×
×

نگاهی به راه های نرفته در موسیقی

  • کد نوشته: 236918
  • 19 اسفند 1397
  • ۰
  • کریستف رضاعی (متولد ۱۳۴۵) آهنگساز و نوازنده پیانو، متولد فرانسه از مادری فرانسوی و پدری ایرانی است.

    نگاهی به راه های نرفته در موسیقی
  • به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، یکی از راه های بررسی اصولی و تخصصی حوزه های مختلف به خصوص در حیطه ی هنری، مراجعه و گفت وگو با متخصصان و صاحبنظران در این عرصه است. یکی از متخصصان حوزه موسیقی کریستف رضاعی است.

    کریستف رضاعی (متولد ۱۳۴۵) آهنگساز و نوازنده پیانو، متولد فرانسه از مادری فرانسوی و پدری ایرانی است.

    رضاعی فارغ التحصیل رشته موسیقی (پیانو، آواز و تئوری) است و حاصل سه دهه فعالیت حرفه ای وی از زمان اقامت در ایران، ساخت آهنگ های متعددی برای فیلم های سینمایی داستانی و مستند و کوتاه، تبلیغات تلویزیونی، آلبوم های موسیقی و ترتیب دادن کنسرت های باروک در ایران و هند بوده است.

    آبادان (۱۳۸۱)، پرونده هاوانا (۱۳۸۴)، کنعان (۱۳۸۶)، چهل سالگی (۱۳۸۷)، زیرآب (۱۳۸۸)، سعادت آباد (۱۳۸۹)، چه خوبه که برگشتی (۱۳۹۱)، نارنجی پوش (۱۳۹۰)، ماهی و گربه (۱۳۹۲)، در دنیای تو ساعت چند است (۱۳۹۳)، اژدها وارد می شود (۱۳۹۴) و نگار (۱۳۹۶) از جمله فیلم هایی است که رضاعی آهنگسازی آن را بر عهده داشته است.

    جایزه نخست مسابقه «سرود صلح برای هزاره سوم»، جایزه بهترین موسیقی فیلم جشن حافظ برای فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» و سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «نگار» از جمله جوایز و افتخارات رضاعی در زمینه موسیقی است.

    آنچه در ادامه می آید گفت وگوی کریستف رضاعی با پژوهشگر ایرنا به بهانه ی جشنواره ی موسیقی ای که گذشت است.

    رضاعی درباره جشنواره موسیقی فجر گفت: به نظر می رسد این جشنواره خیلی منشا اثر نیست و به دلیل مجموعه ای از شرایط امکان رشد ندارد و متاسفانه همواره در سایه فستیوال فیلم فجر بوده است. چون تقریبا با آن همزمان است (با چند روز فاصله)؛ و این باعث می شود که اصل اتفاقی که در شهر می افتد بیشتر به فیلم اختصاص یابد و فستیوال موسیقی و تئاتر (البته تئاتر کمتر از موسیقی) خیلی زیر سایه فستیوال فیلم فجر باشند.

    رضاعی در بیان علل بی اثر بودن جشنواره موسیقی فجر ادامه داد: در تبیین این وضعیت مشکلات مدیریتی هم هستند که البته مختص به فستیوال موسیقی نیستند و در کل کشور این مساله هست؛ اما این جشنواره متاسفانه خیلی روشن و واضح نیست. امسال ظاهرا گروه های موسیقی مطرح نسبت به سال های قبل کمتر بوده اند یا تنوعشان کمتر بوده است.

    «به هرحال واضح است این که فستیوال فجر متاسفانه هر سال یک رنگ دیگری پیدا می کند؛ ولی امسال خیلی کم رنگ تر از سال های قبل بوده است که این مساله یا از مدیریت می آید یا از سیاست که این را دقیقا نمی دانم ولی ظاهرا متاثر از همه اینها است.

    **۳۴ ساله ی نابالغ
    این موسیقیدان تصریح کرد: در این چند سال اخیر وضعیت اقتصادی مملکتمان خیلی خوب نیست؛ مردم به سختی می توانند زندگی کنند و درآمد داشته باشند، بچه هایشان را مدرسه ببرند یا صاحب خانه باشند و… و این چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد و از آن گذشت؛ چراکه واقعیتی است که یا از سیاست های خارجی یا از مدیریت های داخلی می آید و این باعث می شود که فرهنگ لطمه ی اول را بخورد. در نتیجه ی این مشکلات مالی و معیشتی، مسائل فرهنگی به اولویت دوم یا سوم بدل می شود.

    وی افزود: از طرف دیگر وقتی می خواهیم گروه های خارجی را دعوت کنیم مسائل مالی شدت می یابد؛ در یک سال اخیر خرج ها سه یا چهار برابر شده است. در آن سال هایی هم که بیشتر از گروه های خارجی دعوت می کردیم، هزینه خیلی بالا بود و به هرحال دستمزدهایی که گروه های خارجی می گیرند نسبت به دستمزدهایی که در مملکت ما وجود دارد، خیلی بالاتر است؛ و در این یک سالی که گذشت نرخ تورم، ارزش دلار و یورو هم بالا رفت و این شرایط را خیلی بدتر کرد. من فکر می کنم هیچ وقت شرایط درستی از نظر اقتصادی برای فستیوال فجر موسیقی وجود نداشت.البته ۴، ۵سال پیش اتفاقات جالبی افتاده بود که آن هم مربوط به دورانی است که وضعیت اقتصادیمان بهتر بود.

    رضاعی ادامه داد: به جز اقتصاد، یک زمانی در فستیوال فیلم فجر قسمت بین الملل و داخلی با هم بود که البته در نهایت این دو از هم جدا شد؛ فکر می کنم الان بخش بین الملل فیلم در خرداد ماه است و عملا دیگر خیلی ربطی به فستیوال فجر و بهمن ماه ندارد و دبیرشان هم فرق دارد.

    «چرا این اتفاق افتاد، چون دیدند مشکلاتی هست. من فکر می کنم سال ها در سایه ی فستیوال فیلم بودن برای موسیقی و تئاتر چیز جالبی نیست و باید یک آنالیز دقیقی در این مساله کرد و شاید بهتر باشد موسیقی و تئاتر را هم از این جدا کرد چرا که باعث می شود موسیقی نتواند به خوبی جایگاه و مخاطب خودش را پیدا کند».

    این موسیقیدان و برنده سیمرغ بلورین ادامه داد: من امسال بیش از گذشته در جشنواره فیلم فجر بودم و دیدیم که مردم می آیند، استقبال می کنند، صف می بندند و می روند فیلم می بیننند؛ و این مردمی که می آیند فیلم ببینند، هفته بعدش نمی روند کنسرت ببینند. به رغم این که جمعیت تهران خیلی زیاد است اما مخاطبین موسیقی خیلی زیاد نیستند و آنهایی که فیلم می بینند، ممکن است نخواهند موسیقی ببینند و بشنوند یا برعکس. و اینها می تواند باعث عدم استقبال گسترده و بازخورد نداشتن جشنواره موسیقی و یکی از دلایل عدم موفقیت این فستیوال باشد.

    **جشنواره ای در سایه
    رضاعی در تبیین وضعیت موسیقی در جشنواره فجر بی برنامه گی را یکی از نکات اثرگذار شمرد و بیان داشت: تغییر زمانی جشنواره و جدا کردن آن از جشنواره فیلم و تئاتر ممکن است در استقبال مخاطبان و کمیت شنوندگان و دیده شدن این فستیوال موثر باشد اما مساله کیفیت آن کاملا به مدیریت فستیوال و انتخاب گروه ها ربط دارد. در دوران جشنواره شهر پر از بنرها و تبلیغات فستیوال فیلم می شود ، در صورتی که این اقبال در مورد موسیقی بسیار کمتر است.

    وی افزود: زمانی که در این جشنواره اجرا و ارتباطات بیشتری داشتم شاهد بودم که در مورد گروه های خارجی خیلی دیر اقدام می شود که البته این اتفاق حتی در مورد گروه های داخلی هم می افتد و من فکر می کنم که از همین الان باید فستیوال فجر ۱۳۹۸ شروع به پیگیری امور، کارها و گروه هایی کند که قرار است در آن فعال باشند. و یک برآوردی داشته باشند تا ببینند می توانند به آن بودجه و اهداف مطلوب نظرشان برسند یا نه. اما همه کارها در لحظه آخر انجام می شود که می آیند به گروه ها می گویند که خواهش می کنیم کمتر دستمزد بگیرید یا کمتر هزینه کنید ولی این امری نادرستی است که کسانی که در موسیقی هستند نمی توانند به دلیل یک مدیریت نادرست از دستمزدشان بگذرند. چراکه تنها منبع درآمدی که دارند همین است.

    «گروه های خوب خارجی و حتی داخلی که برنامه های تدوین شده ای برای طولانی مدت دارند، ممکن است نتوانند سال آینده حضور داشته باشند؛ و وقتی که دیر اقدام می شود گروه هایی که در آن زمان می توانند بیایند ممکن است خیلی باکیفیت نباشند. و فکر می کنم هر فستیوالی باید چنین برنامه ریزی های بلند مدتی داشته باشد».

    **موسیقی پس از انقلاب، پیشرفت یا پسرفت؟
    رضاعی در پاسخ به این سوال که چرا فیلم و سینما پس از انقلاب حرکتی روبه جلو و بالنده داشت اما موسیقی انگار پسرفت کرده است تایید کرد: بله موافقم که بعد از انقلاب فیلم و سینما رشد کرد اما موسیقی پسرفت کرد. حتی در زمینه تئاتر هم فکر می کنم این اتفاق افتاده است و بعد از انقلاب فعالیت تئاتریمان به نسبت موسیقی خیلی بیشتر شده است. سینما را جدا می کنم چون سینما دست نیافتنی است که شاید تنها بتوان خوانندگان پاپ و مقبولیت مردمی آن در موسیقی را با سینما مقایسه کرد.

    این نوازنده و آهنگساز ادامه داد: من از سالی که از فرانسه به ایران آمدم (۱۳۷۴) و مقیم ایران شدم، همیشه احساس می کنم که حساسیت وزرات ارشاد نسبت به موسیقی، بیشتر از حساسیتی است که نسبت به تئاتر دارد. موسیقی یک هنر سخت است. تصور کنید شما به عنوان یک هنرپیشه اگر استعداد گویندگی یا حضور شخصیتی داشته باشید، می توانید خیلی سریع وارد تئاتر بشوید، دوره هایی را داشته باشید و مطرح شوید اما موسیقی به این سادگی نیست. شما هر سازی که بخواهید یادبگیرید، حداقل زمانی که باید صرف کنید ۱۰سال است. این یعنی نوازنده تنها با ساز خود است.

    وی افزود: بعد از آن باید مطرح بشوید و نوازندگی گروهی هم مشکلات خودش را دارد. هنر موسیقی، هنری بسیار سخت و خیلی تنها و تخصصی است؛ این قسمت تخصصی آن که دیده نمی شود خیلی زیاد است و فکر می کنم این تخصصی بودن خیلی بیشتر از تئاتر و سینما و پروسه رسیدن به آن خیلی طولانی تر است.

    «در فیلم شما آزمون و خطا زیاد دارید، کارگردان می تواند با یک دوربین شروع به فیلمسازی کند اما منِ نوازنده نمی توانم با کنسرت به تنهایی اجرا کردن را شروع کنم.باید به یک جایی برسانم که مسوول موسیقی و نوازنده ی خودم باشم، کنسرت بدهم و یک چیز با کیفیت ارائه کنم».

    ضمن این که همانطور که گفتم به نظرم ارشاد همیشه نسبت به موسیقی در مقایسه با سایر موضوعات حساس تر بود و این باعث شد که بعد از انقلاب وضع موزیسین ها و نوازندگان همواره به سختی بگذرد. بعد از آن و در دوران جنگ وضعیت موسیقی و تدریس آن خیلی زیاد نبود، یک نسلی را از دست دادیم و چند سالی وقفه و فاصله ای در آموزش موسیقی و آموخته هایی که اساتید موسیقی باید منتقل می کردند، رخ داد. ضمن این که آن قسمت موسیقی غیرایرانی هم تدریسش ضعف دارد و این نکته ای است که باید قبول کرد.

    رضاعی ادامه داد: شما بینید در اروپا چطور سازهای سمفونیک را تدریس می کنند و اینجا چگونه است. ضمن این که تعداد اساتیدی که وجود دارد و مجموع این مسائل به نظرم باعث می شوند تا موسیقی در مقایسه با سایر هنرها مقداری سخت تر بگذرد و ضعف داشته باشد.

    ۸۰% اتفاقات فجر منتج از گروه های داخلی است، به همین دلیل ممکن است آن گونه که سینما رشد کرده است فستیوال فجر نتوانسته رشد و خود را مطرح کند.

    **چاره کار
    رضاعی در انتها و در ارائه راه حلی برای برون رفت از این مشکل خاطر نشان کرد: اگر وزارت ارشاد می خواهد که اتفاقی در فستیوال فجر بیفتد و تغییراتی روی دهد، باید خیلی مسائل را درونی ببیند، این که چطور باید مدیریت را عوض کرد، انتخابات را عوض کرد و به آن شکل داد و این می تواند خیلی کوتاه تر شود.

    «بهترین فستیوال های دنیا با سه چهار کنسرت شروع کرده اند و کم کم کیفیت را بالا برده اند و امروز ممکن است برگزار کننده ی کنسرت های زیادی باشند ولی همه با کیفیت هستند. یک روش بازاریابی اجتماعی و هنری عمیقی نیاز است که جهت این فستیوال عوض شود و به سمت اجرایی شدنی ثابت و یک شکل برود، نه به این صورتی که هرسال به یک شکل جدید و توام با مشکلاتی باشد.

    رضاعی در پاسخ به چگونگی جایگاه و کارکرد مرکز موسیقی افزود: این مرکز باید وجود داشته باشد. نمی دانم از لحاظ هنری چه کارهایی می کنند و من فقط در زمینه مجوز کنسرت و مجوز فروش سی.دی هایی که منتشر می شود با آنها در ارتباط بوده ام. خیلی به آقای «ترابی» مدیر این مجموعه ارادت دارم و از سال ها پیش ایشان را می شناسم؛ خیلی فعال و روشنفکر هستند و افقی که از نظر هنری دارند به نظرم خیلی درست، باز و زیبا است؛ ولی قطعا ما هنرمندان دوست داشتیم فعالیت موسیقی و کمکی که به هنرمندان می کردند بیشتر بود و این یک تقاضای همیشگی از دولت است.

    «من فکر می کنم این دوره از مرکز موسیقی دوره خوبی است چون کیفیت دوره ها بستگی زیادی به شخصیت های مدیر این مرکز دارد. در نهایت و به هرحال کار کردن در دوره ای که به دلیل غلبه ی سایر مشکلات، فرهنگ خیلی مطرح نیست، سخت است».

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *