شخصیتش شباهت زیادی با نام خانوادگیاش دارد و خودش را اسیر هیچ چیز و هیچ کس نمیکند، حتی اسیر موبایل و ساعت مچی؛ همان چیزهایی که بنده و شما فکر میکنیم، بدون آنها نمیتوانیم زندگی کنیم.
او با سایر هنرمندان عرصه موسیقی هم ارتباط چندانی ندارد، چون میخواهد از حاشیهها دور باشد. اهل گوش کردن موسیقیهای جدید هم نیست، چون نمیخواهد چیزی افکارش را تحت تاثیر قرار دهد و او را از مسیری که پیش گرفته است، دور کند.
آنچه از نظر میگذرانید، گفتوگوی خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با داوود آزاد است. مرد سپیدپوشی که به بکر بودن فکر میکند.
***
ایسنا: بیشتر کنسرتهای شما در خارج از کشور برگزار میشود، در حالی که در اجراهای شما موسیقی و کلام در کنارهم قرار میگیرند، فکر نمیکنید در کشورهایی که با آنها دارای زبان مشترک نیستیم، بهتر باشد بر موسیقی سازی تمرکز کنیم، نه موسیقی آوازی؟
به زعم بنده موسیقی سازی و موسیقی آوازی هردو مهم هستند و بنابراین موسیقی و کلام باید در یک راستا قرار بگیرند. من در اجراهایم معمولا از کلام مولانا بهره میگیرم و در کنسرتهای خارج از کشور تعدادی از مترجمان حرفهای وظیفه ترجمه اشعار را برعهده دارند. بنابرین مخاطبانی که فارسی زبان نیستند از طریق مانیتورهای سالن هم مفهوم کلام را درک میکنند و هم میتوانند تصویری از کلام ما را داشته باشند.
هرچند که کار سختی است و شعر در ترجمه فرمش را از دست میدهد اما این کار را به زبانهای مختلف از جمله آلمانی انجام دادهایم.
اما آنچه مهم است، حسی است که از طریق موسیقی به مخاطب القا میشود و این همان ذات موسیقی است که قدرت تاثیرگذاری فراوانی دارد. مهم این است که موسیقی در لحظه چه حسی در مخاطب ایجاد کند.
ایسنا: موسیقی تلفیقی بخشی از فعالیت شما را تشکیل می دهد؛ اخیرا در چند کنسرت ایرانی شاهد حضور سازهای غربی در کنار سازهای ایرانی بودهایم. آیا صرفا این همنشینی سازها دلیل بر تلفیق موسیقی است؟
متاسفانه بسیاری از کارها به اشتباه با عنوان موسیقی تلفیقی به مخاطب معرفی میشوند در حالی که خیلی از این کارها اصلا تلفیقی نیست بلکه همراهی کردن است. نشاندن دو ساز از فرهنگ مختف کنار هم الزاما موسیقی تلفیقی نیست.
در ایجاد موسیقی تلفیقی باید به دو نکته توجه داشت. اول آنکه نباید هویت یک موسیقی از بین برود و در ساختار اصلیاش تغییر ایجاد کند و دوم آنکه دو موسیقی که قرار است با هم تلفیق شوند در کنار یکدیگر به وحدت برسند.
ایسنا: فکر می کنید هنرمندان ایرانی چقدر در زمینه موسیقی تلفیقی موفق بودهاند؟
باید بگویم در این زمینه خیلی موفق نبودهایم. اگر هم حرکتی در این زمینه بوده است بیشتر شاهد همنشینی سازها بودهایم. در حالی که موسیقی ایرانی به واسطه فرم بداهه نوازی و انعطافپذیری که ریشه در فرهنگ باستانی ایران دارد، خاصیت رهایی میبخشد که این ویژگی به آن قابلیت تلفیق با هر نوع موسیقی را میدهد و این بسته به ذوق و سلیقه آهنگساز دارد که چگونه با دانش خود این موسیقی رها را تلفیق کند.
ایسنا: تلفیقهای شما در موسیقی دارای ویژگی بارزی است، به این گونه که معمولا حاصل این تلفیقها شنیدن صدای جدید است.این ترکیبها چگونه در ذهن شما خلق میشوند؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم، معتقدم هر موسیقی که میسازم باید بداهه و در واقع به من الهام شده باشد. پیش از ساختن آثارم اول فکر نمیکنم بلکه باید جوششی در من ایجاد شود. از لحظهای میگویم که دیگر منی در کار نیست و به رهایی میرسم.
آثارم کاملا حسی است و داستانی پشتش قرار ندارد. در این رابطه میتوانم «دیوان شمس و باخ» را مثال بزنم که یکی از دوستانم با پیانو قطعاتی از «باخ» را مینواخت و من در لحظه با آن نوا، بداههخوانی کردم.
ایسنا: مولانا، شاعری است که عمده کارهایتان از اشعار او تاثیر میپذیرد. آیا شعر نو قابلیت نمود پیدا کردن در موسیقی عرفانی را ندارد؟
استفاده از اشعار نو در موسیقی عرفانی نشدنی نیست. اما مولانا را دوست دارم و اشعارش هم حس خوبی به من میدهد در حالی که خیلی جذب شعر معاصر نمیشوم. احساس میکنم در اشعار مولانا آنقدر پیام هست که به مخاطب منتقل شود و ذکر و ثنا هم در اشعار او جای دارند.
البته خیلیها فکر میکنند، کار کردن بر روی این اشعار مشکل است در حالی که کاملا برعکس بوده و اصلا کار سختی نیست. چرا که در کار با اشعار نو به دلیل نبودن وزن دست آهنگساز بازتر است و بند و حجابی به نام قافیه وجود ندارد.
بنده علاقه چندانی به این کار ندارم و فکر میکنم این اتفاق به اندازه کافی در موسیقی رخ داده است.
ایسنا: حالا از میان این همه ژانر چرا موسیقی عرفانی را انتخاب کردهاید؟
(میخندد) به نظرم اصل موسیقی سنتی، موسیقی عرفانی است. موسیقی سنتی ما با عرفان آمیخته است. اگر تفکر عرفانی را از هنر ایرانی بگیریم که نقطه اوج توجه غربیان است هیچ چیز خاصی در هنر ایرانی پیدا نخواهیم کرد. تمامی اسامی گوشهها و سازها در تصوف تعبیر عرفانی دارند.
عرفا در حفظ موسیقی ایران در مجالس ذکر خود نقش به سزایی را بازی کردهاند از جمله میتوان به ابوسعید ابوالخیر و شاهنعمتالله ولی اشاره کرد.
ایسنا: در خارج از کشور همه شرایط برایتان مهیاست. اما با این حال هر از چندگاهی به ایران بازمیگردید و در شهرستانها و به زودی در تهران کنسرت میدهید. چه چیزی باعث میشود هنوز هم ترجیح دهید بخشی از فعالیت حرفهایتان را بعد از این همه سال بازهم در ایران انجام دهید؟
طبیعی است که انجام فعالیتهای موسیقی در خارج از کشور راحتتر است. اما حسی که برای کار کردن در اینجا دارم، جای دیگری به من دست نمیدهد. ریشهام در همین خاک است و افکارم رهاتر است.
ایسنا: شاید هم مخاطبان ایرانی نسبت به کار هنرمند هموطنشان دقیقترند؟
وقتی در کشورهای غربی کنسرت میگذاریم، خارجیها با ذهنیتی که از ایران دارند در کنسرت حضور پیدا میکنند و بیشتر این حضور از روی کنجکاوی است.
این در حالی است که در کشور خودت کسانی که کارت را دنبال کردهاند و موسیقیات را می شناسند، به کنسرت می آیند.
ایسنا: برای انجام فعالیت حرفهای ترجیح میدهید در ایران باشید یا خارج از کشور را انتخاب میکنید؟
ساخت اثر میتواند هرجایی اتفاق بیفتد. برایم قابل پیش بینی نیست. گاهی اوقات ممکن است این خلاقیت ساعت ۳ صبح هم رخ دهد و قطعهای بسازم. کاملا حسی است اما نمیتوانم بگویم دقیقا به چه عواملی بستگی دارد.
ایسنا: سال گذشته سینمای ایران افتخاری کسب کرد و اصغر فرهادی برنده جایزه «اسکار» شد. این در حالی است که موسیقی ایران تا به حال موفق به کسب جایزه«گرمی» نشده است. فکر می کنید چه قدر با استانداردها و جایزههای جهانی فاصله داریم؟
یکی از دوستان صمیمیام که از دست اندرکاران این فستیوالهاست، به من میگوید این فستیوالها یک جور باندبازی است. شاید یک نفر با رعایت تمام استانداردها هیچ وقت این جایزه را نگیرد. اما به هر حال این جایزهها یک جور برند است. سیستمی که وارد بنای موسیقی شده و من به هیچ وجه آن را باور ندارم.
ایسنا: با این تفاسیر معتقدید ما لیاقت برنده شدن این جایزههای جهانی را داریم؟
صد در صد. همین طور است. اما سیستمی وجود دارد که اجازه نمیدهد، ما به راحتی جایزه ببریم. خود من هم بارها برای داوری برخی از این فستیوالها دعوت شدم. اما من اصلا با این روند قضاوت کردن و جایزه گرفتن موافق نیستم.
ایسنا: چه دلیلی باعث میشود با این روند مخالف باشید؟
به طور کلی با این روند مخالفم که بین هنرمندان موسیقی مسابقهای برگزار شود و براساس آن نفرات اول، دوم و سوم انتخاب کنیم. این روند برای نوازنده ذهنیت بدی ایجاد میکند. از طرفی در قاموس هنر عشق میگنجد، نه رقابت. این که به یک نفر عنوان اول یا دوم بودن بدهیم هیچ ارزش هنری ندارد.ارزش هنر در چیز دیگری است و ما باید آن را درک کنیم.
ایسنا: اما فکر نمیکنید این طرز فکر باعث شده، بسیاری از پیشکسوتان صحنههای موسیقی را ترک کنند و در جشنوارههای بزرگ ما پیشکسوتان در کنار جوانان قرار نگیرند؟
این روند هیچ کمکی به رشد موسیقی ما نمیکند. ما باید به جایی برسیم که در کلاسهای موسیقی آداب هنر را که آمیخته با عشق است و هیچ عنصر شهرت یا خودنمایی در آن نیست را به هنرجو بیاموزیم. نوازنده در درجه اول باید معرفت هنر را درک کند.
ایسنا: البته تمام موضوع این نیست. خیلی وقتها بزرگان موسیقی کشور هم رابطه خوبی با یکدیگر ندارند.
اینها که شما میگویید، مسئله کمبود معنویت است که در موسیقی ما هم زیاد است. موزیسینها فقط ساز زدن میدانند. عشق و آداب هنر فراموش شده است. این در حالی است که موسیقی کشور ما انسانهای بااخلاقی چون استاد صبا را نیز به خود دیده است.
اما در حال حاضر داستان عوض شده است و همه چیز در ظاهر است.
موزیسینهای جدید به هیچ وجه با قدیمیها به ویژه قاجاریها قابل مقایسه نیستند.
ایسنا: نظر شما درباره موسیقی آوازی حال حاضر چیست؟
تمام تنوع موسیقی آوازی ما ازبین رفته است. همه یک جور آواز میخوانند و اگر یک نفر همانند بقیه آواز نخواند یعنی استاندارد نیست.
در دوران قاجار هرکس برای آواز خواندن دهان باز میکرد، لحن خودش را داشت. اما در حال حاضر سیستم آموزشی فرق کرده و چیزی به اسم استاندارد درست کردهایم که اگر کسی غیر از آن باشد، قابل پذیرفتن نیست.
یعنی باید بگویم هیچ کس خودش نیست اما هرکس خودش را قبول دارد.
ایسنا: با این حال در چند سال اخیر جوانانی در موسیقی ایرانی در راه خلاقیت قدم گذاشتند و کارهایی انجام دادند. آنها را چطور ارزیابی میکنید؟
هر حرکتی در موسیقی ایرانی خوب است. اما مشکل من این است که سالهاست موسیقیهای جدید را گوش نکردهام. مگر اینکه کسی کارش را به من بدهد تا در آن رابطه نظری دهم. دلیلش هم این است که نمیخواهم چیزی روی ذهنم یا کارم تاثیر بگذارد.
ایسنا: از کجا معلوم که از شنیدن کارهای جدید تاثیر مثبت نگیرید؟
گوش، بی سلاحترین عضو بدن است و از هرچیزی میتواند تاثیر بگیرد. گوش میتواند هرچیزی را بشنود. من این بکر بودن خودم را بیشتر میپسندم.
ایسنا: در راستای همین بکر بودن است که ساعت مچی و موبایل ندارید؟
تا به حال به موبایل احتیاج پیدا نکردهام چرا که تا وقتی آن را دارید مشکلی نیست اما خدا نکند، گم شود.
ایسنا: با سایر هنرمندان هم رابطهای ندارید؟
من با هیچ کس ارتباط ندارم. جایی هم نمیروم. همیشه تنها کار می کنم. یک گوشه مینشینم سازم را میزنم، ورزش می کنم. چرا که فکر می کنم اگر از هرگونه اتفاقی دور باشم، حاشیه کمتر است.
ایسنا: حتما از آن هنرمندان متعصبی هم هستید که هیج وقت موسیقی پاپ گوش نمیدهند؟
اتفاقا اخیرا دوبار کنسرت پاپ رفتم و حتی گاهی از این موسیقی به ویژه پاپ غربی الهام هم میگیرم اما به ندرت کنسرت موسیقی سنتی میروم. چون معمولا اهالی موسیقی سنتی به این گونه کنسرتها نمیروند.
کنسرت گروه «دیوار» یکی از آنها بود که البته دلیل اصلی حضورم در این کنسرت، نوازنده آذری گروه بود که من را به کنسرت دعوت کرده بود. اجرای بسیار خوبی را دیدم و از طرفی دوستان جوانی را هم پیدا کردم. رضا یزدانی، بابک جهانبخش و کاوه یغمایی را هم که به واسطه پدرش میشناختم.
اما کنسرت یک خواننده پاپ دیگررا هم رفتم که خیلی خوشم نیامد، از این جهت که خواننده خیلی فالش میخواند.
ایسنا: از اینها که بگذریم، قرار بود کنسرت «مشق نام لیلی» چند ماه پیش در تهران اجرا شود اما این اتفاق نیفتاد، دلیلش چه بود؟
بله. اما این اجرا لغو نشد بلکه به بعد از ایام محرم و صفر موکول شده است. از طرفی مجوز گرفتن برای شعرها روند برگزاری کنسرت را طولانی تر میکند. اما امیدوارم که این اجرا اردیبهشتماه به روی صحنه برود.
ایسنا: در مورد فضای کنسرت توضیح بیشتری بدهید.
«مشق نام لیلی» از ساختههای خودم بوده و فضای کار بداهه است. قالب اشعار مثنوی و کلام از جامی است. کار در موسیقی مقامی تنبور ریشه دارد اما در عین حال معتقدم که به نوعی در مقابل موسیقی سنتی است.
از مخاطبان میخواهم که در کنسرت با من همخوانی کنند تا فضای خشک میان صحنه و جمعیت بشکند. چرا که این خشکی فضا در ایران مانند یک دیوار محکم میان گروه و مخاطبان است. در حالی که وقتی این دیوار فرو بریزد، انرژی بیشتری بین ما رد و بدل میشود.
این گفتوگو زمانی منتشر میشود که این هنرمند موسیقی عرفانی برای تور کنسرتهای «مشق نام لیلی» در تورنتو یا ونکوور و شاید هم در باهاماس روزگار میگذراند.
گفتوگو و تنظیم: سهیلا صدیقی، خبرنگار ایسنا
دیدگاهتان را بنویسید