تسنیم نوشت: علی ملاقلیپور در خصوص خط و نشانهای بازیگران برای تلویزیون و قهرهای این روزهایشان، گفت: در ورودی بازیگران را باز کنید و بگذارید بازیگران جدید به تلویزیون بیایند.
علی ملاقلیپور کارگردان سریال «کتونی زرنگی» درباره هدف از ساخت این سریال تلویزیونی، گفت: متأسفانه بخش طنز سخیف در سینما زیاد است و تلویزیون به طنزهای بینمک روی آورده؛ ما دنبال ساخت طنزی بودیم که شیرین و گیرا باشد و لبخند روی لبان تماشاچی جاری کند اما به هر نحو و قیمتی نخندد. وقتی طرح “کتونی زرنگی” را خواندم احساس کردم همان طنزی است که من خواستار آنم. پیش از این “قندون جهیزیه” را ساختم که سرگرمکننده بود و حرف خوب اجتماعی داشت. ما در ساخت طنز باید خانواده و مسائل روز را درنظر بگیریم. انتقادها را به مسخرهبازی نکشانیم؛ و من دنبال حرف جدی توأمان شیرین و گیرا هستم.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا در این فضا برخی از بازیگران و کارگردانان با تلویزیون اینگونه اپوزیسیونی برخورد میکنند و خط و نشان میکشند، تصریح کرد: این را باید همه بدانند تلویزیون باعث میشود هنرمندان بزرگ شوند و هنرمندان هم به بزرگشدن و دیده شدن برنامهها و سریالهای تلویزیون کمک میکنند. ما نمیتوانیم بگوییم هنرمندان فقط از طریق تلویزیون رشد کردهاند و بالعکس بگوییم که تلویزیون را این هنرمنداناند که بزرگش کردهاند. هرچهقدر اختلاف میان این دو باشد هر دو لطمه میخورند؛ اما اینجا مدیریت در تلویزیون باید هوشیارانهتر و مدبرانهتر برخورد کند. اصل ماجرا ضعف مدیریت است؛ برخی از مدیران صداوسیما، هنرمندان ما را نمیشناسند! یاد آن زمانی میافتم که سیفالله داد کارگردان فیلم “بازمانده” که معاون سینمایی بود هنرمندان از طیفهای مختلف از ایشان راضی بودند. واقعاً نمیشود پشت میز بنشینی و بگویی این فیلم اینطوری ساخته شد و با هنرمند این طور برخورد شود. واقعاً ضعف مدیریت بسیار جدی است.
کارگردان سریال “کتونی زرنگی” تأکید کرد: تلویزیون وقتی میخواهد سریال بسازد تمام تلاشش این است از بازیگران صاحبنام و معروف و اصطلاحاً سلبریتی استفاده کند اما در قصههایش میخواهد که همین سلبریتیها را بکوبد. اینها پارادوکس و تناقض عجیبی است که مدیران تلویزیون باید در خودشان حل کنند. چه اشکالی دارد از بازیگران جوان و مستعد تئاتری استفاده کنیم و به متن فیلمنامهها بیشتر توجه کنیم.
وی افزود: وقتی سریال “پایتخت” برای اولینبار روی آنتن رفت به غیر از علیرضا خمسه کدام معروف و صاحبنام بودند. البته مهرانفر و تنابنده و رامینفر را میشناختند نه به اندازه فصلهای بعد “پایتخت” که بیشتر دیده شدند و راه برای کارهای جدید این بازیگران بیشتر هموار شد. مثلاً نسرین نصرتی بازیگری بود که سالها روی صحنه تئاتر میرفت و توانا بود اما با این سریال تلویزیونی بیشتر استعدادهایشان به چشم آمد. چرا این رویکرد را تلویزیونیها در دستور کار جدیشان قرار نمیدهند؟ یا چرا باید تلویزیون برای شب عید و یک برنامه تلویزیونی به مجریاش میلیاردی پول بدهد؟ اینها اشکال تلویزیوناند و آنگاه میبینید که پول ندارد به سریالی بپردازد تا تمام شود.
ملاقلیپور در واکنش به قهر برخی از رسانهملی، گفت: باز هم میگویم این خط و نشانها و قهرها به مدیریت ضعیف برمیگردد؛ مدیران اگر خوب مدیریت کنند و از نیروهای جوان با استعداد بهره ببرند؛ منظورم نیروی صفر نیست و از طرفی نیروی متعهد صرف هم نیست! چرا که نیرو هم باید متخصص باشد و هم متعهد. در بین آدمهای متخصص باید به دنبال متعهدها و با اخلاقها گشت. در این سالها گفتند تعدادی هنرمند متعهد تربیت کنید یکسری تهیهکنندگان رانتی و بیسواد آوردند و پروژهها با هزینههای سنگین جلو رفت. در صورتیکه میتوانستند در ورودی بازیگران را به تلویزیون باز کنند تا سریالها و برنامهها با افراد جدید و مستعد روی آنتن بروند؛ در این صورت حتماً از این قهرها و خط و نشانهای سریالی هم خبری نخواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید