجا در سفرهایم، مردمی به مهمان دوستی و خوبی شما ندیده‌ام… هیچ‌گاه خود را تغییر ندهید ،بگذارید سایرین از شما بیاموزند که چگونه باید با میهمان رفتار کرد، بگذارید سایرین خود را تغییر دهند اما شما نه.ضرب‌المثلی هست که می گوید: «بناها و ساختمان‌ها شهر را نمی‌سازند، بلکه آدم‌هایش آن را می‌سازند.» و به همین ترتیب بدون شما یادآوران زنده قرن‌ها سنت، فرهنگ و مهمان نوازی ایرانی، بقیه بناهای یادبود کشور«حروف بی‌جانی بر روی کاغذ » خواهند بود.

    منبع: مبلغ
    https://musiceiranian.ir/?p=438836
       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *