افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با حضور اهالی رسانه، مدیران سینمایی و هنرمندان و با اجرای منصور ضابطیان، شامگاه سهشنبه نهم بهمن در پردیس تئاتر تهران برگزار شد.
در ابتدا، منصور ضابطیان در سخنانی، این مراسم را تحویل سال سینمای ایران نامید و پس از پخش کلیپ چهل سالگی انقلاب اسلامی، سینما را در صدر فهرست هنرهایی دانست که انقلاب بر آنها تاثیر زیادی گذاشته است.
ابراهیم داروغهزاده، دبیر سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، نخستین سخنران این مراسم بود. او با اشاره به چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: « سینمای ایران اکنون و در چهل سالگی پیروزی انقلاب اسلامی از دور دستهای ایران تا سراسر جهان پیامآور نجابت، انسانیت، صداقت، درستکاری و همه فضایل است. ادعای بزرگی نیست اگر بگویم سینمای نوین ایران خود بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی است و مظهر شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به معنای واقعی آن است. آوازه افتخارات سینمای ما در همه جهان طنین انداز است و این سینما به سهم خود همه تلاش خود را کرده است که ندای آزادی و آزادگی باشد.»
او ادامه داد: «چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران را به همه شما مردم عزیز، هنرمندان و سینماگران تبریک میگویم و امیدوارم روزهایی سرشار از طراوت و جوشش که در آثار امسال جشنواره نمایان است، در این ایام داشته باشیم. قدردان محبت همه همکارانم در ستاد برگزاری و همه سرورانم در سازمان سینمایی و وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی هستیم که این جشنواره حاصل کمک و حمایت همه این عزیزان است.»
پس از صحبتهای ابراهیم داروغهزاده، کلیپی از تصاویر فیلمهای شاخص سینمای ایران پس از انقلاب و با آهنگ «دلبر» از محسن چاوشی پخش شد.
در ادامه، علی نیکرفتار، آرش معیریان و احسان برآبادی، داوران مسابقه تبلیغات سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر روی صحنه آمدند و جوایز این بخش را به شرح زیر اهدا کردند.
سیمرغ بلورین بخش بهترین عکس به حبیب مجیدی برای «بمب یک عاشقانه» تعلق گرفت.
حبیب مجیدی پس از دریافت جایزه خود گفت: «رقابت در هنر بی معناست و یادمان نرود سینما قرار است آدمها را به هم نزدیک کند. او در ادامه از پیمان معادی و عوامل فیلم و اساتیدش تشکر کرد.»
طاها ذاکر برای فیلم «کوپال» سیمرغ بلورین بهترین پوستر را دریافت کرد.
سیمرغ بلورین بهترین آنونس در جشنواره فیلم فجر به روحالله موحدی برای «گرگ بازی» اهدا شد.
در ادامه، کلیپی از تصاویر درگذشتگان سینمای ایران با پخش قطعهای با صدای زندهیاد حسین پناهی و قطعه «من کجا باران کجا» با صدای همایون شجریان پخش شد.
آیین افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با نکوداشت عزتالله انتظامی ادامه پیدا کرد. منصور ضابطیان این بخش را با نقل قولی از کتاب «آقای بازیگر» عزتالله انتظامی آغاز کرد و پس از آن کلیپی با تصاویری از نقش آفرینیهای این هنرمند در فیلمها و سریالهای مختلف پخش شد.
برای برگزاری مراسم نکوداشت زندهیاد عزتالله انتظامی، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسین انتظامی، سرپرست سازمان سینمایی و ابراهیم داروغهزاده، دبیر سی و هفتمین جشنواره فجر روی صحنه آمدند و پس از آن منصور ضابطیان از مجید انتظامی دعوت کرد تا با حضور روی صحنه در این مراسم همراه شود.
مجید انتظامی، آهنگساز سرشناس و فرزند زندهیاد عزتالله انتظامی، در سخنانی ضمن آرزوی سالی پربار برای سینمای ایران گفت: «از خانه سینما برای زحماتی که کشیدند و در این مدت ما را تنها نگذاشتند تشکر میکنم.»
بزرگداشت عزیزالله حمیدنژاد، کارگردان سینمای ایران، ادامه بخش این مراسم بود. علیرضا شجاعنوری با حضور روی صحنه در سخنانی درباره حمیدنژاد گفت: «میگویند اگر کسی را میخواهی خوب بشناسی باید با آن کار کنی یا سفر بروی. سال ۱۳۶۱ بود که سیفالله داد اولین فیلمش را میساخت و من و حمیدنژاد دستیاران او بودیم و از او یاد گرفتیم. در ادامه حمیدنژاد «هور در آتش» را ساخت و بالاخره در آخرین همکاری، سریال «بانوی عمارت» را کار کردیم. آقای حمیدنژاد یکی از شخصیتهای دوست داشتنی است و مثل یک چتر سیاه است در یک سفر بارانی. آنقدر عزیز و حامی است که همواره تو را از خیلی آسیبها حفظ میکند. ممکن است لبخندهای او را کم ببینی، اما بسیار به جان مینشیند. من تاکنون غیر از خیر از او چیزی ندیدهام.»
علیرضا تابش هم درباره عزیزالله حمیدنژاد گفت: «آقای حمیدنژاد شاید ۲۰ساله بودند که با مرحوم سیفالله داد وارد سینما شدند و در این ۴۰ سال ثمره کارشان فیلمهای هنری و ارزشمندی است که در جشنوارههای خارجی وقتی نمایش داده میشد مخاطبان باورشان نمیشد که زیباییهای سرزمین عزیز ما است و فکر میکردند در استودیو ساخته شده است. برای عزیزالله حمیدنژاد طول عمر و عزت روزافزون میخواهم.»
عزیزالله حمیدنژاد نیز در سخنانی گفت: «آقای شجاع نوری و آقای تابش من را خجالت دادند. اینطور هم نیست. از نظر کمی و کیفی تعداد کارهای من آنقدر نیست که نیاز به بزرگداشت داشته باشم. دوست داشتم زمانی اینحا میآمدم که تعداد بیشتری فیلم ساخته بودم که متاسفانه با شرایط موجود نتوانستم و نشد. اما خوشحالم که هر یک از کارهایم را با عشق ساختم و شرایط و دشواریهای زندگی مانع این نشد که دست به هر کاری بزنم و هر فیلمی را بسازم. در این راستا باید از همسرم تشکر کنم چون در این سالها او مرا حمایت کرد برای این که دست به هر کاری نزنم. دوست دارم از منتقدین نام ببرم که وفتی «هور در آتش» را ساختم در همین فضای جامعه از فیلم حمایت کردند و باعث شدند من فیلم بعدیام را بسازم، از جمله حمید صدیقی، هوشنگ گلمکانی، خسرو دهقان و مسعود محرابی.»
این کارگردان درباره تجربه ساخت «هور در آتش» گفت: «در زمانی که ما این فیلم را ساختیم، ویژوال افکت کامپیوتری نبود و باید با جلوههای ویژه میدانی کار را میساختیم و من باید تقدیر کنم از کسانی که برف و بوران را برای ما ایجاد کردند؛ آقای شوقی و دستیارشان. آن زمان کار بسیار دشواری بود و همچنین خوشحالم که در آخرین کارم با آقای شجاع نوری همکاری داشتم و خانم مومن که در نقش فخرالزمان درخشیدند و خوشحالم که در هر کارم یک تعداد چهره جدید به تلویزیون و سینما معرفی کردم. امیدوارم خدا توفیق بدهد فیلمهای دلخواهم را بسازم.»
در ادامه این مراسم، رسول صدرعاملی، آتیلا پسیانی و استاد علیاکبر صادقی برای بزرگداشت ابراهیم حقیقی روی صحنه آمدند.
علیاکبر صادقی، پیشکسوت هنرهای تجسمی در سخنانی خطاب به ابراهیم حقیقی گفت: «افتخار من این است که چهل و پنج شش سال است که با ابراهیم حقیقی دوست هستم که یک هنرمند واقعا والا و برجسته است.»
رسول صدرعاملی هم گفت: «پوستر، هویت فیلم است و من بسیار خوشحالم که در این سالها همکاری زیادی با آقای حقیقی داشتم. خواهش میکنم در این دوران کپیکاریهای مفتضحانه، قدر گرافیستهای خوبمان را بدانیم؛ جای مرتضی ممیز و فرشید مثقالی خالی.»
دیگر هنرمندی که در توصیف ابراهیم حقیقی سخن گفت،آتیلا پسیانی بود. این بازیگر تاکید کرد: «تناسبی که بین فکر، طرح و اجرا در کارهای ابراهیم حقیقی وجود دارد، اعجاب آور است و او این نظم گرافیکیاش را در تمام کارهایش به کار میبرد.»
ابراهیم حقیقی هم در سخنانی گفت: «از دومین جشنواره فیلم فجر که پوستر کشیدم، همراه جشنواره شدم. در سال چهارم سیمرغ و در سال پنجم تندیس را طراحی کردم که تکامل یافتهاش تقدیم به هنرمندان می شود.»
او ادامه داد: «زندگی آدمها همیشه پر از خوشی و حسرت است. خوشی من امشب از این است که در کنار عزیزانی هستم که افتخار سینمای ایراناند. آقای خسروشاهی که همه با صدایش بزرگ شدیم، عباس گنجوی و آقای حمیدنژاد را از سال ۵۰ میشناسم. آقای گنجوی آن زمان مثل امروز یکی از حرفهایترین تدوینگران سینمای ایران بود و خانم معتمدآریای عزیز که خوشحالم کارهای مشترک بسیاری با ایشان داشتم و این بزرگوارانی (خطاب به صدرعاملی، پسیانی و صادقی) که به من افتخار دادند اینجا هستند و همچنین آقای شجاعنوری عزیز. یاد آقای بهشتی هم میکنم که تندیس و سیمرغ از آن زمان طراحی شد. آن حسرت هم این است که از ۶ نفری که امشب گرامی داشته میشوند، عزیزی بین ما نیست؛ عزتالله انتظامی مایه افتخار همه بود و انسانیت و تفکرش برای خانه هنرمندان بسیار راهگشا بود.»
بزرگداشت فاطمه معتمدآریا، ادامه بخش این مراسم بود. ابتدا کلیپی به کارگردانی کیارش اسدیزاده پخش شد که هنرمندانی مثل کمال تبریزی، سیفالله صمدیان، شبنم مقدمی، پانتهآ پناهیها، حمیدرضا آذرنگ، بهرام دهقان و همایون اسعدیان درباره این بازیگر حرف زدند و همچنین احمد حامد، همسر معتمدآریا، تعدادی از ویژگیهای او را برشمرد. این بزرگداشت، یک غافلگیری هم داشت؛ این هنرمندان در یک کافه جمع شده بودند و ترانهای را که با اسامی فیلمهای معتمدآریا ساخته شده بود، میخواندند. معتمدآریا هم با حضور در این کافه و دیدن دوستانش غافلگیر شد.
برای بزرگداشت فاطمه معتمدآریا، رضا کیانیان، علیرضا رئیسیان و همایون اسعدیان روی صحنه آمدند.
کیانیان در صحبتهایش گفت: «برای سیمین (فاطمه معتمدآریا) خیلی دیر بزرگداشت گرفته شد. زمانی که من وارد سینما شدم، سیمین یک ستاره بود. حالا حساب کنید چند ساله است؟»
همایون اسعدیان هم گفت: «دوستان زیادی تلاش کردند تا شان و منزلت سینما را برگردانند تا وقتی بچهها و دخترهایشان به سینما میآیند، شریف و سالم باشند. بازیگران و تهیهکنندگان سینما تلاشهای زیادی در این مورد کردند. یکی از آن بازیگرانی که در این زمینه تلاش کرد، سیمین معتمدآریا بود تا این شرافت را سر سفرهها بیاورد. من به خانم معتمدآریا افتخار میکنم.»
علیرضا رئیسیان درباره فاطمه معتمدآریا گفت: «دو نکته بگویم. اول اینکه دیگر چطور ممکن است خداوند به یک نفر بگوید هوایت را دارم. از ۶ بزرگداشت امسال، ۵ نفرشان در فیلم اول من «ریحانه» حضور داشتند و این بزرگترین افتخار زندگی من بود. به اضافه استاد محمود کلاری عزیز که امسال داور هستند. نکته دوم اینکه جایی خواندم که خداوند در دو شکل ممکن است به کسی لبخند بزند؛ یکی زمانی که خیلیها بخواهند آدم بزرگی نشود و خدا بخواهد بشود و دیگری برعکسش؛ وقتی مردمی که با هنر جدی برخورد میکنند از ته دل دوستش داشته باشند و در قلب آنها جا داشته باشد و او کسی نیست جز معتمدآریا.»
او ادامه داد: «سه خصلت در خانم معتمدآریا را بگویم چون من در اولین و دومین فیلمم با ایشان همکاری داشتم. اولی اخلاق حرفهای به معنای واقعی آدمی است که به حرفهاش احترام میگذارد، موقعیت خودش را به عنوان ستاره درک میکند و شما به شدت با او راحت هستید وقتی با او کار میکنید. دوم درک والا از نقشی است که کار میکند و اصلا نیاز به توضیح آن پرسوناژ ندارد. آنقدر کیف میکنید زمانی که جلوی دوربینتان است که هیچ نکتهای را لازم نیست به او بگویید و سوم شعور اجتماعی بسیار بالا که یک نخبه میتواند داشته باشد و این سه تا اگر در کسی بود، حتما آدم بزرگی است و خوشحالم که امشب برای یک آدم بزرگ بزرگداشت گرفتیم.»
سپس فاطمه معتمدآریا برای آیین بزرگداشتش روی صحنه آمد و گفت: «خوشحالم که به عنوان یک زن میتوانم گوشهای از احساسات انسانی مادرانه و خواهرانهام را با سینما به مردمم ابراز کنم. بزرگترین خوشحالی امشب برایم این است که خانواده عزیز سینما اینجا جمع هستند و من سهم کوچکی در این خانواده دارم. همکارانی که با دوستیها و تلاشهای بی دریغشان، سینما را زنده نگاه داشته و به عنوان مهمترین هنر مردمی این دوران به آن چنگ زدهاند. همه انتقادها از همه سو به سینما است، چون گوهری دست نیافتنی است و همه میخواهند به آن دست پیدا کنند. هر کسی از هر نقطهای که بتواند پیکان تیز انتقاداتش را به طرف ما میآورد ولی خانواده سینما، یک خانواده دوست داشتنی محترم و معتقد به همه ارزشها است. صنعت و هنر سینمای ما تنها چیزی است که بزرگترین سفیر فرهنگ سرزمینمان در همه جای جهان است؛ این است دلیل حملات گسترده به سینمای ایران.»
او افزود: «امسال در فیلم درخشان «جاندار» کار کردم که توسط دو فیلمساز جوان ۲۴ ساله ساخته شده که سنشان نزدیک به یک سوم سن من است و در جشنواره فجر به نمایش درمیآید و من نمیتوانم آنها را همراهی کنم. خواهش میکنم فیلمسازهای جوان را حمایت کنیم.»
در ادامه، نوبت به تجلیل از عباس گنجوی، تدوینگر پیشکسوت رسید که به این منظور بهمن فرمانآرا و مسعود کیمیایی روی صحنه آمدند.
مسعود کیمیایی درباره عباس گنجوی گفت: «در سالهای دور خیلی با هم کار کردیم. در کارهای سیاه و سفید من در قبل از انقلاب، با عباس کار کردم. «خاک»، «گوزن ها»، «سفر سنگ» و بقیه فیلمهایم. عباس گنجوی بیشتر از یک مونتور سینما میداند و دانسته دارد؛ قرص و محکم همه چیز را می فهمد، فیلمت را میشناسد، فکر میکند و بعد از یکی دو هفته یک جدول میدهد. عباس گنجوی فوقالعاده است. ما روزهای سختی را با هم گذراندیم. روزهای برف و سرما.»
سپس بهمن فرمانآرا در سخنانی گفت: «من در مدتی که در کار سینما بودم، شاید با هزاران نفر آشنا شدم اما فقط یک دوست دارم و او عباس گنجوی است. تفاوت آشنا و دوست را همه میدانید ولی من میخواهم از ناصر تقوایی یاد کنم. زمانی که مستند «نوروز و خاویار» را ساخته بودم پرسیدم مونتور چه کسی را پیشنهاد میکنی گفت بهتر از عباس پیدا نمیکنی. هر چه فیلم من ساختم عباس مونتاژ کرده ولی سوای از این قضایا من شاهد عقدش هم بودم، بچهها را دیدم بزرگ شدند، اگر تُن صدای من زمانی که تلفنی صحبت میکنیم افسرده باشد، هر جا باشد میآید. دوستی در ارتباط ما خیلی مهم است.»
او افزود: «همه کسانی که امروز کار میکنند شاگردهای عباس بودند ولی عباس خودش یاد گرفته. هر چه درباره عباس بگویم کم گفتهام. برای اینکه این روزها درباره کسانی که سنشان بالاست حرفی زده نمیشود. بعضی وقتها هم که حرف زده میشود، ناخوشایند است. امروز فیلمی در اینستاگرام دیدم که عکس جوانیِ خانم شهلا ریاحی که آلزایمر دارد، جلوی او آوردند و میگویند میشناسی؟ چقدر بی احترامی میکنید. اینها بزرگان سینما بودند. این خانم اولین کارگردان زن سینمای ایران بوده چرا سوء استفاده میکنید؟ مثل کسانی که کنار تخت بیمار عکس میگیرند. این چه عیادتی است و چرا باید این عکس در اینستاگرام گذاشته شود؟ خوشحالم تا عباس سرپا است این بزرگداشت گرفته شده و افتخار میکنم همه کارهایم مونتورش عباس گنجوی بوده.»
عباس گنجوی هم در آیین بزرگداشتش گفت: «خیلی بلد نیستم حرف بزنم به خصوص چنین جایی. من میگویم اگر یک اتاق نیمه تاریک یا پنجره نیمه روشن بدهید من میتوانم خیلی حرف بزنم اما همه حرفها در طول همه این سالها که کار کردم گفته شد. اما چیزهایی اینجا یادآوری شد و تقریبا در دورهای که من شروع کردم، قبل از اینکه با فرمانآرا و کیمیایی و ناصر تقوایی کار کردم در دوبله کار میکردم که بخشی از این افراد اینجا هستند. آدم وقتی در این جمع قرار میگیرد حالش خوش میشود.»
تجلیل از خسرو خسروشاهی، مدیر دوبلاژ، دیگر برنامه افتتاحیه جشنواره سی و هفتم فیلم فجر بود که با حضور ناصر ممدوح، منوچهر والیزاده و منوچهر اسماعیلی روی صحنه انجام شد.
منوچهر اسماعیلی درباره خسروشاهی گفت: «برای من لحظه دلانگیزی است. امشب شبی است که در بزرگداشت کسی شرکت میکنم که ۶۰ سال با او همراه بودم. از آغاز با هم بودیم. این استاد گرانمایه با صدای نازنینش در کار دوبلاژ درجه یک شد و من در خدمتش بودم، در خیلی از فیلمها با او همکاری کردم چه ایرانی و چه خارجی.»
ناصر ممدوح هم گفت: «آقای خسروشاهی با صدایش، کارش و اخلاقش همه را شگفتزده کردند. خوشحالم که در جمع این عزیزان رشد کردم.»
سپس نوبت به منوچهر والیزاده رسید و او گفت: «این روزهای خوب و دیدنی را به همه تبریک میگویم. درباره خسرو خسروشاهی چه بگویم که ما از دبستان با هم رفیقیم. بچه محل بودیم، با هم بزرگ شدیم، با هم سینما رفتیم، با هم صبحهای جمعه به سینما ایران میرفتیم و لورل هاردی میدیدیم. نزدیک به ۶۰ سال است در کنار خسرو خسروشاهی کار میکنم. ایشان آنقدر جَنَم این را داشتند که فیلمهای بسیاری دوبله کردند. آلن دلون و آل پاچینو و نقشهای دیگر. من هم افتخار داشتم در کنارش باشم و بعضی از نقشهایی که احیانا خودش خسته بود نمیگفت به من میداد. یک تشکر دیگر میخواهم از انجمن گویندگان داشته باشم که امروز ما را به اینجا رساندند تا ما در کنار شما باشیم.»
در ادامه، خسرو خسروشاهی در میان تشویق حاضران روی صحنه آمد. او در سخنانی گفت: «من سالها در کنار شما بودم، در سایه، حالا زیر این نور آمدم و کمی دستپاچهام. وقتی سینماگرها کارشان تمام میشد، کارگردان میماند و مدیر دوبلاژ. همه میرفتند و ما میماندیم و دوبله شبانه روز و بالاخره میرساندیم ولی هیچ وقت به حرفه دوبلاژ توجه درست نشد. یک بار در فارابی یک لیستی گذاشتند و گفتند میخواهیم از این آقایان تجلیل کنیم و بعد هم پیشمان شدند. متاسفانه دوبله را به حساب نمیآوردند ولی الان کمی اوضاع تغییر کرده است. هر چند من فعالیت چندانی در دوبله ندارم. از مقام وزارت،از معاونت و دیگران تقاضا میکنم به این حرفه بیشتر توجه کنند.»
او افزود: «یک زمان برای دوبله خوب جایزه میدادند، یک بار من خودم جایزه گرفتم، زمانی که آقای داروغهزاده در موسسه رسانههای تصویری بود. الان فیلمهای خوبی هستند که به بدترین شکل دوبله میشوند و متاسفانه به این فیلمها پروانه نمایش داده میشود. من خودم با جورج لوکاس برای «جنگ ستارگان» حرف زدم. کوبریک برای فیلمش از ما نمونه صدا میگرفت. برای فیلم «جنگیر» از مدیر دوبلاژ اسم خواستند، این قدر برایشان مهم بود.
خسروشاهی ادامه داد: «من با آقای کیمیایی وقتی میخواستیم یک فیلم را دوبله کنیم، به هزاران راه فکر میکردیم، به این آسانیها نبود. بیایید داوری کنید و ببینید تا کجاها رفتیم. «گروهبان» و «دندان مار» را ببینید، اصلا یک دنیای عجیب و غریبی بود. یا فیلم «شیرین» که با کیارستمی کار کردیم. ایشان درباره دوبله حرفهای زیادی زدند. آقای اسماعیلی به ایشان یادآوری کردند که این حرفها در تاریخ میماند. ما با بزرگترین هنرپیشههای دنیا سر و کار داشتیم بعد در فیلم فارسی آمدیم. فیلمی بوده است که من برایش خرد و خمیر شدم، گلویم زخم شد. روزگار عجیبی را گذراندیم ولی من فروشنده صدایم نبودم.»
پس از تجلیل از شش هنرمند پیشکسوت در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر، این مراسم با پخش کلیپی با موضوع مادر و به مناسبت ایام فاطمیه به پایان رسید.
۵۷۵۷
دیدگاهتان را بنویسید