فرخ یادگاری (سرپرست گروه تنبورنوازان شاهودالاهو) از آموزش رایگان این ساز به زلزلهزدگان روستاهای سر پل ذهاب و اجرای کنسرت در تهران گفت.
فرخ یادگاری سرپرست گروه تنبورنوازان شاهو دالاهو با ۳۰۰ عضو شامل دختران و پسران یارستانی در کرمانشاه، شهرستان سر پل ذهاب و روستاهای قلخانی است. او چه پیش از زلزله سال ۹۶ در این منطقه و چه پس آن، به آموزش رایگان تنبور به جوانان و نوجوانان علاقهمند سر پل ذهاب و روستاهای اطراف آن مشغول بوده و هست و ۲۶ آبان برای برگزاری کنسرت به تالار رودکیِ تهران میآید.
کلاس آموزش تنبور توسط فرخ یادگاری در روستای قلاواری
گشتن روستا به روستا و آموزش رایگان؛ تلاش برای حفظ و اشاعه فرهنگ موسیقایی مقامی منطقه
این نوازنده تنبور ساکنِ سر پل ذهاب در پاسخ به این که ایده آموزش رایگان و گشتن روستا به روستا برای آموختن نواختن تنبور از کجا شکل گرفت، گفت: من از زمان دبیرستان گروه موسیقی داشتم، در ایامی که آواره بودیم و جنگزده، و پناه برده به شهرستان صحنه و کرمانشاه. من آن جا در گروههای دبیرستانی فعالیت میکردم و مقامهای اول و دوم کشوری هم داشتم. بعد از برگشت به سر پل ذهاب، در سال ۱۳۷۰ گروهی تشکیل دادیم به نامِ دالاهو، با حضور تعدادی از دوستان هم سن و سال خودم. ما حدودا ۲۰ سال به فعالیتمان ادامه دادیم و در جشنوارههای کشوری شرکت کردیم و مقامهای زیادی
به دست آوردیم. منتها در ادامه چند نفر به خاطر مسائل کاری یا به علت مهاجرت از ما جدا شدند و من به این فکر افتادم که اگر تا ۳۰ سال دیگر هم به همین طریق ادامه دهیم، همینیم و همین و تصمیم گرفتم حرکتی دیگر انجام دهم که باعث حفظ و اشاعه فرهنگ موسیقایی مقامی منطقه شود.
او افزود: به همین دلیل در روستاهای منطقه و شهرستان دالاهو، منطقه قلخانی و دشت ذهاب که لب مرزند و محروم شروع به فعالیت کردم و همان سال اول، در ۱۳۹۲، مقام دوم را در جشنواره موسیقی کشوری زاگرسنشینان به دست آوردیم. روستاهایی که به این شکل در آنها کار میکردم بالغ بر حدود ۱۵ روستا بود و در روستایی ۱۰ شاگرد داشتم، در روستای دیگری ۲۰ شاگرد و حتی در روستاهایی ۵۰ یا ۶۰ شاگرد؛ پسر و دختر که مجانی به آنها آموزش میدادم و جالب است که در هر روستا هم دختر و پسر به شکل برابر میآمدند.
شیوه آموزش گروهی و ورود به گروه اصلی پس از پنج ماه
یادگاری در مورد شیوه آموزشش توضیح داد: تمام کلاسهای من گروهی بود و انفرادی کار نمیکردم. به هر روستا که میرفتم، ۲۰ نفر، ۳۰ نفر در یک کلاس بودند و دو ساعت آموزششان میدادم و میرفتم سراغ روستایی دیگر و به این شکل همهشان با هم پیشرفت میکردند و وقتی میخواستیم در جشنوارهای شرکت کنیم به یکدیگر وصل میشدند. من حدودا بعد از پنج ماه، شاگردانم را وارد گروه اصلی میکردم.
کلاس آموزش تنبور توسط فرخ یادگاری در روستای حسن سلیمان
زلزله آبان ۹۶ و آموزشی که متوقف نشد
سرپرست گروه شاهودالاهو با اشاره به زلزله ۲۱ آبان ۹۶ در غرب کشور گفت: اینمسیر ادامه داشت تا رسیدیم به زمین لرزه سال ۹۶. پیش از زلزله قصد داشتم کلیپی منتشر کنم برای معرفی خودمان به عنوان یکی از بزرگترین گروههای تنبورنواز در سطح ایران و دو روز قبل از این اتفاق با حدود ۲۰۰ نفر از شاگردانم به آبشار پیران رفتیم و نمونه کار گرفتیم و قرار بود در هفتههای آینده کلیپی ضبط کنیم که ۲۱ آبان زلزله آمد و همان جا ویران شد و فقط حدود ۱۰، ۱۵ متر سنگ ریخته بود و وحشتناک بود. این بود که آن کارمان ماند.
یادگاری ادامه داد: بعد از وقوع زلزله برای حفظ انسجام گروه، همان شکل کار را ادامه دادم. من مجوز آموزشگاه موسیقی هم دارم و تقریبا اولین جایی بودم در سطح شهر سر پل ذهاب که کار را شروع کردم، در حالی که ادارهها همه بسته بودند و دکان و مغازهها هم همین طور، من اعلام کردم دوستان بیایند و کارمان را ادامه دهیم! در ادامه متوجه شدیم چه کسانی از بین رفتهاند و چه کسانی زخمی شدهاند. ماههای اول همان شیوه آموزش را در فضای آزاد ادامه دادیم، چون جا نبود و بعد وارد کانکس شدیم.
از گروه هموند تا کمپین هنر برای همه
این نوازنده تنبور تصریح کرد: دوستانی بودند از گروه هموند که فعالیتهای ما را دیدند و گفتند ما برایتان کنسرت میگذاریم و ۲۰ اسفند ۹۶ در برج آزادی کنسرت گذاشتیم که یادبودی بود برای زلزلهزدگان. این گروه از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت تهران و افرادی تحصیلکرده بودند. ما در مهاباد هم به یاد زلزلهزدگان روی صحنه رفتیم و همینطور ۱۶ شهریور ۹۷ در تالار فردوسیِ تهران اجرا داشتیم و ۲۶ آبان نیز در تالار رودکی تهران کنسرت داریم که چهار، پنج روز بعد از سالگرد زلزله در سال ۹۶ است. دو کنسرت اخیر به همت کمپین هنر برای همه، هشتگ ایران فقط تهران نیست و
خانواده آقای جلالیان و خانم مریم جلالیان برگزار میشود.
او در پایان گفت: خانه خودم هم در زلزله تخریب صد در صد شد و الان در حال درست کردنش هستم و برنامهام این است که به شکلی درستش کنم که بچهها بتوانند برای آموزش از آن استفاده کنند. البته چیزی که تاکنون در توانم بوده گذاشتن اسکلت و آجرچینی بوده است و آموزش را در همان آجرچینی انجام میدهم. کار ما همین است و هدف اول زندگیمان همین است و زلزله بیاید، جنگ شود یا هر چیز دیگر، ما همچنان این مسیر را ادامه میدهیم.
دیدگاهتان را بنویسید