دهقان میگوید همیشه وقتی بحث مسائل حقوقی پیش میآید، طوری برخورد میشود که انگار ترانه کماهمیتترین مسئله ممکن است و ترانهسرا کمترین کار را انجام میدهد.
حدیث دهقان ترانهسرا و مترجم، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی و مدرس این رشته است.
دهقان در ۱۳۸۹ با ترانه تیتراژ سریال “فاصلهها” با صدای علی لهراسبی شناخته شد و از آن زمان تاکنون بهعنوان ترانهسرا با خوانندههای دیگری چون مهرداد شهسوارزاده، رضا صادقی، سینا شعبانخانی، پویا بیاتی و سامان جلیلی همکاری کرده است.
دهقان در اواخر سال ۱۳۹۵ به همراه حسین شریفی و فؤاد غفاری، گروه ایوان را تشکیل دادند که این گروه خیلی زود و با قطعه “عالیجناب” بر سر زبانها افتاد و مخاطبان زیادی را جذب کرد. دهقان همچنان بهعنوان ترانهسرا در این گروه فعالیت میکند. از او همچنین یک مجموعه ترانه به نام ”مریضم کرده تنهایی” منتشر شده است. با این ترانهسرا به گفتوگو نشستیم که در ادامه خواهید خواند.
خانم دهقان، در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
مشغول ساخت ترانههای جدید با خوانندگان جدید و کارهای دیگر مانند ترجمه هستم. همکاریهای جدیدی با خوانندههای مختلف دارم، اما تا زمانی که انتشار پیدا نکند، در مورد آن صحبت نمیکنم، به دلیل این که امکان دارد هر لحظه تولید یک قطعه لغو شود یا به هر دلیلی انتشار آن به تعویق بیافتد. حتی بعضیاوقات پیش آمده که در صفحات مجازی با انتشار پستی اعلام میکنیم که این قطعه بهزودی منتشر میشود، اما در لحظه آخر یا نظرمان تغییر پیدا میکند یا مشکلی پیش میآید و انتشار قطعه به تعویق میافتد، مانند کار اخیری که با آقای سینا شعبانخانی داشتم و حتی اعلام کردم که بهزودی منتشر میشود، اما به دلیل شرایط کنونی جامعه از انتشار آن منصرف شدیم.
وضعیت ترانه را در حال حاضر چطور ارزیابی میکنید؟
برخلاف خیلی از دوستان و همکاران که مدام از وضعیت حال حاضر ترانه شاکی هستند، بسیار راضی هستم. فکر میکنم استعدادهای بسیار خوبی به بازار موسیقی ورود پیدا کردهاند و کارهای بسیار خوبی تولید میشود. برخلاف گذشته که شعر نوشته میشد و آهنگساز باید خودش را با شاعر وقف میداد و انعطافپذیری شاعران کمتر بود، اما در حال حاضر ترانهسراها بسیار منعطف شدهاند و کارهای فوقالعادهای روی ملودی مینویسند و فضاهای جدیدی را تجربه میکنند. گاهی اوقات چیزهایی در ترانهها استفاده میشود که اصلاً گمان نمیشود که کاربرد ادبی داشته باشد، اما بسیار فوقالعاده استفاده میشود. فکر میکنم اتفاقهای خوبی در حوزه ترانهسرایی در حال رخ دادن است و ما به سمتی میرویم که باید میرفتیم. همیشه برای به تکامل رسیدن یک سیر آزمون و خطا وجود دارد که در آن پُر از راههای مختلف است و باید تمام آن را تجربه کنید حتی اگر درست نباشند. ممکن است خیلی چیزها نوشته شود که حتی من آنها را نپسندم، اما اینها نیز باید برای سلیقههای مختلف نوشته شود و باید مخاطب خودش را پیدا کند. بنابراین من با ورود ترانهسراهای جدیدی که خیلی خوب کار میکنند، مشکلی ندارم. از وضعیت ترانه بسیار راضی و به آینده آن نیز خوشبین هستم. تنها چیزی که میخواهم بگویم این است که فکر میکنم باید بیشتر به حق و حقوق ترانهسراها پرداخته شود، به دلیل این که مردم ما حرفهایشان شبیه به شعر است. ما همیشه کلاممحور هستیم و این را پیشینه ادبی ما میگوید، اما همیشه وقتی بحث مسائل حقوقی که پیش میآید، طوری برخورد میشود که انگار ترانه کماهمیتترین مسئله ممکن است و ترانهسرا کمترین کار را انجام میدهد، بنابراین کمترین حق و حقوق را باید دریافت کند. شاید بخشی از آن به خودمان مربوط میشود که تلاش کافی برای این که جای پای خودمان را محکم کنیم و حق و حقوقمان را به طرف حسابمان تحمیل کنیم، نکردیم. جاهایی نیز قطعاً کمکاری از سمت نهادهایی است که برای گرفتن حق و حقوق ترانهسراها اقدامی انجام نمیدهند. درمجموع فکر میکنم باید خودمان با خودمان مهربانتر باشیم و دوباره این موضوع را ثابت کنیم که کلام، حداقل برای ما که افرادی کلاممحور هستیم، کار مهمی انجام میدهد.
چقدر سعی میکنید ترانهها را با توجه به سلیقه حاکم بر بازار موسیقی بنویسید؟
به هر حال بازار نیز بخشی از موسیقی است و ترانهسرا و آهنگساز باید از این راه درآمد کسب کند که زندگیاش را بچرخاند. من در جاهایی سعی کردهام که بازار را حفظ کنم، اما حفظ کردن بازار برای من صرفاً مسئله نیست و حتی جاهایی که سعی کردم کارها بازاری باشد و درواقع بازار را حفظ کنم و به آن نتیجه دلخواه برسم، یادم نرفته که دارم شعر مینویسم و باید در آن شاعرانگی وجود داشته باشد و باید در آن کار بخشی از خودم را در آن بگنجانم. به هر حال اسم من روی کار است و نمیخواهم انگشتی به سمتم گرفته شود و بگویند که به خاطر بازار، رسالت ترانه، شعر و موسیقی را فراموش کردی. قطعاً در بازاریترین کارهای من نیز یادم نرفته که باید چهکاری انجام دهم و یادم نرفته که بخشی از من در این ترانه است و آن بخش بخشی نباشد که مخاطب دوست ندارد گوش کند.
در سالهای گذشته شعر محاوره جای خودش رو میان شاعران جوان باز کرده است.
این موضوع میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که شاید مهمترین دلیل آن مخاطب باشد. شما زمانی که محاورهای مینویسید، راحتتر حرف خود را به گوش مخاطب میرسانید. به هر حال شنیدن شعر راحتتر از خواندن آن در کتاب است، به همین دلیل شاید این کار، راحتترین راهی است که شما حرفتان را بزنید و به گوش افرادی که میخواهید، برسانید. یکی از دلایل میتواند این باشد که مخاطبان گستردهتر و همچنین دسترسی راحتتری دارد. بخش دیگر آن نیز میتواند بازار باشد به هر حال منبع درآمد بهتری است و این دلایلی است که فکر میکنم میتواند باب شده باشد که شعر محاوره با استقبال بیشتری همراه است.
قصد دارید کارگاه ترانه برگزار کنید؟
روی این موضوع فکر میکنم، اما قطعاً تا زمانی که به مرحله اجرا دربیاید، مقداری زمان میبرد، به دلیل این که خودم هنوز کارهای زیادی دارم که باید انجام دهم و تدریس کاری است که انرژی بسیاری را از آدم میگیرد و مسئولیت سنگینی دارد. خودم سالها مدرس زبان بودم و خوب میدانم که برای چیزی که بخواهید به فردی آموزش دهید، چقدر باید انرژی و زمان خارج از کلاس بگذارید. در حال حاضر به دلیل این که مشغلههای بسیار زیادی دارم، این انرژی و زمان را ندارم که بخواهم کارگاه ترانه را برگزار کنم، اما دارم به آن فکر میکنم و در صورت فراهم بودن شرایط، در آینده دور با نزدیک این کار را انجام خواهم داد.
قصد انتشار مجموعه ترانه جدید دارید؟
فعلاً قصد انتشار مجموعه ترانههای جدیدم را ندارم، به دلیل این که ترانههایم جایی منسجم نیست و پراکنده است و باید زمان زیادی را برای تایپ آنها بگذارم و این کار جزو آن دسته از کارهایی است که از حوصله من خارج است. ضمن این که باید بررسی کنم بعد از گذشت چند سال آیا ترانههایی که به نظر من قابل انتشار هستند، هنوز همان نظر را در موردشان دارم یا خیر. درواقع نمیخواهم عجله کنم و کارهایی را منتشر کنم که تاریخ مصرف دارند. حتی ممکن است خود من چندین سال دیگر آنها را دوست نداشته باشم. بنابراین ترجیح میدهم چند سال صبر کنم و مجموعهای را منتشر کنم که تاریخ مصرف نداشته باشد.
همچنان کار ترجمه کتاب انجام میدهید؟
بله. کار ترجمه کتاب جزو آن دسته کارهایی است که بهصورت ضمنی در زندگی من جریان دارد و گاهی پررنگتر و گاهی کمرنگتر میشود، اما همیشه وجود دارد. به هر حال درس آن را خواندهام و کار ترجمه را دوست دارم و از آن چیزهایی زیادی را یاد میگیرم. در حال حاضر یک کتاب در حال ترجمه دارم که نمیدانم چه زمان به اتمام میرسد. مانند گذشته بهمحض این که ترجمه آن به اتمام برسد، در صفحه شخصی خودم به اشتراک خواهم گذاشت. البته قصد دارم مقداری متمرکزتر ترجمه و ترانه را با هم جایی به نقطه اشتراک برسانم و قطعاً به سراغ ترجمه کتابهای ترانه، شعر و همچنین کتابهایی که مرتبط با شعر باشد، خواهم رفت.
از برنامههای جدید گروه ایوان برای ما بگویید.
اتفاقات زیادی در پیش داریم و قرار است تا پایان سال کنسرتهایی را شهرهای مختلف کشور برگزار کنیم و همچنین سال آینده کنسرتهای را در خارج از کشور برگزار خواهیم کرد. کارهای زیادی را آماده انتشار داریم که هنوز تصمیم نگرفتیم کدام را منتشر کنیم. این احتمال هم وجود دارد که دومین آلبوم گروه را نیز منتشر کنیم. در حال آمادهسازی آلبوم هستیم. هنوز در مورد قطعات تصمیمی اتخاذ نشده اما در دست بررسی است. کارهای بسیار فوقالعادهای تولید شده و حداقل خودم بهعنوان یکی از اعضای این گروه، از همه چیز راضی هستم. به مخاطبان گروه ایوان این قول را میدهم که قطعاً کارهای فوقالعادهای خواهند شنید.
دیدگاهتان را بنویسید