×
×

خاطره تلخ سحر جعفری‌جوزانی از روزی که حسین پناهی برای همیشه رفت

  • کد نوشته: 289471
  • 14 مرداد 1398
  • ۰
  • خاطره تلخ سحر جعفری‌جوزانی از روزی که حسین پناهی برای همیشه رفت

  • سحر جعفری‌جوزانی با انتشار این ویدئو نوشت: عمو حسین، تو همون اتاقى نشسته بودم که سالها پیش(آژانس دوستى)رو فیلمبردارى میکردیم … پدر وارد اتاق شد،سرم و بلند کردم و با لبخند نگاهش کردم ، چشمهاش تَر شده بود ، بغض غریبى داشت ،ترسیدم،نگاهم کرد ،به زور نفس عمیقى کشید و گفت:عمو حسین رفت…قبل از اینکه اشکهاش سرازیر بشن به طرف اتاقش رفت،خشکم زد…درست شنیده بودم؟ناخودآگاه چشمم به پنجره ى کوچکى افتاد که یه قورى بزرگ پُر از برگهاى سبز توش بود ،همون قورى که تو آژانس دوستى شما توش گُل میکاشتى،مگه میشد گریه نکرد…گلوم درد گرفته بود،نمیدونم چقدر گذشت ولى ناگهان به خودم گفتم:مگه هنر میتونه بره؟نه … معلومه که نه ،عمو حسین همیشه میگفتى:خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند…خوشا به حالت که عاشق نورى و هستى و هستى و هستى

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *