نویسنده کتاب “هفتاد و دو مقام تنبور، آوانویسی مکتب تنبور صحنه” میگوید آنچه او را ترغیب به نگارش مقامها کرد، نتنویسی شیوۀ نوازندگی یک مرجع اصلی و قدیمی بود.
رامتین کاکاوندی کارشناس آهنگسازی، نویسنده و نوازندۀ تنبور، از نسل چهارم مقامنوازان پس از آقا سیدنصرالدین خاموشی جیحونآبادی است. او تعدادی از مقامهای تنبور را بین سالهای ۷۵ تا ۷۹ خورشیدی از سیدخلیل عالینژاد فراگرفت و مابقی مقامها را نزد عبدالمحمد شربتی یکی از شاگردان آقاسیدنصرالدین خاموشی تلمذ کرد. او با الهام از شیوۀ نوازندگی شاگردان آقاسیدنصرالدین، مصمم به آوانگاری این نوع شیوه شد و با گردآوری آثار ضبطشدۀ اساتیدِ برجسته و با جمعآوری تاریخ پیدایش و خلق مقامات تصمیم به انتشار این مجموعه گرفت.
کاکاوندی تاکنون آلبومهای “پلی به سوی خورشید”، “آمد، ندید، برفت”، “یادگار روزگار تار”، “مرنو”، “ضربآهنگ”، و کتابهای “شیوۀ نوین آموختن دف، دورۀ مقدماتی تا متوسطه”، “مروارید مست بیداری، ۱۰ قطعه برای تار و سهتار”، “خوف درۀ خاموش، هفت قطعه برای سهتار”، “همزاد همرنگ هراس، دونوازی دف، دورۀ عالی در ژانر وحشت” را منتشر کرده است.
به بهانه انتشار کتاب “هفتاد و دو مقام تنبور، آوانویسی مکتب تنبور صحنه” با کاکاوندی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
هدف از گردآوری این مقامها و آوانگاری آنها چیست؟
در مرحلۀ نخستِ تحقیقاتم در مورد استاد سیدنصرالدین خاموشی جیحونآبادی معروف به آسید نصرالدین، قدیمیترین نوازندۀ تنبور ) از نظر زمان) مطالعه کردم که این استاد بیبدیل موسیقی مقامی تنبور، علاوه بر اینکه قدیمیترین نوازنده بودند شاگردان بسیار زیادی را تربیت کردند که همگی از استادان تنبور شدند و بهکرات از جایگاه والایشان شنیدم، و تمام شواهد و قرائن بیانگر این بود که آوانگاری مقامهای تنبور از ایشان آغاز شود، اما متأسفانه بهدلیل نبود امکانات در زمان خود و نبود اثر ضبطشده از ایشان، لاجرم به بیانات و خاطراتی که از شاگردانشان موجود است بسنده کردم. در مرحلۀ بعد تصمیم بر این شد که آوانگاری مقامنوازی این اساتید را بنویسم که حتماً روایتگر صدیق استاد خود هستند؛ یعنی هرچه را که از استاد خود فرا گرفتهاند دقیق و بدون نقص به شاگردان خود انتقال دهند.
با بررسی شیوۀ نوازندگی ایشان متوجه شدم اینان روایتگر شیوۀ استاد خود به معنای علمی موسیقی، نبودهاند و با تسلط بسیاری که بر تنبور داشتهاند، هر بار مقامها را با حسی جدید و متفاوت اجرا میکردند؛ البته در چارچوب اصل، و با دانش اینکه ذات این موسیقی بداهه است. با توجه به اینکه آموزش موسیقی مقامی اساساً سینهبهسینه بوده و به اصطلاحِ عامیانه “گوشی” نسلبهنسل منتقل شده تا به دست ما رسیده و در واقع با استناد به اسناد مکتوب، این انتقال رخ نداده، میشود گفت این اساتید، ناچار به این سنت بودهاند. اما این موضوع دغدغۀ من نبود.
تنها موضوع و اولین هدف اساسی که من را ترغیب به نگارش این مقامها کرده بود نتنویسی شیوۀ نوازندگی یک مرجع اصلی و قدیمی بود که تمام و کمال از ایشان آغاز بشود. پس از مطالعه و تحقیق بسیار به این نتیجه رسیدم که باید مقامات نتنویسی و چگونگی پیدایش و خلق آنها گردآوری شوند و تصمیم بر این شد، حتیالمقدور مقامهایی که این اساتید نواختهاند را انتخاب کرده، درست و دقیق به نسل بعد انتقال یابد، اما اینبار به صورت مکتوب؛ اول اینکه هر کدام از اساتید تمام مقامها را اجرا نکردهاند، یا متأسفانه اثر ضبطشدۀ دیگری از اینان در دسترس نداریم. دوم اینکه هر کدام از این بزرگان بعضی از مقامها را چند بار نواختهاند با حس و حالی متفاوت. برای مثال، توجه بیشتر اکثر این اساتید بر روی مقامهای غیرضربی مثل طرز، عابدینی و شیخ امیری بوده است.
تفاوت این کتاب با دیگر آثاری که در این زمینه منتشر شده است چیست؟
از کتابهایی که به موضوع تنبور پرداختهاند میتوانم به کتاب جامع و کامل “الموسیقی الکبیر”ِ فارابی که به ساختار فیزیکی، دستانبندی، کوک و… اشاره کرده است. چند رسالۀ موسیقیِ قدیمی در ایران به تبعیت از فارابی و دیگر بزرگان به ساختار کلی در این باره نظر دادهاند. کتاب “تنبور از دیرباز تاکنون” سیدخلیل عالینژاد به شناخت هرچه بیشتر و واضحتر و نگاه کلی به فرمایشات بزرگان موسیقی توجه دارد. کتاب “صد درس تنبور” علیاکبر مرادی به فراگیری تنبور از دورۀ مقدماتی تا پیشرفته به شیوۀ تنبورنوازی منطقۀ گوران و خود ایشان پرداخته است. آموزش تنبور سیدمحمد ذوالنوری شیوۀ نوازندگی دورۀ ابتدایی را بیان کرده است. “طرزهای باستانی تنبور” حیدر کاکی مقامات مجلسی و مجازی حوزۀ گوران به روایت استاد مرادی را مدوّن کرده است. مقامهای باستانی تنبور رضا علیآبادی جمعآوری رپرتوار مدوّن تنبور و آوانگاری مقامهای مجلسی و مجازی را عهدهدار شدند. از لحاظ ساختاری آنچنان تفاوتی بین کتاب من و دیگران وجود ندارد، و همهمان به موضوع تنبور یارسان اشاره کردهایم با دیدگاه تخصصیتر که من دربارۀ مکتب تنبور صحنه تحقیق کردم.
کتاب “هفتاد و دو مقام تنبور” آوانویسی مکتبِ تنبورِ صحنه شامل چند بخش است: توضیحی اجمالی درباره دو سبک موسیقی مقامی تنبور شاهخوشین و سلطان سهاک، ویژگی مکتب تنبور صحنه، بیوگرافی اساتید تنبور صحنه، اسامی سازندگان تنبور صحنه، نمونه اسناد که دربارۀ ساختار و قدمت و مقام در کتاب سرانجام ملارکنالدین دمشقی ) پیرموسی(بیان شده. چگونگی پیدایش مقامها و افرادی که این مقامها را ساخته و نواختهاند و بخش آخر و مهم این کتاب آوانویسی این مقامها به شیوۀ نوازندگی اساتید برجستۀ مکتب تنبورِ صحنه است.
آیا کلاً در آوانگاری این مقامها حق مطلب ادا میشود؟
در زمانۀ نه چندان دور، دانش و آوانگاریِ موسیقیِ غربی، به همت و بلند نظریِ صاحب نظرانی که برای کسب آگاهی از ایران به غرب مهاجرت کرده بودند، به ارمغان آورده شد. و موسیقی ایران زبان بیانِ نویی را دربرگرفت و آهسته در عرصۀ موسیقی رونق پیدا کرد و موسیقی ردیفی ایران وامدار این نوع نگرش شد که نحوۀ بهکارگیری و ترکیب مجموعه عناصر ملودیک و ریتمیک در شکلگیری بیان موسیقایی بود و آن را “زبان موسیقی ایرانی” نامید. میتوانم بگویم هم میشود و هم نمیشود. میشود به عبارت اینکه تلاش شده که حتیالمقدور، نتنویسی مقامها، به شیوۀ اساتید، دقیق و بدون هیچ خللی باشد تا اگر قرار است در دوران گذر قرار گرفته باشیم این آواها مکتوب شوند و فقط به خاطرهای در تاریخ مبدل نشود. نمیشود از این لحاظ که بدون ارتباط استادـشاگردی همواره چیزی در نقصان است، زیرا همیشه حضور استاد دلیل بر انتقال صحیح است مخصوصاً برای این نوع از موسیقی که با معنویت عجین شده است.
چه کتابهایی در دست انتشار دارید؟
کتابهایی که در دست انتشار دارم یک مجموعۀ کامل دربارۀ تنبورنوازی است به نامهای “هفتاد و دو مشق تنبور” برای دورۀ مقدماتی، “هفتاد و دو مبدای تنبور” برای دورۀ متوسطه، “هفتاد و دو مبنای تنبور” برای دورۀ پیشرفته که با کتاب “هفتاد و دو مقام تنبور” برای دورۀ عالی، یک مجموعۀ کامل از دورههای مختلف آموختن تنبور میشوند.
/انتهای خبر/
دیدگاهتان را بنویسید