بوشهر نام گروهشان را هشت گذاشتهاند. هشت جوان هنرمند عاشق که هنر را برای خود چیزی در مایههای عشق و زندگی تعریف کردهاند…
«قاسم طحانیان» همه را دور هم جمع کرده. او در توضیح اینکه چرا هشت را انتخاب کردی، به ایسنا میگوید: اول کار هشت نفر بودیم و نمایشگاه هشت نیز از سال ۹۱ آغاز به کار کرد. انتخاب هشت از اینجا شروع شد که با هشت نفر هنرمند، یعنی ۴ پسر و ۴ دختر تصمیم به برگزاری نمایشگاه با محور امام رضا (ع) همزمان با تولد این امام رئوف گرفتیم و به همین خاطر هم نام گروه شد “هشت”!
این هنرمند جوان دشتستانی ادامه میدهد: برای شروعِ کار، من -قاسم طحانیان- و سعید جوانمرد، حسن گتویی، اسماعیل آلشلو، الناز احمدزاده، کفایت گلچین، زهرا گلچین، و رقیه ابراهیمی بودیم. در حال حاضر، گروه هشت ۱۱ هنرمنداصلی دارد که در کنار من، سعید جوانمرد، حسن گتویی، محمدامین تفکری، امین ویسویی، صدف فریدی، ریحانه ابراهیمی، فاطمه حیدری، محدثه داودی، الناز احمدزاده همراهی میکنند.
او در پاسخ به اینکه در کاریکاتور خود بیشتر سعی میکنید به چه موضوعی بپردازید، گفت: اکثر موضوعاتم جشنواره ای هستند، حالا بعضی از دوستان بیشتر به کارهای اجتماعی و مشکلات شهری می پردازند که من ورود نمی کنم و اکثر کارهایم بستگی به موضوع جشنواره ها دارد.
طحانیان با اشاره به روش های پیدا کردن ایده برای کارهایش توضیح می دهد: اخباری که رسانه های مکتوب منتشر می کنند و با توجه به اِتودها و مطالعات تصویری که داریم سوژه ها را انتخاب میکنیم.
مسئولان محلی نقدپذیر نیستند
«سعید جوانمرد»، دیگر هنرمند دیار نخل و آفتاب است. او در شرح روال خلق آثار خود می گوید: ببینید ما دو نمونه کار داریم یکی کارهای جشنواره است، که ایده ها از قبل مشخص شده و حالت دیگر نیز، علاقه خود هنرمند به یک بازیگر معروف و یا فرد خاصی که چهره اش برای کاریکاتور خوب و جالب است که آن را انتخاب و کار می کند. البته جرات کار کردن بر روی چهره و کاریکاتور مسئولان محلی هم زیاد نداریم و از این کار استقبال نمی کنند. در واقع خوششان نمیآید و کلا نقد را نمی پذیرند.
طحانیان با اشاره به از ابزار و تکنیک های خلق کاریکاتورهایش می گوید: قبلا آبرنگ، راپید و مقوا بوده و الان شده است دیجیتال. ولی در کل از هر دو روش استفاده می کنم البته بیشتر دیجیتال.
و جوانمرد بحث را اینگونه ادامه می دهد: تکنیک من بیشتر به حسم و سوژه مورد نظر بستگی دارد که سبب تغییراتی در کارهای من می شود و در خصوص ابزار هم با رنگ کار می کنم، انواع رنگ ها روی زمینه بوم، مقوا… و البته سبک دیجیتال هم کار می کنم. او در جواب اینکه کدام برایتان راحت تر است، افزود: برای ما فرقی نمی کند چرا که همه را کار کردهایم، و همه چیز بستگی به حس و سوژه و هدفم دارد.
او درباره علایقش به هنرهای دیگر غیر از کاریکاتور گفت: قبل از اینکه کاریکاتوریست باشم، خودم را طراح و نقاش میدانم و تکنیک های طراحی و نقاشی را یاد گرفتم که بعد از آن به کاریکاتور پرداختم. بعد از کاریکاتور هم عکاسی و تصویرسازی را دنبال میکنم. البته علاقه زیادی به موسیقی و سینما دارم ولی اینکه فعالیتی در این زمینه داشته باشم خیر.
نظر این هنرمندان جوان و فعال را در مورد قانون کپی رایت و سرقت ادبی می پرسیم. قاسم طحانیان اینگونه می گوید: در کشور ما چنین قانونی رعایت نمی شود، و در خیلی از نمایشگاه ها چنین چیزی دیده می شود، ولی اگر این قانون و سخت گیریها وجود داشته باشد بی شک آثار فاخر و بارزشتری در خروجی دیده می شود.
سعید جوانمرد مشکل کپی رایت را ریشه ای تر ار این می داند و می گوید: قانون کپی رایت اصلا رعایت نمیشود و به نظرم جز مواردی است که حالا حالاها خیلی مانده تا به آن برسیم. نه فقط در هنر بلکه در بحث صنعت، علم، سینما، موسیقی و…
از طحانیان می پرسیم چرا در نمایشگاه هشت هنوز هم سبک های تکراری دیده میشود؟ جواب می دهد: ما سعی می کنیم کارهای هنر جویی را هم پذیرا باشیم که هنرمندان سال آینده هم انگیزه ای برای خلق آثار داشته باشند و اگر بخواهیم سخت گیری زیادی داشته باشیم، میدانی برای عرضه آثار هنرمند تازه کار وجود ندارد اما در مجموع اعتقاد من این است که سخت گیری ها و الزام رعایت قانون کپی رایت باید از سوی ارشاد صورت بگیرد.
نمیتوان مانع ورود افراد تازه کار شد
«فاطمه حیدری»، دیگر هنرمند حاضر در گروه هشت در خصوص حذف کارهای ضعیف می گوید: ببینید همه ما زمانی که وارد نمایشگاه هشت شدیم سطح کارمان پایین بود و به مرور زمان رشد کردیم اما نمی توان مانع ورود افراد جوان و تازه کار شد ولی در پایان نمایشگاه تصمیم به جمع بندی و نقد آثار را داریم که در سال آینده نقص ها برطرف شود و زمینه ساز رشد یکایک دوستان باشیم.
او ادامه می دهد: در نظر داریم که در آینده سطح بندی آثار صورت گیرد و بعد آنها را در نمایشگاه قرار دهیم. در سبک های مختلف نقد آثار داشته باشیم تا به مرور کارها بهتر شود و حتی اگر امکان آن وجود داشته باشد شخصی به عنوان منتقد و در بحث کارشناسی آثار با ما همکاری کند.
هدف ما میدان دادن به هنرمندان جوان است
سعید جوانمرد با اشاره به اهمیت ورود استعدادهای جدید اظهار کرد: هدف ما میدان دادن به هنرمندان جوان است و کمک به رشد آنها در مسیر هنرشان است، زمانی که هدف ما بر این اساس باشد پس یک گروه هنرمند کاملا حرفهای و قوی نیستیم… بلکه گروهی تشکیل داده ایم که با هنرمندان جوان کار کنیم و هدف ما نیز فضا دادن به هنرمندان نوپا است. خود من ۷ سال است که در این نمایشگاه شرکت می کنم، در این راه خیلی چیزها را یاد گرفتم و اگر هشت نبود الان یک هنرمند نبودم. در ابتدا اصلا به پختگی امروز نبودم و خیلی یاد گرفته ام از تمام دوستان و هنرمندان، و حتی از کسانی که آمده اند و نظر داده اند هم بازخورد گرفته ام.
مکمل همدیگر هستیم
محمدامین تفکری و فاطمه حیدری زوج هنرمند گروه هشت هستند. از آنها می پرسیم آیا در طرح هایتان به همدیگر کمک میکنید؟ تفکری توضیح می دهد: البته من طراحی انجام می دهم و همسرم نقاشی. در کارهای هنری بسیار به همدیگر ایده داده و به هم کمک می کنیم و در نمایشگاه امسال هم آثار من که چارلی چاپلین بود ایده فاطمه بود که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و در نقاشی های فاطمه هم به او ایده دادم و کمک و مشورت فکری رساندم.
حیدری ادامه میدهد: ما کار های زیادی را دیدیم و تجارب گوناگونی کسب کردیم. من شاید نتوانم خوب طراحی کنم و یا هاشور بزنم اما میتوانم ایرادها و نواقص کار امین را تشخیص دهم و در واقع مکمل همدیگر هستیم و برعکس آن اینکه من وقتی دو ساعت به رنگ زل زده ام ایراد کارم را نمی بینم و امین میتواند ببیند و به من بگوید. همفکری داریم اما نظراتمان را به همدیگر تحمیل نمیکنیم.
با علاقه زیاد به هنر سختی ها را تحمل میکنم
قاسم طحانیان با اشاره به مشکلات و سختی های این حرفه گفت: با تمامِ سختی هایی که در این کار هست اما با علاقه ای زیادی که به هنر دارم سختی ها رو تحمل می کنم. اما برای من اصل سختی کار یک نمایشگاه برگزاری آن است و سخت ترین کار نیز نصب کارها است. خیلی ها هستند که این موضوع را ساده در نظر می گیرند اما واقعا برگزار کردن یک نمایشگاه کار بسیار دشواری است. گاهی شب که می خوابم فکر می کنم که آیا اصلا کار به برگزاری و راه اندازی می رسد یا نه!
او در پاسخ به اینکه آیا در برگزاری نمایشگاه کمکی هم صورت گرفت، عنوان می کند: راستش را بخواهید ما خودمان بودیم و خودمان البته قول هایی داده شده بود، ولی… پارسال کمک بسیاری شد اما امسال کمکی برای برگزاری نمایشگاه صورت نگرفت. خیلی وعدهها داده شد اما در نهایت حتی برای حضور در نمایشگاه هم بهانه آوردند، نمی دانم مشکل چه بود.
می پرسیم در این چند سال چقدر در این حرفه دیده شدید، چند اثر تولید کردید و چه مقامهایی داشتید، جواب می دهد: خودم نمی توانم کارهایم را قضاوت کنم. با توجه به تلاش هایی که در این چند سال انجام داده ام خدا را شکر کارهایم دیده شده است. در سطح کشوری و ملی ۳ تا ۴ تقدیر بوده و ۴ الی ۵ مقام استانی نیز داشتم و در آینده نزدیک خبر خیلی خوبی در زمینه کاریکاتور از من خواهید شنید. (تا لحظه انتشار این گفتوگو خبر خوب را شنیدیم، و ابوالقاسم طحانیان در جشنواره ملی هنرهای تجسمی در استان خراسان شمالی در بخش کاریکاتور چهره در شهر بجنورد مقام اول را کسب کرد.)
سعید جوانمرد پاسخ می دهد: من ۳ مقام کشوری دارم که می توان به ۲ مقام برگزیده در جشنواره هنرهای تجسمی جوانان و یک مقام برگزیده جشنواره بسیج هنرمندان و در حوزه استانی هم از مقام اول کاریکاتور بسیج استان، برگزیده جشنواره حماسه مجنون در سال گذشته و چند مقام شایسته تقدیر می توان نام برد.
زندگی بدون هنر برای من خواب است
از این هنرمندان جوان می خواهیم زندگی بدون هنر را برایمان تعریف کنند. طحانیان می گوید: این زندگی بدون هنر برای من خواب است…. خواب، خواب، خواب و همش خواب…
او در تعریف خودش در قالب چند کلمه می گوید: مغرور، کنجکاو، شاید شیطان هم بشود گفت، ولی دوستانم همیشه میگویند خیلی مهربان هستی… طحانیان کنجکاو است، هر جا که باشد چه هنرمند و چه کارمند شرکت نفت!
این هنرمند کاریکاتوریست موفق در توضیح اینکه در یک کاریکاتور چهره بیشتر اغراق ظاهری برایش مهم است یا نشان دادن شخصیت درون آن فرد، گفت: اغراق ظاهری بستگی به میمیک چهره دارد که بعضی چهره ها را نمیشود اغراق کرد و در شبیه سازی دچار مشکل میشویم اما جدیدا همه به کاریکاتور سوژه و ایده میدهند و کاریکاتور به تنهایی خیلی کم جوابگو است…. باید خیلی تجربه کاری داشته باشید و حرفه ای باشید که کار شما بدون ایده جوابگو باشد.
اگر هنرمند عاشقِ هنرش نباشدفاصله می گیرد
طحانیان می گوید: اگر یک هنرمند عاشقِ هنرش نباشد از هنر فاصله می گیرد و به خصوص اگر زوج هنری نباشند به خاطر مشکلات زندگی از هنر فاصله می گیرند چرا که بوده و زیاد دیده ایم.
می پرسیم اگر ازدواج کنید باز هم نمایشگاه هشت ادامه دارد؟ جواب می دهد: هنر در واقع کار و شغل من است و خانواده من هم یک خانواده هنری هستند اگرچه مدرک تحصیلی ندارند ولی همیشه من را درک می کنند. اما از لحاظ عشق، خبرهایی هست ۵۰-۵۰ اما همه چیز بستگی به آینده دارد. الان هیچ خبری از لغو شدن و تعطیلی هشت نیست و امیدوارم در آینده نیز این اتفاق نیفتد.
به خاطر هنر ترک تحصیل کردم!
هنرمند جوان درباره مواقع دلسردی و نا امید شدن از هنر می گوید: بسیار خسته شده ام اما اینکه نا امید باشم و همه چیز را تمام کنم نه… چرا که خستگی را می توان با یک سفر و استراحت رفع و دوباره همه چیز را شروع کرد. می پرسیم اگر بگویند که باید هنر را کنار بگذاری چه کار می کنی؟ می توانی؟ پاسخ می دهد: اصلا که نمیشود. من کلا درآمدم و شغل و زندگی ام تقریبا یک جور به هنر مرتبط می شود و اصلا به خاطر هنر بوده که در سال ۷۷ ترک تحصیل کردم! حتی اگر روزی بخواهم تشکیل خانواده بدهم و بگوید هنر را کنار بگذار این کار را نمیکنم.
وعده های ناتمام برای یک نگارخانه
در پایان محمدامین تفکری، دیگر هنرمند جوان گروه هشت با اشاره به دغدغه هنرمندان دشتستان عنوان کرد: مشکلی اصلی هنرهای تجسمی و کسانی که در این حیطه کار می کنند در شهر ما نبود نگارخانه است، چرا که نگارخانه برای هر هنرمند تجسمی یک موضوع بسیار مهم است، و ما آثار هنری خود را جای خاصی نمیتوانیم بگذاریم. نیاز داریم به گالری پیشرفته ای که نورپردازی خوبی داشته باشد و اینکه کارها به راحتی نصب شود.
او ادامه می دهد: یک مسئله مهم دیگر اینکه نگارخانه باید در یک نقطه خوب شهر باشد و هر جایی برای هنرمندان مناسب نیست. همیشه وعده و وعید. نزدیک به هفت سال است که ما هنرمندان خواستار نگارخانه هستیم، هر سال می آیند و با ما مصاحبه می کنند و ما هر ۷ سال گفته ایم نگارخانه می خواهیم اما به نتیجه ای نرسیده ایم… هر بار مصاحبه می کنند و به ما وعده می دهند. دیگر نمی دانیم به چه کسی بگوییم و بسیار هم با مرکز و حتی مجلس مکاتبه کرده ایم، ولی ما هنرمندان هم چنان منتظر نگارخانه هستیم!
خودمان هستیم و خودمان و خودمان…
فاطمه حیدری می گوید: اینکه حتما نگارخانه باشد مهم نیست بلکه مکان یابی آن بسیار مهم است. شاید ۸۰ درصد از بازدیدکنندگان ما عموم مردمی هستند که از خیابان اصلی عبور می کنند. یعنی خیلی ها به دلیل محیط و تبلیغات جلوی در، می آیند و خوششان آمده و این روند ادامه پیدا می کند. حالا فکر کنید این نگارخانه در یک خیابان فرعی باشد، هیچ کسی نمی آید. خداراشکر چند سال است که نمایشگاه برگزار میکنیم و نه استادی می آید سر بزند و نه مسئول و هنرمندی که ما را ببیند بگوید دستتان درد نکند، یعنی خودمان هستیم و خودمان و خودمان و عموم مردمی که می آیند و کارهای ما را می بینند و تشویق می کنند.
قاسم طحانیان اظهارات زوج هنرمند را اینگونه ادامه می دهد: چندین سال است که کلنگ یک نگارخانه را زده اند، با اینکه در نقطه خوبی از شهر نیست، بیش از ده سال پیش کلنگ زنی شده و در حد فونداسیون هم رفته است. هر بار با مسئولان صحبت می کنیم فقط می گویند قرار است بسازند، به قول خودمان قرارها را کاشتند و سبز نشد…
انتهای پیام
دیدگاهتان را بنویسید