غزاله سعادتی: ساسان جمالیان آهنگساز میگوید جوانان علاقهمند موسیقی باید با سازهای سنتی آشنا شوند.
ساسان جمالیان آهنگساز تاکنون بیش از ۵۰۰ قطعه آهنگهای مختلف به زبانهای فارسی، آذری، ترکی، لری، کردی، بوسنیایی و انگلیسی ساخته است.
او در زمینه تدریس پیانو و آهنگسازی تجربیات فراوانی دارد و در طی حدود ۴۰ سال تدریس، بسیاری از شاگردانش را به درجۀ استادی رسانده است. با این آهنگساز گفتوگویی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد:
تفاوت هنرجویان امروز با گذشته چیست؟
هنرجویان و شاگردان در گذشته عنصر عشق و علاقه را بیشتر داشتند. در هر دوره میبینم که دانشجویان نسبت به دورههای قبل ضعیفتر میشوند. این هنرجویان آینده مبهمی دارند زیرا فرهنگسراهای زیادی تعطیل شده است و بهراحتی نمیتوانند مجوز بگیرند در نتیجه آینده آنها نامعلوم است. بسیاری از مدرسین موسیقی بیکار هستند و این موضوع سبب شده است امنیت شغلی نداشته باشند. بهتر است جوانان به فراگیری هنر ملی بپردازند ولی جلوگیری از آموزش موسیقی و ناامنی در این حوزه سبب میشود عواقب نافرجامی در انتظار حوزه موسیقی باشد.
در چند سال اخیر زمانی که اساتید موسیقی از میان ما رفتند تازه کمبودهای حوزه موسیقی نمایان شده و حالا با برگزاری بزرگداشتها میخواهیم سرشت هنری آنها را بررسی کنیم…
به نظر من بزرگداشت کلمه اشتباهی است زیرا اگر استادی مانند استاد بهاری و…. بزرگ هستند، باید برای آنها گرامیداشت برگزار کنیم. مثلاً فرزند استاد کسایی برای حسن ناهید یک گرامیداشت برگزار کردند. البته به نظرم چه فایدهای دارد زمانی که از این دنیا میرویم برایمان بزرگداشت برگزار کنند. واقعاً هیچ ارزشی ندارد.
با این روند آینده موسیقی را چطور ارزیابی میکنید؟
ما باید مراکز تدریس سلامت موسیقی را گسترش دهیم. متأسفانه همه مراکزی که خصوصی تدریس میکنند دارای صلاحیت نیستند. باید کارشناسی شود و به کسانی مجوز داده شود که صلاحیت این کار را داشته باشند. ما یک سالن کنسرت نداریم. تالار وحدت سالن اپرا است در نتیجه سالنهای کنسرت باید در تهران و شهرستانها بسازیم.
نظرتان درباره موسیقیهای دیگر چیست؟
بهطور کلی من با تمامی موسیقیها موافق هستم. هنر باید پیام داشته باشد و سالم باشد. ما اقشار مختلف داریم یعنی کارمند، کارگر، مهندس، دکتر و….. داریم. جهانبینی این افراد متفاوت است در نتیجه خاستگاههای هنری متفاوتی هم دارند. همه حریم و حرمت دارند و باید موسیقی درست ارائه دهیم. موسیقی باید پیام انسانی و عاطفی داشته باشد. کار هنر این است که انسان را به تعالی برساند.
مهمترین خواسته هنرمندان چیست؟
به هنرمندان رسیدگی کنند. هنرمند پول نمیخواهد بلکه حرمت میخواهد. هنرمند مانند یک چشمه است و اگر از آن برداشت نکنیم میخشکد. هنرمند نیاز به گوش مخاطبان دارد. یک اجتماع باید دارای هنر ناب باشد.
ما شاهد این هستیم اساتید ما کمکار شدهاند، دلیل آن چیست؟
به این دلیل است که شرایط زندگی برای پیشکسوتان سخت شده است، ما اگر زندگی راحتی داشته باشیم و درگیر مسائل مالی نباشیم با فکری راحت به سراغ موسیقی میرویم. یک هنرمند باید از نظر مسائل مالی تأمین باشد. گاهی موسیقیدانها درهای زندگی را به روی خود میبندند تا بتوانند بهراحتی کار کنند ولی همه نمیتوانند این کار را انجام دهند، در نتیجه مسئولین باید از پیشکسوتان حمایت کنند تا بتوانیم موسیقی را دوباره زنده کنیم.
کسانی که در گذشته کار میکردند با هم همبستگی داشتند ولی این موضوع در موسیقی و اهالی موسیقی امروز دیده نمیشود، نظر شما در این زمینه چیست؟
این موضوع هم به دلیل مشکلات مادی است زیرا همه درگیر زندگی شخصی خودشان شدهاند.
زمانی که آثار گذشتگان را میشنویم همه میتوانند با آن آثار ارتباط برقرار کنند، دلیل اینکه آثار امروزی ماندگار نمیشود چیست؟
ما نباید زیاد ناامید شویم. این موضوع تا حدودی درست است ولی اگر بخواهیم بگوییم همه آثار ماندگار نمیشود بیانصافی است. تعدادی از جوانان ما خوب کار میکنند. کارهایی که در کشورهای دیگر ارائه میشود کار جوانان ایرانی است و این نشاندهنده این است که یک سری از جوانان میدانند چه راهی درست و چه راهی اشتباه است. ما نباید بگذاریم جوانان گمراه شوند یعنی اینکه راه را باید باز بگذاریم تا هنر خود را زیر نظر اساتید ارائه دهند. جوانان دوراندیشی ندارند و این مشکل در آینده برطرف میشود. امروزه یک نفر همه کارها را انجام میدهد در صورتی که باید هر کاری را به شخص مورد نظر بسپاریم تا آثار در ذهنها ماندگار شود یعنی اینکه شاعر، آهنگساز و خواننده باید با هم همکاری داشته باشند. کسی که بهتنهایی همه کارها را انجام میدهد نمیتواند حق مطلب را ادا کند به همین دلیل آثار تأثیرگذاری ندارد.
آینده موسیقی را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر ما رفاه برای جوانان فراهم کنیم میتوانیم موسیقی خوبی ارائه دهیم. جوانان نباید دغدغه داشته باشند. موسیقی تحت تأثیر اقتصاد و سیاست قرار گرفته است. باید نظارت کافی وجود داشته باشد تا هر نوع موسیقی رواج پیدا نکند. کمکاریها باید کمتر شود تا موسیقی به رشد و تعالی برسد. پیشکسوتان موسیقی بازنشستگی ندارند و در ۷۰ سالگی هم باید کار کنند تا زندگی خودشان را تأمین کنند در نتیجه باید این مشکلات را برطرف کرد. همچنین باید نهادی تأسیس شود تا خوانندگان در آنجا آموزش ببینند و سپس امتحان بدهند. موسیقی باید با عشق ارائه شود و اگر با عشق ارائه شود موسیقی آینده بهتری خواهد داشت.
موسیقیدانهای امروز با گذشته چه تفاوتهایی دارند؟
موسیقیدانهای گذشته ایمان قویتری داشتند ولی الان ایمان سست شده است. من زمانی که موسیقی را شروع کردم از خدا خواستم راه درست را جلوی پایم قرار دهد و واقعاً از او ممنون هستم زیرا من را در مسیر درستی قرار داد. موزیسین باید انسان خوبی باشد. اعتقاد راه درست را نشان میدهد.
مخاطبان امروز در چه وضعیتی قرار دارند؟
مخاطبان خیلی خوب و فهیم هستند. جوانان موسیقی را بهخوبی میشناسند. آنها همه نوع موسیقی را گوش میکنند، یعنی در موسیقی سیر میکنند. جوانان کنجکاو هستند به همین دلیل همیشه پیگیر هستند. جوانان باید با سازهای سنتی آشنا شوند. مثلاً حسین علیزاده موسیقی خوب ارائه میدهد و جوانان باید موسیقی او را بهخوبی بشناسند.
حرف پایانی…؟
من آرزو دارم موسیقی به تعالی برسد. دوست دارم شرایط برای موزیسینها فراهم شود. دوست دارم به این صنف کمک کنم زیرا موسیقیدانها واقعاً بینظیر و دلسوز مردم و جامعه هستند.
دیدگاهتان را بنویسید