×
×

تشکیل شورای هنرمندان برای امور خیریه

  • کد نوشته: 42314
  • 30 شهریور 1392
  • ۱ دیدگاه
  • کم‌کم هوای پاییزی از راه می‌رسد و سوز آن همه‌جا را فرامی‌گیرد. پاییز سال پیش بود که آتشی در کلاس درس مدرسه دخترانه روستای شین‌آباد ‌گُر گرفت و سبب شد تعداد زیادی از کودکان معصوم در این آتش مصدوم شوند و چند نفر نیز جان خود را از دست بدهند. حالا این آتش به جان شوالیه آواز ایران افتاده و او را بر آن داشته تا «آتش در نیستان» خود را به میان مردم بیاورد تا از عواید اجرای آن بتواند بخشی از آسیب‌های واردشده به جان و روح کودکان شین‌آبادی را التیام بخشد.

    تشکیل شورای هنرمندان برای امور خیریه
  • کنسرت شهرام ناظری

    عکس: امیر جدیدی

    موسیقی ایرانیان – مرتضی محسن‌پور: کم‌کم هوای پاییزی از راه می‌رسد و سوز آن همه‌جا را فرامی‌گیرد. پاییز سال پیش بود که آتشی در کلاس درس مدرسه دخترانه روستای شین‌آباد ‌گُر گرفت و سبب شد تعداد زیادی از کودکان معصوم در این آتش مصدوم شوند و چند نفر نیز جان خود را از دست بدهند. حالا این آتش به جان شوالیه آواز ایران افتاده و او را بر آن داشته تا «آتش در نیستان» خود را به میان مردم بیاورد تا از عواید اجرای آن بتواند بخشی از آسیب‌های واردشده به جان و روح کودکان شین‌آبادی را التیام بخشد.

     شهرام ناظری اما در این راه تنها نیست. شوالیه آواز ایران با همراهی شماری از هنرمندان نامدار ایران از جمله عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان و بهمن فرمان‌آرا قصد دارد گروهی را برای جمع‌آوری کمک‌های مالی برای امور خیریه تشکیل دهد. نماینده مردم پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی نیز از دیگر میهمانان این کنسرت بود.

    شامگاه پنجشنبه ۲۸ مهر سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران میزبان برپایی اولین شب کنسرت شهرام ناظری بود. این کنسرت چند میهمان ویژه داشت؛ جمشید مشایخی بازیگر نامدار سینما و تلویزیون، دکتر بهفر که ابراز آمادگی کرده تمامی هزینه‌های بیمارستانی دختران آسیب‌دیده شین‌آبادی را برعهده بگیرد و مدیا کاشیگر، نویسنده و منتقد بنام. ناظری اعلام کرد کسانی که می‌خواهند به این کودکان کمک کنند می‌توانند به شماره ۸۸۱۲ همراه اول پیامکی خالی را بفرستند و پس از آن مبلغ موردنظرخود برای کمک کردن را با پیامک برای این شماره ارسال کنند تا این مبلغ روی قبض تلفن همراه آنان آورده شود. ناظری در ابتدا اشاره‌ای به انگیزه برپایی این کنسرت کرد و از درخواست‌های فراوان برای اجرای مجدد آثار نوستالژیک و مهم‌تر از آن شروع سال تحصیلی جدید و همدلی با دختران آسیب‌دیده پیرانشهری.  او همچنین در این اجرا دو خبر مسرت‌بخش داد؛ یکی تشکیل شورایی متشکل از هنرمندان برای انجام کارهای خیر و دریافت مساعدت‌های مالی و دیگری تشکیل گروه بزرگ آوازی در آینده‌ای نزدیک.  حالا این هنرمند مردمی پس از سال‌ها خاطره‌سازی با موسیقی و صدایش برای مردم، چنان جایگاهی را پیدا کرده که وقتی برای کمک به کودکان حادثه شین‌آباد طلب یاری می‌کند بلافاصله با همراهی همه قشرها روبه‌رو می‌شود.  و اما اجرا… سالن کنسرت مملو از جمعیت بود. هیچ‌یک از صندلی‌های سالن خالی نبود. البته عجیب هم نبود. وقتی شوالیه تصمیم به برگزاری کنسرت می‌گیرد تمامی بلیت‌ها روزها قبل از کنسرت به فروش می‌رسند.  توجه همیشگی شوالیه آواز ایران به مولوی چنان است که حتی در صحنه نیز تمثیلی از دو مرد را که در حال سماع هستند، می‌بینیم. روی سن هم شمع‌هایی چیده شده‌اند تا صحنه‌آرایی ساده کنسرت استاد را دلپذیرتر کنند. تمامی اعضای گروه مشکی به تن کرده‌اند و لحظاتی پس از ورود آنها به صحنه، شوالیه آواز ایران در میان تشویق پرشور حاضران پا به صحنه می‌گذارد. اجرا با تکنوازی عود شروع می‌شود و با نوای کمانچه درمی‌آمیزد و بعد صدای استاد است که روی آن می‌نشیند: «پیدا شدم پیدا شدم… پیدای ناپیدا شدم… شیدا شدم… شیدا شدم.» صدای استاد و شعر مولانا کار خود را می‌کند و جمعیت حاضر در سالن را از همان ابتدا درگیر خود می‌کند.   در ادامه تکنوازی تار است که با آواز مثنوی‌معنوی همراه می‌شود و شب شهریورماهی را دلپذیرتر می‌کند:«عاشقی پیداست از زاری دل… نیست بیماری چو بیماری دل… علت عاشق ز علت‌ها جداست… عشق اسطرلاب اسرار خداست…» فضا را چنان بهت گرفته که برخی محو در موسیقی و برخی محو در صدای ناظری شده‌اند. شوالیه هم در ادامه تصنیف «راست بگو نهان مکن» را می‌خواند تا این فضا را تغییر دهد. حالا آواز عشاق یا همان اصفهان است که با همراهی کمانچه و عود و دف و تنبک و تار و سه‌تار در فضای سالن طنین‌انداز می‌شود:«دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن… چون خمشان بی‌گنه روی بر آسمان مکن.» هنوز تصنیف بعدی شروع نشده که دکلمه شعر با تشویق حاضران همراه می‌شود. شهرام ناظری دکلمه می‌کند: «بازآمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم… وین چرخ مردم‌خوار را چنگال و دندان بشکنم.» این تصنیف چنان با تشویق‌های مردم همراه می‌شود که گویی شنیدن آن در این‌روزها بیشتر برایشان لذت‌بخش بوده است.  پس از پایان این بخش شهرام ناظری از جمشید مشایخی دعوت کرد تا روی صحنه بیاید. حضور مشایخی روی صحنه و درآغوش‌گرفتن ناظری توسط او صحنه‌ای کم‌نظیر را پدید می‌‌آورد.  مشایخی شوالیه آواز ایران را هنرمندی بزرگ، عاشق و عارف معرفی می‌کند و می‌گوید: کیست که در این مجلس باشد و با اجرای ایشان و یارانش عاشق نشود. او در ادامه شعری را نیز می‌خواند: «همچو شمع از شرر عشق گدازان بودن / عشق دردی است که هم درد بود دایه او.» جمشید مشایخی با تشویق گرم حاضران و همراهی اعضای گروه پایین می‌آید و شهرام ناظری از او تشکر می‌کند.  حالا نوبت به یکی از تصنیف‌های ماندگار استاد می‌رسد؛ تصنیفی که هنوز هم پس از سال‌ها شنیدن آن لذت‌بخش است. شوالیه آواز ایران سه‌تار خود را به دست می‌گیرد و با پیش‌درآمدی کوتاه وارد آواز می‌شود،«دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد» البته همان ابتدا که ناظری شروع به نواختن سه‌تار می‌کند با استقبال همه حاضران همراه می‌شود: «الا یا ایها‌الساقی ادر کاسا و ناولها… که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها» آواز بیات ترک و موسیقی جاودانه زنده‌یاد جلال ذوالفنون در این شب غوغا می‌کند. شهرام ناظری همچنان ما را در خاطره‌ها نگه می‌دارد. بازهم قطعه‌ای دیگر در آواز بیات ترک و این‌بار با شعری از مولوی: « اندک‌اندک، اندک‌اندک، جمع مستان می‌رسند… اندک اندک، اندک اندک، می‌پرستان می‌رسند.» در ادامه کنسرت بخشی که بسیاری منتظرش بودند فرامی‌رسد. موسیقی کردی آن‌هم با صدای شوالیه آواز ایران. این بخش یک میهمان ویژه هم داشت: سحر ابراهیم که به اعضای گروه مولوی اضافه شد و در ابتدا با قانون‌نوازی فوق‌العاده زیبایش جمعیت را مات‌ومبهوت هنرمندی خود کرد.  ناظری در این بخش تعادلی میان غم و شادی را در نظر گرفت. نه تمامی موسیقی کردی را به خواندن قطعات شاد سپری کرد و نه تمام آن را به موسیقی غمناک.  حالا بخش پایانی کنسرت می‌رسد و قطعه‌ای که پیوندی عمیق با آنچه که امشب به‌نامش نام‌گذاری شده دارد:«آتش در نیستان» که شروع می‌شود بسیاری با آن زمزمه می‌کنند.«یک شب آتش در نیستانی فتاد… سوخت چون اشکی که بر جانی فتاد». کنسرت به پایان می‌رسد اما درد و رنج ناشی از آسیب‌هایی که به دختران شین‌آبادی خورده هنوز پایانی ندارد. شهرام ناظری را در این اجرا که شب گذشته هم تکرار شد، صابر نظرگاهی (تار، دیوان)، شهرام محمدی (دیوان، سه‌تار)، بابک غسالی (عود)، نگار خارکن (کمانچه‌آلتو)، شهریار نظری (دف)، راشد باباشهابی (کمانچه) و فرهاد صفری (تنبک، دمام، دهل) و سحر ابراهیم (قانون) همراهی ‌کردند.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *