×
×

«در این سال‌ها، بیشتر سه‌تار در دست من بوده و دستم برای نواختن این ساز گرم‌تر است»

  • کد نوشته: 150783
  • 10 مرداد 1396
  • ۰
  • حمید متبسم گفت: در این سال‌ها، بیشتر سه‌تار در دست من بوده و دستم برای نواختن این ساز گرم‌تر است. بنابراین اگر تک‌نوازی به ذهنم برسد، بیشتر برای این ساز است؛ اما این نوید را می‌دهم که پروژه‌های آینده من با نواختن تار همراه خواهد بود. این آهنگساز و نوازنده تار و سه‌تار که در […]

    «در این سال‌ها، بیشتر سه‌تار در دست من بوده و دستم برای نواختن این ساز گرم‌تر است»
  • حمید متبسم گفت: در این سال‌ها، بیشتر سه‌تار در دست من بوده و دستم برای نواختن این ساز گرم‌تر است. بنابراین اگر تک‌نوازی به ذهنم برسد، بیشتر برای این ساز است؛ اما این نوید را می‌دهم که پروژه‌های آینده من با نواختن تار همراه خواهد بود.

    این آهنگساز و نوازنده تار و سه‌تار که در هلند اقامت دارد، هر زمان پروژه‌های موسیقایی‌اش به ثمر بنشیند، به ایران سفر می‌کند تا آن‌ها را در کشور خودش به اجرا درآورد. حالا هم او در ایران است و به‌تازگی «تار و پود» عاشقانه‌ «خسرو و شیرین» را به صحنه برده است؛ اما این تنها سوغات متبسم در این سفر نیست، بلکه او قصد دارد خاطراتش را از دیار خراسان در قالب «سپیدار» منتشر کند و به صحنه ببرد.

    به همین دلیل، خبرنگار ایسنا گفت‌وگویی با حمید متبسم انجام داد و با او درباره آلبوم «سپیدار»، میزان رضایتش از کنسرت «تار و پود» و لغو کنسرت‌ها سخن گفت.

    آقای متبسم، شما چند روز دیگر قصد دارید از آلبوم جدیدتان با نام «سپیدار» رونمایی کنید و این آلبوم شامل تکنوازی‌های شما با ساز سه‌تار است. به نظر می‌رسد چند وقت اخیر شما بیشتر از تار، به سه‌تار رجوع کرده‌اید، دلیل این کار چیست؟

    چند وجهی بودن شغل تمام کسانی که مانند من، نوازندگی دو ساز را برعهده دارند و آهنگسازی و تدریس نیز می‌کنند، باعث می‌شود نوازندگی هر کدام از سازها، پروژه‌ای باشد. اگر مدتی پروژه‌هایی در دست باشد که همیشه مجبور باشیم در آن‌ها تار بنوازیم، این ساز بیشتر از سه‌تار در دستان‌مان است و برعکس.

    در دو – سه سال گذشته، قطعاتی که برای پروژه‌های «تو کیستی؟»، «زمزمه‌ها» و «تار و پود» نوشته‌ام، برای سه‌تار بوده است، البته من به‌دلیل این‌که سه‌تار در دستم هست، برای سه‌تار نمی‌نویسم، بلکه تفکر آهنگسازی‌ام، من را به این سو برده که برای این قطعات، از سه‌تار استفاده کنم. در این سال‌ها بیشتر سه‌تار در دست من بوده و دستم برای نواختن این ساز گرم‌تر است. بنابراین اگر تکنوازی به ذهنم برسد، بیشتر برای این ساز است؛ اما این نوید را می‌دهم که پروژه‌های آینده من با نواختن تار همراه خواهد بود و امیدوارم سال آینده در همین زمان بتوانم تکنوازی تار برای علاقه‌مندان انجام دهم.

    پس این کار به‌دلیل انس بیشتر شما با سه‌تار نیست؟

    خیر؛ در آهنگسازی به شیوه غربی، استفاده از پیانو به‌عنوان سازی که آکوردها با آن چک می‌شود، مرسوم است؛ اما در آهنگسازی ایرانی به‌خاطر ربع‌پرده‌ها، آهنگسازها معمولا از ساز خود مانند تار، سه‌تار، کمانچه و سنتور استفاده می‌کنند. برای من که میان تار و سه‌تار حق انتخاب دارم، چون سه‌تار، سازی سبک و دم دست است که می‌توان آن را روی میز گذاشت و حتی هنگام نواختن با آن، قدم زد، استفاده از این ساز برایم راحت‌تر است. فکر می‌کنم افراد دیگری هم که تار و سه‌تار می‌نوازند، برای موارد آهنگسازی سه‌تار را در دست می‌گیرند.

    برای من این انس از نظر آهنگسازی با سه‌تار ممکن است مطرح باشد، اما نه برای نوازندگی. قطعا نمی‌توانم در یک روز کاری هم تار تمرین کنم، هم سه‌تار تمرین کنم و هم آهنگسازی انجام دهم. هر کدام از این‌ها به پروژه‌ای بستگی دارد که در دسترس است.

    درباره آلبوم «سپیدار» بیشتر توضیح دهید.

    در میان نام‌هایی که برای این اثر در نظر گرفته بودم، انتخاب نام «سپیدار» برای این آلبوم به‌دلیل خاطره من از سپیدارهای بلند خراسان و مشهد، یعنی محل تولدم است. قطعه‌ای که نام آن را «سپیدار» گذاشتم براساس ردیف دشتی ساخته شده و این ردیف به موسیقی مقامی خراسان نزدیک است.

    این آلبوم در واقع مجموعه‌ای از برخی قطعات قدیمی‌تر من مانند «پرواز» و «مستانه» است که پیش‌تر به‌شکل تنظیم‌شده گروهی، با گروه «دستان» اجرا شده است؛ اما مبنای اصلی این آلبوم و طولانی‌ترین قسمت آن، قطعه «سپیدار» است که نگرشی کاملا مدرن به ردیف موسیقی دارد و حال و هوای آن، ما را به سمت دوتار خراسان و موسیقی آن منطقه می‌برد.

    روشی که برای رونمایی از این آلبوم انتخاب کرده‌اید، جالب است؛ اول کنسرت آن را برگزار می‌کنید و بعد جشن امضاء و رونمایی از آلبوم را می‌گیرید.

    به جای این‌که بگوییم این رونمایی آلبوم است، بهتر است بگوییم این کنسرتی است که آلبوم آن نیز همان زمان به‌دست علاقه‌مندان می‌رسد. برخلاف حالت مرسوم، من به ناشر گفتم که قصد دارم یک تکنوازی‌ داشته باشم و اگر او بتواند این تکنوازی را در دو هفته آماده انتشار کند و مجوز آن را بگیرد، خیلی زیبا خواهد بود که بعد از کنسرت تکنوازی من، سی‌دی‌ آن را به مردم هدیه دهیم. در واقع به جای این‌که بلیت کنسرت را بفروشیم و بعد سی‌دی اثر را برای فروش بگذاریم، مردم آن را هدیه خواهند گرفت. فکر می‌کنم این کار می‌تواند راهی برای آثار فاخر موسیقی باز کند که این روزها در مقابل موسیقی تجاری، مهجور واقع شده‌اند.

    شما به‌تازگی به خوانندگی «وحید تاج» داستان عاشقانه «خسرو و شیرین» را با نام «تار و پود» در کاخ سعدآباد روی صحنه بردید؛ آیا این اجرا دقیقا همان چیزی از آب درآمد که شما می‌خواستید به مخاطب ارائه کنید؟

    ما از کنسرت راضی هستیم، اما قطعا کم و کاستی‌هایی در آن برنامه وجود داشت. ما در فضای آزاد کنسرت برگزار کردیم، این در حالی است که حدود شش‌ماه قبل، مذاکره کرده بودیم که تالار وحدت پنجم و ششم مردادماه برای برگزاری این برنامه در اختیار ما باشد؛ اما نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که مسوولان تالار وحدت برخلاف قولی که داده بودند، سالن را از ما گرفتند و به یک گروه تئاتری دادند. تالار وحدت برای موسیقی است، این‌گونه هم اگر نبود، ما زودتر از آن‌ها سالن را گرفته بودیم. حالا هرچه بوده، گذشته است.

    در نهایت، مجبور شدیم «تار و پود» را در فضای باز کاخ نیاوران اجرا کنیم. در کاخ نیاوران صدای بوق ماشین و آژیر آمبولانس هم شنیده می‌شود. خود فضای آزاد نیز مقدار زیادی بی‌نظمی ایجاد می‌کند. برگزاری کنسرت در چنین فضا و شرایطی برای موسیقی پاپ یا موسیقی‌ای که شلوغ باشد، خوب است؛ اما برای موسیقی خلوتی که سه‌تار و قیچک آلتو و عود در آن نواخته می‌شود، نمی‌تواند آرامش کافی داشته باشد. ما به سکوت مطلق نیاز داریم که بتوانیم تک‌تک این نت‌ها را که با ظرافت نوشته و اجرا می‌شود، به گوش شنونده برسانیم.

    برنامه شما برای ماندن در ایران چیست؟ به‌طور کلی تمرکز شما روی چه فعالیت‌هایی خواهد بود؟

    من در محیطی که سال‌هاست در آن زندگی می‌کنم، آرامش و تمرکز دارم و می‌توانم  کار کنم. هر زمان پروژه‌ای آماده شد به ایران می‌آیم و آن را ارائه می‌کنم. فعالیت‌های من مانند برگزاری کنسرت، انتشار کتاب، برگزاری کارگاه‌های آموزشی و انتشار آلبوم موسیقی ادامه خواهد داشت.

    شما تجربه همکاری با خواننده‌هایی مانند همایون شجریان، سالار عقیلی، وحید تاج و حسین علیشاپور را دارید، آیا در میان خوانندگان ایرانی، جنس صدایی وجود دارد که دوست داشته باشید با آن کار کنید، اما این اتفاق نیفتاده باشد؟

    در حال حاضر دیگر جنس صداهای قدیمی مانند صدای حسین قوامی و غلامحسین بنان، کم وجود دارد. احساس می‌کنم اگر با افرادی برخورد کنم که چنین ویژگی‌ای داشته باشند، دوست دارم با آن‌ها همکاری کنم. در میان خوانندگان زن نیز افرادی هستند که دوست دارم با آن صداها کار کنم، اما میسر نیست. به‌طور کلی، هیچ آهنگسازی برای صدایی خاص، آهنگسازی نمی‌کند، بلکه برای هر پروژه، خواننده خاص خودش را انتخاب می‌کند. این است که حق انتخاب همیشه برای ما باز خواهد بود.

    شما زاده‌ی خطه خراسان و شهر مشهد هستید، در چند وقت اخیر کنسرت‌هایی در این منطقه لغو شده‌اند که نمونه آخر آن، اجرای شهرام ناظری در قوچان بود. به نظر می‌رسد با اجرای موسیقی برخورد سلیقه‌ای می‌شود، دوست دارم نظر شما را به‌عنوان یک موسیقیدان اهل مشهد، در این زمینه بدانم.

    موسیقی یک پیام آسمانی است و بسیاری از ملت‌های جهان با موسیقی عبادت می‌کنند. به‌طور کلی، هنر برای پاک کردن دل انسان از تمام بدی‌هاست. محدود کردن هنر در هر خطه‌ای، به معنی محدود کردن حق دوست داشتن، انسانیت و زندگی است. نظر من مانند همکارانی است که به این موضوع اعتراض دارند. می‌دانم مردم خراسان، مردمی که اجداد آن‌ها فردوسی و عطار و خیام است، چقدر ارتباط عاطفی با هنر دارند و چقدر نیازمند آن هستند. در واقع، تشنه نگه داشتن این‌چنین ملتی به صلاح هیچ مملکت و حکومتی نیست.

    نسترن تابع‌جماعت / ایسنا

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *