×
×

گفتگو با شیخ زاده،به بهانه کسب رتبه دوم فستیوال موسیقی «ICM» اتریش و انتشار آلبوم موسیقی «اینک از امید»

  • کد نوشته: 41552
  • موسیقی ایرانیان
  • جمعه, ۱۵ام شهریور ۱۳۹۲
  • ۱ دیدگاه
  • کسب رتبه دوم فستیوال موسیقی «ICM» اتریش و انتشار آلبوم موسیقی «اینک از امید» با تاکید بر اشاعه امید و نشاط در جامعه؛ بهانه ای شد تا با صادق شیخ زاده، خواننده جوان آواز ایرانی به گفتگو بنشینیم.
    +باید پیش زمینه ذهنی خیلی از مردم در رابطه با موسیقی از مطربی به سمت جویندگی کمال و سعادت تغییر کند 

    گفتگو با شیخ زاده،به بهانه کسب رتبه دوم فستیوال موسیقی «ICM» اتریش و انتشار آلبوم موسیقی «اینک از امید»
  • صادق شیخ زاده

    صادق شیخ زاده

    موسیقی ایرانیان – ماهور جاوید: کسب رتبه دوم فستیوال موسیقی «ICM» اتریش و انتشار آلبوم موسیقی «اینک از امید» با تاکید بر اشاعه امید و نشاط در جامعه؛ بهانه ای شد تا با صادق شیخ زاده، خواننده جوان آواز ایرانی به گفتگو بنشینیم.

     + به نظرم بهتر است گفتگو را با این سوال آغاز کنیم که قصه موسیقی برای شما از کجا شروع شد؟

    با عرض سلام ودرود حضور شما عرض کنم که داستان موسیقی برای بنده از علاقمندی به خواندن اغاز شد وقتی برای اولین بارصدای دلربای عبدالباسط عبدالصمد و شحات محمد انور را شنیدم در حالیکه نمیدانستم چه چیزی از انچه میشنوم مرا شیفته ساخته. سالها تا سنین ۱۴ ۱۵ سالگی قرائت حرفه ای قران میکردم که منجر به توفیقاتی نظیر رتبه های نخست منطقه و دومی و چهارمی اوقاف و استانی برای ۳سال متوالی گردید تا انجا که دو دوره بعد از آن داور افتخاری همان مسابقات هم شدم روند قرائت ادامه داشت تا زمانی که به وسیله یکی از رفقای شفیق جناب اقای جهانگیری با ردیف اوازی استاد محمود کریمی اشنا شدم صدای مخملی استاد همراه با تحریرهای نرم ایشان مرا مسحور ساخت دلم میخواست آنطور بخوانم ولی خیلی سخت بود و البته برایم جالب بود که چگونه میتوان این تحریر هارا در فواصل مختلف صدا به سر انجام رساند

    یک روز در اتومبیل یکی از دوستان کار زمستان است با صدای استاد شجریان را شنیدم در صدد برامدم کار را کپی کنم شاید فواصل صدایم را بتوانم نظمی در اواز بخشم کار با قرائت بسیار فرق داشت ۲۰% موفق شدم شایدهم کمتر. در ان روزگار معلم هنری در دبیرستان داشتیم به نام جناب استانستی با ایشان بحث موسیقی و اواز را پیش کشیدم  ایشان البوم بی تو بسر نمیشود را پیشنهاد کردند تا بشنوم وقتی شنیدم فهمیدم همان ۲۰% هم پیشرفت نکرده ام و باید به دنبال استادی برای اموزش باشم حقیقتا پرس و جو برای یافتن استادی در خور به لحاظ اخلاقی دشوار بود و البته ۳ سال هم طول کشیددر طول این مدت مدام میخواندم که یقینا خواندن نام انها نبود تا توسط اقای نیما سلیمی که خود فارغ التحصیل موسیقی بودند و نیزاز اعضای فامیل هم به واسطه اقای فرشاد جمالی بزرگوار از خواننده های موسیقی اصیل به کلاسهای استاد محمد اسماعیل قنبری راه یافتم و ایشان ان نوجوان مدعی ان سالها را با صبر و متانت اموزش دادند و هم اکنون هم در پیشگاهشان تلمذ میکنم سپس با مرحوم استاد احمد ابراهیمی افتخار اشنایی اموزش با واسطه داشتم قبل از ان یک دوره کار گاههای جناب شهرام ناظری را شرکت کردم از نظرات جناب خوش فکر در پیوند شعر و موسیقی هم بهره بردم و همه اینها با همکلاسی پوریا اخواص نازنین در دوره ای از دانشگاه هم همراه بود که از او هم همیشه اموختم چون هم از لحاظ هنری و هم به دلیل گذران عمر بزرگ بنده محسوب میشود

    + چندی پیش آلبومی با عنوان «اینک از امید» منتشر کردید، این اثر چگونه شکل گرفت؟

    همیشه و همیشه دقدغه انجام کار موضوعی داشتم حتی اولین اجرای صحنه ای من که شش سال پیش در سن ۱۹ سالگی در کاخ نیاوران انجام شد بزرگداشت مقام جناب فردوسی بود با هنرمند ارجمند شاهین شهبازی  از طریق دوست خوبم پیام سوری اشنا شدم  متوجه شدم ایشان کاری را از ۲ سال پیش در جهت فراهم امدن هستند که قرار بوده است یکی از خوانندگان مطرح این دوره بخواند و بنا بر صلاحدید ایشان و فرم کارها بنده برای اجرا انتخاب شدم

    کارها قوی بودند و البته صلابت بالایی داشتند چون شاهین شهبازی هنرمند حقیقی است موضوع امید و نگاه مثبت به اینده را که مسئله ام بود با وی در میان گزاردم  و جای خالی ان را در موسیقی ایرانی مطرح کردم استقبال خوبی کردند فقط بعضی قطعات اشعار مرتبط با موضوع نداشتند جناب شهبازی فرمودند با توجه به سبقه ادبی شما شعر گزاری را خودت انجام بده از ان پس با پزوهشی من باب غزلیات شمس و انتخاب ۸ بیت از ۸ غزل متفاوت با بحر عروضی و قافیه های یکسان و یقینا وحدت موضوع امید تغییر شعر یکی از قطعات صورت پذیرفت که نام اغازی دیگر بر خود نهاد نیز هم چندی دقیقتر اشعار و حالات ساز و اواز ها را بررسی و انتخاب نمودیم و البته نظر اساتید فن را هم جویا شدیم بیشتر توجه بنده و جناب شهبازی روی تاکید ها ی شعری و انتخاب ادوات تحریری مناسب معطوف بود حتی به این نتیجه رسیدیم که اواز ها را تنها یکبار ضبط کنیم بدون تکرار ها و ادیت های مرسوم تا ان لحظه تبلور بیشتری در کارها داشته باشد وهمین هم شد اواز ها حاصل یک هم نشینی در لحظه بر مبنای نظرات و مطالعات گذشته مان بود . در واقع خود راه بگفت که چگونه میبایست عمل میکردیم

    در این بین جهت انتشار توسط راوی اذر کیمیا جناب مهدوی حمایتها و زحمات بی شائبه ای را متحمل شدند و بخصوص بنده را تحمل فرمودند که جای قدر دانی دارد شاید اگر حمایتهای ایشان نبود تا به حال این کار منتشر نمیشد

    + چرا «امید»؟

    حقیقتا چندان که عرض کردم جای خالی امید و دعوت به شوق بهتر زیستن را در میان مردم و موسیقی اصیل کمرنگ میدیدم حال انکه در ادبیات راجع به امید سخنان در خوری رانده شده از بزرگانی چون خیام و دیگران نیز هم.

     احساس میکنم شکوه و شکایت مصداق مناسبی علی رغم جو موجود برای پرستیژ بهتر و بیشتر دانستن نیست ما مشکلاتی داریم همانطور که همیشه داشتیم اما وجود مشکل دلیل قانع کننده ای برای قربانی کردن امیدواری نیست . اعراض و گردن هم اندازی مسائل راه حل بهتر زیستن نمیتواند باشد باید حلالی در خور برای شرایط سخت یافت باید حرکت کرد همیشه به سمت تعالی خواه این حرکت دیده شود یا نه چرا که حدیث خوب و بد نوشته خواهد شد زیرا  زمانه را قلمی و دفتری و دیوانیست

    به یقین معتقدم که به قول جناب مولانا یار دوست میدارد این اشفتگی کوشش بیهوده به از خفتگی

    + تصورم این است آلبومی که به خوانندگی خود پس از این منتشر خواهید کرد، می‌تواند حضور شما را در موسیقی ما پررنگ‌تر جلوه دهد. نظر خود شما چیست؟ برای آینده هنری خود چه برنامه ریزی انجام دادید؟

    انچه که برای من در درجه اهمیت وافر قرار دارد اشتی مخاطبین با اواز اصیل ایرانیست  قهری که امروز صورت پذیرفته ناشی از صداهای شبیه به هم تقلید های کورکورانه و عدم فهم صحیح از دایره توانمندی حنجره به اضافه بیان شعر و حالات مصنوعیست قطعا کارهای بعدی باید بهتر و پر رنگ تر باشند و البته کم اشکالتر اما این لازمه ای دارد و ان ترک نگفتن محضر اساتید و البته شاگردی مادام است برای من مهم است که با کسی در مقام تقلید مقایسه نشوم بضاعت اندک خود من دیده شود و بیان ناقص خویشتن خویشم از ردیفها و اشعار بزرگان شنیده شود در تحقق انچه عرض کردم تا سال ۹۴ برنامه های مدونی دارم که یک به یک به وقوع خواهد پیوست و حاصل انها ۴ البوم خواهد بود که فضاهای متفاوتی دارند از موسیقی شیوه ای که اموختم حال هر نام و لقبی که دارد فاصله نخواهم گرفت همچنین از بیان دیدگاههای موضوعی موسیقایی که از ادبیات اموختم و میاموزم .اما دست به تجربه های تازه در چهار چوب مشخص خود برای بیشرفت دانسته ها خواهم زد البوم بعدی در فضاهای گروه نوازی هم زمان خواهد بود که فکر میکنم حرف تازه ای از زبان من در حد بضاعت اندکم داشته باشد

    + خب برسیم به افتخار آفرینی که در فستیوال موسیقی «ICM» داشتید و به نظرم این اتفاق فرخنده‌ای در حوزه موسیقی کشورمان است؛ چه شد در این جشنواره شرکت کردید و نحوه انتخاب به چه صورت بود؟

    در زمان نشر اینک از امید به گروه یکی از نامی ترین اهنگسازان موسیقی اصیل برای شرکت در فستیوالی در سوئد فرا خوانده شدم که طی صحبتی که ایشان با بنده داشتند قرار شذ تا به روی صحنه رفتنمان به صورت توامان نامی از ایشان بر زبان نیاورم

    استاد زمانیکه اینک از امید را شنیدند پیشنهاد شرکت در فستیوال اتریش را به من دادند که فرمودند دارای محدودیت سنی بین ۲۰ تا ۲۵ سال میباشد و به هنرمندان کار اولی سراسر جهان تعلق دارد که در انجام امور هنریشان دارای ترمولوژی هستند.  هم راه با رایزنی که بین من و رابطمان در اتریش صورت پذیرفت تمام انچه در البوم وجود داشت ترجمه رسمی گشت و به همراه ۳عدد ازالبوم به فستیوال ارسال شد تا ۱۵ روز قبل از اعلام نتایج اولیه که از ۱۳۴ کشور دنیا کارهایی فرستاده شده بود تقریبا هیچ امیدی حتی به دیده شدن این البوم هم نداشتم تا اینکه ایمیلی دریافت کردم مبنی بر اینکه در مرحله اول بازدید اثار اینک از امید بین ۴۸ اثر راه یافته به مرحله بعد میباشد

    از ان به بعد پیگیریهای متعددی انجام دادم چون طبق اطلاع من هر هنرمندی با یک یا دو کار در موضوعات مختلف شرکت کرده بود ولی ما البومی داشتیم مشتمل بر ۷ قطعه وکه همه قطعات مصداق سریالی بر موضوع امید به مدد اشعار قدمای شعر پارسی بودند  لذا مراحل داوری و راه یابی کار ما بیشتر طول میکشید ونهایتا فکر میکردم به خاطر تلاشی که در این زمینه فراهم اوردیم یک سپاسگزاری  فقط از ما صورت گیرد ان هم در بهترین حالت. تا اینکه در تاریخ چهارم جولای امسال ایمیل دیگری در یافت کردم که چون واژگان تخصصی موسیقایی داشت متوجه رای داوران نشدم و از اصطلاحی یاد شده بود که من خودم انرا صدای اوج غلط ترجمه کرده بودم

    اما وقتی ترجمه ایمیل را خواندم متوجه شدم مقام دوم را البوم اینک از امید به خاطر صلابت اواز و هارمونی دقیق موسیقی از ان خود کرده و البته چندی بعد لوح تقدیر و گواهینامه ای هم به من اختصاص داده بودند که توسط رابط در یافت کردم و از همین جا این تحفه را تقدیم به شاهین شهبازی عزیز و پیام سوری مهربان که خیلی برای این اثر زحمت کشیدند میکنم.

    + این جشنواره که در کشور اتریش برگزار می شود، برای موسیقی دنیا چقدر با اهمیت و مهم است؟

    فستیوال icm هر سه سال یکبار در یکی از کشورهای اروپایی برگزار میشود که دوره پیش در المان  و این دوره در اتریش بر گزار شد در واقع نام کامل این فستیوال international comparision music هست که ترجمه ان موسیقی انطباقی یا تطبیقی میباشد . معمولا بین ۱۲ تا ۱۴ داور دارد که از بین انها ۶ نفر داوران هیءت ژوری را تشکیل میدهند در دوره پیش فرزند موریس ژار{خالق موسیقی فیلم محمد رسول الاه} از داوران بود و این دوره هم داوران نامداری مثل ویلیام دکور و تئودور شاپیرو حضور داشتند .. اقای اندره بوچلی توسط این فستیوال برای اولین بار دیده شد و به ارکستر سمفونیک رم معرفی گشت . این جشنواره محلی برای کشف استعدادهای موسیقیایی از سراسر دنیاست که اسپانسر ها و حامیان مالی قدرتمند و مشهوری دارد . همین که به جای هر سال هر سه سال یکبار برگزار میشود ناشی از اهمیت ورود به این تریبون است. البته ما در ایران به هر دلیلی حتی از راه مکاتبه هم به این اوردگاههای موسیقی معرفی نمیشویم و اطلاع چندانی از انها نداریم از بعد از دریافت این جایزه البوم اینک از امید از طریقicm به دو فستیوال ارزشمند دیگر نظیربخشهای بین المللی جشنواره موسیقی کلاسیک ایسلند جشنواره موسیقی فنلاند معرفی و البته کاندید در یافت نشان خیام از دانشنامه فردریک لونورمان فرانسه  به خاطر بهره جویی از کلام این بزرگوار شد که البته هنوز نتایج ان ها اعلام نشده است.

    + با این تفاسیر شما در راه افتخار آفرینی جدیدی برای ایران در عرصه هنر هستید لطفا در مورد نشان خیام و دانشنامه لو نورمان فرانسه برایمان بیشتر بگویید.

    دانشنامه فردریک لونرمان فرانسه یک ماهنامه خاور شناسی است که نام نویسنده مشهور رمان نویس این کشور را به خود اختصاص داده و هر ساله هنر های شرقی سراسر دنیا را رصد می کند هم اکنون ۱۷۴ نفر که در زمینه های مریوط به خیـام هنرمندی و یا پژوهش کردند نامزد دریافت این نشان هستند و طبق اطلاعاتی که به دست من رسیده بنده کمترین تنها نماینده ایران در این عرصه هستم نشان خیام یک مدرک تخصصی در عرصه فرهنگ خاور زمین محسوب می شود و برای اولین بار فیلسوف مشهور آقای فردریک کا پلستان از امریکا بنیان گزار اعطای این نشان و البته تقدیر نامه هایی از این دست بود مراسم داوری این دانشنامه ۲۹ سپتامبر در استراسبورگ برگزار می شود باری تا خواسته ی پرودگار چه باشد

    + ایا از این کشورهای اروپایی که نام بردید تا به حال دعوت نامه ای برای اینکه آنجا زندگی کنید برای شما فرستاده شده است عکس العملتان چه بوده است؟

    اتفاقا چندی پیش از طرف یکی از شبکه های ماهواره ای که در حدود ۳۰ دقیقه برنامه ای ویژه در باره من و دوستانم به روی انتن برده بودند با من تماس گرفتند و این پیشنهاد شما را مطرح کردند نیز هم دعوت نامه ای از سوی یکی از ارگان های فرهنگی در کشور کانادا برای اعطای گرین کارت برای من فرستاده شده است اما متاسفانه و یا خوشبختانه نصور اینکه روزی این آب و خاک را ترک کنم روحم را می آزارد و البته خلقا و روحا تعلقی از جانب خودم نسبت به این پیشنهادات احساس نمی کنم تا در میان مردمی که به آن ها تعلق نداری نباشی نمی توانی آواز های سرزمین مادری را به تحریر با اصالت مزین کنی

    + پس از انتخاب به عنوان نفر دوم و افتخاری که برای ایران کسب کردید و به  تبع آن خبررسانی وسیعی که رسانه ها در این زمینه داشتند، آیا از مسولین وزارت ارشاد و دفتر موسیقی با شما تماسی در این زمینه داشته اند؟ حالا چه برای پیام تبریک و یا برای حمایت مادی و معنوی!؟

    من منتظر تقدیر یا حمایت شخصیت حقوقی و یا حقیقی نیستم اما زمانیکه یک افتخار وجهه ی ملی پیدا میکند قدری ارجمند تر میشود هیچ کدام از مسئولان این افتخار متعلق به مردم ایران را ندیدند ما اساتید و کار کشتگان گرامی زیادی در ایران در حوضه موسیقی داریم ولی این عنوان برای اولین بار هست که توسط یک جوان ۲۵ ساله ایرانی در حوضه فرهنگ ملی برای ایران کسب میشود با این وجود هیچ عکس العملی از طرف هیچ مرجعی نداشت  به نظر من دوستان در دستگاههای ذی صلاح بیشتر علاقمند به غرب زدگی و موسیقیهایی هستند که نه تنها باری معنا گرا ندارد بلکه به جرات میتوانم بگویم که سارق فرهنگ و هنر ما هستند . اگر یک خواننده نه چندان مردمی و البته خواننده نما از موسیقی سخیف حال هر نامی که به ان تعلق دارد ۵ شب کنسرت شلوغی را در گران قیمت ترین مکان های شهر برگزار کند برنامه سازان صدا و سیما دست دعوت بسویش دراز میکنند و در ۵ شبکه در یک روز حاضر میشود و این تبلیغ محسوب نمیشود اما یک عنوان علمی در موسیقی بین الملل ان هم بصورت خبر در بخش خبری تبلیغ شخصیست و با سیاست های کلان مغایرت دارد. من نه محتاج تقدیر هستم ونه احتیاجی به حمایت دارم ولی این برخوردها خلاف جریانهای فرهنگ سازی در جامعه است.

    + با وجود این مشکلات شما فکر می‌کنید حالا مسئولان حوزه موسیقی و دولت یا هر متولی فرهنگی دیگری در قبال این نوع افتخار ملی چه وظیفه‌ای دارد و چه باید بکنند؟

    بنده متصورم که حداقل کاری که دولتها و مسئولان در قدر دانی از این حرکت ها باید بکنند حمایت معنویست در اختیار قراردادن سالنهایی برای کنسرت سهل و اسان کردن مراحل مجوز البوم و کنسرتها برای افتخار افرینان در اختیار قراردادند تجهیزات استودیو یی جهت ضبط کارها واز این قبیل امکانات. این مراتب میتواند در نشان داده شدن این هنر مندان جوان و سرمایه گزاری روی انها موثر باشد ما از صدا و سیما انتظار بیشتری داریم باید پیش زمینه ذهنی خیلی از مردم در رابطه با موسیقی از مطربی به سمت جویندگی کمال و سعادت تغییر کند موسیقی اگر فقط ابزار تفریح و سرگرمی باشد قربانی هوس رانیها و کج فهمیها میشود موسیقی درمانگر روح است چندانکه پیامبران معالج روح ادمیانند و البته این پیامبران بودند که موسیقی را برای بشر کشف کردند این ودیعه خداوندی بر روی زمین اباد کننده دل از پلشتیهاست اگر نوا یا نغمه ای سبب انحراف بعضی میشود ان موسیقی نیست ابتدا سره از ناسره بشناسیم سپس علاج واقعه کنیم

    به هر روی امروز بیش از هر زمانی نیاز به موسیقی در رگ و جان ادمیان این مرز و بوم احساس میشود نظیر استادانی چون فریدون شهبازیانها فرهاد فخرالدینیها حسین علیزاده ها و محمد رضا شجریانها را بشناسیم شیوه انها درک کنیم در زندگیشان تامل کنیم سپس استعدادهای باالقوه جوانان و نوباوگان هنر را دریابیم تا این مللک همیشه مشحون از هنر باشد و هنرمند بماند در صفحه روزگار.

    https://musiceiranian.ir/?p=41552
       
    برچسب ها صادق شیخ زاده

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *