هامان خلیلی آهنگساز و نوازنده تار، به یاد زنده یاد خوشرو یادداشتی منتشر کرد.
به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، هامان خلیلی آهنگساز، نوازنده تار و مؤسس گروه موسیقی نوا، در پی درگذشت خوشرویِ مازندران دلنوشته ای را ارائه کرده که متن آن به قرار زیر است:
استاد ابوالحسن خوشرو ، با عشق و تلاش جریانی نو در موسیقی آوازی و حتی موسیقی سازی مازندران ایجاد کرد.
فرم خوانش ، نوع تحریر های متنوع و متفاوت (به لحاظ جنس تحریر) صدای لله وای متفاوت به لحاظ صداگیری از ساز ،همه نشان از نبوغ ، دانش بالا و تلاش زیاد این هنرمند بزرگ بود.
هم زمانی این هنرمند با استاد احمد محسن پور نوید جریانی نو در موسیقی مازندرانی بود که نتیجه اش سال ها بعد کاملا مشهود بود. شکل گیری جریان های فکری انقلابی که اتحاد مقطعی و دنباله روی از تفکرات حزبی و فلسفی آن دوره را در پی داشت باعث شد این دو استاد که در آن دوران جوان و پر انرژی بودند با مدد از نوازندگان کم نام ولی بسیار قدرتمند مقامی آن دوره (استاد حسین طیبی و …) که بعدها همگی جزو بهترین ها و افتخارات مازندران شدند مانند جریان چاووش با هدف فکری و ایدئولوژیک خاص خود که درستی یا اشتباه آن مورد بحث بنده نیست به دور از آلودگی کنونی فضای هنری دست به تولید ، تحقیق و تربیت هنری بسیار ارزشمندی بزنند.
هدف گذاری صحیح و سیستماتیک این هنرمندان تا سال ها ادامه داشت که منجر به خلق آثار ، احیا و نو آوری های بزرگی در موسیقی فولک مازندران شد.
قدرت و توانمندی بالای نسل دیروز این موسیقی حتی باعث ارتباط بسیار ارزشمندی با اساتید ملی ما همچون هوشنگ ابتهاج ، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، محمدرضا شجریان ، علی اکبر شکارچی ، جمشید عندلیبی ، محمدرضا درویشی و…. بسیار دیگر بزرگان شد که موسیقی نسل جوان مازندران بسیار از این روابط بهره برد و باعث رشد بسیار بزرگی در موسیقی مازندران شد.
تحقیق و پژوهش به معنای واقعی کلمه ، روستا به روستا ،محله به محله انجام میشد با دانش صحیح و بدون چشم داشت مالی ، نه به مانند اکنون با بودجه سنگین و نتایج کم و پژوهشگرانی که حتی الفبای موسیقی را نه میدانند نه خوانده اند نه نواخته اند و نه تأثیری و دغدغه ای برای نسل جوان دارند.
ابوالحسن خوشرو شخصیتی مردمی ، با سواد در کار خود ولی افتاده ، گویی موسیقی و او با هم یکی شده اند و واحد، عشق در کلام او همچون خوانش او موج میزد ، آزارها دید از بعد پیروزی آن دوران، از خودی و غیر خودی ، ولی فقط گویی چیزی که میدید ذات پاک موسیقی بود .
در دوران بیماری اش بسیار افرادی بدون درک شرایط ایشان و خانواده اش رفتند و جولان دادند و عکس گرفتند و او باز هم خواند و نواخت و عشق داد؛ ولی مانده ام در کار این قوم کم خرد که نه موقعیت میشناسند نه درکی از حال بیمار دارند و نه حال خانواده ، از آن خواننده بد صدا که چه بر سر گوش استاد آورد تا فیلمی برای اینستاگرام خود تهیه کند تا آن کج فکر بی خرد که نفهمید که تمام این سال ها چه بر سر او آورد و باز هم رفت و عکس گرفت و تصویر گرفت و گرفت و گرفت…
شاید ما ویروس هایی شده ایم که خود نمیدانیم…
ابوالحسن خوشرو به واقع زنده و جاریست در گوش ها و جان ما… شاید فقط این داغ بر دل خانواده او همیشه سنگینی کند ، به عنوان پدر ، همسر ، برادر … ولی برای من و ما او زنده است و جاری ..
ابوالحسن خوشرو ، خواننده ، نوازنده ، معلم ، نوا ساز موسیقی مازندران است و هنوز هم هست ، هر کسی که در موسیقی مقامی مازندران دو بیت سالم میخواند و مینوازد تنش به تن او خورده ، سخت است این همه بار را یک تنه به دوش کشیدن ، مطمئنم شاگردان و دوستان و فرزندانش زنده نگه خواهند داشت آنچه او خلق کرد …
کم مینویسم ولی تصمیم گرفتم جایی که دل دیگر جواب گو نیست حرف بزنم ، شاید کمی سبک تر و راحت تر نفس بکشم ، در این لجن زار دروغ و نفرت و تزویر و دشمنی ،جامعه به اصطلاح هنری .
به حالت کلیشه ای اعلام میکنم این ها که میروند دیگر کسی نیست اگر هم باشد جلوی دوربین و میکروفون نیست ، در خانه اش نشسته است نه توان مالی دارد نه دل و حال کار کردن ، خوشرو ها و محسن پورها نتیجه کار گروهی و فکری بودند؛ و این بار، با یک جسم و تن کشیدنی نیست..
امیدوارم همچنان ، که خورشید طلوع کند…
دیدگاهتان را بنویسید