موسیقی ایرانیان – بهزاد عبدی: اپرای حافظ را میتوان سومین اپرای ملی ایران بعد از اپراهای عاشورا و مولوی دانست. لیبرتوی این اثر که ۹۰ درصد آن برگرفته از اشعار حافظ است، به گونهیی هوشمندانه به بیان روزگار زمان حافظ میپردازد. استاد غریبپور در نوشتن لیبرتوی این اپرا تمام اهتمام خویش را در نشان دادن مظلومیت نخبگان عصر گذاشته که این ادامه حرکتی است که او از عاشورا و مولوی آغاز کرده بود.
موسیقی اپرای حافظ هم در راستای موسیقی ایرانی و ردیفهای آوازی نوشته شده است که با ارکستراسیون سمفونیک همانند دو اپرای قبلی رویکردی جهانی دارد. از لحاظ فرم و ساختار، نگاهی عمیق به تعزیه داشته چرا که تعزیه را باید اپرای ملی ایرانی دانست. در این اپرا از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که گنجینهیی است گران بها، بهره گرفته شده است حال آنکه برخی حافظ پژوهان غزلیات حافظ را به دستگاه ماهور محدود کردهاند. اضافه کنیم موسیقی ایرانی نشان داده که نمایشی و دراماتیک است. موسیقی ایرانی در هر سه اپرای عاشورا، مولوی و حافظ ثابت کرده است که میتواند کاملا دراماتیک و نمایشی باشد و صد البته باید لیبرتوی اثر، این خاصیت را دارا باشد. باید در نظر داشت که اپرای ایرانی هرگز نباید با اپراهای واگنری و ایتالیایی مقایسه شود چرا که نگاه این نوع موسیقی و نمایش با نگاه آنان متفاوت است حتی در نوع اجرای آوازهای نقشهای مثبت و منفی نیز متفاوت است. شاید بتوان اینگونه نگاه کرد که اگر اپرای واگنری در راستای بیان اندیشه فلسفی ظهور و نمود پیدا کرد اپرای ملی ایرانی نیز به این رودخانه که به دریای اپرای جهانی
میرسد وصل شده است و جایگاهی جهانی یافته است و صد البته تفاوتهایی در اجرا وجود دارد که مهمترین آنها مقوله آوازی است، اگر تقسیمبندی در اپرای غربی بر محدودههای صدایی است در اپرای ایرانی در نوع اجرای آواز است که هرچه نقش منفیتر میشود آواز به اشتلم خوانی نزدیکتر میشود در تعزیه نیز موافق خوانان، آواز میخوانند و مخالف خوانان، اشتلم خوانی میکنند. این نکته را نیز لحاظ میکنیم که در اپرای ملی ما گنجینه ردیف و آواز را در اختیار داریم که با حال و هوای نقش، دراماتیزه میشود و حال اینکه در اپرای واگنری چنین نیست. ایران نیز همانند کشور همسایه خویش آذربایجان، که اپرای ملی دارد میتواند در اندازههای جهانی اپرای ملی داشته باشد و به تربیت آهنگسازان و خوانندگانی همت گمارد که به گونهیی نمایشی روی صحنه بزرگ تئاتر به اجرای آواز بپردازند و تا همگان از گنجینه ادبی و موسیقی ایران عزیز بهره برند. البته اپرای آذری در محدوده مرز آذربایجان باقی ماند اما اپرای عاشورا، مولوی و حافظ با اجراهای متعدد خویش در کشورهای مختلف دنیا نشان داد که به مرزها قائل نیست و میتواند با فرهنگهای مختلف، خود را همراه سازد.
امید که حرکتی که استاد غریبپور در جهت نشان دادن اپرای ملی ایرانی به ایران و جهان آغاز کردهاند با حمایت همگان پویا و مانا بماند و شاهد آثار بزرگ دیگری در صحنههای بزرگ جهانی باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید