×
×

نشست معرفی و داریوش طلایی و ساسان فاطمی «شناخت هنر موسیقی» را تحلیل کردند

  • کد نوشته: 182131
  • 02 تیر 1397
  • ۰
  • نشست معرفی و بررسی کتاب «شناخت هنر موسیقی» نوشته‌ی «مجید کیانی» با حضور ساسان فاطمی، داریوش طلایی و مولف در سرای اهل قلم موسسه‌ی خانه کتاب برگزار شد؛ کتابی که گفته می‌شود حاصل ۲۵ سال تلاش این نوازنده‌ی برجسته‌ی سنتور است و «داریوش طلایی» براین اعتقاد است که باید آن را یک جست‌وجوی هنری، معنوی، […]

    نشست معرفی و داریوش طلایی و ساسان فاطمی «شناخت هنر موسیقی» را تحلیل کردند
  • نشست معرفی و بررسی کتاب «شناخت هنر موسیقی» نوشته‌ی «مجید کیانی» با حضور ساسان فاطمی، داریوش طلایی و مولف در سرای اهل قلم موسسه‌ی خانه کتاب برگزار شد؛ کتابی که گفته می‌شود حاصل ۲۵ سال تلاش این نوازنده‌ی برجسته‌ی سنتور است و «داریوش طلایی» براین اعتقاد است که باید آن را یک جست‌وجوی هنری، معنوی، ریاضی و زیبایی‌شناسی دانست. کیانی همراه با این کتاب یک سی‌دی شامل پنج ساعت موسیقی قرار داده ‌است تا خواننده بعد از مطالعه‌ی هر مقاله بتواند نمونه‌های آن را در سی‌دی گوش دهد. او در این کتاب از کنایه استفاده کرده ‌است؛ یعنی به مخاطبانِ خود گفته به تصویر این مسجد و معماری آن نگاه کنید و اگر آن را درک کردید به سادگی می‌توانید موسیقی را نیز درک کنید.

    داریوش طلایی در ابتدای این نشست با پرداختن به نویسنده این کتاب گفت: «در توضیح این کتاب آمده است که این اثر حاصل ۲۵ سال تلاش عبدالمجید کیانی است؛ اما من معتقدم که این اثر حاصل یک عمر تلاش استاد کیانی است. من از سال ۱۳۵۰ با وی همکار هستم و از همان ۴۷ سال پیش شاهد فعالیت‌های مهم و غیرقابل انکار او بوده‌ام. به نظر من برای درک این کتاب لازم است که ابتدا عبدالمجید کیانی را بشناسیم؛ چراکه این موضوع مانند آن است که ما بخواهیم درباره مثنوی صحبت کنیم و نیاز نباشد تا مولانا را بشناسیم. این کتاب یک جست‌وجوی هنری، معنوی، ریاضی و زیبایی‌شناسی است و داده‌های خاصی است که کیانی در آن قرار گرفته و با طریق کردن در تلاش بوده تا آن را با دیگران تقسیم کند.»‌

    او کیانی را استادی نمونه در زمینه موسیقی دانست و اظهار کرد: «کیانی زندگی خود را صرف موسیقی کرده است و توانسته در این سال‌ها شاگردان و پیروان زیادی را تربیت کند. می‌گویم پیروانی داشته؛ چراکه کار وی تنها نوازندگی سنتور نبوده است و او کسی است که تلاش کرده تا به موسیقی ایرانی هویت دهد. امروزه بسیار رایج شده است که وقتی فردی صحبت از پژوهش می‌کند از روش‌های آکادمیک استفاده می‌کند و بر همین اساس به بحث می‌پردازد اما در کنار مسائل آکادمیک ما یک نوع حکمت شرقی نیز داریم که بر اساس آن دستیابی به علم و معرفت از طی کردن مراحلی به دست می‌آید و آن روش دیگر روش آکادمیک نیست.»

    طلایی ادامه داد: «ما نباید فراموش کنیم که معرفت‌هایی در هنر و علوم انسانی وجود دارند که در عمل به آنها می‌توانیم به سطوحی از دانش دست پیدا کنیم و اگر غیر از این بود، دلیلی نداشت که هنر وجود داشته باشد. در ۱۸ مقاله این کتاب مسائل از نگاه‌های مختلفی بیان شده و نویسنده به موضوعات بسیاری اشاره داشته است. کیانی مانند معلم‌های دیگر به رسالات مختلف رجوع کرده است. این نگرش به موسیقی اگر نگوییم جامع و کلی است، باید بگوییم که فراگیر بوده است. به نظر من کیانی با همین راه و روش و نوع نگاه به موسیقی و به دلیل علاقه‌ای که به علم اعداد، ریاضی و نجوم داشته، اعداد طلایی یا زرین را در معماری، خط و سایر هنرها جست‌وجو کرده و بعد از کشف ارتباط آن با موسیقی به بیان آن پرداخته است.»‌

    به گفته‌ی طلایی، کیانی در کارهایی که انجام داده تلاش کرده است تا مخاطبان آکادمیک موسیقی را نیز راضی کند و به همین دلیل است که به او ارجاعات بسیار زیادی می‌دهند: «کتاب وی یک دایره‌المعارف موسیقی است که در آن از دید موضوعاتی که برایش جذاب بوده، به موسیقی پرداخته است و با مطالعه این اثر متوجه خواهیم شد که در این کتاب هیچ نکته مهمی از چشم او دور نمانده است»‌.

    ساسان فاطمی که دیگر سخنران این نشست بود با اشاره به اختلافاتش با کیانی گفت:‌ «من با آقای کیانی اختلافات زیادی داشته‌ام که این اختلافات به دوگانه دانش شهودی و دانش آکادمیک برمی‌گردد که در این بین گاهی مشاجره‌های قلمی نیز داشته‌ایم. البته این نکته را نیز باید بگویم که همان مقدار که ما با هم اختلاف داشتیم، فصل اشتراک بسیار زیادی نیز بین ما وجود داشته است. کتاب‌های «‌هفت دستگاه موسیقی ایران» و «مبانی نظری موسیقی ایران» بعد از مدت‌ها به تئوری موسیقی ایران پرداخت و نشان داد که وی چقدر مطالعه آکادمیک دارد.  من هنوز هم به کتاب او مراجعه می‌کنم و به نظرم شاخص‌ترین اثری که به ریتم موسیقی ایرانی اشاره داشته، همین کتاب «هفت دستگاه» است.  اشتراک دیگر من با کیانی، دفاع از موسیقی ایرانی است که او این رسالت را در خود دیده است و به بهترین شکل ممکن به آن می‌پردازد. متاسفانه دوستان همیشه موسیقی ایرانی را با موسیقی غربی مقایسه کرده‌اند و بعد از آن موسیقی ایرانی را پایین‌تر از آن دانسته‌اند که کیانی همیشه به این موضوع انتقاد داشته و از موسیقی ایرانی دفاع کرده است که در این امر احساس مشترکی داشته‌ایم.»

    این دکترای موسیقی‌شناسی قومی از دانشگاه پاریس با اشاره به سه محور دفاع کیانی از موسیقی ایرانی گفت: «کیانی در سه محور از موسیقی ایرانی دفاع کرده است. نخست در بیان موسیقی است؛ چراکه عده‌ای معتقدند که موسیقی ایرانی غمگین است که برای آن فرض و استدلال می‌آورند که کیانی هر دو را رد می‌کند و می‌گوید که شما یک فرض اشتباه را در نظر می‌گیرید و بعد بر اساس آن به استدلال می‌پردازید که اگر فرض را نیز در نظر نگیریم، استدلال ایراد دارد. در این بحث نکته مهم آن است که ما نباید ملال را با غم اشتباه بگیریم. محور دوم تمایز بین شکل سنتی و غیرسنتی موسیقی است. درست است که کیانی دانش شهودی دارد اما بسیار اهل دانش، پژوهش و مکتوب کردن است. کیانی بارها از توقعاتی که می‌خواهد موسیقی ایرانی را تبدیل کند به راه‌حل‌هایی که موسیقی غربی ارائه می‌دهد، دفاع کرده و معتقد است که نباید این دو را با هم قاطی کنیم.»‌

    فاطمی در توضیح محور سوم دفاع از موسیقی ایرانی اظهار کرد: «محور سوم دفاع کیانی جایی است که من موافق آن نیستم و آن زیبایی‌شناسی موسیقی ایرانی است. البته بر خلاف آن چه من فکر می‌کنم تاثیر کیانی روی شاگردانش در این محور غیرقابل انکار است؛ چراکه من شاگردانی داشته‌ام که در محضر او بوده‌اند و می‌گویند که از وقتی به کلاس‌های استاد رفته‌اند و با او آشنا شده‌اند، نظرشان در این حوزه تغییر کرده است و به درک جدیدی رسیده‌اند. به بیان ساده‌تر شاگردانی که در محضر استاد کیانی موسیقی را آموخته‌اند، نحوه نواختن‌شان زمین تا آسمان تغییر کرده است. بنابراین اینکه من موافق او باشم یا خیر، چندان مهم نیست؛ زیرا او تاثیرش را گذاشته است.»

    این استاد دانشگاه در بخش پایانی صحبت‌هایش اظهار کرد: دانش شهودی کیانی یک دانش شهودی خالص نیست و وجوه آکادمیک در آن کاملا قابل ملاحظه است و نمی‌شود آن را نادیده گرفت.

    «عبدالمجید کیانی»، نویسنده کتاب که خود آخرین سخنران این نشست بود با اشاره به انواع علم گفت: «من علم را به دو دسته علم آکادمیک و علم شهودی تقسیم می‌کنم که در علم آکادمیک نیاز است با منبع و مستند صحبت کنیم؛ به همین دلیل وقتی که دکتر فاطمی از من ایرادی می‌گیرد، آن را قبول می‌کنم؛ چراکه کار اصلی من نوازندگی است. حال شاید شما از من سوال کنید که با این دیدگاه چرا کتاب نوشته‌ام. در جواب این سوال باید به شما بگویم که من به این نتیجه رسیده‌ام که برای رسیدن به موسیقی خوب، باید ابتدا موسیقی خوب گوش کرد. من موسیقی «گل‌ها» که در آن زمان بسیار مطرح بود را با لذت عجیبی گوش می‌کردم و تصمیم گرفتم که موسیقی یاد بگیرم به همین دلیل دنبال آن رفتم و متوجه شدم که در آموزشگاه‌ها به صورت تفننی به موسیقی می‌پردازند. بنابراین به هنرستان موسیقی (مکتب وزیری) رفتم که اساتید بزرگی در آن تدریس می‌کردند.در هنگام تحصیل متوجه شدم که تئوری‌هایی که اینجا آموزش می‌دهند غربی است و آنها موسیقی گل‌ها را قبول نداشتند. یعنی آنجا هنرستان مدرنی بود که می‌خواستند گذشته را نفی کنند. وقتی به دانشگاه تهران آمدم با استاد برومند آشنا شدم. یک روز یک صفحه موسیقی اصیل به دستم رسید که بعد از گوش کردن آن تمام کتاب‌های هنرستان را پاره کردم؛ چراکه متوجه شدم این موسیقی که من خواندم آن موسیقی نیست که به دنبال آن بودم. البته در ادامه راه و بعد از سال آموزش نزد استاد برومند متوجه شدم که موسیقی گل‌ها هم آن موسیقی اصیل نیست.»‌

    او ادامه داد: «بعدها متوجه شدم که باید به موسیقی قاجار برگردم؛ بنابراین به جست‌وجو موسیقی قاجار پرداختم و بعد از پیدا کردن صفحه‌های بسیار فهمیدم که ریتم گل‌ها با ریتم موسیقی گذشته تغییر کرده و کارها بسیار ساده‌تر و مردم‌پسند‌تر شده است. به همین دلیل در کتاب «هفت دستگاه» موسیقی را به دو دسته جدی و جدید تقسیم کردم و با مقایسه بیان کردم که موسیقی گل‌ها تفریحی است؛ چراکه اگر رسانه‌ها به مردم توجه نکنند ورشکست خواهند شد. وقتی متوجه شدم که مخاطب به سختی با موسیقی من ارتباط برقرار می‌کند به توضیح آن پرداختم؛ بنابراین قبل از هر اجرا برای مخاطب توضیح می‌دادم و بعد از آن با چشم می‌دیدم که او چگونه ارتباط می‌گیرد.»‌

    وی ادامه داد: «همراه با همین کتاب نیز یک سی‌دی شامل پنج ساعت موسیقی قرار داده‌ام که خواننده بعد از مطالعه هر مقاله می‌توانند نمونه‌های آن را در سی‌دی گوش دهد. من در این کتاب از کنایه استفاده کرده‌ام؛ یعنی به مخاطبان می‌گویم که به تصویر این مسجد و معماری آن نگاه کنید و اگر آن را درک کردید به سادگی می‌توانید موسیقی را نیز درک کنید.»

    کیانی در پایان گفت: متاسفانه رادیو و تلویزیون ما روی یک عده آدم تمرکز کرده‌‌اند که هیچ سوادی در موسیقی ندارند و سر همین است که ما هیچ اسمی از امیر قاسمی و نکیساها نمی‌شنویم. متاسفانه ما در موسیقی دست به درست کردن بت‌های جعلی زده‌ایم و به همین دلیل اساتید در گوشه‌ای نشسته‌اند.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *