×
×

ارکسترها نماد توان فرهنگی کشورها هستند

  • کد نوشته: 319623
  • 11 آبان 1398
  • ۰
  • رهبر ارکستر زهی آرکو معتقد است شرط بقای ارکسترهای خصوصی در ایران حمایت‌های مالی موسسات و نهادها و محدود نشدن آن به حمایت‌های کلامی است.

    ارکسترها نماد توان فرهنگی کشورها هستند
  • استاد پیشکسوت ویلن و رهبر ارکستر زهی آرکو معتقد است: ارکسترهای مهمی چون ارکستر سمفونیک نماد توان فرهنگی کشورها هستند و اهمیتشان کمتر از توان نظامی نیست.

    ارکستر زهی آرکو به رهبری ابراهیم لطفی ۲۴ آبان ماه در تالار وحدت به روی صحنه خواهد رفت. اعضای این ارکستر را بیشتر شاگردان ادوار گذشته لطفی نظیر علی جعفری پویان، بردیا کیارس، یگانه حسینی نیا، دانیال جورابچی، پورنگ پورشیرازی و یاسمن کوزه گر تشکیل داده اند.

    آرکو یک ارکستر کاملا خصوصی است که همواره تامین منابع مالی را برای خود یک معضل دیده است. در حاشیه یکی از جلسات تمرین آرکو با ابراهیم لطفی، رهبر این ارکستر به گفت و گو نشسته‌ایم که در ادامه از نظر شما نیز می‌گذرد آنچه لطفی با خبرنگار موسیقی ایرنا گفت و شنید.

    در کنسرت پیش رو آثار آهنگسازان دوره رمانتیک را اجرا خواهید کرد و در اجراهای قبلی به اجرای آثار آهنگسازان دوره باروک پرداخته بودید. این انتخاب سبک‌ها برای کنسرت در آرکو بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟

    در شیوه آموزش ما معمولا از دوره باروک آغاز می‌کنیم چون از منظر سبک و تکنیک غنای بیشتری دارد و آغاز آموزش از دوره های قدیمی‌تر برای هنرجویان (مثلا باروک) بستر مناسبی را چه از لحاظ تکنیک و چه سایر مباحث ایجاد می‌کند. من فکر کردم که این شیوه شاید در ارکستر هم پاسخ مناسبی بدهد و نوازندگان گروه با آغاز از دوره باروک برای اجرای سبک‌های جدیدتر آماده‌تر باشند.

    علت آغاز فعالیت آرکو با باروک را توضیح دادید. اما سوال اینجاست که در این کنسرت چه شد به سراغ اجرای آثار هنرمندان رمانتیک رفتید؟

    در این سبک دست ما بازتر است. در بخش ارکستر زهی آثار رمانتیک تنوع بالایی دارد و امکان دستچین کردن آثار راحت‌تر و بیشتر است.

    به عنوان یک رهبر ارکستر به نظر شما چرا چندین سال است با بحران انتخاب رهبر برای ارکسترهای کلاسیک در ایران روبرو هستیم؟ ریشه‌های این نبرد تلویحی بین هنرمندان برای در دست گرفتن چوب رهبری ارکستر سمفونیک را در کجا باید جست؟

    رهبری ارکستر به صورت دعوتی یا مقطعی هرگز علت این درگیری‌ها نبوده است و کسی بخاطر رهبر میهمان در ارکستر تا کنون واکنش مخالفی از خود بروز نداده است. اما در مبحث انتخاب رهبر ثابت ارکستر همیشه با مشکل روبرو بوده‌ایم. چون هر رهبر دایمی برای خود شرایط، استانداردها و توقعات خاصی چه برای خود و چه برای ارکستر دارد و ممکن است این توقعات برآورده نشود و دقیقا این نقطه آغازین مشکلات است. رهبران میهمان هرگز فرصت آشنایی کامل با معضلات ارکستر را پیدا نمی‌کنند اما وقتی کسی سمت رهبری دایم ارکستر را عهده دار می‌شود تازه معضلات مستتر و پنهان خودنمایی می‌کنند.

    اصولا این معضلات برای چه بوجود می‌آیند و چرا این معضلات در ایران بومی شده‌اند؟

    چون اساسا ابزارهای حمایتی در هنر به صورت عام و در موسیقی به صورت خاص وجود ندارند. حتی در ارکسترهای دولتی هم این ابزارها وجود ندارد. به اعتقاد من اولین نیاز مهم یک ارکستر مخصوصا در شکل ثابت و دولتی آن برخوردار بودن از یک حمایت مالی با ضمانت اجرایی صددرصد است. در همه جای دنیا ارکسترهای مهم و در نگاه خاص تر ارکستر سمفونیک یک کشور آبرو و حیثیت فرهنگی هر ملتی است و این نگاه امروزه به صورت یک معیار فرهنگی تعریف شده است.

    از آغاز فعالیت این ارکستر حدودا یک سال گذشته است، در بدو تاسیس این ارکستر شما ایده‌آل‌ها و آرمان‌های خاصی را در مقابل رسانه ها مطرح کردید. امروزه به چند درصد از آن اهداف رسیده اید؟

    ما نمی‌توانیم نگاه آرمانگرا به این جریانات داشته باشیم. نوازندگان ما همه داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی به ما پیوستند اما هر کدام از این دوستان درگیری های معیشتی دارند و ناچارند در پروژه های دیگری هم شرکت کنند که این اتفاق باعث تداخلاتی در برخی برنامه ها می‌شود و از آنجایی که امکان تامین مالی صد درصد برای دوستان را نداریم نمی‌توانیم بیش از حد از آنها انتظار داشته باشیم و حکم کنیم که با همه تمرکز و توان برای آرکو ساز بزنند. از طرفی در این مدت عده ای از هنرمندان از گروه رفتند و نوازندگان جدیدی به ارکستر پیوستند و این رفت و آمدها مخصوصا اگر از اندازه خارج شود آسیب زننده است پس ناچاریم از آرمانها فاصله بگیریم.

    آیا همین شیوه و نگاه را برای یک سال آینده در نظر خواهید داشت؟

    واقعیت این است که شرایط ارکستر اجازه تامین معیشت نوازندگان را نمی‌دهد. پس نمی‌توان از نوازندگان انتظار داشت که تمام وقت خود را به آرکو اختصاص بدهند. به همین خاطر انتخاب را به خود نوازندگان سپردیم. و همین جایجایی ها می‌تواند مساله ساز باشد. مهم ترین چالش ما نه تنها در سال پیش رو بلکه از بدو تاسیس محروم بودن از حمایت مالی دایمی بوده است. شاید در سال پیش رو اولویت ما رفع این معضل باشد.

    کیفیت در اجراهای ارکستر سمفونیک همیشه دچار افت و خیز بوده است. آیا علت این افت کیفیت را باید صرفا در رهبر ارکستر جستجو کرد؟

    صادقانه بگویم من به دلیل مشغله های کاری خیلی کم اجراهای ارکستر سمفونیک را دنبال می‌کنم پس نمی توانم قضاوت درستی در این باره داشته باشم.

    پذیرش اینکه هنرمندی مثل شما بواسطه مشکلات کاری فرصت دنبال کردن رویدادهای ارکستر سمفونیک را نداشته باشد کمی دشوار است. آیا اختلافی بین شما و رهبران ارکستر سمفونیک وجود دارد؟

    به هیچ عنوان. همه رهبران از اساتید و دوستان من هستند. به عنوان مثال استاد علی رهبری از من تست گرفت تا من وارد هنرستان شدم. پس خودم را در مسند قضاوت نمی‌توانم قرار دهم ولی کیفیت یک ارکستر صرفا به شخص رهبر محدود نمی‌شود. به اعتقاد من یک ارکستر زمانی می‌تواند به کیفیت مطلوب برسد که از یک برنامه مدون و استاندارد برای تمرینات و اجراها برخوردار شود. از طرفی کیفیت نوازندگی و توان اجرایی هنرمندان یک ارکستر بسیار مهم است. شما نمی‌توانید ارکستر سمفونیک تهران را که نوازندگان آن از لحاظ استانداردهای اجرایی بسیار با هم فاصله دارند با ارکستری مقایسه کنید که بین توانمندی اجرایی نوازندگان ردیف اول و ردیف آخر هیچ اختلافی وجود ندارد. جدای از رهبر، زمان تمرین برای یک برنامه اجرایی، درصد توازن در قدرت اجرایی هنرمندان و بسیاری موارد دیگر نیز در میزان کیفیت کار تاثیر هستند.

    بزرگترین دغدغه ادامه حیات ارکسترهای خصوصی در ایران (‌مانند ارکستر زهی آرکو) را چه می‌دانید؟

    ما همیشه با معضل حمایت روبرو بوده‌ایم. حمایت‌ها متاسفانه تنها به کلام محدود شده‌اند. ارکسترهایی مثل ما که بدون وابستگی به ارگانی خاص و کاملا مستقل کار می‌کنند و حامی مالی هم ندارند بدون حمایت نمی‌توانند با قدرت ادامه دهند. به اعتقاد من برخورداری از حمایت‌های مالی و نه صرفا کلامی شرط بقای ارکسترهای خصوصی است.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *