موسیقی ایرانیان – حمیدرضا عظیمی: جلیل عندلیبی؛ زاده سنندج و از کردهای وفادار به زاد بوم، به قدر تحت تاثیر حادثه زلزله در مناطق کردنشین است که حتی به خوبی نمیتواند حرف بزند و بدون اغراق در اثر حادثه، حتی کلمات او هم تحت تاثیر قرار گرفتهاست. چندی پیش خبر آمد که به همراه گروه مولانا قرار است ۷ آذر کنسرتی در تالار وحدت، برگزار کند اما وقتی خبر زلزله در سلیمانیه عراق و به تبع آن در استانهای عربی ایران منتشر شد این خبر آمد که کنسرت او کان لم یکن است. به همین مناسبت و برای کنکاش در برگزاری یا لغو کنسرت گروه مولانا با او چند کلامی به صحبت کردهایم. او بر این نکته تاکید داشت که اگر دست خودم بود، کنسرت را حتما لغو میکردم اما حالا، بنا پیشنهاد دوستان گروه مولانا به افتخار آنها خواهد نواخت. او در ادامه گفت قصد دارد با همراهی مردم ایران بخشی از عواید این اجرا را به زلزله زدگان اختصاص دهد و در حال بررسی ساز و کار دقیقی است تا حق مطلب آنطور که بهتر است ادا شود. شرح این گفت و گوی کوتاه در ادامه آمده است.
* چند ساعت پیش که با هم حرف زدیم اوضاع مساعدی نداشتید. پیش از هر چیز از حالتان بگوئید؟
کمی بهتر شدهام اما واقعیت این است خبر زلزلهای که مرکزش در سلیمانیه عراق بود، و دامنهاش استانهای غربی را هم گرفت، مرا به هم ریخت.
* دلیلش را میشود حدس زد اما بد نیست خودتان بگوئید…
این را همه پذیرفتهاند که اهالی هنر روحیهای حساستر نسبت به دیگران دارند. گاهی اوقات موضوعی که یک هنرمند را تحت تاثیر قرار میدهد، ممکن است برای دیگران، عادی باشد. البته این خصلتی نیست که امتیاز به وجود بیاورد اما یک ویژگی است که معمولا همه هنرمندان آن را دارند. من از خبر زلزله بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و از این فرصت استفاده میکنم و به همه هموطنانم به طور عام و به همه هموطنان کرد به طور ویژه تسلیت عرض میکنم میدانید که من زاده سنندج و کرد هستم و نسبت به حوادث این خطه حساسیتهای بیشتری دارم مانند همه مثل آن مشهدی که هر جا باشد حوادث شهر و استانش برایش مهمتر است یا آن شیرازی که حوادث شهر و استان فارس برایش اهمیت بیشتری دارد. علاوه بر اهمیت، طبیعی است به عنوان فردی که در آن دیار زاده شدهام، رشد کردهام و نمو، خاطراتی دارم و این خاطرات است که مرا به زادبومم بیشتر مرتبط میکند. وقتی خبر را شنیدم بدون اغراق نتوانستم روی پا بایستم. انگار تمام آن مناظر پیش چشمم زنده شده و ویران شدند. عرق سرد روی تنم نشست و انگار چیزی روی شانههایم سنگینی کرد. برای همسایگانمان در سلیمانیه عراق هم طلب صبر دارم و امیدوارم این حادثه را “ابتلا” بدانند و به رقم سختی مصیبت آن را به عنوان مشیت بپذیرند.
* یکی از موضوعات و البته از ابهامات، سرانجام کنسرت ۷ آذر در تالار وحدت است. با این اتفاق، سرنوشت کنسرت چه خواهد شد؟
این درد سخت و سنگین و تحمل آن بیاغراق دشوار است و هر وطن پرست و هر انسانی را متالم میکند. در حالت کلی واقعا فرقی نمیکند که زلزله با این مختصات و با این حجم تخریب و تلفات کجا بیاید خراسان، سیستان و بلوچستان یا کردستان اما همانطور که گفتم خاطرات من و اعضای گروه مولانا، بیشتر در آن سوی کشور بوده و به همین دلیل احساس اشتراک بیشتر با مناطق غربی داریم. وقتی خبر زلزله منتشر شد و میزان تلفات داشت افزایش پیدا میکرد همانجا تصمیم گرفتم کنسرت را لغو کنم و اگر دست من بود این اجرا را به زمان دیگری موکول می کردم اما اکنون زمان تسلیم شدن نیست. ما اعضای گروه مولانا همه با هم به این تصمیم رسیدیم که به یاد رفتگان و برای تسلی بازماندگان روی صحنه برویم. ما حالا تصمیم گرفته ایم چهارچوب های مورد نیاز را بررسی کنیم و با همراهی مردم عزیز ایران بخشی از عواید اجرا را به دردمندانی که زلزله خانه و کاشانه آنها را فرو ریخت اختصاص دهیم.
* محتوای کنسرت که مشکلی ندارد؟
کنسرت تمی غمناک دارد و البته میتوان قطعاتی هم به آن اضافه کرد البته یادمان نرود موسیقی برای احوال مختلف انسان، مناسبت دارد. در لحظات سخت موسیقی به کمک میآید و احول ناخوش انسان را خوش میکند. من و اعضای گروه مولانا هم قسم شدهایم تا به یاد رفتگان این حادثه سخت باشیم و هم حواسمان به بازماندگان باشد، و کاری کنیم که مرهمی برای غمهایشان باشیم.
مشاهده انلاین تیزر تصویری:
دیدگاهتان را بنویسید