صدیق تعریف میگوید، «تاریخ نشان داده است که اگر تعداد انگشت شماری از هنرمندان عاشق موسیقی نبودند، وضعیت موسیقی ایرانی از این هم بدتر بود؛ برای ادامه حیات موسیقی ایرانی نیاز به جانفشانی است؛ ولی پرواضح است که این امر از همه انتظار نمی رود؛ اگرچه در طول تاریخ این جانفشانیها باعث نجات هنر و فرهنگ شده است.»
صدیق تعریف سالها به عنوان خواننده در حوزه موسیقی اصیل ایرانی و کُردی و به عنوان ردیفدان موسیقی ایرانی فعالیت کرده و پارهای از هنرمندان مطرح موسیقی در محضر او درس آواز را فرا گرفتهاند.
خبرنگار موسیقی ایسنا درباره پارهای از مسائل حوزه موسیقی با صدیق تعریف گفتوگویی انجام داده است که در ادامه مشروح این مصاحبه را میخوانید.
در ابتدا از این هنرمند موسیقی که در دو حوزه موسیقی ایرانی و کردی فعالیت کرده است، درباره برنامه او برای ادامه فعالیتهایش سوال کردیم؛ گفت: در طول سالهای فعالیتم به طور موازی به دو حوزه موسیقی ایرانی و کُردی پرداختهام و از حالا به بعد نیز همین گونه خواهد بود. تا به حال هیچگاه پیش نیامده است که کاری برای انجام دادن نداشته باشم و همیشه مشغول آماده سازی، طراحی و ضبط کارهای جدید بودهام؛ البته در سالهای اخیر حمایت از تولید کارهایمان به مراتب کمتر شده است که این امر باعث شده شرایط خوبی برای تولید آثار جدید نداشته باشیم.
او ادامه داد: امسال با توجه به شرایط دشوار اجتماعی و شیوع کرونا، شرایط برای همه سخت بود و در حوزه موسیقی نیز تهیه کنندگانی که باید روی تولید آثار موسیقی ایرانی سرمایه گذاری کنند، از آنجایی که بازگشت سرمایه نخواهند داشت و هواداران موسیقی اصیل ایرانی کمتر میشود، حمایت نکردند. به همین علت اجبارا به حمایت اسپانسرها از موسیقی اصیل ایرانی امیدی نیست.
از این خواننده سوال کردیم که آیا ساخت تک آهنگ یا آلبومی را در دست تولید دارد؟ بیان کرد: در درجه اول مایل هستم کارهای ناتمام مانده در استودیو را تکمیل و آماده کنم. در حال حاضر همانند سابق امکان پخش آلبوم وجود ندارد و تنها میتوان با هزینه شخصی گاهی تک آهنگ تولید و قطعه تولید شده را در فضای مجازی منتشر کرد.
تعریف در ادامه درباره علت کمتر دیده شدن فعالان موسیقی نواحی و ایرانی گفت: دولت نماینده مردم در همه زمینهها از جمله کارهای فرهنگی است. در نتیجه وظیفه حتمی و قطعی دولت و مسوولان فرهنگی است که از موسیقیای که بار فرهنگی و تاریخی دارد و بخشی از مواریث ملی کشور به حساب میآید، حمایت کنند که البته به عقیده من مثل همیشه آرزوی عبثی بیش نیست. تاکنون اگر عدهای از هنرمندان عاشق و از خودگذشته نبودند وضعیت از این هم که هست آشفتهتر و اسفبارتر شده بود.
او ادامه داد: موسیقی نواحی هم مانند دیگر ژانرهای جدی موسیقی به حمایت مالی کافی نیاز دارد و از آنجا که این موسیقی هم بخشی از میراث ملی و فرهنگی است، برای صیانت و حفظ آن، نیاز به حمایت مالی است. ولی این حمایتها به هیچ وجه صورت نگرفته و نمیگیرد و به همین دلیل موسیقیدانان نواحی مختلف ایران در فقر زندگی میکنند و در اوج گمنامی و فقر و تنگدستی از دنیا میروند، بدون آنکه جانشینی داشته باشند. به همین دلیل با رفتن حاج قربان سلیمانی (بخشی و نوازنده فقید دوتار شمال خراسان) یا شیرمحمد اسپندار (تنها دونلی نواز ایران) و بسیاران دیگری از این قبیل، بیجانشین ماندهاند و میمانند و موسیقیشان با خودشان مدفون میشود.
این هنرمند تصریح کرد که تأسفبار این است که هر چه زمان میگذرد، با نبود بزرگان موسیقی ایرانی و نواحی و حمایت نکردن از آنها سرعت حرکتمان به طرف بیهویتی ملی بیشتر و بیشتر میشود.
در بخش پایانی گفت وگو از این خواننده سوال شد که چرا اغلب هنرمندان جوانی که در حوزه موسیقی ایرانی فعالیت دارند، روند کاری هنرمندان پاپ را در پیش گرفتهاند؟ پاسخ داد: اصل، اساس و سیاست موسیقی کشور دست چند تهیه کننده طماع، کم فرهنگ و ناآشنا با موسیقی افتاده است؛ به همین دلیل دریغا و دردا که دوستان جوانتری که میتوانستند ادامه دهنده راه پدران و پیشینیانشان باشند، خودشان را دربست و تمام و کمال در اختیار این تهیهکنندگان موسیقی نادان گذاشته و کاملا به ساز آنها میرقصند. موسیقیای که اجرا میکنند، همگام با موسیقی شبه پاپ و با ساختاری پولساز است. درواقع موسیقی این افراد هیچ نشانهای از موسیقی جدی که ساختار کلاسیک و هویت ملی داشته باشد، ندارد. تنها هدف از برگزاری کنسرت آنها این است که مردم سرگرم باشند، ساعاتی را خوش باشند و تفریح کنند. امروزه در کشور کنسرتها به فضایی صرفا برای سرگرمی و وقت گذرانی مردم تبدیل شدهاند که البته این امر در ذات خود اشکالی ندارد اما مشروط به اینکه آدرس غلط به مردم داده نشود و این افراد به موضوع اینترتیمنت و سرگرمی اذعان داشته باشند و ذهنیت مخاطبان را به بیراهه نکشانند.
او با بیان اینکه متأسفانه وزارت ارشاد به شرط گردش مالی به تهیه کنندگان موسیقی اختیار تام داده است، ادامه داد: این امر باعث یک فاجعه شده است و شاید در سالهای نزدیک نشانی از ایرانی بودن در موسیقی ما باقی نماند و فقط احتمالا بتوان با رمل و اسطرلاب و حدس و گمان نشانههای بسیار ضعیفی از آن موسیقی را پیدا کرد.
دیدگاهتان را بنویسید