«محمد معتمدی» – خوانندهی شناخته شدهی موسیقی ایران- در آخرین روزهای مانده به ایامِ مبارکِ رمضان در برج میلاد در حالی به اجرای برنامه پرداخت که ارکستر «فرهنگ و هنر» به رهبری «علیاکبر قربانی» او را همراهی میکردند و «نیما زاهدی» مایسترِ کنسرت بود. معتمدی در این برنامه قطعاتی خاطرهانگیز از موسیقی ایران را به علاوه چند قطعهی جدید اجرا کرد.
این خوانندهی جوان دربارهی کنسرتِ اخیرش به «موسیقی ما» میگوید: «این کنسرت، منتخب آثاری است که من پیش از این آنها را به اجرا درآورده بودم و البته تعدادی قطعاتِ جدید که با رهبری «علیاکبر قربانی» و همراهی ارکستر فرهنگ روی صحنه بردیم. من پیش از این با آقای قربانی در ارکستر ملی همکاری داشتم و ایشان تنظیم و ساختِ تعدادی از قطعاتی را که ما با آن ارکستر به رهبری استاد «فخرالدینی» اجرا میکردیم به عهده داشتند. در اینجا نیز من این افتخار را دارم که به عنوانِ رهبر ارکستر با ایشان همکاری داشته باشم. ما چند روز قبل، این کنسرت را در کاشان اجرا کردیم و حالا در تهران، همان برنامه تکرار میشود.»
«معتمدی» اما دربارهی بازخوانی قطعاتِ گذشته که همچنان مورد توجه خوانندگان است و از آن طرف با اقبالِ مخاطبان همراه میشود، گاه بسیار بیش از قطعاتی که به تازگی ساخته میشود، میگوید: «به نظرم اجرای آثار گذشتگان یک ضرورت است و اگر آنان را اجرا نکنیم، رپرتوارِ موسیقی ما از آثار درخشانی که در گذشته خلق شده، خالی میماند. این رسمی متداول در تمامِ دنیاست و در موسیقی کلاسیکِ هم همچنان مشاهده میکنیم که ارکسترهای بزرگِ دنیا آثار آهنگسازانِ کلاسیک را به اجرا درمیآورند. ما نیز نوعی موسیقی ارکسترال را روی صحنه میبریم که با نامِ «موسیقی ملی» شناخته میشود و این قطعاتِ خاطرهانگیز که جزو گنجینهی موسیقی ما هستند، باید توسط ارکسترهایی از این دست اجرا شوند. البته این بدان معنا نیست که تنها باید به اجرای این آثار اکتفا کرد؛ حتما باید آثاری جدید از آهنگسازانِ جوان نیز اجرا شوند؛ اما این به معنای نادیدهگرفتنِ گنجینهی موسیقی ملی ما نیست.»
«محمد معتمدی» اما در پاسخ به این سوال که گمان میکرده، مخاطبان چنین اقبالی به قطعهی «کویر» که ملودیاش نیز ساختهی خودش است؛ داشته باشند؟ توضیح میدهد که چنین تصوری نمیکرده است: «این قطعه برای من کاری به اصطلاح دلی بود و هرگز تصور نمیکردم چنین هیت شود؛ اگرچه در همان زمانِ نوشتنِ ملودی و خواندن، میخواستم کاری احساسی باشد که با عواطفِ مردم درگیر شود. حالا خوشحالم که مخاطبان واکنشِ خوبی به این قطعه نشان دادند و اتفاقِ خوشایندی برای آن رقم خورد.»
او ادامه میدهد: «مخاطبان در تمامی هنرها – موسیقی، سینما، تئاتر و غیره- اگر بتوانند با اثری احساس همذات پنداری کنند و خوداشان را درون آن پیدا کنند، همراه آن میشوند و این اتفاق در «کویر» رخ داده است.»
در این سالها اما «معتمدی» نیز چون خوانندگانِ دیگر موسیقی سنتی ایران، به این مساله متهم شده است که موسیقی سنتی ایران را به سمتِ پاپیولار شدن سوق دادهاند؛ او اما پاسخ خود را به این مساله دارد: «من هر زمان اثری خواندم که در حوزهی موسیقی سنتی نبوده، آن را بیان کردم. برای مثال «سیانور» قطعهای کاملا پاپ بود و همانزمان نیز این مساله را بیان کردم، اما برخی از همکارانِ من انگار از بیان اینکه آثارشان پاپ است، ابا دارند؛ در حالی که موسیقی پاپ، برای خودش یک ژانر است و آثار بسیار فاخری نیز در آن تولید شده است؛ حتی گاهی ما آثاری در این سبک میشنویم که بسیاری از آهنگسازان ما نمیتوانند مشابه آن را خلق کنند. به همین خاطر تاکید دارم صرف آنکه یک اثر، پاپ است نمیتوان آن را «بد» دانست و گفت که شانِ آن پایین است؛ همانطور که عکس این مساله نیز صادق است.»
او ادامه میدهد: «در گذشته هم همینطور بوده است. در سالهای قبل خوانندگانی چون خواجهامیری، گلپا، حسین قوامی و غیره، موسیقی سنتی ارایه نمیکردند و آثارشان پاپ بود و در کنار آن اساتیدی مثلِ بهاری، هرمزی، فروتن و دیگران موسیقی اصلی و کلاسیک صرف را اجرا میکردند. هر دوی این گونهها باید در موسیقی ایران وجود داشته باشد و در حالی که موسیقی اصیل ما به همان شکلِ سابق باید اجرا شود، نیازمند آثاری هستیم که در عین داشتنِ ریشه در سنتهای ما، حرفی نو داشته باشند.»
این خوانندهی جوان سالها با ارکستر موسیقی ملی همکاری داشت؛ حالا اما میگوید که این ارکستر نباید در انحصار هیچ خوانندهای باشد و باید تمامی صداها در آن حضور داشته باشند تا تنوع صدایی در ارکستر لحاظ شود.
«معتمدی» دربارهی انصرافش از اجرای قطعهی جام جهانی تنها به این جملهی طنزآلود اکتفا میکند که: «اگر بخواهم دربارهی این مساله توضیح دهم باید گل بزند و قهرمان شود.» او اما توضیح میدهد که موسیقی سنتی نمیتواند جوابگوی قطعهای برای جام جهانی باشد و شاید در این میان، موسیقی ارکسترال بتواند به این نیاز پاسخ دهد؛ هرچند او خودش موسیقی پاپ را مناسبتر برای ساختِ قطعهای در این فضا میداند.
او اما دربارهی موسیقیای که در این روزها میشنود هم میگوید: «این روزها ترجیحام این است که موسیقی بیکلام گوش کنم؛ اما از آنجا که تمام زندگی آدمهایی مثل ما با با موسیقی است، ترجیحام سکوت است.»
«علیاکبر قربانی» – رهبر ارکستر فرهنگ و هنر – نیز در پاسخ به این پرسش که «فرهاد فخرالدینی» به عنوانِ مهمانِ این کنسرت از اجرای پیش روی راضی بوده است یا نه، میگوید که توانسته نظرِ مثبتِ استادش را با رهبری این ارکستر جلب کند: «استاد فخرالدینی افتخار دادهاند و تمام برنامههای ما را دیدهاند؛ ایشان این ارکستر را بهخوبی میشناسند و تواناییهایش را میداند و برای ما افتخار بزرگی است که قرار است این ارکستر را در تابستان رهبری کنند.»
«قربانی» اما دربارهی این ارکستر میگوید: «ارکستر فرهنگ و هنر، چهار سال است که با نوازندگی دانشجویان موسیقی تشکیل در مرکز ۴۶ به ریاستِ «سوسن تقیپور» شکل گرفته و در این سالها روزبه روز پیشرفت کرده است؛ تعدادی از نوازندگانِ این ارکستر از اولین روز با این ارکستر همکاری داشتهاند و با وجود فارغالتحصیلی همچنان به همکاریشان ادامه میدهند.»
او ادامه میدهد: «ما در این سالها برنامههای بسیاری اجرا کردیم که از جمله آخرین آن اجرا با «رامیز قلیاف» بود و علاوه بر آن با خوانندگانی چون وحید تاج، ماریو تقدسی، رشید وطندوست کار کردهایم؛ پایهی همکاری ما با آقای معتمدی نیز مدتی قبل ریخته شده بود تا اینکه سرانجام در این زمان، شرایط همکاری فراهم شد. این اجرا نیز بسیار موفقیتآمیز بود و امیدواریم که این برنامهها ادامه پیدا کند.»
این کنسرت در دو بخش برگزار شد. در بخش اول قطعاتی چون بیا (آهنگِ حبیبالله بدیعی و تنظیم شهرام توکلی)، روشنی روی دل (آهنگ علیرضا خواجهنوری و تنظیم سیامک بهبهانی)، شورآفرین (ساختهی علیاکبر قربانی)، به نگاهم بنگر (ساختهی پرویز یاحقی و تنظیم شهرام توکلی) و به یاد صیاد (ملودی جواد لشگری و تنظیم مرتضی حنانه) را اجرا کرد.
او در بخش دوم نیز بهار دلکش (ملودی درویشخان و تنظیم علیاکبر قربانی)، کویر (با آهنگسازی خودش و تنظیم افشین عزیزی)، شکنم ساغر (ملودی پرویز یاحقی و تنظیم مازیار حیدری)، رنگ بیات شیراز (ملودی محلی آذربایجان و تنظیم علیاکبر قربانی)، شکسته دل (ساختهی عباس پاپوری و تنظیم سیامک بهبهانی)، خوش آمدی (ملودی رضا نارون و تنظیم علیاکبر قربانی) و ایران من ساخته ی «افشین عزیزی» را اجرا کرد. او میهمانانِ ویژهای هم داشت که البته ویژهترینش استاد «فرهاد فخرالدینی» بود.
دیدگاهتان را بنویسید