ابوالحسن مختاباد: برخي چهره هاي موسيقي به رغم آنكه در حوزه موسيقي و كار خلاقه اثرگذار بوده اند، در حوزه هاي ديگر هم تأثير گذاشتند كه تاكنون كمتر از آن سخن گفته شده است. براي نمونه تا به امروز كمتر كسي از زبان خود استاد هوشنگ ابتهاج ماجراهاي زمان مديريت شان بر موسيقي راديو را شنيده است. استاد عباس خوشدل هم از جمله چهره هاي شاخص موسيقي است كه كار سترگش در ثبت و ضبط روايت هاي مختلف از رديف هاي سازي و آوازي موسيقي ايران تا به امروز در جايي بيان نشده است. آثاري كه از آنها بايد به عنوان گنجينه هاي موسيقي ايران ياد كرد. گفت و گو در منزل مسكوني استاد و به واسطه همراهي هاي مهدي قديمي انجام شد. در منزل استاد كه از سال هاي ابتدايي دهه 50 تاكنون در يكي از بالاترين نقطه هاي تهران در بالاي كاشانك برقرار است. منزلي كه بوي موسيقي و انواع ديگر هنرها از آن مي بارد.
- تا آنجا كه اطلاع داريم شما مأموريت داشتيد كه تعدادي از رديف ها را جمع آوري و ضبط كنيد. ماجرا از كجا شروع شد؟ شما خودتان به اين فكر افتاديد كه رديف ها را ضبط كنيد و يا اينكه مجموعه اي به اين جمع بندي رسيد تا اين ميراث معنوي را ثبت و ضبط كند و شما را يراي اين كار انتخاب كرد؟
همان طور كه مي دانيد در مورد دستگاه ها اختلافي در روايت اساتيد نيست. يعني سه گاه، سه گاه است. اما در مورد گوشه ها بين اساتيد اختلاف نظر وجود داشت. من به جناب آقاي پهلبد (وزير فرهنگ و هنر وقت) پيشنهاد طرحي دادم كه به موجب آن با حضور اساتيد، همايشي برگزار شود تا يك رديف جامع و كامل تدوين شود كه مورد توافق همه اساتيد باشد و ديگر شاهد اختلافي در آن نباشيم. با موافقت و حكم ايشان، من مأمور جمع آوري رديف هاي قدما شدم.
- پيش از شروع به كار و تماس با اساتيد و پيشكسوتان موسيقي، تصويري از آنچه موجود بود در ذهن داشتيد، مي دانستيد قبل از شما چه كساني در اين زمينه كار كرده بودند؟
تنها رديفي كه موجود بود رديف موسي خان معروفي بود كه يك بار منتشر شده و تقريباً در بازار موجود نبود و ما همان كتاب را در فرهنگ و هنر منتشر كرديم، با اين تفاوت كه نوشتيم رديف موسيقي سنتي ايران به روايت موسي خان معروفي.
- اطلاعي از رديف مهدي قلي خان هدايت يا منتظم الحكما نداشتيد؟ يا اينكه مرحوم پايور در جايي گفته بودند كه مرحوم صبا رديف سه تار را هم به نت نوشتند يا كاري كه مرحوم علينقي وزيري انجام داده بودند؟
نه، در آن زمان كسي در اين زمينه ها اطلاعاتي به ما نداده بود.
- كار را چگونه شروع كرديد؟
اولين ضبط مربوط به استاد عبدالله خان دوامي و سپس استاد علي اكبرخان شهنازي، شامل دو دوره؛ دوره كلاسيك و دوره عالي. فاصله اي هم بين ضبط دوره كلاسيك و دوره عالي پيش آمد.
بعد از ايشان نيز، محفوظات استاد اديب خوانساري را ضبط كرديم كه با تار آقاي سرخوش همراه بود. قبل از همه اين ها هم رديف به روايت استاد موسي معروفي را تجديد چاپ كرديم.
- به ياد داريد اين ضبط ها مربوط به چه سالي است؟
فكر مي كنم حدود سال 50 بود.
- اين اساتيد به پيشنهاد چه كسي براي ضبط انتخاب مي شدند؟
آقاي منوچهر صانعي، نوازنده پيانو و از شاگردان استاد مرتضي محجوبي، رابطه نزديكي با آقاي پهلبد داشتند و به ايشان پيشنهاد مي دادند. از آنجايي كه ايشان با اساتيد موسيقي مراوده داشتند به عبدالحسين صادقي نژاد (مسئول حسابرسي انجمن اشاعه و اعتلاي موسيقي) دستور مي دادند. نامبرده نيز به من كه مشاور و كارشناس اين انجمن بودم مسأله را مطرح مي كرد و عملاً كار وارد فاز اجرايي مي شد تا نسبت به جمع آوري و ضبط محفوظات اين اساتيد اقدام كنم.
- نحوه قراردادها با اساتيد براي ضبط محفوظات شان بر چه اساسي بود؟
مبلغي را پيشنهاد مي كرديم و در صورت توافق شروع به ضبط مي كرديم. مثلاً به ياد دارم براي استاد اديب خوانساري چهل هزار تومان اختصاص داده بوديم كه رقم بالايي هم بود. به آقاي ابراهيم سرخوش هم كه با تار صداي استاد اديب را همراهي مي كردند هم مبلغ بيست هزار تومان پرداخت كرديم. اگر اشتباه نكرده باشم براي هر دوره رديف از علي اكبرخان شهنازي هم 30 هزار تومان به ايشان پرداخت مي كرديم. يعني در مجموع 60 هزار تومان.
- بياد داريد كار ضبط در كدام استوديو صورت مي گرفت؟
استوديوي هنرهاي زيبا
- محفوظات استاد شهنازي را چطور ضبط مي كرديد؟
راننده اي مي فرستاديم و هفته اي دو جلسه استاد شهنازي به استوديو مي آمدند و من نيز بعنوان ناظر ضبط همراه ايشان بودم. از ايشان خواهش مي كردم كه در آغاز، اسم هر گوشه را با صداي خودشان اعلام كنند.
- صدابرداري، كار چه كسي بود؟
آقاي رحيم بقايي، صدابردار ضبط ايشان و ضبط آقاي بوذري بودند.
- جناب خوشدل، خود شما دستي چيره در موسيقي ايراني و رديف داشته و داريد و همزمان تمامي اين رديف ها را با روايت هاي مختلف ثبت و ضبط كرديد، از نظر شما روايت چه كسي از رديف دقيق تر و كامل تر از ديگر روايت هاست؟
از نظر من جامع ترين و صحيح ترين رديف سازي موسيقي سنتي، رديفي است كه استاد شهنازي از پدرشان آقا حسينقلي روايت كرده اند. دليل آن هم مشخص است، اولاً به دليل هوش و استعداد نوازندگي و حافظه اي كه ايشان داشتند و از آن مهم تر اينكه ايشان اين رديف ها را بي واسطه از پدرشان و عمويشان آموختند و روايت هايي هم كه از نحوه آموزش ايشان نقل شده نشان مي دهد كه او دقيق و كامل توانسته اين رديف ها را فرابگيرد، در حالي كه ديگر راويان رديف با واسطه از نسل هاي بعدي استادان بوده اند. مثلاً رديف مرحوم برومند از ميرزا عبدالله با واسطه از اسماعيل خان قهرماني انجام شده است.
استاد شهنازي چند شاگرد منحصر به فرد داشتند كه به صورت خليفه گري سال ها در محضر ايشان تلمذ كردند. يكي آقاي حبيب الله صالحي و ديگري آقاي رضا وهداني. رديفي را هم كه آقاي وهداني از آقاي شهنازي نت كرده است، من در اختيار ايشان قرار دادم و ايشان آنها را به همراه يادداشت هايي كه در كلاس در محضر استاد نت برداري كرده بودند در مجموعه اي به صورت كتاب و نوار منتشر كردند. از ايشان خواهش كردم نت ها را در همان گامي كه استاد شهنازي نواخته است بنويسند.
- از استاد شهناري در دوران ضبط خاطره اي هم داريد؟
در يكي از روزهاي ضبط دوره عالي از استاد خواستم سه گاه بنوازند. گفتند: چه سه گاهي بزنم؟ يك سه گاه داريم براي دوره اول هنرستان. يك سه گاه براي دوره دوم هنرستان، يك سه گاه براي دوره عالي و يك سه گاه هم دارم براي دل من و دل خودت! كه من خواهش كردم سه گاهي بزنيد براي دل من و دل خودتان.
- استاد اديب خوانساري هم به استوديو مي آمدند؟
محفوظات ايشان را در استوديو ضبط نكرديم بلكه دستگاه ضبط را به منزل ايشان برديم. خودشان تمايل داشتند كه كار در منزل شان ضبط شود. ناظر ضبط اين كار هم آقاي محسن روشن بود.
- بعد از استاد اديب خوانساري سراغ چه كساني رفتيد؟
بعد از جناب اديب، روايت خانم روح انگيز را ضبط كرديم كه آن نيز با تار آقاي سرخوش همراه بود. سپس محفوظات جناب ابراهيم بوذري را ضبط كرديم. استاد بوذري به غير از رديف آوازي اقبال السلطان هيچ رديف ديگري را قبول نداشتند و رديف ايشان را روايت مي كردند. در ساز هم فقط استاد علي اكبرخان شهنازي را قبول داشتند. حتي من به ياد دارم روزي كه در استوديو در كنارشان بودم صحبت از استاد كريمي شد و من متوجه شدم كه ايشان نه كار آقاي كريمي را مي پسندند و نه كار استاد دوامي را. اعتقاد داشتند استاد دوامي ترانه خوان هستند.
- از قرار در پي اين بوديد كه رديف مشترك هم انتشار دهيد، يعني ساز و آواز دو استاد در كنار هم كه استاد بوذري و استاد شهنازي را براي اين كار انتخاب كرده بوديد. چه شد كه اين تركيب به نتيجه نرسيد؟
بله. از آنجا كه استاد بوذري به نوازندگي استاد شهنازي اعتقاد داشتند، پيشنهاد كرديم كه ضبط اين دو استاد به اتفاق هم باشد، يعني استاد بوذري بخوانند و استاد شهنازي جواب آواز دهند. هر دو بزرگوار با اين پيشنهاد موافقت كردند و به استوديو آمدند. خوب به ياد دارم كه استاد شهنازي سه گاه لا كرن را درآمد كردند. استاد بوذري با توجه به كبر سن كه سال ها از كوك سه گاه لا كرن دور بودند، متاسفانه فاصله زيادي با كوك داشتند. من به هر دو استاد گفتم: تنها هدف ما اين است كه دانش و محفوظات وسيع شما از رديف دستگاهي را براي محققان و دانشجويان رشته موسيقي ثبت و ضبط كنيم. پيشنهاد مي كنم اگر صلاح مي دانيد ضبط هر دو بزرگوار جدا از هم باشد. باز هر دو بزرگوار پذيرفتند و به اين ترتيب كار ضبط جداگانه صورت پذيرفت.
- خاطره ي ديگري هم از استاد بوذري به ياد داريد؟
در يكي از جلسات حضوري كه در منزل ايشان بودم، از ايشان سؤال شد كه شاگرد برجسته اي هم داريد كه ايشان پاسخ دادند: آقاي صديف سال هاست رديف آوازي اقبال السلطان (مكتب تبريز) را زير نظر اينجانب آموزش مي بينند و پيشرفت شاياني دارند و من به آينده ايشان بسيار اميدوارم.
- رديف استاد دوامي را هم شما ضبط كرديد؟
ايشان ترانه هاي قديمي را از حفظ داشتند. به همين دليل روزي به منزل ايشان رفتم اما متوجه شدم كه كليه محفوظات شان را ضبط و در اختيار راديو قرار داده اند. اما براي ضبط رديف آوازي ايشان، آقاي محسن روشن بعنوان ناظر ضبط به منزلشان مي رفت. البته اين توضيح را بدهم كه محفوظات ايشان در زمينه تصنيف خواني در راديو نيست، بلكه نزد استاد شجريان است. اگرچه بعدها استاد پايور تمامي اين تصانيف را كه تعدادشان 186 تصنيف مي شد، گردآوري و نت كردند و انتشارات ماهور منتشرش كرد. ضمن آنكه آقاي كرامتي هم اين تصانيف را خواندند.
- آيا رديف استاد دوامي قبل از استاد كريمي ضبط شد؟
بله. رديف آقاي كريمي سال ها بعد از آقاي دوامي ضبط شد (قبل از ضبط رديف استاد بوذري). توضيح اينكه آقاي كريمي روايت آقاي دوامي از رديف را اجرا كرده اند. حتي بعدها آقاي دوامي اظهار داشتند كه آقاي كريمي تمام رديف آوازي را از من آموزش نديده اند. بعد از آن براي اولين بار تصميم به آوانويسي رديف هاي موسيقي كلاسيك گرفتيم و مأموريت آوانويسي رديف آقاي محمود كريمي را به استاد محمدتقي مسعوديه داديم.
به ياد دارم استاد مسعوديه بابت آوانويسي اين كار مبلغ چهار هزار تومان دريافت كردند. اما بعد از آن به مشكل برخورديم و آن اين بود كه اين كار از نظر مستند بودن صحيح بود اما از نظر بهره برداري خير. آقاي كريمي در پرده هايي مي خواند كه جاي صدايشان بود (از نظر فني نه راست كوك و نه چپ كوك بود) يعني نه براي خوانندگي و نه براي نوازندگي قابل اجرا نبود. آقايان هوشنگ ظريف و رحمت الله بديعي از نظر صحت آوانويسي و تطابق آن با صداي آقاي كريمي نظارت داشتند كه در كتاب هم از ايشان نام برده شده است.
اخيراً شنيده ام كه رديف آوازي آقاي كريمي را كه آوانويسي هم شده براي سنتور و تار برگردان و نت نويسي كرده اند كه من اعتقادي به اين كار ندارم و حق مطلب بيان نشده است زيرا با علامت هاي خاصي كه دكتر مسعوديه در آوانويسي اين كار اعمال كرده اند و در رديف منعكس شده است، در انتقال به سازها رعايت نشده است.
- چه اقداماتي براي از بين نرفتن اين آثار انجام داديد؟
در آن زمان انجمني بنام انجمن موسيقي شاهنشاهي تشكيل شد كه آقاي دكتر بركشلي در اين انجمن سمتي داشتند. من به آقاي پهلبد نامه اي نوشتم و از ايشان درخواست كردم، هر آنچه در آرشيو ما وجود دارد در آرشيو اين انجمن نيز باشد. اما آقاي صادقي نژاد پيشنهاد كردند كه نسخه اصل را نزد خودمان نگه داريم. هم اكنون نيز نسخه ي اصلي تمام ضبط هايي كه من در آنها حضور داشته ام نزد من باقي مانده است.
نكته اي كه در اينجا بايد اضافه كنم اين است كه در عنوان همه اين كارها ننوشته ايم “رديف استاد اديب خوانساري” يا “رديف استاد بوذري”. بلكه نوشته ايم رديف به روايت استاد اديب خوانساري و يا رديف به روايت استاد ابراهيم بوذري. شكل درست هم همين است. همگي اين استادان روايتگر رديف هستند. حتي رديف براي جناب ميرزا عبدالله و جناب ميرزا حسينقلي هم نيست. آن ها هم روايتگر رديف هستند. اين اقدام ما در آن زمان سر و صدايي ايجاد كرد و آقاي دكتر بركشلي اعتراض كردند. جناب آقاي پهلبد از من خواستند گزارشي از اين اقدام به ايشان برسانم. من هم براي اعتبار كار از آقاي دكتر محمدتقي مسعوديه مشورت گرفتم. ايشان نيز با نظر من موافق بودند و نوشتند رديف براي شخص خاصي نيست. من هم گزارش را از طريق آقاي صادقي نژاد به آقاي پهلبد رساندم و ايشان نيز كار ما را تأييد كردند. سال ها بعد مرحوم استاد حسن كسايي در مقدمه رديف ضبط شده خودشان، بر گفته ما صحت گذاشتند و گفتند رديف براي يك شخص خاص نيست.
- چرا استاد مهرتاش را براي ضبط دعوت نكرديد؟
اتفاقاً من به اپرت هاي ايشان كه بر اساس غزليات سعدي و ترانه هاي فولكوريك كه به صورت موسيقايي تصنيف شده بود و به كرات هم در جامعه باربد توسط خوانندگان مطرح امروز از جمله آقايان شجريان، شهيدي و منتشري اجرا شده بود علاقه بسياري داشتم و پيشنهاد جمع آوري و ضبط اپرت ها را دادم. علي رغم اينكه اين پيشنهاد مورد تصويب جناب آقاي پهلبد قرار گرفت متاسفانه با مخالفت آقاي حسين دهلوي (رئيس هنرستان موسيقي ملي وقت) رو به رو شد.
- دليل مخالفت شان چه بود؟ چرا خود آقاي مهرتاش به اين صرافت نيفتاد كه روايت خودش از رديف را ضبط كند؟
نمي دانم اما استاد مهرتاش شاگردان بسياري داشت كه احتمال مي دهم به همين دليل ايشان براي ضبط روايت شان از رديف دست به كار نشدند.
من در اين ميان فقط پيشنهاد مي دادم و در صورت تصويب، پيگيري كارها را انجام مي دادم. پيشنهاد طرحي را هم دادم كه استاد كسايي روش و تكنيك ني نوازي را توضيح دهند و از اين كار فيلم برداري صورت بگيرد كه با مخالفت استاد رو به رو شديم و ديگر پي آن را نگرفتيم. اين در حالي بود كه در اينجا ديگر شاهد تنگ نظري ها نبوديم و موافقت آقايان حاصل شده بود.
البته استاد كسايي در سال هاي پاياني عمرشان و با همت فرزندشان خليل كسايي، همين كار را كردند و فيلمي يك و نيم ساعته از تمامي اين موارد و تكنيك هاي ني نوازي را از خود به جا گذاشتند كه متاسفانه به دليل نبود سرمايه گذار هنوز تدوين نهايي آن انجام نشده است. باز گرديم به بحث مان. آيا رديف ميرزا عبدالله به روايت نورعلي خان برومند را هم شما ضبط كرده ايد؟
خير. با توجه به اينكه نورعلي خان برومند در تاريخ فوت ميرزا عبدالله نوجواني 16 ساله بودند بنابراين نمي توانسته اند رديف ميرزا عبدالله را روايت كنند. رديف روايت شده توسط نورعلي خان برومند از طريق نوارهاي ضبط شده ي اسماعيل قهرماني در كهنسالي از ميرزا عبدالله بوده است كه آقاي برومند از اين نوارها رديف ميرزا عبدالله را برداشت كرده اند.
دیدگاهتان را بنویسید