استاد تهمورس شاهرخی، از هنرمندان پیشکسوت عرصه هنر موسیقی و آواز و از شاگردان اساتید برجسته فقیدی همچون محمود کریمی و ادیب خوانساری، یادداشتی را به یاد خسرو آواز ایران استاد محمدرضا شجریان، در اختیار ما قرار داده است. روایت چند خاطره شیرین از این دو همکلاسی و هم عصر.
به گزارش «موسیقی ایرانیان»، متن یادداشت تهمورس شاهرخی به قرار زیر است:
بنام آنکه جان رافکرت آموخت.
درود به همه هموطنان به ویژه هنرمندان که این روزها به خاطر آسمانی شدن استاد محمدرضا شجریان به سوگ نشسته اند.پهمه دوستان هنرمند آگاهند که موسیقی امروز ما در معرض بی مهری، کم توجهی و بلکه بی توجهی قرار گرفته است و به باور نگارنده هر هنرمندی موظف است به اندازه توان خود در این راه گامی هر چند کوتاه بردارد.
من هم به اندازه بضاعتم کتابی تحت عنوان پژوهشی درزندگی استاد سلیمان خان امیرقاسم خانی تألیف نموده ام و آلبوم شمع محفل را به این دلیل منتشر کرده ام که دیگر هنرمندان به ویژه آنهائی که در رده سنی ام هستند، به وظائف خود عمل نمایند؛ چرا که آنها موسیقی آوازی را بیشتر مد نظر دارند و آواز رکن اساسی موسیقی ما را تشکیل می دهد و معرف هویت فرهنگی ایران زمین است.
ماخاطره هایی با آقای شجریان داریم که نمی توان همه آنها را بازگو کرد. باری بعد از کلاس آزاد و دانشگاه هنر در محضر استاد میرزا محمود کریمی و در رادیو ادیب خوانساری، برای آموزش ردیف، آماده درک محضر استاد عبدالله خان دوامی شدم که آقای شجریان هم در آن کلاس بود. او گاها” قبل از تشکیل کلاس از من می خواست که درس را تکرار کنم؛ شاید برای ضریب اطمینان. من آنچه که ذهنم یاری می کرد، اجرامیکردم.
تا اینکه یک روز استاد دوامی به من گفت پسرجان شما روی صفای باطن خود، حرف کسی را زمین نمی زنی اما….ایشان اگر درس را بداند هم به شما می گوید تکرار کنید. نخست اینکه می خواهد بداند که شما می دانید؟ دوم اینکه اگر کم و کاستی وجود داشته باشد، جبران شود. من که همیشه غصه حرفهای نزده را می خورم شانسی زبانم باز شد و گفتم استاد دانا داند و پرسد و نادان نداند و نپرسد. استاد لبخند معنی داری زد و گفت آفرین یاد گرفتم مواظب خودت باش.
دیگر اینکه یک روز که از کلاس بیرون آمدیم، متوجه شدم که زنده یاد با شتاب بیشتری به دنبال رهگذری می رود که زیرلب نجوا دارد که هدف ضبط صدای رهگذر بود. بعد از چند دقیقه برگشت پرسیدم موفق شدی؟ گفت بله گفتم چرا ناراحتی؟ گفت ای کاش نمی گفتم بلندتر بخوان مرد رهگذر عصبانی شد و گفت :مگر من مطربم!
یکی از رخدادهای مهم درآن موقع سعی آقای شجریان در ضبط آهنگهای دوره قاجار چون عارف قزوینی، علی اکبر شیدا، امیرجاهد و دیگر آهنگسازان دوره قاجار بود که آقای دوامی از خواندن این آهنگها خودداری می کرد اما اگر فرصتی پیش می آمد، آقای شجریان آنها را ضبط می کرد. البته بعد ازمدتی شایع شد زنده یاد این آهنگها را ضبط و منتشر کرده است. بدیهی است که آهنگهای مزبور توسط خوانندگان عصر قاجار خوانده شده است و بعضی از دوستداران موسیقی که صدای خوانندگان قدیم رانشنیده اند این آهنگها را به نام خوانندگان جدید می شناسند.
پرسید یکی که عاشقی چیست؟ گفتا که چو ما شوی بدانی
آهنگ تاریخی مرغ سحر از نی داود، بعد از اجرای قمر الملوک وزیری،حداقل پنج خواننده دیگر آن را اجرا کردند. که انصافا”با تنظیم فرامرز پایور و با صدای نادرگلچین از همه، مرغ سحرتر به نظر می آید. ازهر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است. گرچه آقای شجریان در این راه زحمات زیادی را متحمل شده اند اما در مجموع از نظر مادی و معنوی از هنرشان بهره بردند و بدیهی است که اجرای آهنگهای دوره قاجار، نقش مهمی درشهرت و معرفی ایشان داشته است.
باری نخستین روزی که خدمت آقای دوامی رسیدم، برای امتحان از من خواست که گوشه نهفت از دستگاه نوا را بخوانم و من مجددا” به یاد خاطرات سالهای گذشته پیشکش روح استاد محمد رضا شجریان و عاشقان موسیقی ارائه می نمایم.
دیدگاهتان را بنویسید