امین حیایی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون ایران، این روزها چالشها و تجربههای جدیدی را تجربه میکند؛ چالشهایی از جنس داوری در مسابقه استعدادیابی «عصر جدید» که او را تبدیل به کاراکتری امیدبخش برای شرکتکنندگان کرده است تا حضور در تبلیغات بازرگانی که این روزها برخی دیگر از چهرههای مطرح دنیای بازیگری را هم به این حوزه کشانده است.
امین حیایی این روزها برای مردم کوچه و خیابان بیشتر با داوری «عصر جدید» شناخته میشود و نه تجربههای بازیگریاش و البته برایش جالب هم هست که این مسابقه اینقدر تاثیرگذار است و طرفدار دارد و مردمی که او را میبینند بابت رایهای سفیدش به او «دمت گرم» میگویند!
* ابتدا از این بگویید که بعد از سالها حضور سینمایی و دوری از تلویزیون، چطور در قامت داور یک مسابقه استعدادیابی به «عصر جدید» پیوستید و اصلاً احسان علیخانی درخواستش برای پذیرفتن داوری را با چه نکات یا پارامترهایی مطرح کرد؟
من قبل از اینکه وارد «عصر جدید» شوم پیشنهاد اجرا برای سه برنامه در تلویزیون داشتم اما علاقهای نبود که بخواهم به آنها جواب مثبت بدهم. از طرفی آنقدر مجریان توانمندی داریم که من فکر کردم اگر اجرای یکی از این برنامهها را قبول کنم تا زمانی که بخواهم مجری خوبی شوم و توانمندیهای یک مجری را به دست بیاورم، بخش زیادی از برنامه پیش رفته و من حتی اعتبار خودم را هم از دست دادهام. با این حال احسان علیخانی به من پیشنهاد داد که در نقش داور حضور پیدا کنم و این برایم جذاب بود.
* چطور برای اجرا وسوسه نشدید؟ چون الان خیلی از بازیگرها دوست دارند اجرا را هم تجربه کنند.
اتفاقاً پیشنهادات خیلی خوبی هم مطرح شد و حتی وقتی رد کردم، میخواستند با مسائل مالی نظر من را جلب کنند. با این حال من دوست نداشتم اجرا کنم و حتی فکر میکردم ممکن است به اعتبارم لطمه بزند.
شاید دستمزد همین کار یک هشتم پولی هم که بابت اجرا در تلویزیون به من پیشنهاد شده بود نباشد
* واقعاً اعتبار مساله اصلیتان بود؟
مسلماً. دوست نداشتم اعتباری را که در رشته کاری خودم به دست آورده بودم از دست بدهم. حتی خیلیها شاید بگویند اگر موسیقی را ادامه میدادم نسبت به بازیگری موفقتر بودم، ولی من نمیخواهم فعالیتم در موسیقی هم در حدی باشد که بازیگریام را تحتالشعاع قرار دهد. به ویژه که «اجرا» نیاز به اطلاعات عمومی در حوزه سیاست، فرهنگ و… دارد که من احساس میکردم چنین اشرافی ندارم. من ترجیح میدهم نردبان کاری خودم را بالا بروم و داوری هم را به خاطر عشق به این بچههایی که از سراسر کشور میآیند و دوست دارند دیده شوند قبول کردم که شاید دستمزد همین کار یک هشتم پولی هم که بابت اجرا در تلویزیون به من پیشنهاد شده بود نباشد.
* شرط خاصی برای داوری داشتید؟
شرط خاصی نداشتم دوست داشتم فرایند کار را بدانم و وقتی صحبت کردیم و دیدم احسان علیخانی با چه عشقی کار میکند و چقدر دغدغه و هیجان دارد، فهمیدم او پای کارش و بچهها میایستد پس میتوان با او کار کرد.
* نکتهای درباره دستمزدتان در مسابقه گفتید؛ پیش از این مطرح شده بود که دستمزد شما از باقی داوران بیشتر است؛ خودتان اطلاعی نسبت به باقی دستمزدها دارید؟
خیر، نه میدانم و نه میپرسم، چون دستمزد خصوصی است.
* معمولاً برخی از هنرمندان یا بازیگران کار در تلویزیون را قبول نمیکنند و میگویند به جای صرف وقت روی یک کار تلویزیونی، میتوانند در چند اثر سینمایی حضور داشته باشند و اتفاقاً دستمزد بیشتری هم بگیرند. به ویژه که «عصر جدید» پروژهای سنگین و طاقتفرساست. شما هیچ گاه درباره این محاسبات فکر نکردید؟
برای من این جذاب بود که بعد از این همه سال حضور در فیلمهای سینمایی، بچههایی که مرا در خیابان میبینند، «داور عصر جدید» خطابم میکنند، نه «امین حیایی»! پس این مسابقه اینقدر تاثیرگذار بوده است که مخاطب همه نقشهای مرا فراموش کرده است (میخندد) و من هم اتفاقاً دوست دارم در کاری حضور داشته باشم که همین قدر اثر داشته و موفق باشد.
از طرفی این برنامه به بچهها امید میدهد. خانوادههایشان راضی هستند، ما را دعا میکنند و همین دعای خیر آنها برای هفت نسل ما بس است. من ابتدا به همینها فکر میکنم تا دستمزد. این روزها میبینیم که اگر سلامتی نباشد، میلیارد میلیارد هم که داشته باشید، کمکی به شما نمیکند. پس باید عشق و محبت و اعتبار را دریابید. پول مرحله آخر است. نه اینکه بگویم ارزشی ندارد چون زندگی با پول میچرخد و اگر نباشد این چرخ پنچر است! یا میلنگد و تا آخر زندگی باید لنگ لنگان بروید اما برای من اولویت نیست، شرافت و انسانیت و مرام برایم اولویت دارد.
عوامل همین برنامه «عصر جدید» شبانه روز برای کار میآیند، از همه چیز میگذرند و حتی از خودشان میگذرند درحالیکه ممکن است کرونا بگیرند، اما میآیند تا برنامه ادامه پیدا کند. خود ما فکر میکنیم اگر نیاییم شاید یک تیم ۳۰۰ نفره تعطیل شود. این برنامه در همین شرایط که کار نیست، اشتغال به وجود آورده است، امیدهایی را در شرکتکنندهها زنده کرده است و حتی خود پدر و مادرها هم برای فرزندشان که شاید درس و مدرسه را رها کرده است، امید دارند.
* شما از بازیگرانی هستید که به تبلیغات بازرگانی هم ورود کردهاید. در این حوزه هرچقدر هم حساسیت داشته باشید باز هم معمولاً وقتی یک بازیگر حرفهای وارد این حوزه میشود نوعی واکنش منفی نسبت به آنها شکل میگیرد. آیا برای ورود به این میدان هم اولویتها و وسواسهایی داشتید؟
من برای همین تبلیغات هم سالها صبر کردهام. سالها پیشنهادات زیادی به من میشد و قبول نمیکردم چون میخواستم تبلیغی که بازی میکنم در شأن من باشد یا بتوانم به آن تبلیغ اعتماد کنم و به اعتبارم لطمه نخورد.
* این روزها سریال «آقازاده» را هم در شبکه خانگی دارید که با زبانی صریح وارد برخی موضوعات و واقعیتهای حساس روز شده است. فکر میکنم هم به لحاظ محتوا و مضمون و هم به لحاظ بازیگری چالش جدیدی در کارنامه شما محسوب میشود.
من قبلاً نقش وکیل را بازی کرده بودم، اما این سن و سال را نداشتم و تیپ شخصیتی هم برایم متفاوت بود. فیلمی به نام «سیب سرخ حوا» بود که اتفاقاً اولین نقش اصلی من بود و با نیکی کریمی همبازی بودم اما ایفای نقش وکیل در «آقازاده» برای من یک چالش بزرگ بود و نوعی پختگی برایم به همراه داشت.
* سختی این چالش برایتان در چه قسمتهایی بیشتر بود؟
در قسمتهای دادگاه که صبح فیلمنامه را به ما میدادند و من باید ۱۰ صفحه دیالوگ وکالتی و دفاعیه را حفظ میکردم! جملات یکی از یکی ثقیلتر و سختتر بود و اگر به زبان اسپانیایی حرف میزدم راحت تر از این دیالوگها بود. (میخندد)
صحنههای دادگاه را نمیشد مدل یک پلان سکانس درآورد، چون ریاکشنها و واکنشهای حضار را هم لازم داشتیم و کارگردان باید تاثیر سخنان من روی حضار داخل دادگاه را هم به تصویر درمیآورد. به همین دلیل سکانسها را منقطع، منقطع میگرفت و من پاراگرافهایی حفظ میکردم و بخشی را تصویربرداری میکردیم و باز پاراگراف بعدی را بعد از صحنههایی دیگر میگرفتیم و با خود فکر میکردم الان هنرورانی که نقش حضار داخل دادگاه را دارند با خود فکر میکنند چرا دیالوگهایم را حفظ نکردهام. (میخندد)
* در کنار تجربههای جدیتان در بازیگری مشابه همین سریال «آقازاده»، طی این سالها کمدیهایی هم بازی کردهاید که برخی آنها را سخیف و یا لوده دانسته و به آنها نقدهایی داشتهاند، نظرتان نسبت به این انتقادها چیست؟
سلایق مختلف است و نمیتوان آن را ملاک قرار داد و گفت از این پس من باید خط کاریام را عوض کنم. من هر کاری را که حس کردم، میگیرد و مردم دوستش خواهند داشت، با آن میخندند و لحظاتش برایشان شیرین باشد، بازی کردهام.
* اساساً این عنوان کمدی مبتذل و یا سخیف را قبول ندارید؟
برای برخی مبتذل به نظر میآید، برای برخی سخیف است و برای بعضی هم میتواند جذاب باشد. برخی میگویند دمت گرم که در این فیلم بازی کردی و باز برعکس برخی میگویند چرا در این فیلمها بازی میکنی. با این حرفها نمیتوان جلو رفت. من به تقدیر اعتقاد دارم و در مسیری که برایم پیش میآید جلو میروم و در همه اینها سعی دارم حس خوبی را به جامعه منتقل کنم.
* چندی پیش ویدئویی از «عصر جدید» پخش شد که از تماشاگران داخل سالن پرسیده بودند آیا امین حیایی برای تفریح به برنامه آمده است و نیمی از سالن پاسخ بله دادند. ویدئویی که در شبکههای اجتماعی هم خیلی دیده شد و برخی هم تحلیلهایی نسبت به آن ارائه دادند. ممکن است این تفکر به دلیل سختگیریهای برخی دیگر از داوران باشد و این سختگیریها باعث شود مردم فکر کنند لزوماً هر کسی سختگیرتر است در کار جدیتر است؟
فکر نمیکنم این باشد. مردم ما خیلی باهوش هستند و میتوانند قضاوت کنند. شاید اصلاً این سوال درست نبود که بپرسند امین حیایی برای تفریح آمده است یا کار. واقعیت همین است که من نه به خاطر پول که برای عشق به این کار به «عصر جدید» آمدم. برخی هم در کامنتها میگفتند تو که پولش را گرفتهای پس چرا منتش را میگذاری!
من به خاطر عشق به تلویزیونی آمدهام که تا دورافتادهترین نقاط کشور محصولاتش پخش میشود و مردم آن نقاط فقط به همین رسانه دسترسی دارند. من که به اندازه کافی دیده شدهام و دیده شدن زیاد دیگر نفعی ندارد، جز اینکه بیشتر زیر ذرهبین قرار میگیرم، مواخذه و یا حتی قضاوت میشوم. من هر چه بیشتر دیده شوم زندگی برایم سختتر میشود و فقط به خاطر عشق است که وارد این کار شدهام و البته واقعاً منتی هم ندارم.
* و همین عشق و امید دادن است که باعث میشود بیشتر بخواهید ضربدر سفید بدهید و کمتر در قضاوتها سختگیری میکنید؟
بله. البته من شاید در مرحله اول احساس میکردم کسی استعدادی دارد و دوست داشتم این امید را در او زنده کنم و برای همین حتی اگر اجرای ضعیفی داشت به او ضربدر سفید میدادم و فکر میکردم تحت آموزشهای یک مربی درست میتواند موفق شود. اما در مرحله دوم همان فرد چون تحت نظر مربی بوده است انتظار مرا بالا میبرد و سختگیرتر میشوم. به هر حال ما حکم قاضی را داریم و باید عدالت را اجرا کنیم.
میدانم.
* دارا حیایی پس از ایفای نقش در فیلم «شعلهور» چندی پیش هم در سریال «از سرنوشت» بازی کرد و اتفاقاً کاراکترش شباهتهایی هم با برخی از نقشهای شما داشت چطور او را در مسیر ورود به بازیگری راهنمایی کردهاید؟
بیشتر توصیه میکنم که اخلاق حرفهای داشته باشد.
من نه پیشنهاد دادم «دارا» وارد این کار شود و نه دوست داشتم وارد شود، چون میدانم در این حرفه با چه مشکلاتی مواجه هستیم. به هر حال باید تحمل داشته باشد، انعطاف پذیر باشد و جنبه نقد و حتی ناسزا شنیدن را هم داشته باشد
* در کارگاه خودتان آموزش دیده است؟
یک دوره حضور داشت اما قبل از پایان دوره، پیشنهاد بازی در سریال «از سرنوشت» به او داده شد و دیگر نتوانست در کلاسها شرکت کند.
* مثل خیلی از هنرمندان که نمیخواهند فرزندشان وارد همان حرفه شود نگران نبودید؟
تنها نگرانی من اخلاقیاتش بود که از او میخواستم برخی از اصول را رعایت کند مثلاً در کار به همه احترام بگذارد تا آنها هم به او احترام بگذارند و اینکه دقت کند کارگردان، فیلمبردار، گریمور و… از او چه میخواهند. توصیههایم بیش از اینها نبوده است؛ من نه پیشنهاد دادم وارد این کار شود و نه دوست داشتم وارد شود، چون میدانم در این حرفه با چه مشکلاتی مواجه هستیم. به هر حال باید تحمل داشته باشد، انعطاف پذیر باشد و جنبه نقد و حتی ناسزا شنیدن را هم داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید