نقد و بررسی مجموعه ردیفآوازی سید نورالدین رضوی سروستانی در شانزدهمین نشست نقد نغمه بررسی شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،این برنامه در حالی روز گذشته ـ ۲۹ آبان ماه ـ برگزار شد که طبق برنامه قرار بود به نقد و بررسی مجموعه ردیفآوازی سید نورالدین رضوی سروستانی با تار و جواب آواز داریوش طلایی اختصاص داشته باشد اما به دلیل غیبت رامبد صدیف و داریوش پیرنیاکان به عنوان منتقدان و به پیشنهاد ابوالحسن مختاباد نشست با روال دیگری برگزار شد.
ابوالحسن مختاباد ـ منتقد هنری ـ در آغاز این نشست گفت: این جلسه آغازی بر دور جدید سلسله برنامههای نقد نغمه است که با حدود دو سال وقفه یک بار دیگر شاهد برگزاری آن هستیم.
این روزنامهنگار ادامه داد: از اولین روزهای شکلگیری برنامههای نقد نغمه درگیر برگزاری آن بودم. از این رو این برنامه با نوعی نوستالوژی برایم همراه است که امیدوارم با سیر مناسبی رو به جلو حرکت کند و مسیر تازهای از گفتگو را میان اهالی موسیقی باز کند.
او تاکید کرد: ما در برنامهریزی سلسله برنامههای جدید این دوره سعی کردهایم تا در فضای موسیقی ملی و کلاسیک کشورمان حرکت کنیم در همین راستا تجربه برگزاری ۱۵ برنامه گذشته این مجموعه را داریم و سلسله برنامههای مشابهی را در شهر کتاب سامان دادهایم که امیدوارم با توجه به این تجربیات بحثهای کاربردی را شکل دهیم.
مختاباد ادامه داد: بحثهایی که در این جلسات مطرح میشود نباید در همینجا دفن شود و باید ضمن طرح در فضای رسانهای باعث دیالوگی سازنده گردد.
وی در ادامه این برنامه ضمن گلایه از غیبت کارشناسانی که قرار بود به عنوان منتقد در برنامه حاضر شوند، گفت: قرار بود ما برای نقد ردیف آوازی رضوی سروستانی در خدمت رامبد صدیف و داریوش پیرنیاکان باشیم اما متاسفانه با وجود هماهنگیهای انجام شده ،آنها به قدری انصراف خود را از آمدن به برنامه دیر اعلام کردند که برای اطلاعرسانی دیگر کاری از دستمان بر نمیآمد.
مختاباد گفت: انتخاب رفتن و یا نرفتن به یک جلسه حق طبیعی برای هر انسانی است، اما زمانی که قراری گذاشته میشود برای نیامدن و وفا نکردن به قول و قرارها باید بهانههای درستتری داشت.
سید عباس سجادی ـ مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری ـ نیز اظهار امیدواری کرد تا دوره جدید این برنامه که با ۲ سال وقفه آغاز شده است عدد این نشستها را به ۳۰ و بالاتر از آن برساند.
او بیان کرد: زمانی که این برنامه آغاز شده بود به شهادت اهالی موسیقی هیچ برنامه نقدی در کشورمان در حوزه موسیقی وجود نداشت، اما امروز که اینجا جمع شدهایم ۳ برنامه نقد موسیقی در شهر کتاب، فرهنگسرای ارسباران و نقد نغه در حال برگزاری است.
این هنرمند تصریح کرد: هنر سفارش جامعه است و اگر امروز شاهد برگزاری سه برنامه نقد موسیقی هستیم مطمئن باشید که نیاز جامعه است و امیدواریم روند خوبی در آنها دنبال شود.
در ادامه برنامه قرار شد هوشنگ کامکار، مهدی آذرسینا، چاووشی(مدیر نشر مشکات) و فروهری که در سالن حضور داشتند درباره موضوع برنامه صحبت کنند.
محمدعلی چاووشی به عنوان ناشر مجموعه «ردیف آوازی رضوی سروستانی» گفت: متاسفانه با فقر اخلاقی و حرفهای روبرو هستیم و خواستهها و رفتارهایمان با یکدیگر تضاد بسیار آشکاری دارد که اجازه نمیدهد به یکدیگر کمک کنیم. تا وقتی اینگونه مناسبات و هنرمندان را داریم که به دنبال همسویی و همافزایی نیستند در مقابل این موسیقی که از هر سویی بر آن سنگ میبارد نمیتوانیم گامی برداریم.
او درباره دلایل انتخاب رضوی سروستانی برای انتشار ردیفهای برومند توضیح داد: به هر حال آقای برومند به غیر از رضوی سروستانی شاگردان دیگری چون گلپا، شجریان و چند نفر دیگر را نیز داشت. ما دو مجموعه ردیف یکی متعلق به محمود کریمی و دیگری از عبدالله خان دوامی داشتیم. وقتی روایت کریمی را که بدون ساز ضبط شده است گوش دادم برایم خسته کننده بود. ضمن اینکه در یادگیری نیز تاثیر کمتری داشت. بعدها به این فکر افتادم چرا ردیفهای آوازی همراه با جواب آواز نباید منتشر شود؟
مدیر نشر مشکات تصریح کرد: برای ضبط چنین کاری ابتدا به استاد شجریان این پیشنهاد را ارائه کردم؛ اما ایشان معتقد بودند که اکثر آنها را در آثارش خوانده است. این بود که با آقای نوربخش و علی شکوهی مشورت کردم و هر دو رضوی سروستانی را پیشنهاد کردند. حتی آقای شجریان هم رضوی سروستانی را پیشنهاد کرد.
چاووشی یادآور شد: این ماجرا به سال ۶۷ باز میگردد. در آن زمان رضوی سروستانی در شیراز اقامت داشت و در انزوا و یاس مطلق به سر میبرد. وقتی برای این کار به سراغ او رفتم بسیار تعجب کرد و این ماجرا آغازی دوباره برای احیای زندگی هنریاش شد.
او همچنین تاکید کرد: برای جواب آواز با آقای ذوالفنون صحبت کردیم و نیمی از دستگاه شور را ضبط کردیم اما همانگونه که در تلخ نوشته کتاب خاطرات «بدیع زاده » آمده است ،رابطهها خوب نبود و این همکاری ادامه پیدا نکرد. بعدها که داریوش طلایی به ایران بازگشت سراغ او رفتم و توافقات لازم برای این کار حاصل شد.
این ناشر گفت: درست است که آقای گلپایگانی حدود ۱۴ سال شاگرد آقای برومند بود اما رضوی در خلوت برومند راه داشت و همراهیاش میکرد. از این رو گمان میکنم انتخاب رضوی سروستانی انتخاب مناسبی برای این کار بوده است.
در ادامه مهدی آذرسینا با اشاره به سابقه آشناییاش با زنده یاد سروستانی گفت: از سال ۵۰ در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی فعالیت داشتم و وقتی برای ادامه فعالیت به تبریز رفتم چند قطعه مختلف ساختم. برای انتخاب خواننده در سال ۵۳ به مرکز حفظ و اشاعه تهران تماس گرفتم که در نهایت رضوی سروستانی را به من معرفی کردند و ما کارها با ایشان ضبط کردیم.
این کمانچه نواز افزود: در آن سالها که بیشتر برنامههای رادیو رو به اضمحلال بود، دو نفر در رادیو آوازهای جدید خواندند. یکی آقای شجریان و دیگر نیز رضوی سروستانی بود.
آذرسینا همچنین گفت: من متاسفانه تنها بخشهایی از این ردیفهای آوازی را شنیدهام که در اینجا پخش شد. مسئلهای که من بر آن آن تاکید دارم موضوع تلفیق شعر و موسیقی است. این تلفیق بیشتر در تصانیف جدی گرفته شده و این در حالی است که من اعتقاد دارم در تلفیق موسیقی آوازی و شعر توجه کمتری اتفاق افتاده است.
این موسیقیدان تصریح کرد: درچهارگاهی که امشب شنیدیم به گمانم تلفیق درستی صورت نگرفته بود. حتی اگر اساتیدی چون طاهرزاده نیز چنین شعری را بر روی چهارگاه خوانده باشد دلیل نمیشود که ما اشتباه او را تکرار کنیم. هر کدام از دستگاهها و آوازهای موسیقی ردیف دستگاهی حال و هوای خاص خودش را دارد که اشعار نیز باید متناسب با آن انتخاب شود.
هوشنگ کامکار نیز در ادامه این نشست توضیح داد: از کیفیت مجموعه ردیف آوازی به نظر میرسد که خواننده و نوازنده به طور جداگانه به اجرا پرداختهاند. در واقع صدای تار با صدای خواننده همخوانی ندارد و کیفیت صدایی اثر نیز به نظرم خشک و نامناسب است.
چاووشی در پاسخ به سخنان کامکار گفت: اینگونه که شما می گویید نیست. هر دو هنرمند در هنگام ضبط در کنار یکدیگر بودهاند و اگر به دقت به این اثر گوش کنید این مسئله مشهود است.
در ادامه، قطعه «بیداد» برای حاضران پخش شد و هوشنگ کامکار با تکرار دوباره گفتهاش بیان کرد: بهتر بود در این جلسه به مقایسه ردیفهای آوازی در ایران میپرداختید. ردیف مطلب کلاسه شدهای است و کسی نمیتواند آن را تغییر دهد. به نظرم ردیف چهارچوب خشک و استاندارد شده است که نمیتوان پا را از آن فراتر گذاشت.
او افزود: شاید بتوان بر اساس ردیف به بداههنوازی پرداخت، اما نمیتوان ردیف متفاوتی اجرا کرد. اگر هم کسی این کار را کرده حتی آقای علیزاده به نظر من اشتباه کرده است و نباید چنین میکرد. این نمیشود که من برخی جملات را بیشتر یا کمتر تکرار کنم و بگویم این ردیف هوشنگ کامکار است.
کامکار در ادامه تصریح کرد: به نظرم میان ردیفهای موجود مطلقا هیچ تفاوتی وجود ندارد و این کاری که در میان نوازندگان باب شده که هر کدام یک ردیف منتشر میکنند اصلا کار درستی نیست. یک ردیف مبنا کفایت میکند و نیاز به این همه ردیفهای گوناگون نیست. حتی همراهی تار در این مجموعه هیچ لزومی نداشته چرا که این اثر یک مجموعه آموزشی محسوب میشود و نیازی به لذت بردن مخاطب ندارد.
او افزود: زمانی میتوانید بگویید گوشه جدیدی اجرا کردهاید که به طور کامل ویژگیهایش متفاوت باشد در غیر این صورت خود من میتوانم درآمد شور را در صدها نوع مختلف بخوانم. آقای شجریان شاید نزدیک به هزار درآمد سه گاه خوانده باشد که یکی با دیگری کپی نیستند اما درآمد سه گاه محسوب میشوند.
فروهری نیز در بخش دیگری از این نشست با تایید سخنان هوشنگ کامکار گفت: کسی که به سراغ ردیف نوازی میرود باید تخصص اصلی و کارش ردیف دانی باشد. اگر آقای محمود کریمی ردیف آوازی منتشر کرده است هیچ گاه مجری نبوده و تنها در کار آموزش ردیف فعالیت کرده است. در واقع کسی که ردیف مینوازد نباید هیچ گونه دخل و تصرفی در آن انجام بدهد. از این رو من نیز با آقای کامکار موافق هستم.
مهدی آذرسینا نیز با اشاره به گفتههای کامکار تصریح کرد: البته من با قسمت زیادی از صحبتهای هوشنگ کامکار موافق هستم. مثلا اینکه نمیتوان چیزی به ردیف اضافه کرد حرف درستی است. اما آقای کامکار باید به این نکته نیز توجه داشته باشد که اگر ما اجرای بسیار عالی و درجه یکی از ردیف داشته باشیم. حرفشان درست است؛ و گرنه آنقدر باید ردیف منتشر شود تا به آن کیفیت مطلوب دست پیدا کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید