×
×

من در حال حاضر به شدت از محسن یگانه حمایت می‌کنم؛ احسان خواجه امیری تبدیل به یک الگو شده است

  • کد نوشته: 20078
  • 02 تیر 1391
  • ۲۹ دیدگاه
  • به بهانه کنسرت موفقی که مازیار فلاحی همین چند روز پیش در برج میلاد برگزار کرد، به سراغش رفتیم و گفت و گوی مفصلی با وی انجام دادیم که در ادامه آن را باهم می خوانیم.

  • موسیقی ایرانیان – مصطفی امامی: مازیار فلاحی یکی از خوانندگانی است که پله های ترقی را یکی یکی طی کرد و حالا در مرز ستاره شدن قرار دارد، هنرمندی که با انتشار یک آلبوم می تواند به طور مرتب در یکی از بزرگترین سالن های پایتخت کنسرت داشته باشد و همه سانس ها هم سالن مملو از جمعیت باشد، خواننده موفقی است. این را هیچ کس نمی تواند انکار کند، مازیار فلاحی یکی از خوانندگان موفق موسیقی پاپ در یکی دو سال گذشته است.

    به بهانه کنسرت موفقی که او همین چند روز پیش در برج میلاد برگزار کرد به سراغش رفتیم و گفت و گوی مفصلی با او انجام دادیم که در ادامه آن را باهم می خوانیم.

     

    • شما دیر به شهرت رسیدید یا کلاً موسیقی را دیر شروع کردید؟

    من موسیقی را از سال ها قبل دنبال می کردم و قبل از اینکه وارد عرصه خوانندگی شوم، موسیقی فیلم می ساختم و در آن روزها به عنوان آهنگساز فعالیت می کردم. علاقه اصلی من به نوعی تلفیق سینما و موسیقی بود که آن را با ساخت موسیقی فیلم جست و جو می کردم. شاید برایتان جالب باشد بدانید که بین سال ۷۳ تا ۷۵ در دوره های کارگردانی هم شرکت کردم و خوشبختانه با رتبه عالی هم فارغ التحصیل شدم. مدتی هم خدمت آقای حمیدرضا دیبازر بودم و آنجا موسیقی را به صورت علمی آموختم، همان جا بود که مسائل مربوط به موسیقی فیلم را یاد گرفتم.

    •  مجنون لیلی را می توان نقطه عطفی کارنامه کاری شما دانست، نه؟

    من قبل از این فیلم سال ها بود که هم ترانه می گفتم، هم آهنگسازی می کردم و هم موسیقی می آموختم! اما در همه این سال ها هیچ وقت به صورت جدی کار نمی کردم و ترانه هایم را برای خودم یادداشت می کردم تا اینکه  با پیشنهاد « مجنون لیلی» مواجه شدم. من هم ترانه هایم را با توجه به شرایط فیلمنامه ساختم و به آقای جعفری سپردم که نتیجه کار چیزی است که اکران شد و مردم دیدند.

    •  چرا همان دوران زیاد روی خودتون مانور ندادید؟

    من همان زمان هم کار خاصی برای انتشار آهنگ های فیلم انجام ندادم و آهنگ ها به صورت خودجوش بین مردم پخش شد. بعد از مجنون لیلی هم بیش از پانزده موسیقی فیلم ساختم و خواندم که همه آن ها به این شکل بین مردم پخش می شد.

    •  کسی که با خواندن در یک فیلم سینمایی اینطور بین مردم محبوب می شود، قطعاً با پیشنهادات زیادی برای جمع کردن آلبوم مواجه می شود، برای شما هم این شرایط وجود داشت؟

    من هم طبیعتاً در این زمینه پیشنهاداتی داشتم اما آن زمان دوست داشتم به عنوان یک آهنگساز شناخته شوم تا خواننده!

    •  یعنی صبر کردید که به عنوان آهنگساز شناخته شوید و بعد خوانندگی را به صورت حرفه ای آغاز کنید؟

    نه، صبری در کار نبود! تمام اتفاقاتی که در زمینه حرفه ای برای من افتاده است مسیر طبیعی خودش را طی کرده است و من کار خاصی انجام ندادم. بعد از مجنون لیلی موسیقی فیلم « نبش قبر» را ساختم بعد از آن هم یک فیلم برای یونیسف ساختم و… در واقع همانطور که گفتم علاقه اصلی ام موسیقی فیلم بود و طبیعتاً در همین مسیر هم قدم برمی داشتم.

    •  دلیل اینکه اینقدر تیتراژهای مختلف به شما سپرده می شد چه بود؟

    تنها دلیلش این بود که روی ساخت موسیقی متن تسلط نسبی داشتم و خب چون ترانه هم می گفتم و دستی هم برآتش خوانندگی داشتم، همه کارها را باهم انجام می دادم. کار من تیتراژ خوانی نبود! من موسیقی متن را می ساختم و بعد از آن به پیشنهاد دوستان تیتراژ را هم می خواندم.

    •  سبک آرام و توام با آرامشی که در موسیقی شما وجود دارد فکر می کنم حلقه گمشده موسیقی پاپ ایران بود، چطور به این سبک رسیدید؟

    من هیچ تلاشی برای رسیدن به این نوع از موسیقی انجام ندادم و واقعاً همین شکلی بودم. اگر به رزومه کاری من در زمینه آهنگسازی فیلم نگاهی بیندازید می بینید که اکثر این فیلم، آثاری هستند که این نوع کارکتر از موسیقی را نیاز داشتند و اصلاً به همین دلیل هم من را برای همکاری انتخاب می کردند.

    •  «قلب یخی» را هم می توان یکی از اتفاقات خوب زندگی هنری شما دانست که خیلی جاها اگر ترانه های شما نبود، داستان جلو نمی رفت، این یعنی ترانه های مازیار هم جزوی از فیلمنامه بود؟

    ببین همه این ها بود! من تمام سعی ام را می کنم که از نظر موسیقایی نزدیکترین و بهترین اتفاق را نسبت به فیلم رقم بزنم و موسیقی بسازم که به فضای داستان نزدیک باشد. برای ساخت موسیقی فیلم، بعضی اوقات فیلمنامه را می خوانم، بعضی مواقع هم قسمت هایی از کار را تماشا می کنم! با کارگردان، تهیه کننده و نویسنده قطعاً در مورد کار گپ می زنم، سر تدوین همیشه حضور پیدا می کنم و در کل وقت و انرژی زیادی برای کارم خرج می کنم و اینطور نیست که صرفاً یک ترانه برای فیلم بسازم و به چیز دیگری فکر نکنم! من حتی روی تنظیم های کار هم وسواس زیادی دارم چون معتقدم تنظیم ها باید بر حسب فیلم اتفاق بیفتد مثلاً ما نمی توانیم از هر نوع صدای الکترونیک را روی یک صحنه دلگیر استفاده کنیم….

    •  اصلاً چطور به قلب یخی پیوستید؟

    چند خواننده کاندید شده بودند که کار آهنگسازی و خوانندگی این سریال را برعهده بگیرند. برای یکی از صحنه های سریال، هر کدام از دوستان یک تراک آماده کردند که من هم از این قاعده مستثنی نبودم. تراک را خیلی سخته ساختم و به آقای لطیفی سپردم. بعد از چند هفته با من تماس گرفتند و گفتند که جنس کار را دوست دارند و در نهایت که قرار داد کل سریال را بستیم.

    •  مدتی بعد از انتشار سریال قلب یخی، شما اولین آلبوم مستقل موسیقی خودتان را هم با این نام منتشر کردید، چرا؟

    خب من تمام آهنگ هایی که داشتم موسیقی فیلم بود و هیچ ترانه ای نخوانده بودم که موسیقی فیلم نباشد و همین الان اگر بخواهم این آهنگ ها را منتشر کنم فکر می کنم بتوانم در قالب ده آلبوم این آهنگ ها را عرضه کنم. من دوست داشتم اولین آلبوم مستقلم، یک آلبوم مستقل سینمایی باشد. خودم هم این پیشنهاد را به دوستان دادم که ترانه های سریال قلب یخی را در قالب یک مجموعه کنار هم قرار دهم و به عنوان آلبوم خودم منتشر کنم.

    •  نمی ترسیدید که بگویند مازیار فلاحی می خواهد از اسم قلب یخی برای فروش آلبومش استفاده کند؟

    ببین این موضوع می توانست برعکس هم اتفاق بیفتد و در واقع این احتمال وجود داشت که نتیجه منفی برای من در پی داشته باشد و مخاطبین می توانستند بگویند که ما این آهنگ ها راقبلاً در سریال شنیده ایم پس دیگر آلبوم را نمی خریم چون آهنگ هایش تکراری است.

    •  یعنی با این تفاسیر شما با انتخاب نام قلب یخی برای آلبوم، دست به یک ریسک زدید؟

    نه واقعاً ریسک نبود. من همه کارها را دلی می بینم و جلو می روم! من قلب یخی را دوست داشتم و بهترین آهنگ هایم را در این سریال اجرا کردم. فکر می کنم آلبوم قلب یخی با توجه به اینکه هشت آهنگ دیگر هم به جز ترانه های این سریال داشت، آلبوم خوبی بود.

    •  فصل دوم قلب یخی با صدای محسن یگانه منتشر شد، خیلی عجیب است که بگویم هیچ اختلافی بین مازیار و عوامل سریال وجود نداشته، موضوع چه بود؟

    صادقانه می گویم که هیچ اختلافی بین ما وجود نداشت و خیلی دوستانه همکاری امان را قطع کردیم. در یک روال حرفه ای مثلاً در فوتبال یک بازیکن ممکن است در پایان فصل از یک تیم جدا شود و به تیم دیگری بپیوندند و این موضوع الزاماً دلیلی بر اختلاف باشگاه و بازیکن نیست!

    •  اما خیلی وقت ها اختلاف دارند که از هم جدا می شوند…

    خب شما چرا نیمه خالی لیوان را نگاه می کنید (خنده)؟ واقعاً من هیچ اختلافی با دوستانم در مجموعه قلب یخی نداشتم. من روزهای خوبی را با قلب یخی سپری کردم و خاطرات خوبی از آن داشتم.

    •  پس چرا در فصل دوم حضور نداشتید؟

    من در آن دوران با توجه به شرایطی که وجود داشت نمی توانستم به همکاری ام با قلب یخی ادامه دهم چون من قراداد کنسرت هم داشتم و امکان تداخل این دو پروژه وجود نداشت. واقعاً آن روزها درگیر مسائل مختلفی بودم و نشد که در خدمت قلب یخی باشم.

    •  محسن یگانه در فصل دوم قلب یخی حضور داشت اما خودش هم معتقد است که قلب یخی آنطور که باید و شاید خوب از آب درنیامد، به عنوان یک بیننده کار محسن یگانه را در قلب یخی چطور ارزیابی می کنید؟

    من در حال حاضر به شدت از محسن یگانه حمایت می کنم چون در طول سالی که گذشت بیشتر از هر خواننده دیگری، محسن اذیت شد. من به عنوان یک همکاری و کسی که موسیقی ایشان را گوش می دهم کارش را دوست دارم و از او حمایت می کنم.

    •  آهنگ های محسن را در قلب یخی دوست داشتید؟

    لحظات خوبی در موسیقی محسن یگانه وجود دارد که حتی اگر خودش هم بگوید فلان آهنگم خوب نیست، من آن را دوست دارم. بازتابی که از سوی مردم می آید نشان می دهد که شما خوب هستید یا نه! محسن یگانه کارش را به خوبی در قلب یخی انجام داد. من علاوه بر اینکه کار محسن را در قلب یخی پسندیدم او را یک شخص شاخص و موفق در عرصه موسیقی پاپ کشورمان می شناسم که مردم دوستش دارند.

    •  فصل سوم قلب یخی با تغییرات زیادی رو به رو شده است اما مازیار فلاحی کماکان در کنار قلب یخی هست و ظاهراً قرار است به عنوان بازیگر هم جلوی دوربین قرار بگیرد…

    نمی دانم قرار است چه اتفاقی بیفتد! مقوله کوچ از موسیقی به بازیگری را به عنوان یک تجربه دوست دارم اما واقعاً باید دید من این دنیای موسیقی را که خیلی هم دوستش دارم می توانم به راحتی رها کنم و به بازیگری بپردازم یا خیر! من به این راحتی ها حاضر نیستم موسیقی را رها کنم اما من فضای سینما را می شناسم و اینطور نیست که یک نقشی به من بدهند و بازی کنم! نقشی که بازی می کنم باید به حال و هوایم نزدیک باشد…

    •  یعنی نقشی که در قلب یخی بازی خواهید کرد به حال و هوایتان نزدیک است؟

    هنوز معلوم نیست! فیلمنامه در حال حاضر دستخش تغیر و تحولات زیادی است و نمی دانم نقشی که قرار است بازی کنم چه حال و هوایی دارد.

    •  و قرار است که نقش یک خواننده را بازی کنید؟

    قطعاً. در غیر اینصورت مطمئن باشید که بازی نخواهم کرد. امیدوارم فضایی باشد که به خودم نزدیک باشد.

    •  تیتراژ ها هم تغییر می کند؟

    معلوم نیست. هنوز تصمیمی در این باره نگرفته ام. شاید اصلاً تیراژ های قلب یخی را انجام ندهم چون کارهای مربوط به آلبوم خیلی زیاد است.

    •  آلبوم بهرام رادان را شنیده اید ؟

    آلبوم را به طور کامل گوش نکرده ام و به همین دلیل نمی توانم در مورد اظهار نظر کنم.

    •  فکر می کنید خوانندگی چه جذابیتی دارد که این روزها بازیگرهای زیادی به سمت آن می آیند؟

    از خودشان بپرسید (خنده)…

    •  این که جای آدم ها عوض می شود به نظرتان درست است؟

    باید ببینید این جا به جایی ها چه بازتابی بین مردم داشته! اگر خواننده ای به سمت بازیگری آمده به موفقیت رسیده یا مثلاً اگر بازیگری به فکر تجربه خوانندگی افتاده توفیقی کسب کرده است یا نه؟! فکر می کنم این موضوع می تواند جواب درستی به شما بدهد.

    •  خود شما به موفقیت در زمینه بازیگری امیدوار هستید و می خواهید این مسیر را ادامه دهید یا نه؟

    من دو فیلمنامه کامل راجع به موسیقی نوشته ام که از جا به جایی هایی که در زمان تدوین اتفاق می افتد بی نیاز باشد. قصه این فیلم نامه ها طوری جلو می رود که ترانه ها و موسیقی به درستی در آن اتفاق می افتد و اگر قرار باشد کارم را در زمینه سینما و بازیگری ادامه دهم، در این دو فیلمنامه علاقه ام را پیگیری کنم.

    •  یعنی می خواهید کارگردانی را هم تجربه کنید؟

    فکر نمی کنم فرصتی برای ساخت چنین پروژه بزرگی را داشته باشم و قطعاً باید از یک کارگردان خوب و بزرگ روی صندلی کارگردانی استفاده کنیم اما من طرح و فیلمنامه را طوری نوشته ام که کل قصه راجع به موسیقی است. اگر ترانه ای را در این دو فیلم نامه می شنوید قطعاً‌ دلیلی دارد و اینطور نیست که برای پر کردن فضای خالی از موسیقی استفاده شود. معمولاً در سینما رایج است که یک فیلم ساخته می شود و بعد روی آن ترانه می گذارند که خیلی وقت ها ترانه در دل فیلم جا نمی گیرد. البته نمونه هایی هم در سینمای ایران ساخته شده است که از این جهت درست بودند، مثل فیلم خواهران غریب که واقعاً فیلم خوب و دوست داشتنی بود که ترانه ها به درستی در این فیلم اتفاق می افتاد.

    •  قبل از اینکه آلبوم قلب یخی را منتشر کنید، اولین بار در جشنواره موسیقی فجر روی استیج رفتید که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد…

    بله، در جشنواره آن سال ما یک سانس اجرا داشتیم که به علت استقبال زیادی که صورت گرفته بود، خیلی ها پشت در ماندند و نتوانستیم در خدمتشان باشیم.

    •  چه کار کرده بودید که علی رغم نداشتن آلبوم این همه آدم برای حضور در کنسرت شما مشتاق بودند؟

    نمی دانم (خنده)! آدم هایی که آن روز در سالن دیدم، آدم های بسیار بسیار دوست داشتنی و عاطفی بودند. ما آن روز یک کنسرت کاملاً آرامی را برگزار کردیم که حتی یک آهنگ ریتمیک هم نداشتیم اما سالن پر از علاقمندان به موسیقی بود. این درس خوبی برای من بود که آدم ها چقدر از لحاظ عاطفی لبریزند و این نوع موسیقی را دوست دارند و چقدر اتفاقاتی که در زندگی این آدم ها افتاده است به ترانه های من نزدیک است. نکته بعدی این بود که من همیشه سعی کردم با مخاطبینم صادق باشم.

    •  این صداقت را از چه راهی عرضه می کنید؟

    ببین من زمانی که ترانه هایم را می ساختم به این فکر نمی کردم که چه اتفاقی خواهد افتاد هنوز هم همینطور است. من برای دل خودم و دل آدم ها ترانه می نویسم و در آن لحظات به اتفاقات زندگی فکر می کنم و هیچ وقت به فروش یا عدم فروش یک ترانه نمی اندیشم.

    •  آهنگ « دروغه…» ترانه ای بود که هیت شد، یعنی زمانی که داشتید این آهنگ را می ساختید به این موضوع فکر نکردید که می خواهم یک آهنگ هیت تولید کنم؟

    نه هیچ وقت! این آهنگ قصه کسی است که یک نفر را از دست داده و نمی خواهد این ماجرا را باور کند. شما واقعاً می توانید از قبل فکر کنید که آهنگی با چنین سوژه ای هیت شود؟ بنابر این مطمئن باشید وقتی داشتم این آهنگ را می ساختم اصلاً به هیت شدن آن فکر نمی کردم و فقط می خواستم کاری را بسازم که نشان دهنده احساس خودم باشد و بعد با دل آدم های دیگر احساس نزدیکی کند. همین!

    •  در کنسرت های مازیار فلاحی یک چیز به شکل روتین درآمده است و آن هم گریه کردن مازیار روی استیج است، می خواهم دلیل این موضوع را بدانم.

    البته در همه کنسرت هایم اشک نمی ریزم و کنسرت هایی بوده است که این اتفاق نیفتاده است. این موضوع بستگی به حال آن لحظه ام دارد. بعضی از اتفاقات در زندگی من افتاده است و بعضی از اتفاقات هم روی استیج می افتد و آن لحظه، لحظه ای از است که با دیگران تقسیمش کرده ام. وقتی در سالن چهره آدم های مختلف را می بینم برایم لحظه بزرگ و دوست داشتنی است.

    •  از چه جهت لحظه بزرگی است؟

    وقتی اشک را در چشم آن آدمی که رو به رویم نشسته است، می توانم حدث بزنم که چه سختی هایی را در زندگی اش تحمل کرده است، اتفاقاتی که شاید من هم مشابه آن را در زندگی ام تجربه کرده باشم. یکی از آهنگ هایم را برای پدر مرحومم خوانده ام که هر بار آن را در کنسرت اجرا می کنم حس می کنم پدرم در کنارم است.

    •  پس این اشک ها، اشک شوق نیست؟

    می تواند این هم باشد! هر چه هست واقعاً لحظه با شکوهی است.

    •  کنسرت خرداد شما بعد از مدت ها در سه شب متوالی برگزار شد، اتفاقی کمتر می افتد، در این مورد برایمان بگویید.

    ببین من مسول تمرین کردن با گروه هستم تا برای اجرا آماده شویم، طراحی لباس و دکور را هم من به همراه دوستانم برعهده دارم و تهیه کننده مسولیت اخذ مجوزهای برگزاری کنسرت را برعهده دارد. علت این که ما شش سانس متوالی کنسرت داشتیم فکر می کنم این بود که تقاضا برای حضور در کنسرت وجود داشت.

    •  از دکور خاصی هم در این کنسرت استفاده کرده بودید، ایده این دکور از کجا آمد؟

    من طراحی صحنه را برای خودم الزامی می دانم چون باید به فضای موسیقی ام نزدیک باشد. برج میلاد از لحاظ دکوراسیون، نور و طراحی برج زیبا است اما چون تا امروز کنسرت های زیادی در آن برگزار شده است، فضا برای بیننده تکراری است و مخاطب این حق را دارد که وقتی به کنسرت می آید با یک فضای جدید روبه رو شود و ما هم باید این احترام را برای او قائل باشیم. دلیل اول من برای استفاده از دکورهای متفاوت در کنسرت هایم احترام به مخاطب است و دلیل بعدی این است که می خواهم به فضای آهنگ هایم نزدیک شود. این را هم باید اشاره کنم که طراحی دکوراسیون همیشه یکی از علایق من بوده، حتی تا همین چند سال پیش شرکت خانه طرح فاخته را به همراه برادرم مدیریت می کردم که این روزها به دلیل مشغله موسیقیایی که دارم کمتر فرصت می کنم در این زمینه فعالیت داشته باشم. ما کنسرت اخیر خودمان یک پارک را طراحی کردیم، یک پارک با تمام نشانه های خاص خودش!

    •  احسان خواجه امیری یکی از مهمان های این کنسرت بود که در وصف او گفتید که احسان تنها خواننده ای است که آهنگ هایش را در خلوت خودم گوش می دهم…

    احسان خواجه امیری چند آهنک دارد که خیلی با روحیات من سازگار است. زمانی که برای اولین بار « هرچه آرزوی خوبه..» را شنیدم خیلی دوستش داشتم. با احسان خواجه امیری به جهت اینکه آهنگساز است و در موسیقی سواد بالایی دارد، احساس نزدیکی می کنم چون او هم موسیقی متن می سازد و آهنگساز بسیار خوبی است و خیلی خوب می تواند حسش را با شعر و موسیقی تلفیق کند. به نظر من احسان خواجه امیری به موسیقی پاپ ایران یک جهت خوب و تازه ای داده است. به نظر من احسان خواجه امیری تبدیل به یک الگو شده است و به حق در جایگاه فعلی قرار دارد.

    •  آلبوم آخرش به موسیقی احسان نزدیک بود؟

    به هرحال هرکسی بهترین اقدامات را برای کار خودش انجام می دهد و بهترین کسی که می تواند در مورد کیفیت آلبوم اظهار نظر کند خود آن شخص است چون نسبت به همه چیز اشراف کامل دارد. به نظر من « یه خاطره از فردا» آلبوم خوبی بود. به هرحال احسان خواجه امیری همیشه موفق بوده است.

    •  در کنسرت خرداد ماه، کلیپی هم از ورزش سپک تاکرا برای حضار پخش شد، از ماجرای این کلیپ برایمان بگویید.

    متاسفانه این ورزش را خیلی ها نمی شناسند. سپک تاکرا یک نوع بازی با توپ است و شما برای اینکه بتوانید در این ورزش خوب ظاهر شوید باید تمرکز بالایی داشته باشید. به نظرم ورزش کردن برای خواننده ای که کنسرت های متعددی برگزار می کند یک نیاز است. قرار بود در این کنسرت همه بچه های تیم حضور داشته باشند اما این موضوع به کنسرت های بعدی موکول شد اما چون کلیپ معرفی این ورزش آماده بود آن را در بخشی از اجرا، پخش کردیم تا مردم بیشتر با این ورزش آشنا شوند.

    •  در بخشی از کنسرت هم شما سجده شکر انجام دادید…

    این شیوه اجرای من است. من دو تا فاکتور را سر لوحه کارم قرار می دهم! اول صداقت و دوم احترام به مخاطب. هر چه روی استیج از من می بینید فقط در جهت این دو قضیه است. من بارها این موضوع را گفته ام که این کنسرت من نیست، کنسرت ماست! من نمی روم که برای عده ای کنسرت برگزار کنم. من هم به آن کنسرت می روم تا به از حضور مردم انرژی بگیرم.

    •  از آلبوم بعدی چه خبر؟

    کار آهنگسازی آلبوم به پایان رسیده است و مشغول تنظیم قطعات هستیم. تنظیم ها را خودم به همراه امیر توسلی انجام خواهیم داد. ترانه ها و آهنگ ها هم متعلق به خودم است چون فضای خودم را خوب می شناسم. البته در این آلبوم یکی – دو ترانه از یاحا کاشانی کار کردم.

    •  فضای آلبوم چطور خواهد بود؟

    قطعاً فضای این‌ آلبوم تفاوت چندانی با آلبوم قبلی نخواهد داشت چون این امضای کاری من است و دلیلی ندارد که بخواهم به صورت ناگهانی تغییری در کارم ایجاد کنم. همانطور که اشاره کردم کارهایم را خیلی دلی انجام می دهم و به مسائل دیگر زیاد توجه نمی کنم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *