ایلنا نوشت: شاهرخ فروتنیان میگوید: ماندگاری در بازیگری اهمیت بیشتری از ورود به این حرفه دارد. به نوعی هنر را نمیتوان به کسی تزریق کرد و هنرمند بودن از درونیات هر آدمی شکل میگیرد.
درباره نحوه ورود چهرههای تازه به عرصه بازیگری و چگونگی ماندگار شدن در این حرفه گفت: شما فقط در مورد بازیگری آن را مطرح میکنید، من این موضوع را به هنرمند بودن تعمیم میدهم. هنرمند بودن مانند خردمند بودن است. چیزی نیست که اتفاقی باشد. یعنی حتما آدم خردمند و هنرمند بدون اینکه تنها هدفش شهرت باشد، مجموعهای را از کارها دنبال میکند. شاید عنوانی که اکثرا دنبال آن هستند، شهرت باشد که گاهی آن را با هنرمند بودن اشتباه میگیریم. هنرمند بودن بسیار مسئله پیچیده و سختی بوده و از درونیات هر آدمی شکل میگیرد که فکر میکنم ریشه آن در کودکی و به جاذبههایی که در طول عمر فرد مهم بوده مربوط میشود. به نوعی هنر تمام آرتیستهای که در هنرهای مختلف فعال هستند، به درونشان مربوط میشود. نمیتوان هنر را به کسی تزریق و از بیرون چیزی به فرد اضافه کرد.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم در مورد حیطه بازیگری هم صحبت کنیم، همگی میدانیم که خیلی افراد با عنوان چشم و ابرو و زیبایی به این حرفه ورود پیدا کردهاند. اما به نظرم ماندگاری در این قضیه خیلی مهمتر است. وقتی ریشه شما که به سواد، آگاهی و جامعهشناسی مربوط میشود، عمیق باشد، خیلی اهمیت بیشتری دارد. بازیگری مقولهای است که افراد در آن خیلی سریع به قله میرسند ولی ادامه دادن و استمرار در راه است که بعد از آن اهمیت پیدا میکند.
فروتنیان افزود: به نظرم اینکه یک بازیگر چقدر خود را در این حرفه حفظ میکند مهم است. شخصا با افرادی بسیاری برخورد میکنم که میگویند ما در این زمینه استعداد داریم. هرجا هم که هستیم، صحبت همین است. چراکه همه علاقمند هستند که بازیگر شوند و نمایشی از خودشان داشته باشند، بدون اینکه اصلا به نمایش فکر کرده باشند و بدانند عنوان آن چیست و چرا و به چه دلیل ما یک حالت یا حسی را بروز میدهیم.
بازیگر سریال «همگناه» همچنین درباره اینکه یک بازیگر تا چه اندازه میتواند کارهای گزیدهای را انتخاب کند که در این حرفه ماندگار شود، اظهار داشت: شرط اول این موضوع اقتصاد است. اینکه شما به عنوان بازیگر چقدر درگیر اقتصاد ماجرا باشید. منتها شور و شیدایی هم هست که ممکن بوده اتفاق دیگری را رقم بزند. به عنوان مثال خسرو شکیبایی این خصیصه را در تمام دوران کاریاش داشت و به نوعی بازیگری در وجودش بود. به طور کلی نیز به همین صورت بوده. یعنی یک چیزی در وجود آدم است که نمیشود آن را نادیده گرفت.
وی در ادامه بیان کرد: صبر یکی از ملزومات اصلی این قضیه است ولی اکثرا نمیخواهند این صبر را بپذیرند. اگر شما نگاه کنید، کسی که فوق تخصص مغز هم میگیرد، علاوه بر دوران دبیرستان و گذراندن ۸ سال دوره عمومی، تخصص و فوق تخصص خود را با سالیان زیادی کار و استمرار در حرفهای به دست میآورد. در نتیجه چطور ما توقع داریم که یک جوان ۲۱ ساله بگوید من اوج خلاقیت هستم. البته ممکن است باشد ولی باید ببینیم که خروجی آن چیست و اینکه میتواند تداوم داشته باشد. به نوعی با پذیرفتن نقشهایی که خوب نیست، زود معمولی نشود.
فروتنیان در ادامه اظهار داشت: نه گفتن در وادی بازیگری خیلی کار سختی است. خدا آقای انتظامی را بیامرزد؛ یکی از دلایلی که در این کار ماندگار شدند این بود که به راحتی نه میگفت. بر همین اساس هم همیشه از نقشهایی که بازی کرده بود دفاع میکرد. در نهایت باید ببینید که هر کس چطور به موضوع نگاه میکند. اگر برای برخی نمیشود به این خاطر بوده که شاید حواشی نمیشودهای ما خیلی بیشتر از موارد اصلی است. وگرنه کسی که ماندگاری بخواهد میشود.
این بازیگر همچنین درباره بازی در سریال «همگناه» و اینکه چرا با اتمام فصل اول هنوز خصوصیت بیشتری از شخصیت او نمایان نشده، بیان کرد: در فصل دوم مجموعه «همگناه» اتفاقات خیلی زیادی رخ میدهد که وجهههای بیشتری از شخصیت من هم نمایان میشود. حسام این است که بعد از پخش فصل دوم، حتی کسانی که تا آن زمان این سریال را ندیدهاند، اگر قسمتهای بعدی را ببینند، مشتاق میشوند که متوجه شوند در فصل قبل چه اتفاقی رخ داده است و به فصل اول سریال رجوع میکنند. چون وقتی خودمان هم فیلمنامه را میخواندیم، در همان چند قسمت اول که معرفی شخصیتها بود، اینکه سرنوشت افراد چه خواهد شد برایمان علامت سوال بود. در ادامه میبینید که چقدر هوشمندانه سریال به سمتی میرود که آدمها کاملا درگیر قصه شده و یک بروز و درونریزی عجیب و غریبی دارند.
دیدگاهتان را بنویسید