سعد سکندرخان (رئیس موسسه فرهنگی اکو)، شهاب قاسمی (مدیر مسئول موسسه «دنگ دنگ کوبان» و طراح و سازنده ساز نوظهور «هورقلیا»)، علیرضا قزوه (شاعر و رییس دفتر شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما)، اصغر دادبه (استاد دانشگاه علامه طباطبایی و رییس بخش ادبی دایره المعارف اسلامی) وحید اسدالهی (نوازنده و موسیقیدان) در این رویداد حضور داشتند.
یلدا و آیینهای ماندگارش
در این همایش که با هدف معرفی ساز نوظهور هورقلیا و توضیح حکمت نامگذاری آن برگزار شد، ابتدا سعد سکندرخان طی سخنانی گفت: شب یلدا یکی از آیینهای فرهنگی کهن در ایران به شمار میرود. به دلیل اینکه این شب بلندترین شب سال محسوب میشود، بسیاری از مفاهیم و معانی از جوامع مختلف در این شب گنجانده شده است. در این شب آیینهای ماندگاری هست که مهمترین آن گردهم آمدن مردم است که به قرائت اشعار شاعران مختلف مانند حافظ میپردازند. در سنت صوفیگری که در جنوب آذربایجان و ترکیه رواج دارد، شب سمبل تاریکی و روز سمبل حقیقت و روشنایی است. بعضی از فرقههای قدیمی مسیحی هم معتقد هستند که شب یلدا با تولد عیسی مسیح همزمانی دارد. در ایران کهن مردم گرد هم میآمدند که برای علم و دانش و موفقیت دعا کنند. من معتقد هستم که یلدا تنها به تمدن ایران تعلق ندارد، بلکه به تمدنهای مختلفی تعلق دارد. امیدوارم که در دوران ریاست من در موسسه اکو بتوانیم یلدا را به کشورهایی مانند پاکستان که این شب را جشن نمیگیرند معرفی کنیم.
ساز هورقلیا چگونه ساخته شد؟
در ادامه شهاب قاسمی، مدیر مسئول موسسه «دنگ دنگ کوبان» و طراح و سازنده ساز نوظهور «هورقلیا» درباره روند ساخت این ساز از سال ۱۳۸۴ و تغییرات و روند نامگذاری و تولید انبوه ساز در این سال صحبت کرد.
او گفت: ما جمع شدیم برای مراسم هورقلیا که با شب یلدا مصادف شده است تا برنامه مشترکی را از طرف موسسه دنگ دنگ کوبان به همراه موسسه فرهنگی اکو برگزار کنیم. این دو بخش با هم تلفیق شده است. هورقلیا فقط ساز و اسم نیست. حتی دف هم نیست. هورقلبا یک دنیای متفاوت و والایی است که انسان در آن قرار میگیرد.
قاسمی ادامه داد: من سالیان سال ساز ریتم کار کردم، دوره اولی که این ساز را ساختم سال ۱۳۸۴ بود. سازی را هم با نام انبرک میشناختم و دوست داشتم صدای آن با یک ساز کوبهای تلفیق شود. دوستی به نام آقای مفتوم داشتم که با او مشورت کردم و این ساز را طراحی کردیم. از آن زمان اجراهای مختلفی با این ساز داشتیم. در حال حاضر باتوجه به مشورتی که با دوست عزیز و استاد خودم استاد اسدالهی داشتیم، او موجب شد که ساز را در قالب امروزی بسازیم. اکنون ساز هورقلیا یا هشت گوشه زنگدار با جنس پوست مصنوعی و وزن بسیار سبک و صدادهی متفاوت تولید شده و در اختیار علاقمندان قرار داده میشود.
یک شعر یلدایی
علیرضا قزوه هم یک غزل یلدایی قرائت کرد که بخشی از آن به این صورت است: «دلم را چون اناری کاش یک شب دانه میکردم/ به دریا میزدم در باد و آتش خانه میکردم/ چه میشد آهای موسای من من هم شبان بودم/ تمام روز و شب زلف خدا را شانه میکردم/ نه از ترس خدا از ترس این مردم به محرابم اگر میشد همه محراب را خانه میکردم»
توضیحاتی درباره حکمت «هورقلیا»
پس از آن اصغر دادبه درباره حکمت «هورقلیا» که برگرفته از تفکرات شیخ اشراق (شیخ شهاب الدین سهروردی) است، صحبت کرد و گفت: شاید زمانی که نام یک ساز هورقلیا گذاشته میشود و از سهروردی سخن میگویند، این سوال پیش بیاید که هورقلیا در فلسفه او چه نقشی دارد؟ مسئله تبدیل وحدت به کثرت است. این مسئلهای است که همواره در فلسفه الهی مورد توجه بود و دشوار بود که چگونه واحد به کثیر تبدیل میشود؟ ارسطو یا مشائیان طرحی براساس اطلاعات فیزیکی و نجومی موجود درافکندند. این اطلاعات فیزیکی و نجومی همان هفت سیاره بود؛ قمر، زهره، شمس، مشتری، زحل، عطارد. براساس آن طرحی درافکندند که خدا هم باید آن بالا بنشیند و بیافریند.
او ادامه داد: در نهایت طرح این بود که آن آفریدگار نخستین آفریده را خلق کرده و آن یگانه موجود که عقل اول نامگذاری کردند از آن کثرت شروع شده است. حال آن کثرت حرکت کرده و شده است ۱۰ موجود فراتجربه که اسمش را عقل میگذارم و ۹ موجود نیمه تجربه که اسمش را فلک یا آسمان میگذارم. از آنجا گفتند ضرب و زور عقل به گونهای نیست که بتواند عقل خلق کند، بلکه عنصرهایی ماند آب، آتش، هوا و خاک را خلق میکند. به همین جهت مرکز عالم زمین شد.
دادبه تصریح کرد: یک مشکل وجود داشت، آن هم اینکه سنخیت و همجنسی بود؛ یعنی زمانی که میگویند خداوند یک موجود خلق میکند یعنی همان عقل اول را خلق میکند، عقل اول به لحاظ فراتجربه بودن مانند خدا است، منتهی مخلوق او است. سوال این است که مشکل اصلی که عبارت است از سنخیت که یعنی از ماده، ماده پدید میآید و اگر پدیدهای غیر مادی داشته باشیم باید از یک پدیده غیرمادی درست شده باشد. چگونه از عقل دهم میخواهید یک امر نیمه تجربی درست کنید.
او بیان کرد: سهروردی که معتقد است تجدیدکننده فلسفه خسروانی هست، با طرح مباحث تازه مشکل را حل کرد. به این صورت که یک مبدل پیدا کرد؛ یعنی گفت از بالا که پایین میآیید سلسله موجودات فراتجربه؛ مجرب داریم و پایین هم یک سری موجودات مادی. حال در این میان باید یک موجود دوچهرهای پیدا کنید که به جهاتی مثل بالاییها باشد و به جهاتی مانند پایینیها. آن موجودی که او پیدا، نامش را گذاشت «عالم مثال» یا «عالم هورقلیا». این موجود در سیل نزولی هستی هنرش این بود که فراماده را میتوانست به ماده تبدیل کند. این طرحی بود که سهروردی مطرح کرد و بسیار نقشآفرین بود به لحاظ مشکلی که به لحاظ سنخیت داشت.
این استاد دانشگاه در تکمیل سخنان خود گفت: هر جهانبینی که به نوعی با عالم بالا مربوط است و به تعبیر حکما صورتی در زیر دارد، باید صورت و شکلی از آن باید. ساز دوستان هم همینگونه است؛ درنتیجه نغمهها و قصهها به همان جا برمیگردد. این ساز یک هشت ضلعی است، همانند آنچه که در گذشته در تقسیم دنیا میگفتند هفت اقلیم و سهروردی هورقلیا را اقلیم هشتم نامید تا بتواند با اقالیم هفتگانه مرتبط باشد.
وحید اسدالهی نیز طی سخنانی درباره این ساز گفت: زندگی من به پوستهای مصنوعی گره خورده است؛ زیرا من از سال ۱۳۵۶ پوستهای طلق را از جمهوری آذربایجان آورده بودم و روی نقاره دوخته بودیم. ولی در سال ۱۳۶۳ استاد مسعود حبیبی به عنوان پیانیست به ارکستر آذربایجانی در صدا و سیما آمدند که البته بسیار موزیسین بزرگ و پیانیست خوبی بودند. اما ایشان دف زیبایی هم مینواختند. من هم پیش از آن دف طلقی ندیده بودم و خاطر دارم چندین پوست طلقی را به آقای حبیبی نشان دادم تا یکی از آنها را روی ساز دف بکشد. میتوان گفت که من هم به نوعی در ابداع این ساز نقش داشتهام.
همچنین در طول برنامه آقایان احمد شهریار از کشور پاکستان، علی مددی رضوانی از کشور افغانستان و شاه منصور شاه میرزا از کشور تاجیکستان به مناسبت یلدا شعرخوانی کردند.
در این برنامه شاهد همنوازی سازهای تنبور (سید فریدون درویشی)، عود (علی درویشنوری) و آواز (مصطفی وقاری) همراه با ساز هورقلیا با نوازندگی شهاب قاسمی، محمد دانشور، بهزاد زرگر، مائده عبادی و علیرضا فلاحتی و گروه وحید اسدالهی بودیم.
در پایان از سه آلبوم «خلوت نشین»، «شوقانه» و «نوای آشنا» از مجموعه آلبومهای نوای دوست با حضور سخنرانان و مهمانان رونمایی شد.
دیدگاهتان را بنویسید