به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پوریا شکیبایی، روز گذشته (پنجشنبه هفتم فروردین)، مهمان منصور ضابطیان در برنامه «فرش بنفشه» رادیو ایران بود. برنامه «فرش بنفشه» به تهیهکنندگی زهرا قائدی و محمد اسماعیلپور، هر روز ساعت ۱۷ از رادیو ایران پخش میشود.
ابتدا، پوریا شکیبایی درباره وضعیت زندگی در قرنطینه گفت: «آرزو میکنم سال جدید سالی پر از خوشی و خنده باشد. اصلا به شکل شعاری نه، به شکل واقعی در خانه هستم. امروز دقیقا در ماه دوم قرنطینه هستم. چون من به دلایل زیادی که داشتم از یک خانه به خانه دیگری نقل مکان میکردم، دیگر وقتی در خانه جدید ماندم بیرون نرفتم. به شدت تحت فشار هستم. کتابها را میخوانی. فیلمها را میبینی و متوجه میشوی هنوز زمان داری. سخت است اما قسمتی از مبارزهای است که همه درآن سهیم هستیم. باید با یک موجود موذی که ناخوانده به زندگی ما آمده است، مبارزه کنیم. در خانه ماندن قسمتی از مبارزه با این ویروس است.»
او در ادامه افزود: «یک خط باریکی وجود دارد بین اینکه این پدیده را معجزه ببینیم یا بلا و عذاب. یک بزرگی که کارگردان است، میگوید اگر یک پوست موز زیرپای کسی برود و زمین بخورد، کمدی میشود. اما اگر شما پوست موز زیرپایتان برود و زمین بخورید به تراژدی تبدیل میشود. چون زمین خوردهاید و دردناک است. الان هم اگر بخواهیم به این فکر کنیم که یک سری از هموطنانمان عزیزانشان را بر سر این موضوع از دست دادهاند. درس و حکمتی وجود دارد که به مشیت خداوند آن آدم ازدنیا رفته است. اما در حال حاضر خوشایند نیست. برای کسانی که نگرفتهاند و اطرافیانشان درگیر این بیماری نشدهاند و کسی را از دست ندادهاند دعواهای سیاسی از بین رفته است و آرامشی دارند، همه جا خلوت شده و زمین دارد نفس میکشد. خط باریکی است بین عشق و نفرت. این دو در طول تاریخ بشریت بوده است.»
پوریا شکیبایی درباره تولد پدرش گفت: «پدرم ششم فرودین به دنیا آمدهاند اما به همه میگفتند هفتم فروردین یک روز کم به دنیا آمدهام. چون دوست داشتند در روز هفتم فرودین به دنیا آمده باشند چون عدد مقدسی بود برایشان. پدرم و من در ارتباطی بودیم که معمولا چون مشغله داشتند کمتر پیش میآمد که در کنار من بنشینند و برای تربیت کردن من وقت بگذارند ولی همیشه چیزی را به من میگفتند و بار اولی نیست که این را میگویم. توصیهای بود که کلید همه چیز بود. میگفتند پوریا محبوب باش. این تنها چیزی بود که همیشه میگفتند.»
فرزند خسرو شکیبایی ادامه داد: «پدرم می گفت، هر جا هستی باش اما محبوب باش. جمعی از خصوصیات خوب در پدرم بودند که موجب محبوبیت او میشد. گذشت، یکی از اینها بود. در سینما به شدت سختی کشیدند. از نظر مالی به شدت سختی کشیدند. هیچ وقت نشد که بخواهند به دلیل اجحافهایی که وارد شده است، واکنشی نشان بدهند. دفعات زیادی من و مادرم صدایمان درآمد که باید کاری کرد. وگرنه مردم فکر میکنند دیواری کوتاهتر از ما وجود ندارد. اما او همیشه ما را به آرامش و صبوری دعوت میکرد. همیشه میگفت بخشیدن راحتتر است. این آرامش کماکان ادامه داشت در خانواده ما. به سکانداری ایشان خیلی راحتتر میبخشیدیم. اگر سکان دست من بود، شاید طور دیگری رفتار میکردم. اما پدر همیشه خط مشیاش بخشیدن بود. به همین دلیل وقتی از همه چیز میگذری اینطور نیست کاری در قبال تو انجام داده باشد.»
شکیبایی در پایان درباره برنامههایش برای سال ۹۹ گفت: «من به شدت نقشههای زیادی دارم. تا ۱۳۰ سالگی برای زندگیام نقشه دارم. میدانم که یک انسان اینقدر عمر نمیکند. اما گفتم اگر هر کدام نشد بعدی را انجام میدهم. برنامههایم فقط برای تداوم زندگی و زنده ماندن است. در سال ۹۹ یکسری قراردادهایی را میخواهم ببندم که امیدوارم بشود. من فقط وفقط چیزی که دوست دارم اتفاق بیفتد این است که در دل مردم به عنوان یک انسان خوش بدرخشم. مطمئنم ۹۹ سال خوبی است برای همه ما. منکر این هستم و دوست ندارم بگویم سالهای اخیر برای ما بد بوده است. ما درس گرفتهایم و آدمهای قویتری شدهایم. ما از کرونا درس گرفتهایم.»
دیدگاهتان را بنویسید