به گزارش خبرنگار مهر، آرش امینی پژوهشگر، مترجم و یکی از رهبران ارکستر کشورمان که طی ماههای گذشته رهبری ارکستر سازمان صداوسیما را در کارنامه فعالیتی خود ثبت کرده، با پژوهش و ترجمه یکی از مطالب منتشر شده در یکی از رسانههای شناخته شده کشور آلمان همزمان با افتتاح فصل هنری ۲۰۲۲-۲۰۲۱ ارکستر فیلارمونیک برلین در روزهای کرونایی به بیان دیدگاههای خود درباره این اتفاق مهم هنری پرداخت.
امینی در مقدمهای برای متن ترجمهشده مصاحبه آندرا زیستشمان مدیر ارکستر فیلارمونیک برلین با رسانه «دی دبلیو» آورده است: «ارکستر فیلارمونی برلین یکی از بهترین و باسابقهترین ارکسترهای جهان است و اجراهای متعدد و ضبطهای متعدد آن از آثار موسیقی کلاسیک به رهبری هنرمندانی چون هربرت فون کارایان، کلودیو آبادو، سیمون رتل برای تمامی دوستداران موسیقی کلاسیک منبع و ماخذ به شمار میرود.
این ارکستر نیز مانند سایر ارکسترهای معتبر جهان موسیقی از ساختار مدیریتی حرفهای و کارآمدی برخوردار است و رمز موفقیتهای روز افزون این ارکستر در سایه همین مدیریت متمرکز بوده و هست. به بیان دقیقتر ارکستر فیلارمونی برلین نام و اعتبار خود را از رهبران خود به دست نیاورده و برعکس پیوسته این رهبران بزرگ جهان بودهاند که آرزوی رهبری این ارکستر را دارند. در واقع نقطه قوت تمامی این ارکسترها مدیریت حرفهای و کارآمد آنهاست نه رهبران ارکستر که باید گفت رهبر ارکستر عضوی است از اعضای ارکستر.
از سال ۲۰۱۷ خانم آندرا زیتشمان (Andrea Zietzschmann) به عنوان مدیر ارکستر فیلارمونی برلین کار خود را با این ارکستر آغاز کرد. زیتشمان از کودکی موسیقی را با یادگیری ویولن آغاز کرد. وی در دانشگاههای وین، فرایبورگ و هامبورگ تحصیلات خود را در رشتههای اتنوموزیکولژی، مدیریت بازرگانی و تاریخ هنر تا بالاترین سطوح ادامه داد. اولین فعالیت حرفهای وی که از اواخر دوران تحصیل به آن پرداخت مدیریت هنری ارکستر جوانان گوستاو مالر و سپس اپرای دولتی اشتوتگارت و هامبورگ بود. وی از سال ۱۹۹۷ با پیشنهاد و همکاری کلودیو آبادو ارکستر مجلسی گوستاو مالر را بنیان گذاشت و سالها سمت مدیریت این ارکستر را بر عهده داشت.
ارکستر مذکور هم اینک از معتبرترین ارکسترهای دنیاست که پیوسته با رهبران مهمان همچون گوستاو دودامل به روی صحنه میرود. با توجه به همین تجربیات درخشان خانم آندرا زیتشمان از سال ۲۰۱۷ به سمت مدیریت ارکستر فیلارمونی برلین منصوب شد.
متن زیر برداشت و ترجمهای است از مصاحبه با خانم زیتشمان که چند روز پیش توسط تلویزیون دی دبلیو آلمان انجام و محور آن مشکلاتی است که با همهگیری ویروس کرونا گریبانگیر ارکستر فیلارمونی برلین شده و خلاصهای است از برنامهریزیهای ارکستر در این دوران.
به علاوه «کنسرتهای ارواح» عبارتی است که در این گزارش به کنسرتهای آنلاین ماههای گذشته اطلاق شده و به نوعی اشاره به این دارد که دوران این کنسرتها دیگر به پایان رسیده است. کنسرتهایی که در ماههای اخیر نمونههایی از آنها در ایران نیز اجرا شد که البته خالی از انتقادات فنی و محتوایی نیز نبودند.
متن مصاحبه ترجمه شده توسط آرش امینی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته به شرح است:
کنسرت افتتاحیه ارکستر فیلارمونیک برلین ۷ شهریور امسال با اجرای آثاری از برامس و شوئنبرگ به رهبری کریل پترنکو روی صحنه رفت. بر اساس تصمیم شورای شهر برلین شیوه نامه سختگیرانهای برای امکان برگزاری کنسرتها در نظر گرفته شده است. این محدودیتها عبارتند از اشغال صندلی تماشاچیان بین حداکثر ۲۰ تا ۲۵ درصد ظرفیت سالن، رعایت فاصله جانبی مخاطبان، استفاده از ماسک در تمام مدت حضور، اجراهای بدون آنتراکت، اسکن بلیتها از راه دور، تهویه هوای مضاعف و سایر موارد.
از سوی دیگر نوازندگان نیز پس از ۵ ماه دورکاری بالاخره با رعایت فواصل تعیین شده و سایر تمهیدات تمرینات حضوری را از سر گرفتند.
* به طور کلی چشمانداز کلی شما از برنامههای آینده ارکستر چیست؟
زیتشمان: البته تعداد قابل توجهی از برنامهها به طور کلی حذف شدهاند، مانند برنامه سفر ارکستر به ایالات متحده که برای نوامبر سال جاری پیش بینی شده بود. بخش اصلی نگرانی ما آنجاست که با کاهش تعداد برنامهها بدیهی است که عده کثیری از مخاطبانمان را از دست میدهیم و این بدان معناست که با کاهش چشمگیری از درآمد ارکستر مواجه خواهیم شد، بنابراین نگرانیها برای سال آینده جدی تر هم خواهند بود.
* در دوران اوج همهگیری ویروس، مخاطبان کنسرتها اغلب از دلتنگی برای تکرار تجربههای لذت از یک کنسرت زنده سخن میگفتند. با شرایط فعلی آیا این نوع تجربیات تکرار شدنی خواهند بود؟ به هر حال مردم در گذشته در سالنهای کنسرت در کنار یکدیگر مینشستند و چون اغلب یکدیگر نمیشناختند با هم صحبتی هم نمیکردند. در واقع تنها کار گروهی شان دست زدن و تشویق هنرمندان در پایان هر قطعه بود. بنابراین سوال این است که تماشای یک کنسرت زنده چه تفاوتی با گذشته کرده است؟
زیتشمان: در پاسخ به این سوال باید اذعان کنم که گرمی یک کنسرت، موجی است که از سوی مخاطبان به صحنه و هنرمندان ارکستر روان شده و الهام بخش احساس آنها در هنگام اجرا میشود. من به تازگی در سالن بولز به تماشای یک برنامه کنسرت دعوت شده بودم. این برنامه با ارکستر بزرگی فقط برای ۱۵۰ مخاطب اجرا میشد. من خودم واقعاً احساس عجیبی داشتم. نوعی حس سترون بودن… در واقع احساس میکردم این ارکستر بزرگ به صورت خصوصی استخدام شده تا فقط برای شخص من بنوازد. البته شاید به نوعی معتقد باشید که خود این هم تجربه جالبی میتواند باشد اما فراموش نکنیم که نقطه تکامل یک اثر یا آفرینش هنری برخورداری حداکثری مردم از آن اثر هنری است.
*خانم زیتشمان شما از گرمی و انرژی که از سوی تماشاچیان به ارکستر القاء میشود سخن گفتید و اینکه این انرژی تا چه حد میتواند بر کیفیت اجرا موثر باشد. اما میخواهم خاطرنشان کنم ما اینک از ارکستر بسیار حرفهای و سطح بالایی به نام ارکستر فیلارمونی برلین صحبت میکنیم. آیا این انتظار نابجایی است که چنین ارکستر اصولاً نبایستی تحت تاثیر چنین مواردی باشد؟
زیتشمان: البته… ما با چنین شرایطی آشنایی داریم. به عنوان مثال در ضبط یک سی دی اصلاً شنوندهای وجود ندارد. موسیقی که به این نحو تولید میشود از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است و ضبطهای مطرحی از ارکستر فیلارمونی برلین وجود دارد اما من بر این باورم که علیرغم همه این اوصاف، لحظات شگفتانگیز اجرای یک اثر موسیقایی تنها در کنار شنوندگان است که به اوج بلوغ خود میرسند.
* در حال حاضر که مدت زمان برنامههای ارکستر کوتاهتر از گذشته است یعنی چیزی بین ۶۰ تا ۹۰ دقیقه بدون آنتراکت؛ در تدوین رپرتوار اجرایی از چه مواردی اجتناب میشود و به چه دلایلی؟
زیتشمان: بر اساس شیوهنامههای تدوین شده اینک حداکثر بین ۶۰ تا ۶۵ نوازنده روی صحنه جای میگیرند. به این صورت که بین نوازندگان سازهای زهی یک متر و بین نوازندگان سازهای بادی یک متر و نیم فاصله گذاری شده است. بنابراین باید قطعاتی مانند پساکالیای آنتون وبرن که به ارکستر کامل و پرتعداد نیاز دارد کنار گذاشته شوند. در واقع تا پایان فصل جاری خبری از اجرای سمفونیهای مالر، بروکنر یا ریچارد اشتراوس به گوش نخواهد رسید. شاید بتوان گفت خوبی ویروس کرونا این است که به ما یاد میدهد با انعطافپذیری بیشتری برنامهریزی کنیم و بیاموزیم که برای تدوین برنامههای کوتاهتر با خروجی و نتیجهی مثبت و مناسب تجربه اندوزی کنیم.
به هر ترتیب باید اذعان کنم که اگر شرایط فعلی تا دو فصل دیگر ادامه پیدا کند ارکسترها با بحرانی جدی برای ادامه حیات خود مواجه خواهند شد. ارکسترهای مستقل به ویژه بیشتر با این بحران دست به گریبان خواهند بود چرا که این ارکسترها فقط نیاز به اجرای صحنهای برای ادامه حیات خود دارند و نه اسپانسری دارند و نه سوبسیدی دریافت میکنند.
دیدگاهتان را بنویسید