از اولین روز شیوع بیماری کرونا در جهان بیش از یکسال میگذرد. طی این مدت زندگی همه مردم دنیا از جمله ایرانیان با مشکلات عدیده مواجه بوده و هست و کرونا علاوه بر خسارات جانی، بسیاری از مشاغل را مختل کرده و برخی دیگر را به طور کامل تعطیل کرده است. در این میان؛ موسیقی، پرمخاطبترین هنر دنیا نیز در امان نبوده و میتوان گفت بهطور کامل تعطیل شده است. ده ماه است به جز چند کنسرت آنلاین که در اوائل بحران روی صحنه رفتند، کنسرتی برگزار نشده و تولید آثار موسیقایی تقریبا به صفر رسیده و نوازندگان و خوانندگان نیز متاثر از کرونا گرفتار در مشکلات معیشتی شدهاند. در این میان برخی از اهالی موسیقی همچنان بر ادامهی فعالیت اصرار داشته و تلاش دارند با برگزاری کنسرتهای مجازی و تولید اثر کار را متوقف نکنند.
رحیم شهریاری (خواننده و نوازنده اهل تبریز) با تشکیل گروه «آراز» کنسرتهای داخلی و خارجی زیادی برگزار کرده و آلبومهایی چون «گلمدین»، «بیاض گنجه لر»، «ایپک»، «سن سیز»، «گئتمه قال» را در کارنامه دارد. او به تازگی رکورد برگزاری کنسرتهای آنلاین را شکسته و قرار است این موفقیت را در گینس هم ثبت کند. شهریاری چهار ماه بیوقفه و هر شب کنسرت آنلاین برگزار کرده و طی این مدت بیش از پنج میلیون بازدیدکننده داشته که در نوع خود بینظیر است. با او درباره رکوردشکنیاش در این حوزه گفتگو کردهایم.
آخرین برنامهای که از شما به صورت آنلاین روی صحنه رفت و خبرش رسانهای شد، کنسرتی بود در اوایل بحران کرونا در برج میلاد.
کنسرتی که میگویید، پروژهای ارگانی بود که توسط شهرداری تهران و وزارت ارشاد تحت عنوان «نوروزخانه» در ایام نوروز برگزار شد و من نیز در آن حضور داشتم و روز چهارشنبه ۱۳ فروردین به اتفاق اعضای گروهم در برج میلاد روی صحنه رفتیم.
بعد سراغ کنسرتهایی رفتید که با برگزاری آنها رکورد زدید.
این برنامهها را شخصا بهصورت بیوقفه از استودیو و منزل خودم اجرا کردهام و گاه یک اجرا، دو ساعت و نیم به طول انجامیده است. جز دو، سه شبی که وفات بود، به مدت چهار ماه کنسرت آنلاین برگزار کردهام. همانطور که گفتم این کنسرتها به صورت خانگی و لایو توسط خودم برگزار شده و دلیل رسانهای نشدنش نیز همین موضوع است.
آیا اعضای گروهتان هم همراهیتان میکردند؟
خیر همه کنسرتها را به تنهایی اجرا کردهام. در این برنامهها میخواندم و قارمان و پیانو مینواختم.
بازخورد مخاطبان چگونه بوده و چقدر استقبال کردند؟
خوشبختانه طی این چهارماه بازخوردهای خوبی از سوی مردم دریافت کردم. از آنجا که در زمینه موسیقی آذربایجانی فعالیت میکنم با قشر گستردهای از مخاطبان مواجهم. یعنی از هر قشر و ردهای شنونده و بیننده دارم؛ از افراد مسن هفتاد، هشتاد ساله که با موسیقی آذری بزرگ شدهاند، گرفته تا ردههای سنی دیگر. اینکه فردی به تنهایی برای مخاطبان قارمان بنوازد و بخواند برای انبوهی از مخاطبان خوشایند است. چنین اتفاقی برای من نیز جالب است. به همین دلیل طی آن چهارماه با همان انرژی روزهای اول به اجرای برنامههایم ادامه دادم و با همان توان و انرژی نیز تا به پایان پیش خواهم رفت. کنسرتهای من در مدت زمانی طولانی برگزار شده، طبیعتا طی این مدت که کرونا مردم را درگیر کرده، همکارانم نیز کنسرتهای مجازی و لایو اجرا کردهاند، اما اینگونه نبوده که کسی کنسرتهای طولانی مدت برگزار کند. برخی خوانندگان و نوازندگان تا یک ماه لایو برگزار کردهاند، اما بیش از این نبوده و به چهارماه نرسیده است.
از قرار معلوم حدود پنج میلیون نفر اجراهایتان را دیدهاند.
بله و نمیدانم شاید در این زمینه شانس با من یار بوده است. اما موسیقی که کار کردهام اصطلاحا سنگین و رنگین است و ریشه دارد. این اصالت بخشی از دلایل توجه مخاطبان است. به هرحال موسیقی ریشهدار ماندگار است و همیشه مخاطبان خود را دارد. موسیقی آذربایجانی در سالهای پیش از انقلاب اسلامی نیز وجود داشته، اما در دربار و اماکن خاصی اجرا میشده که آن اجراها، کنسرتهای رسمی نبودهاند. پس از انقلاب برای عمومیت یافتن این موسیقی تلاش شد. شخصا سعی کردهام موسیقی فولکوریک آذربایجان را با سبکی فانتزی درآمیزم، دقیقا مانند کاری که رشید بهبود اف انجام میداد. موسیقی رشید بهبوداف نه سنتیِ سنتی است و نه کاملا کلاسیک. تلاش من نیز ارائه آثار در چنین سبک و سیاقی است. من در دهههای گذشته روی این موضوع کار کردهام و سعیام این بوده که به عمومیت یافتن این نوع موسیقی کمک کنم. البته ذات موسیقی آذربایجانی رنگین و متنوع و قوی است و به همین دلیل کار من تا حدودی آسانتر بوده است. قاعدتا مردم آذربایجان به موسیقی آذری علاقه دارند و این طبیعی است، اما اینکه فارس زبانان و اقوام دیگر نیز به موسیقیام توجه دارند جای بسی خوشبختی است. به هرحال ما آذری زبانها در مردم همه اقوام ادغام شدهایم و از یکدیگر جدا نیستیم. یعنی چه لر چه کرد چه بلوچ و چه ترک همه با هم فامیل هستیم. برای من همه اقشار و سنین اهمیت دارند و اینکه پیر و جوان و زن و مرد آثارم را بشنوند و دنبال کنند و به دیدن کنسرتهایم بنشینند، باعث خوشحالی من است.
شناخت خودتان از موسیقی آذربایجان و گونههایش چیست؟
من به مدت سی سال موسیقی آذربایجانی را با همان ریشههای اصیلش دنبال کردهام و طی این روند برای خوانندگان متعددی قارمان نواختهام. نسبت به اینکه استایل فلان خواننده صرفا مقامات موسیقایی است یا پاپ است یا آذری یا عاشیقی، تعصبی نداشتهام. یا مثلا به این موضوع که زبان فلان خواننده به فارسی نزدیک است یا خیر، توجهی نداشتهام. من با هنرمندان خوبی چون اسفندیار قرهباغی، رشید وطندوست و زندهیاد موذنزاده اردبیلی همکاری کردهام و تلاش این بوده از محضرشان نیز بهره ببرم و تجاربی را کسب کنم. من معتقدم موزیسینی که حتی در سبکی چون پاپ فعالیت کند، اگر نسبت به موسیقی اصیل منطقه خودش شناخت داشته باشد و آن را بلد باشد از دیگران جلوتر است و موسیقی پاپش نیز بهتر از هم سبکهایش خواهد بود. بیشک اگر موزیسینها نماد موسیقایی داشته باشند، در کارشان تاثیر میگذارد و آثار بهتری را ارائه خواهند کرد.
گفتهاید قرار است رکورد کنسرتهایتان را در کتاب گینس ثبت کنید. کاری هم انجام دادهاید؟
من وکیلی در آمریکا دارم که چند وقت پیش در اینباره با دو رسانه که کارشان رصد سایتهای موسیقی است، صحبت کرده بود. ماجرا از این قرار بود که طی صحبتهایی که با ایشان داشتم به او گفتم به مدت چهارماه بیوقفه کنسرت آنلاین برگزار کردهام. وکیلم تصور کرد با او شوخی میکنم که با او درباره جدیت موضوع صحبت کردم و گفتم طی این مدت برای مردم ایران و منطقهام ساز زدهام و خواندهام. اینگونه بود که ایشان هم کنسرتها را رصد کردند و درباره این اتفاق با رسانهها صحبتهایی کردند. افراد مذکور نیز گفته بودند اگر فردی در هر جای دنیا به مدت چهارماه کنسرت برگزار کند، کار مهمی انجام داده است. به این ترتیب وکیلم با بخش روابط عمومی گینس وارد تعامل شد و حال نیز روال ثبت رکورد در حال انجام است.
آیا در این رکورد تعداد مخاطبان نیز مدنظر است؟
خیر، اینگونه نیست که بگویم کنسرتهای من بیننده بسیار زیادی داشته. بیینده من ممکن است یک پنجم مخاطبان کنسرتهای خوانندهای چون سلندیون هم نباشد، اما در سبک و کار خودم طولانیترین لایو را داشتهام و موضوع مهم نیز برای مسئولان گینس همین است.
آیا این پروژه برایتان درآمد هم داشته است؟
هیچ، حتی طی این مدت پیشنهاداتی از سوی شرکتها و افراد برای تبلیغات وجود داشته و از من خواستهاند که در بک گراند اجراها محصول یا کالا یا اتفاقی را تبلیغ کنم، اما نپذیزفتهام. به هرحال برنامههایی که شبانه ۵ هزار نفر، هجده هزار نفر و بیست هزار نفر مخاطب دارند، برای انجام تبلیغات مناسبند. کافی بود هر کنسرت شبانه را در صفحه شخصیام استوری کنم تا مثلا هشتاد هزار نفر آن را ببیند، اما قبول نکردم؛ زیرا قرارم بر این بوده به خاطر مردم کنسرتهایم را رایگان برگزار کنم و نمیخواستم تصور کنند از کسی پول میگیرم تا برایشان برنامه اجرا کنم. به طور کلی من از مسائل و موضوعات مالی گذر کردهام و مهمتر از آن شادی دل میلیونها ایرانی است. البته من خوانندهای نیستم که روی صحنه خیلی تعظیم کنم و مانند برخی برای جلب توجه سینهخیز بروم. خوانندگان بسیاری دیدهام که جوان هستند و هر شب کنسرت برگزار میکنند و روی استیج قلب میکشند و برای مخاطبان بوسه میفرستند و هزار کار دیگر… تا مخاطبان و هوادارانشان را نگه دارند. حال انکه طی چند ماه گذشته هیچ خبری از این افراد نیست!
آلبوم هم داشتهاید؟
هشت آهنگ جدید داشتهام و در روزهای آینده اثر دیگری هم عرضه میکنم. به مخاطبانم قول دادهام هر دو هفته اثری جدید ارائه کنم. آهنگهایی دارم که قرار بود در آمریکا به صورت سی دی منتشر شوند. آنها را به صورت جداگانه و رایگان در دسترس عموم قرار خواهم داد. مدتی پیش برای ضبط چند اثر به ترکیه رفته بودم و کنسرتهایم را به مدت سه، چهار شب در این کشور برگزار کردم. حال چند روزی است به ایران آمدهام و چند روز دیگر کنسرتهایم را از سر میگیرم. این روند همچنان ادامه دارد و در خدمت مردم خواهم بود. معتقدم الان وقت بخشش و کمک به هنرمندان است. وقت همیاری و همکاری است. ارشاد میتواند با انجام تمهیداتی، بیمنت کنسرتهای متعدد برای خوانندهها برگزار کند و بگوید شما از این راه کسب درآمد میکنید و به چنین برنامههایی نیاز دارید، پس بیایید مثلا دوشب در فلان مکان تعبیه شده با رعایت تمهیدات و پروتکلها به اجرای برنامه بپردازید که متاسفانه این کار را نکرده است.
دیدگاهتان را بنویسید