×
×

شاید بگویند کرونا دوربین مخفی بود!

  • کد نوشته: 380157
  • 23 اردیبهشت 1399
  • ۰
  • شاید بگویند کرونا دوربین مخفی بود!

  • ایسنا نوشت: اکبر اکسیر با شوخی به مزایای کرونا اشاره می‌کند و می‌گوید: شاید بعد از مدتی بگویند کرونا بزرگترین شوخی سال بود، یک دوربین مخفی جهانی تا ظرفیت مردم دنیا را با آن بسنجیم!

    این‌ شاعر و طنزپرداز درباره ضرورت نوشتن طنز برای کرونا و مشکلات نوشتن در این زمینه، اظهار کرد: کرونا یک فاجعه جهانی است. همیشه گفته‌ام طنزپردازان جنبه‌های پنهان جریان را رو می‌کنند و هرگز به اوج فاجعه نمی‌پردازند. ماجرای کرونا خیلی دردانگیر و غم‌انگیز است و واقعا تراژدی مهمی است؛ کسانی‌که در عزای خانواده و فامیل نشسته‌اند و حتی اجازه ندارند مجلس ترحیمی بگذارند و برای عزیزشان سوگواری کنند. از طرف دیگر، عامل بیکاری، فقر اقتصادی و ویرانی جهانی شده است. اما چون طنزپردازان فرشته‌هایی هستند که کمی خرده‌شیشه دارند برای شادی روح بازماندگان و برای آن‌هایی که این ‌روزها در خانه‌ها نشسته‌اند و از خانه‌نشینی‌ خسته‌اند، مجبورند فضای خوبی ایجاد کنند.

    او سپس با بیان این‌که کرونا هر بدبختی‌ای داشت، مزایایی هم دارد، گفت: حدود دو ماه است که با ملیحه‌ خانم در خانه تنها هستم و تازه متوجه شده‌ام خانم‌هایی که در خانه هستند، چقدر  زحمت می‌کشند که تا امروز  از دید همسران‌شان پنهان بوده است. گمان نمی‌کنم هنرمندانی که در خانه نشسته‌اند بتوانند به آفرینش‌های هنری بپردازند، همین‌ که این واقعیت‌ها را ببینند بهترین راه‌کار برای فعالیت‌های‌شان در آینده‌ است

    او در ادامه متذکر شد: وقتی آیندگان به این روزها فکر کنند، همچنان که ما به حمله مغول فکر می‌کنیم و خاطرات تلخی را از آن دوران به یاد می‌آوریم، خاطرات تلخ بهار ۹۹ و اسفند ۹۸ را به یاد می‌آورند. البته لابه‌لای این‌ها خاطرات شیرینی‌ هم داریم؛ چقدر  زیباست که  همه در خانه‌های خود نشسته‌اند و میوه‌های قسطی‌شان را می‌خورند، چقدر زیباست که فرزندان تکلیف‌شان را  روشن کردند و هر لحظه مزاحم مادربزرگ نمی‌شوند و مادربزرگ و پدربزرگ هم انتظاری از  فرزندان خود ندارند. ملیحه به من می‌گوید فلانی ما امروز تازه می‌فهمیم که هنرمندان زندگی نکرده‌ و ماه عسل نداشته‌اند. این سه چهار ماه کرونایی ماه عسل تمام شاعران و نویسندگان است و به جای  این‌که مانند یه تکه گوشت در گوشه‌ای بنشینند و از خانه و خانواده‌شان بی‌خبر باشند با بچه‌ها و نوه‌های‌شان یک قل دو قل بازی می‌کنند. من از شنیدن خبر مسرت‌بخش بازی‌های خانگی و دونفره و چندنفره خیلی خوشحال می‌شوم. تازه دنیا دارد روی دیگر خود را نشان می‌دهد.

    این‌ طنزپرداز سپس با بیان این‌که به‌نظرش دنیای پساکرونا دنیای زیبایی خواهد بود اظهار کرد: بعد از کرونا همه بدون این‌که وسواس گرفته باشند بهداشت را رعایت خواهند کرد؛ مثل من که آن‌قدر دست‌هایم را شسته‌ام که ملیحه می‌گوید فلانی تقلب‌های کلاس چهارمت بعد از ۶۰ سال پیدا شده است! امیدوارم مردم به جای این‌همه بدبینی و نفرت و آزردگی و افسردگی این قسمت از کرونا را هم ببینند. ما کجا می‌توانستیم شاهد این مسئله باشیم که  با دستکش بیرون برویم و وقتی به خانه آمدیم دست‌های‌مان را ضدعفونی کنیم؟! نسل من یک‌دفعه در تشت توسط مامای محلی شست‌وشو داده می‌شد و دفعه آخر هم در  غسال‌خانه توسط مرده‌شور محترم. این‌ها نشان می‌دهد انسان‌های امروزی چقدر در غفلت بودند، کرونا آمد و مردم را بیدار کرد که ای مردم چیزی به نام بهداشت داریم. شاید هم بعد از مدتی بگویند کرونا بزرگترین شوخی سال بود، یک دوربین مخفی جهانی تا ظرفیت مردم دنیا را با آن بسنجیم.

    شاعر «زنبورهای عسل دیابت گرفته‌اند» با بیان این‌که طنزنویسان از  موقعیت‌های مختلف طنز و یا انیمیشن می‌سازند، اظهار کرد: من همه این‌ها را در برنامه‌های تلویزیونی  و در رسانه‌ها می‌بینم و می‌خوانم، اکثرا هم بسیار جذاب است. من افتخار می‌کنم که کشور ما به وسیله ویروس کرونا توانست به انباشت مهمی از طنزنویس، طنزپرداز و طنزساز برسد. تا دیروز خیال می‌کردم  بعد از درگذشت آقای عمران صلاحی و ابوالفضل زرویی دیگر هیچ طنزنویسی در ایران به  دنیا نمی‌آید، اما کرونا باعث شد ما دو میلیون طنزپرداز پیدا کنیم! وظیفه صدا و سیما این است که به جای پرداختن به برنامه‌های خسته‌کننده، پول بدهد و از مردم فیلم‌ها و خاطرات‌شان را  بخرد و روی‌شان سرمایه‌گذاری کند، آن‌وقت خواهد دید از شبکه‌های آن‌سوی آب‌ها بیشتر بازدیدکننده خواهد داشت.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *