موسیقی ایرانیان – زینب مرتضایی فرد: در شرایطی که اغلب منتقدان و موزیسین ها از غلبه موسیقی مصرفی در جامعه حرف می زنند، هنوز هم می توان دید که وقتی اثر خوبی منتشر می شود، بسیاری از آن استقبال می کنند و قطعاتش را زیر لب زمزمه می کنند. بعد هم اعلام می شود که آلبوم با استقبال روبرو شده است.
وقتی یک آلبوم موسیقی با اقبال مواجه می شود، به این معنی است که تمام اجزا و ارکان آن از جمله آهنگسازی، اجرا، شعر و خلاصه همه و همه دست به دست هم داده اند و با توازن کنار هم قرارگرفته اند. «حریق خزان» هم یکی از همین آلبوم هایی است که توانسته به سبب آهنگسازی مناسب انتخاب شعرهای تصویری از سوی مهیار علیزاده آهنگساز جوان و همچنین هنرمندی علیرضا قربانی بعنوان خواننده طی مدت زمان کوتاهی موفقیت هایی را کسب کند.
اگر بخواهیم این آلبوم را از منظر اشعاری که انتخاب کرده است، بررسی کنیم می توان گفت انتخاب ها اغلب هوشمندانه بوده و بیان روایی آنها در جذب مخاطب تاثیرگذار است. مخاطب هنگام شنیدن آلبوم حس یک شنونده صرف را ندارد، از این رو به دنیای روایت ها و تصویرسازی های اشعار قدم می گذارد و خود را جزئی از آنچه در روند خلق این اثر رخ داده است، حس می کند.
می توان گفت پایبندی اثر به شیوه روایی می تواند مهم ترین نقطه قوت آن است و بخش بزرگی از بار جلب و جذب مخاطب را به دوش می کشد.
از طرف دیگر نمی توان آهنگسازی این اثر را نادیده گرفت. علیزاده با اینکه آهنگساز جوانی است و پیش از این نامی از او نشنیده بودیم توانسته در این آلبوم با نگاهی تازه در موسیقی کلاسیک ایرانی به آهنگسازی بپردازد و شیوه و نگاه تازه ای را در این اثر عرضه کند. او در آهنگسازی این آلبوم از هیچ ساز ایرانی استفاده نکرده است، البته درباره این موضوع نمی توان ایرادی گرفت و به احتمال زیاد برای این کار خود دلیلی داشته است.
البته توجه جامعه ما به شعر موضوعی است که بر هیچ کس پوشیده نیست و از این رو قطعات حریق خزان، آخرین جرعه جام و ارغوان به سبب داشتن شعرهایی که در ذهن مردم صبغه خاص خود را دارند بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند و قطعاتی چون خاطرات و زندگی، زنگ هر چند آهنگسازی بدیع و زیبایی دارند به اندازه دیگر قطعات موفق نشده اند.
«حریق خزان» همان طور که گفتیم کار یک آهنگساز جوان است و شاید در ابتدا و پیش از شنیدن آلبوم کمی عجیب به نظر بیاید که قربانی در ابتدای فعالیت یک موزیسین جوان با او در انتشار این البوم و در جایگاه خواننده همکاری کرده باشد. اما پس از شنیدن آلبوم و آهنگسازی خوب علیزاده پی به انتخاب درست قربانی هم می بریم. درباره عملکرد این خواننده هم می توان گفت که در آلبوم حریق خزان صدایی بسیار پخته تر از دیگر آثارش دارد و اشعار را به شیوه یک راوی حرفه ای و آشنا با شعر بیان کرده است.
قربانی با حس رهایی خاصی در این آلبوم آواز خوانده است، رهایی که کمتر در خوانندگان ایرانی دیده می شود. ما در بسیاری از اجراهای زنده و حتی گاه آلبوم های موسیقی با حسی مواجه هستیم که گویی خواننده با آنه که می خواند چندان عجین نیست و یا استرس هایی را دارد. به همین علت هم چنان که باید و شاید ارتباط میان خواننده و مردم برقرار نمی شود. این حس رهایی قربانی را می توان یکی از شاخصه های مهمی دانست که حال به کار او افزوده شده و حس ارتباطی بهتری را به شنونده خود می دهد. اگر نگاهی به کارنامه فعالیت های هنری قربانی بیندازیم می بینیم این خواننده هر چند در زمینه موسیقی ایرانی هم موفق است، اما همیشه در اجرای آثار ارکسترال یک گام جلوتر از آثار ایرانی بوده و در این عرصه همیشه موفقیت بیشتری داشته است.
با این حال می توان گفت حریق خزان بهترین آلبوم علیرضا قربانی در طی سال های اخیر و شروع یک موفقیت برای مهیار علیزاده خواهد بود. موفقیتی که در صورت حرکت در مسیری درست می تواند نقش موثری در تغییر و تحول موسیقی کلاسیک در کشورمان داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید