به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری فارس؛ مظاهر مصفا شاعر و پژوهشگر ادب فارسی شب هشتم آبانماه ۱۳۹۸ در ۸۷ سالگی درگذشت.
در پی درگذشت مصفا سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در توییتی نوشت: استاد دکتر مظاهر مصفا به قله سپید و جاودان شعر و ادبیات پارسی پیوست. سوگ او را به همسرش دکتر امیربانو کریمی (فرزند استاد امیری فیروزکوهی) و فرزندانش تسلیت میگویم.
مظاهر مصفا سال ۱۳۱۱ در اراک در خانوادهای با فرهنگ از اهالی تفرش بهدنیا آمد. در زمانی که تنها ۴۰ روز از تولدش میگذشت، خانوادهاش به قم نقلمکان کردند. پدر وی در ادارهٔ «سجل احوال» (سازمان ثبت احوال) کار میکرد. مصفا دوران تحصیلات اولیهٔ خود را در مدرسهٔ حکیم نظامی قم سپری کرد و سپس دوران متوسطه را در دارالفنون گذراند و به دانشسرای عالی رفت و به تحصیل در رشتهٔ ادبیات مشغول شد و تحصیلات خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی تا اخذ درجهٔ دکتری از دانشگاه تهران ادامه داد و با تأییدیهٔ بدیعالزمان فروزانفر به پایاننامهٔ وی با عنوان «تحول قصیده در ایران»، موفق شد مدرک دکتری خود را اخذ کند.
وی همزمان با ادامهٔ تحصیل، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و مدتی هم رئیس ادارهٔ فرهنگ قم بود و چندی هم ریاست مدرسهٔ عالی قضایی قم را بهعهده داشت.
از دیگر سوابق علمی و اجرایی وی میتوان به ریاست پردیس فارابی دانشگاه تهران (پردیس قم) و دبیری دبیرستانهای تهران، ریاست انتشارات و مدیریت مجلهٔ آموزش و پرورش، دانشیاری دانشگاه شیراز و ریاست دبیرخانهٔ مرکزی دانشگاه شیراز اشاره کرد.
او در جوانی با دکتر امیربانو کریمی (استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران)، دختر امیری فیروزکوهی (شاعر معروف معاصر)، ازدواج کرد و از وی صاحب فرزندانی شد که از آن جملهاند: علی مصفا (بازیگر سینما و تلویزیون و همسر لیلا حاتمی)، کیمیا مصفا، گلزار مصفا، امیراسماعیل مصفا دارای مدرک دکتری فیزیک و استادیار فیزیک دانشگاه صنعتی شریف (متخصص در زمینهٔ تئوری ریسمان).
مظاهر مصفا یکی از قصیدهسرایان معاصر ایرانی بعد از ملکالشعرای بهار است. وی در کشورهای افغانستان و هند و دیگر کشورهای فارسیزبان نیز دارای شهرت است. قصیدهٔ «هیچِ» او یکی از شعرهای اوست که دکتر غلامحسین یوسفی در کتاب چشمهٔ روشن به بررسی آن پرداخته و پروفسور صلاح الصاوی (شاعر و سخنسنج مصری) در کتاب العدمیّه فی شعر آن را ترجمه، نقد و بررسی کردهاست. تاکنون چند مجموعه شعر از او بهچاپ رسیده که از آن جمله است: ده فریاد، سی سخن، پاسداران سخن، توفان خشم، سپیدنامه، سیپاره و… همچنین تصحیحات وی بر دیوان ابوتراب فرقتی کاشانی، مجمعالفصحاء رضاقلیخان هدایت، نزاری قُهستانی، سنایی، سعدی، نظیری نیشابوری و جوامعالحکایات عوفی منتشر شدهاست.
مرحوم قیصر امین پور از شاگردان استاد مصفا به شمار میرود که استاد هم درست در روز ۸ آبانماه یعنی سالروز درگذشت شاگردش دار فانی را وداع گفت.
علاقه مرحوم مصفا به قیصر تا حدی بود که در سوگ قیصر این شعر را سرود:
قیصر، نور چشم من بود. قیصر امینپور، شاعرِ جوانمرد، گوینده اهل درد، مرد غمهای سنگین، جوانمرد روزگارِ غم و شادی، ستایشگرحریّت و آزادی
او را چنان که بود من نشناختم. دیگران آن گوهر گرانسنگ، آن گوینده مروّت آهنگ را چگونه شناختهاند؟
ستایشگر نبود. اگر ستایشگر بود، ستایشگر دردهایِ مردسوزو جوانمردسازِ خود بود قیصر، قیصر بود و شعرش فریادِ دردناک از دردهای جوانمرد سوز و آزادی کش. قدرتستا نبود و صاحبقدرتی بود که بر وسوسه قدرتستایی هماره پیروز بود. سرافراز، سربلند، پرافتخار و دردمند، گلیمِ مروت، قناعت و مناعت خود را از گرداب زهرآلود مردمکشان و مدیحتپسندان دور داشت. شعر در او میجوشید و او میان غلیان ذوق و طبع و فطرت میخروشید.
امینپور آن بود که بود. مرد بود. همت والا و طبع توانا داشت و شخصیت جوانمردی و آزادگی عزیز و گرانبهایِ خود را پاک و منزه نگه داشت و دامن پاک، نیالوده به کمر زد، روی برتافت و به دیار باقی شتافت.
گر فرخی بمیرد، چرا عنصری نمرد؟
پیری بماند دیر و جوانی برفت زود
تسلیت بنیاد شعر و ادبیات داستانی
بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نیز در پیام تسلیتی اعلام کرد: جامعه ادبی کشور باز هم در غم از دست دادن یکی از بزرگمردان خود به سوگ نشست.
در این پیام تسلیت آمده است: دکتر مظاهر مصفا که دانشآموخته مکتب اساتیدی چون بدیعالزمان فروزانفر بود، عمر گرانبهای خود را صرف بالندگی شاگردان و جوانان علاقمند به ادبیات در مجامع و محافل ادبی کشور کرد.
بنیاد شعر و ادبیات داستانی، ضایعه از دست دادن این استاد بیبدیل را به همسر مکرم ایشان خانم دکتر امیربانو کریمی، خانواده محترم استاد و جامعه ادبی کشور تسلیت میگوید و برای آن مرحوم غفران الهی میطلبد.»
دیدگاهتان را بنویسید