گروه دفنوازان تختجمشید اواسط سال ۱۳۸۹ توسط تعدادی نوازنده دف و رهبری مسعود حبیبی تشکیل شد. این گروه ابتدا با ۷۰ نفر در ۱۹ اسفند سال ۹۰ و سپس با ترکیب تازهتری با ۶۰ نفر در ۱۳ مهر ۱۳۹۱ در سال میلاد نمایشگاه بینالمللی روی صحنه رفتند. خواننده گروه بیژن کامکار بود و کنسرت هم به طور موفقیت آمیزی برگزار شد. با این حال این گروه نوپا هم مانند گروههای بزرگ موسیقی ایران با مشکلات مالی از جمله نبود برنامهگذار دست و پنجه نرم میکند. درباره فعالیتهای این گروه و چگونگی شکلگیری آن با “هانا کامکار”، نوازنده دف، همخوان و مدیر هنری گروه گفتگو کردیم که میخوانید:
گروه دفنوازان تختجمشید چطور شکل گرفت؟
هنگام شکلگیری در گروه نبودم اما از چگونگی شکلگیری آن مطلع هستم. ماجرا از آنجا شروع شد که چندتن از شاگردان بیژن کامکار (پدرم) و مسعود حبیبی تصمیم به تشکیل گروه دفنوازان گرفتند. این گروه با تعدادی از نوازندگان کار را شروع کرد و پس از حدود ۷ ماه تمرین، من به آنها ملحق شدم. این گروه در ابتدا با ۳۸ نفر کار را آغاز کرد و سال گذشته (۱۹ اسفند ۱۳۹۰) کنسرت سالن میلاد در نمایشگاه بینالمللی را روی صحنه برد. پس از این کنسرت به دلایلی، رضا دربندی که از پایهگذاران گروه بود به همراه ۸ نفر دیگر، گروه را ترک کردند و کار با ۲۹ نفر ادامه پیدا کرد.
علت رفتن آقای دربندی چه بود؟
دلایلی داشت که بهتر است خودشان دراینباره صحبت کنند.
من پس از پیوستن به گروه با نظر سرپرست گروه، سعید نجاران، در کنار نوازندگی و همخوانی، مدیر هنری گروه تختجمشید شدم. کنسرت اسفندماه نشان داد که گروه در بخش ملودی مشکلاتی دارد و تنظیمها چندان خوب نبودهاست. از جمله مشکلات، نبود ارتباط کافی و ملودیک میان سازها بود؛ پس از مشورت با گروه به این نتیجه رسیدیم که ادامه کار با این ساختار ملودیک امکانپذیر نیست و از آنجایی که گروه قابلیتهای خوبی دارد، با پدرام درخشانی صحبت کردیم و او به همراه گروه کوچک خود به ارکستر دفنوازان تختجمشید پیوست.
پس از پیوستن آقای درخشانی به گروه، شکل سازبندی ارکستر به چه صورت درآمد؟
سبک کار به سمت موسیقی فیوژن پیش رفت. بر همین اساس تغییراتی در سازبندی ارکستر به وجود آمد. در حال حاضر ارکستر دفنوازان تختجمشید ۲۹ دفنواز و تعدادی نوازنده سنتور، کمانچه، نی، تار، پیانو به همراه سه ساز بادی شامل ترمپت، ترومبون، سکسیفون دارد. درام، گیتاربیس، گیتارالکتریک و پرکاشن هم از دیگر سازهای اصلی ارکستر هستند. با همین ترکیببندی کنسرت ۱۳ مهر امسال (۱۳۹۱) را دوباره در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی روی صحنه بردیم.
بیژن کامکار چطور به گروه پیوست؟
همه چیز از یک شب تولد شروع شد. چندتا از شاگردان پدر به همراه آقای حبیبی هم آمده بودند؛ همانجا زمانی که پدر کیک شمعهای کیکاش را فوت میکرد، آرزو کرد که همه با هم روی صحنه برنامه اجرا کنند. دوتا از بچههای گروه حرف را روی هوا زدند و صحبتها آغاز شد. آقای حبییبی با بیژن کامکار صحبت کرد و او هم خیلی زود پذیرفت. از ابتدا بدون چشمداشت مالی و برای همراهی و کمک به گروه پیوست و خوانندگی کار را برعهده گرفت.
برویم سراغ کنسرت آخر گروه، یعنی کنسرت ۱۳ مهر؛ گویا قبل از کنسرت با برنامهگذار دچار مشکل شُدید و خود گروه کنسرت را برگزار کرد؟
قبل از کنسرت با یک برنامهگذار قراردادی برای برگزاری ۸ کنسرت بسته شد. یک ماه قبل از اجرا، برنامهگذار به دلیل مشکلات مالی قرارداد را فسق کرد. کنسرت به همت بچههای گروه برگزار شد. ما موفق شدیم سالن را بدون تبلیغات و تنها از طریق ایمیل و شبکههای اجتماعی پرکنیم؛ اما ادامه این روند بدون حضور برنامهگذار غیرممکن است. ما مشکلات خیلی زیادی داشتیم و در آخر، کنسرت با صدای نه چندان مطلوبی روی صحنه رفت. صدابردای سالن افتضاح بود و جای خالی برنامهگذار به خوبی احساس میشد. ادامه این راه را نمیتوانیم روی پای خودمان برویم. کنسرت ۱۳ مهر، ۶۰ نوازنده داشت و هرچند خیلیها از روی علاقه آمده بودند اما این روند نمیتواند به این شکل ادامه پیدا کند.
نوازنده مهمان هم داشتید …
در قطعه خلیج فارس، از ساختههای مسعود حبیبی، ۵ نفر از بوشهر آمده بودند و ضرب، تمپو و دمام میزدند. وجود برنامهگذار برای ادامه حیات گروه اهمیت دارد. اگر برنامهگذار نباشد، افراد اصلی گروه هم احساس امنیت نمیکنند و ادامه همکاریاش با گروه مشکل میشود. گروه دفنوازان تختجمشید به لحاظ موسیقایی مشکلی ندارند. تنظیمهای پدرام درخشانی فوقالعاده است و گروه به خوبی از عهده اجرای آن برآمدند.
برای من عجیب است؛ شما در یک خانواده کاملا هنرمند بزرگ شدید که همه آنها به طور تخصصی روی موسیقی اصیل و سنتی ایران فعالیت میکنند. چطور به سمت سبکهای مدرن و پست مدرن امروزی از جمله فیوژن میروید؟
هم من و هم پدرم با این سبکها آشنا هستیم و بارها به موسیقیهای خوبی که در این زمینه تولید میشود گوش کردهایم. البته گروه کامکارها سابقه کار در حوزه موسیقی مدرن امروزی را ۱۵ سال پیش و در همکاری با پیترگبریل داشتهاند. از جمله این کارها موسیقی افسانه هزار و یکشب هوشنگ کامکار است که ابتدا برای نمایشی به کارگرادانی کارا کارلا لبنانی ساخته شد و فیوژن بود.
از طرفی من به همین قرن تعلق دارم و به حد توان خودم فستیوالهای موسیقی را در بخشهای مختلف دنیا دیدهام. حتی با یک گروه هلندی به همراهی “کوروش بابایی” در سبک جاز فیوژن کنسرت دادهام. پدرام درخشانی هم که به طور کامل با این سبک آشناست و تجربههای خیلی خوبی داشتهاست. او از نخستین موزیسینهای جوانی بود که در سبک فیوژن فعالیت کرد، و هم من و هم پدرم با ساختههای او آشنایی کامل داشتیم.
برگردیم سر بحث برنامهگذار؛ گفتید که برنامهگذارتان قرارداد را به دلیل مشکلات مالی فسق کرد؛ آیا در حال حاضر تلاشی برای همکاری با یک برنامهگذار جدید میکنید؟
تلاشها که ادامه دارد. بدون برنامهگذار ادامه کار خیلی سخت است و شاید به جرات بتوان گفت که امکانپذیر نیست. ارکستر دفنوازان تختجمشید خوب شروع کرده و حیف است که از بین برود. با چند شرکت معتبر موسیقی صحبت کردیم اما هنوز به نتیجه نرسیدیم.
تمرینها ادامه دارد؟
تمرینها فعلا تعطیل است. هرزمان موضوع برگزاری کنسرت جدی شد، تمرینها را از سر میگیریم. گروه آمادگی کافی را دارد و با یک تمرین کوتاه میتوانیم کنسرت برگزار کنیم. از طرفی قطعات خوبی برای ارکستر ساخته شده که میتوانیم آنها را در کنسرتها اجرا کنیم. ما حتی به ضبط این قطعات هم فکر کردیم اما همه اینها نیاز به برنامهگذار دارد.
راستی چرا عنوان تختجمشید را برای گروه دفنوازان انتخاب کردهاید؟
موسسین گروه تعدادی نوازنده دف بودند. اسمهای مختلفی انتخاب شد اما در نهایت به دنبال یک اسم ایرانی میگشتند. به این ترتیب عنوان تختجمشید را برگزیدند.
دوست دارید در تختجمشید کنسرت برگزار کنید؟
اینکه آرزوی ماست. برگزاری کنسرت در تختجمشید رویایی است که دوست داریم محقق شود پس از آن انگار به همه آرزوهایمان رسیدهایم.
دیدگاهتان را بنویسید